تأثیر عبادت از نظر حالات و مقامات
علی (ع) در خطبه . ۲۲۲ حالات و مقامات و کرامتهائی را که برای اهل معنی در پرتو عبادت رخ می دهد توضیح می دهد و می فرماید :
«قد حفت بهم الملائکه و تنزلت علیهم السکینه و فتحت لهم ابواب السماء و اعدت لهم مقاعد الکرامات فی مقعد اطلع الله علیهم فیه فرضی سعیهم و حمد مقامهم یتنسمون بدعائه روح التجاوز . . . »
فرشتگان آنان را در میان گرفته اند ، آرامش برایشان فرود آمده است ، درهای ملکوت بر روی آنان گشوده شده است ، جایگاه الطاف بی پایان الهی برای شان آماده گشته است ، خداوند متعال مقام و درجه آنان را که بوسیله بندگی به دست آورده اند دیده و عملشان را پسندیده و مقامشان را ستوده است ، آنگاه که خداوند را می خوانند بوی مغفرت و گذشت الهی را استشمام و پس رفتن پرده های تاریک گناه را احساس می کنند.
عبادت باعث انس و لذت و سعادتمندی
شب هنگام از خواب دوری می گزیند و شب زنده داری می نماید ، آنگاه که سپاه خواب حمله می آورد زمین را فرش و دست خود را بالش قرار می دهد ، در گروهی است که نگرانی روز بازگشت ، خواب از چشمان شان ربوده ، پهلوهاشان از خوابگاههاشان جا خالی می کنند ، لبهاشان به ذکر پروردگارشان آهسته حرکت می کنند ، ابر مظلم گناههایشان بر اثر استغفارهای مداومشان پس می رود . آنانند حزب خدا ، همانا آنانند رستگاران ! . . . امام علیه السلام در جای دیگر می فرماید: « اللهم انک آنس الانسین لاولیائک و احضرهم بالکفایه للمتوکلین علیک تشاهدهم فی سرائرهم و تطلع علیهم فی ضمائرهم و تعلم مبلغ بصائرهم فاسرارهم لک مکشوفه و قلوبهم الیک ملهوفه ، ان اوحشتهم الغربه آنسهم ذکرک و ان صبت علیهم المصائب ل
جووا الی الاستجاره بک » ( خطبه . ۲۲۷) . پروردگارا تو از هر انیسی برای دوستانت انیستری ، و از همه آنها برای کسانی که به تو اعتماد کنند برای کارگزاری آماده تری ، آنان را در باطن دل شان مشاهده می کنی و در اعماق ضمیرشان بر حال آنان آگاهی و میزان بصیرت و معرفتشان را می دانی ، رازهای آنان نزد تو آشکار است و دلهای آنها در فراق تو بیتاب است . اگر تنهائی سبب وحشت آنان گردد یاد تو مونسشان است و اگر سختیها بر آنان فرو ریزد به تو پناه می برند . ” « و ان للذکر لاهلا اخذوه من الدنیا بدلا » ” ( خطبه . ۲۲۲ ) . همانا یاد خدا افراد شایسته ای دارد که آن را به جای همه نعمتهای دنیا انتخاب کرده اند. .
عبادت باعث بازیابی خود
چه زیبا و عمیق علی ( ع ) در نهج البلاغه این مسئله را بیان می کند و به تأثیر عبادت در بازیابی خود می پردازد و می فرماید:« ان الله سبحانه تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقره ، و تبصر به بعد الع
شوه ، و تنقاد به بعد المعانده و ما برح الله عزت ا لا وه فی البرهه بعد البرهه و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم و کلمهم فی ذات عقولهم فاستصبحوا بنور یقظه فی ا لابصاروا لاسمائ و الافئده » ” (نهج البلاغه ، خطبه . ۲۲۲)خدای متعال یاد خود را مایه صفا و جلای دلها قرار داده است ، با یاد خدا دلها پس از سنگینی شنوا ، و پس از کوری بینا ، و پس از سرکشی نرم و ملایم می گردد . همواره چنین بوده که در فاصله ها خداوند بندگانی ( ذاکر ) داشته که در اندیشه هاشان با آنان نجوا می کند و در عقلهایشان با آنان سخن می گوید.به همان نسبت که وابستگی و غرق شدن در مادیات انسان را از خود جدا می کند و با خود بیگانه می سازد ، عبادت انسان را به خویشتن باز می گرداند ، عبادت به هوش آورنده انسان و بیدار کننده انسان است ، عبادت انسان غرق شده و محو شده در اشیاء را مانند نجات غریق ، از اعماق دریای غفلتها بیرون می کند ، در عبادت و در پرتو یاد خداوند است که انسان خود را آنچنان که هست می بیند ، به نقصها و کسریهای خود آگاه می گردد ، از بالا به هستی و حیات و زمان و مکان می نگرد ، و در عبادت است که انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی می برد و می خواهد خود را به قلب هستی برساند .
عبادت باعث نظر گناه زدائی
از نظر تعلیمات اسلامی ، هر گناه اثری تاریک کننده و کدورت آور بر دل آدمی باقی می گذارد و در نتیجه میل و رغبت به کارهای نیک و خدائی کاهش می گیرد و رغبت به گناهان دیگر افزایش می یابد . متقابلا عبادت و بندگی و در یاد خدا بودن وجدان مذهبی انسان را پرورش می دهد ، میل و رغبت به کار نیک را افزون می کند و از میل و رغبت به شر و فساد و گناه می کاهد . یعنی تیرگیهای ناشی از گناهان را زایل می گرداند و میل به خیر و نیکی را جایگزین آن می سازد .در نهج البلاغه خطبه ای هست که درباره نماز زکوه و اداء امانت بحث کرده است . پس از توصیه و تاکیدهائی درباره نماز ، می فرماید : « و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و شبهها رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بالحمه تکون علی باب الرجل فهو یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرات فما عسی ان یبقی علیه من الدرن ؟ » ( خطبه . ۱۹۹) . نماز گناهان را مانند برگ درخت می ریزد و گردنها را از ریسمان گناه آزاد می سازد ، پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبیه فرمود ، آیا با چنین شستشوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی می ماند ؟
عبادت باعث درمان رذایل اخلاقی
امام در خطبه۱۹۲پس از اشاره به پاره ای از اخلاق رذیله از قبیل سرکشی ، ظلم ، کبر ، می فرماید : ” « و من ذلک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات و الزکوات و مجاهده الصیام فی الایام المفروضات تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم و تذلیلا لنفوسهم ، و تخفیضا لقلوبهم و ازاله للخیلاء عنهم » ” . چون بشر در معرض این آفات اخلاقی و بیماریهای روانی است خداوند بوسیله نمازها و زکاتها و روزه ها بندگان مؤمن خود را از این آفات حراست و نگهبانی کرد ، این عبادات دستها و پاها را از گناه باز می دارند ، چشمها را از خیرگی بازداشته به آنها خشوع می بخشند ، نفوس را رام می گردانند ، دلها را متواضع می نمایند ، و باد دماغ را زایل می سازند .
عبادت باعث ایجاد واردات قلبی
امام در خطبه . ۲۲۰نهج البلاغه می فرماید: « قد احیی ، عقله و امات نفسه ، حتی دق جلیله و لطف غلیظه و برق له لامع کثیر البرق ، فابان له الطریق و سلک به السبیل و تدافعته الابواب الی باب السلامه ،ودارالاقامه و ثبتت رجلاه بطمانینه بدنه فی قرار الامن و الراحه بما استعمل قلبه و ارضی ربه » .(سالک) عقل خویش را زنده و نفس خویش را میرانده است ، تا آنجا که ستبری های بدن تبدیل به نازکی و خشونتهای روح تبدیل به نرمی شده است و برق پر نوری بر قلب او جهیده و راهرا بر او روشن و او را به رهروی سوق داده است ، پیوسته از این منزل به آن منزل برده شده است تا به آخرین منزل که منزل سلامت و بارانداز اقامت است رسیده و پاهایش همراه بدن آرام او در قرارگاه امن و آسایش ، ثابت ایستاده است این همه به موجب اینست که دل و ضمیر خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را خوشنود ساخته است . در این جمله ها سخن از زندگی دیگری است که زندگی عقل خوانده شده است ، سخن از مجاهده و میراندن نفس اماره است ، سخن از ریاضت بدن و روح است ، سخن از برقی است که بر اثر مجاهده در دل سالک می جهد و دنیای او را روشن می کند ، سخن از منازل و مراحلی است که یک روح مشتاق و سالک به ترتیب طی می کند تا به منزل مقصود که آخرین حد سیر و صعود معنوی بشر است می رسد : ” « یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه »” (سوره انشقاق آیه . ۶ ) .
سخن از طمانینه و آرامشی است که نصیب قلب ناآرام و پراضطراب و پر ظرفیت بشر در نهایت امر می گردد : « الا بذکر الله تطمئن القلوب »(سوره رعد آیه . ۲۸ ) . در خطبه۲۳۰اهتمام این طبقه به زندگی دل چنین توصیف شده است : ” « یرون اهل الدنیا لیعظمون موت اجسادهم و هم اشد اعظاما لموت قلوب احیائهم » “. اهل دنیا مردن بدن خویش را بزرگ می شمارند اما آنها برای مردن دل خودشان اهمیت قائل هستند و آن را بزرگتر می شمارند . خلسه ها و جذبه هائی که روحهای مستعد را می رباید و بدان سو می کشد این چنین بیان شده ا
ست : ” « صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی » ” ( حکمت . ۱۴۷) . با دنیا و اهل دنیا با بدنهائی معاشرت کردند که روحهای آن بدنها به بالاترین جایگاهها پیوسته بود . ” « لولا الاجل الذی کتب الله علیهم لمتستقر ارواحهم فی اجسادهم طرفه عین شوقا الی الثواب و خوفا من العقاب » ” (خطبه . ۱۹۳ ) . اگر اجل مقدر و محتوم آنها نبود روحهای آنها در بدنهاشان یک چشم به هم زدن باقی نمی ماند از شدت عشق و شوق به کرامتهای الهی و خوف از عقوبتهای او . ” « قد اخلص لله سبحانه فاستخلصه » ” (خطبه ۸۷ ) .
او خود را و عمل خود را برای خدا خالص کرده است خداوند نیز به لطف و عنایت خاص خویش ، او را مخصوص خویش قرار داده است . علوم افاضی و اشراقی که در نتیجه تهذیب نفس و طی طریق عبودیت بر قلب سالکان راه سرازیر می شود و یقین جازمی که نصیب آنان می گردد این چنین بیان شده است : ” «هجم بهم العلم علی حقیقه البصیره و باشروا روح الیقین و استلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون» ” (حکمت . ۱۴۷ ) . علمی که بر پایه بینش کامل است بر قلبهای آنان هجوم آورده است روح یقین را لمس کرده اند ، آنچه بر اهل تنعم سخت و دشوار است بر آنان نرم گشته است و با آن چیزی که جاهلان از آن دروحشتند انس گرفته اند.
امیرالمؤمنین علی ” ع ” جمله ای دارد که بسیار جالب و عمیق است می فرماید : «عجبت لمن ینشد ضالته و قد اضل نفسه فلا یطلبها » ” (غرر و درد آمدی جلد ۴ صفحه . ۳۴۰)تعجب می کنم از کسی که در جستجوی گمشده اش بر می آید و حال آنکه ” خود را گم کرده و در جستجوی آن برنمی آید . خود را شهود کردن هرگز از شهود خالق جدا نیست و این است معنی جمله معروف رسول اکرم که مکرر به همین مضمون از علی (ع) نیز رسیده است . « من عرف نفسه عرف ربه» و اینست معنی سخن علی (ع) در نهج البلاغه که وقتی که از آن حضرت سؤال کردند : «هل رایت ربک ؟» آیا پروردگار خود را دیده ای ؟ در پاسخ فرمود : « ا فاعبد ما لا اری » ؟ آیا چیزی را که نمی بینم عبادت می کنم ؟ آنگاه چنین توضیح داد : «لا تدرکه العیون بمشاهده العیان و لکن تدرکه القلوب بحقایق الایمان » (نهج البلاغه ، خطبه . ۱۷۹). او هرگز با چشم دیده نمی شود ولی با دلها با ایمانهای واقعی شهودی او را درک می کنند . نکته بسیار جالبی که از تعبیرات قرآن کریم استفاده می شود اینست که انسان آنگاه خود را دارد و از دست نداده که خدا را داشته باشد . آنگاه خود را به یاد دارد و فراموش نکرده که از خدا غافل نباشد و خدا را فراموش نکند . خدا را فراموش کردن ملازم است با خود فراموشی . «و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم »: مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش نمودند سپس خود را فراموش کردند(سوره حشر آیه . ۱۹) از دیدگاه نهج البلاغه ، دنیای عبادت دنیای دیگری است ، دنیای عبادت آکنده از لذت است ، لذتی که با لذت دنیای سه بعدی مادی قابل مقایسه نیست.
دنیای عبادت پر از جوشش و جنبش و سیر و سفر است اما سیر و سفری که “به مصر و عراق و شام” و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی شود ، به شهری منتهی می شود ” که او را نام نیست ” دنیای عبادت شب و روز ندارد ، زیرا همه روشنائی است ، تیرگی و اندوه و کدورت ندارد ، یکسره صفا و خلوص است ، از نظر امام علی چه خوشبخت و سعادتمند است کسی که به این دنیا پاگذارد و نسیم جانبخش این دنیا او را نوازش دهد ، آن کس که به این دنیا گام نهد دیگر اهمیت نمی دهد که در دنیای ماده و جسم بر دیبا سر نهد یا بر خشت : « طوبی لنفس ادت الی ربها فرضها و عرکت بجنبها بوسها و هجرت فی اللیل غمضها حتی اذا غلب الکری علیها افترشت ارضها و توسدت کفها فی معشر اسهر عیونهم خوف معادهم و تجافت عن مضاجعهم جنوبهم ، و همهمت بذکر ربهم شفاههم و تقشعت بطول استغفارهم ذنوبهم ، اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون» چه خوشبخت و سعادتمند است آنکه فرائض پروردگار خویش را انجام می دهد ، الله ، یار و حمد و قل هو الله ، کار او است ، رنجها و ناراحتیها را ، مانند سنگ آسیا دانه را ، در زیر پهلوی خود خورد می کند.
منبع: سازمان فرهنگ و ارتباط اسلامی
http://parsidoc.ir
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor