کتاب توبه آغوش رحمت، نوشته استاد حسین انصاریان
احسان به يتيم
كتاب خدا قرآن مجيد در نزديك به هيجده مورد، به محبت به يتيم و حفظ اموال او و تربيت و رشدش سفارش مىكند.
«… وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» «1».
و از ايتام از تو مىپرسند، بگو: صلاح انديشى براى آنان بهتر است، و اگر با آنان معاشرت كنيد بجاست چون برادران دينى شمايند، خداوند مفسد را از مصلح مىداند، اگر در امر يتيمان مىخواست به شما سخت مىگرفت، خداوند توانا و حكيم است.
«وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً» «2».
اموال ايتام را پس از رسيدنشان به حد رشد و بلوغ به آنان بدهيد، نامرغوب اموال خود را به مرغوب آنها تبديل ننماييد، اموال آنان را به ضميمهى اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است.
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» «3».
آنان كه اموال ايتام را به ستم مىخورند، همانا در شكم خود آتش مىخورند و به زودى عذاب جهنم را خواهند چشيد.
«… وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً» «4».
دربارهى يتيمان قيام به عدالت كنيد، آنچه را از خوبى انجام مىدهيد همانا خداوند به آن آگاه است.
«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ…» «5».
و به مال يتيم جز به آن صورتى كه نيكوتر است نزديك نشو
يد تا يتيم به حد رشدش برسد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
مَنْ قَبَضَ يَتيماً مِنْ بَيْنِ الْمُسْلِمينَ الى طَعامِهِ وَشَرابِهِ، ادْخَلَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ الْبَتَّةَ الا انْ يَعْمَلَ ذَنْباً لَايَغْفَرُ «6».
كسى كه جهت خوراندن و نوشاندن، يتيمى را از ميان مسلمانان برگيرد، به طور يقين خداوند او را وارد بهشت مىكند مگر اينكه گناه غير قابل بخششى مرتكب شود.
و نيز آن حضرت فرمودند:
انَّ فِى الْجَنَّةِ داراً يُقالُ لَها دارُ الْفَرَحِ، لَايَدْخُلُها الَّا مَنْ فَرَّحَ يَتامَى المُؤمِنينَ «7».
همانا در بهشت خانهاى است كه به آن خانهى خوشحالى گفته مىشود، آن را وارد نمىشود مگر كسى كه ايتام مردم مؤمن را خوشحال نموده.
اتَى النَّبِىَ رَجُلٌ يَشْكُو قَسْوَةَ قَلْبِهِ، قالَ: اتُحِبُّ انْ يَلينَ قَلْبُكَ وَتُدْرِكَ حاجَتَكَ؟
ارْحَمِ الْيَتيمَ، وَامْسَحْ رَأْسَهُ، وَاطْعِمْهُ مِنْ طَعامِكَ، يَلِنْ قَلْبُكَ، وَتُدْرِكَ حاجَتَكَ «8».
مردى به محضر پيامبر شرفياب شد و از سنگدلى شكايت كرد، حضرت فرمودند: علاقه دارى دلت نرم شود و به حاجت خود برسى؟ به يتيم مهربانى كن، دست محبت بر سر او بكش، از غذاى خود به او بخوران، دلت نرم مىشود و دست يابى به حاجتت برايت ميسر مىگردد.
حضرت على عليه السلام فرمودند:
ما مِنْ مُؤمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلى رَأْسِ يَتيمٍ تَرَحُّماً لَهُ الّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ يَدُهُ عَلَيْهَا حَسَنَةً «9».
هيچ مرد و زن مؤمنى از روى مهربانى دست نوازش بر سر يتيم نكشد جز آنكه به هر مويى كه دستش از روى آن عبور مىكند خداوند برايش حسنهاى مىنويسد.
احسان به مساكين
مسكين يعنى انسانى كه زمينگير شده، و به ضرر و تهيدستى گرفتار گشته، و راه درآمدى براى او نيست.
بر مؤمن، وظيفهى الهى و مسئوليت و تكليف است كه از مال خود به او كمك كند، و با حفظ آبروى او در رفع مشكلاتش بكوشد و به نيازهاى او رسيدگى نمايد.<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: black; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" lang=AR-SA&g t;
قرآن مجيد رعايت حال مساكين را واجب مىداند، و رسيدگى به امور آنان را جزيى از عبادت حق به حساب مىآورد، چرا كه خداوند علاقه دارد مردم به مساكين توجه ويژه داشته باشند، و زمينهى رفاه حال و راحتى معيشت را براى آنان فراهم نمايند.
بىتوجهى به مساكين امرى فوق العاده ناپسند، و بدون ترديد بر اساس آيات قرآن مجيد موجب عذاب سخت در روز قيامت است.
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً» «10».
اى رسول من! حقوق مالى خويشاوندان و از كار افتاده و در راه مانده را ادا كن، و از اسراف بپرهيز.
«… وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ…» «11».
مردم نيكوكار مال خود را در عين علاقه به آن به خويشاوندان، و ايتام و از كار افتادگان، و در راه مانده، و به درخواست كنندگان مستحق و در طريق آزاد شدن بردگان مىپردازند.
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» «12».& lt;/P>
همانا صدقات مخصوص به هشت طايفه است: فقرا، مساكين، متصديان امور صدقات، متمايل كردن غير مسلمانان به اسلام، آزادى بردگان، ورشكستگان، راه خدا، در راه مانده. مصرف صدقات در اين هشت مورد فريضهاى است از جانب خدا، و خداوند آگاه و حكيم است.
منع مسكين از مال، و عدم توجه به وضع او نه تنها عامل عذاب در آخرت است بلكه آثار سويى در زندگى دنيايى انسان هم خواهد گذاشت.
خداوند در سورهى «ن والقلم» از آيهى 17 تا 33 داستان برادرانى را نقل مىكند كه باغ آبادى را از پدر خود به ارث بردند ولى بر خلاف روش پدر كه مردى سخى و دلسوز به حال بيچارگان بود، همان موقعى كه باغ را به ارث بردند در جلسهاى
بنا گذاشتند كه از فرداى آن شب به احدى از مساكين كمك نكنند، و درب باغ را ببندند و مستحقى را راه ندهند، ولى همان شب به خاطر اين نيت شيطانى و فكر ابليسى و نقشهى شوم، صاعقهاى به دستور خداوند آن باغ را با تمام درختان پرثمرش از ريشه و بن سوزاند، و جز مشتى خاكستر سياه از آن منطقهى آباد و سرسبز چيزى باقى نگذاشت.
آنان وقتى صبح زود در باغ را گشودند و آن وضع ناهنجار را ديدند، يكديگر را سرزنش كردند و فرياد برآوردند: واى بر ما كه ما اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى و مقررات پروردگاريم!
قرآن مجيد بروز مشكلات، و ظهور فقر و تنگدستى را محصول عواملى از جمله كمك نكردن به مسكين مىداند:
«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ* كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ* وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ* وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا* وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» «13».
و اما وقتى كه انسان را به عرصهى آزمايش دچار كند، و روزى او را تنگ نمايد و وى را به فقر و تهيدستى مبتلا كند، مىگويد: پروردگارم مرا خوار و زبون ساخت. نه چنين نيست، شما يتيم را اكرام نمىكنيد، و طعام دادن به مسكين را تشويق نمىنماييد، و ارث را به تمامى مىخوريد، و به شدت مال را دوست داريد! (به طورى كه در قلب شما جز محبت مال وجود ندارد، اين امور است كه به صورت فقر و تنگدستى، و ندارى و خوارى در زندگى شما ظهور و بروز كرده است!)
&l t;P style=”TEXT-ALIGN: justify; LINE-HEIGHT: 200%; MARGIN: 0cm 0cm 0pt; unicode-bidi: embed; DIRECTION: rtl” dir=rtl class=MsoNormal align=justify>قرآن مجيد در سورهى مباركهى الحاقه عذابهاى بسيار سختى را براى گروهى از مردم مطرح مىكند، و دو عامل را باعث آن عذابها مىداند:
1- عدم ايمان به خداوند
2- رغبت نداشتن به اطعام مسكين.
ترجمهى آن آيات چنين است:
و اما كسى كه پروندهى عملش را به دست چپش دهند، فرياد برمىدارد: اى كاش نامهى مرا به من نمىدادند، و از حسابم باخبر نمىشدم، اى كاش مرگ حيات مرا قطع مىكرد، و من وارد محشر نمىشدم، ثروت من امروز مرا بىنياز از عذاب و خشم خدا نمىكند، تمام قدرت و سلطنتم نابود شد، آنگاه از خداوند خطاب مىرسد: او را بگيريد و در غل و زنجير ببنديد، سپس به جهنم دراندازيد، آنگاه او را به زنجيرى كه طولش هفتاد ذراع است دركشيد، او به خداوند بزرگ ايمان ن
ياورد، و رغبت به اطعام مسكين نشان نداد! براى او در امروز هيچ دوستى كه به فريادش برسد وجود ندارد، و غذايى جز چرك و خون دوزخيان بهرهى او نيست، و كسى جز خطاكاران از آن طعام نمىخورد «14»!
راستى توجه به وضع مساكين چه اندازه مهم است كه غافل از آن منفور حق، و مستوجب سختترين عذاب در روز قيامت است.
از امين وحى جبرييل نقل شده كه فرمود:
انا مِنَ الدُّنْيا احِبُّ ثَلاثَةَ اشْياءَ: ارْشادَ الضّالِّ وَاعانَةَ الْمَظْلومِ وَمَحَبَّةَ الْمَساكِينِ «15».
من از دنيا عاشق سه برنامهام: راهنمايى گمراه، و كمك و يارى دادن به ستمديده و عشقورزى به مساكين.
امام صادق عليه السلا
م فرمودند:
فَمَنْ واساهُمْ بِحَواشِى مالِهِ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِ جِنانَهُ وَانالَهُ غُفْرانَهُ وَرِضْوانَهُ… «16».
كسى كه با ثروت جمع شدهاش به مساكين كمك كند، و آنان را براى رفع نيازمنديهايشان يارى دهد، خداوند بهشت او را وسيع نمايد، و او را به غفران و رضوانش برساند.
امام ششم عليه السلام فرمودند:
هركس مؤمنى را غذا دهد تا سيرش كند، احدى اندازهى مزدش را در آخرت نداند، نه فرشتهى مقرب و نه پيامبر مرسل، جز خداى جهان كه فقط او به اجر چنين انسانى آگاه است.
از موجبات مغفرت و آمرزش، غذا دادن به مسلمان گرسنه است، سپس حضرت صادق عليه السلام قول خداى عز و جل را خواندند «17».
«أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ* يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ* أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ» «18».
يا غذا دادن در روز قحطى و گرسنگى به يتيم خويشاوند، يا به از كار افتادهى خاك نشين.
پی نوشت ها:
(1)- بقره (2): 220.
(2)- نساء (4): 2.
(3)- نساء (4): 10.
(4)- نساء (4): 127.
(5)- انعام (6): 152.
(6)- الترغيب: 3/ 347.
(7)- كنز العمال: 6008؛ تفسير معين: 12.
(8)- الترغيب: 3/ 349.
(9)- ثواب الاعمال: 199، ثواب من مسح يده على رأس يتيم؛ بحار الأنوار: 72/ 4، باب 31، حديث 9. (10
)- اسراء (17): 26.
(11)- بقره (2): 177.
(12)- توبه (9): 60.
(13)- فجر (89): 16- 20.
(14)- الحاقه (69): 25- 37.
(15)- مواعظ العدديه: 147.
(16)- تفسير امام حسن عسكرى: 345، حديث 226؛ تفسير صافى: 1/ 151، ذيل آيهى 83 سورهى بقره؛ بحار الأنوار: 66/ 344، باب 38.
(17)- كافى: 2/ 201، باب اطعام المؤمن، حديث 6؛ وسائل الشيعه: 24/ 309، باب 32، حديث 30627.
(18)- بلد (90): 14- 16.
& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>پایگاه عرفان