اشک در انتظار فراق
عبدالله بن عباس(1)
لما حضرت رسول الله (ص) الوفاة حتی بلت دموعه لحیته، فقیل له: یا رسول الله! ما یبکیک؟
فقال: ابکی لذریتی و ما تصنع بهم شرار امتی من بعدی، کانی بفاطمة بنتی و قد ظلمت بعدی و هی تنادی یا ابتاه! فلا یعینهااحد من امتی.
فسمعت ذلک فاطمة (ع) فبکت.
فقال رسول الله (ص) : لا تبکین یا بنیة!
فقالت: لست ابکی لما یصنع بی من بعدک، و لکنی ابکی
لفراقک یا رسول الله!
فقال لها: ابشری یا بنت محمد بسرعة اللحاق بی، فانک اول من یلحق بی من اهل بیتی؛
زمانی که رحلت رسول خدا (ص) نزدیک شد، آن حضرت (ص) آن قدرگریه کرد که اشکهایش محاسن او را تر کرد. به آن حضرت (ص) عرض شد: ای رسول خدا! چه چیز مایه گریه شماست؟
فرمود: برای فرزندانم و آنچه که اشرار امتم، بعد از من، بر آنها روامی دارند گریه می کنم. گویا دخترم فاطمه را می بینم که بعد از من براو ستم می شود و او صدا می زند: «پدرجان» ! ولی هیچ کس از امتم اورا کمک نمی کند.
فاطمه (ع) این را شنید، و شروع به گریه کرد.
رسول خدا (ص) فرمود: دخترم! گریه نکن.
عرض کرد: من به خاطر رفتاری که بعد از شما با من می شود گریه نمی کنم، بلکه به علت غم فراق شما ای رسول خدا گریه می کنم.
حضرت (ص) به او فرمود: مژده باد تو را ای دختر محمد که بزودی به من ملحق خواهی شد، چرا که تو اولین کسی از اهل بیتم هستی که به من می پیوندی.
پی نوشت:
1) بحارالانوار، ج43، ص 156.
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor