جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
از این طرف اومدی: 
الگوهای رفتاری حضرت زهراسلام الله عليها در خانواده/ بخش دوم

الگوهای رفتاری حضرت زهراسلام الله عليها در خانواده/ بخش دوم

فهرست مطالب

رفتار با فرزندان


در کنار همسرداری، پرورش روحی و جسمی کودک از مهم ترین وظایف زن در خانواده است. از دیدگاه اسلام فرزند عطیه و موهبتی الهی است. فرزند پاره تن والدین([35]) و گلی از گل های بهشت([36]) و باعث برکت و رحمت([37]) است. پس تربیت و پرورش فرزند و ساختن روح و شخصیت او از وظایف سنگین و مسئولیت های بزرگ والدین است که هرگز آن ها نمی توانند نسبت به آن کوتاهی نمایند.
از سوی دیگر نقش سازنده ی مادر در تعیین مسیر و سرنوشت کودک بسیار در خور توجه و امعان نظر است تا آن جا که نقطه آغازین سعادت و شقاوت انسان ها را دامان مادر و محیطی که مادر مهم ترین رکن آن است، دانسته اند: السعید من سعد فی بطن امه والشقی من شقی فی بطن امه ([38])؛ سعادت و شقاوت انسان در شکم مادرش تعیین می شود.
با توجه به برخوردهای عاطفی و منطقی فاطمه سلام الله عليها با کودکانش می بینیم که حضرت در پرورش روح و بنیان های شخصیتی فرزندانش به قدری با ظرافت و دقت عمل نمود که هر یک از فرزندان او از بزرگ ترین افراد بشر قرار گرفتند و صفحات بزرگی از تاریخ را ورق زدند و عملاً به الگوها و اسوه های مقاومت، ایثار، صبر و از خودگذشتگی و شجاعت… تبدیل شدند. پس روش تربیتی فاطمه سلام الله عليها بهترین شیوه و روش برای ساختن نسلی سعادتمند و موفق است، هرچند در شکل گیری شخصیت فرزندان فاطمه سلام الله عليها عامل وراثت از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما عامل خانواده و شیوه های تربیتی و تعلیم و تربیت زهراسلام الله عليها به همراه پدر بزرگوارشان علی عليه السلام از تأثیر به سزایی برخوردار بوده است.
یکی از نیازهای اساسی کودک محبت و دوست داشتن است. عدم توجه والدین به این نیاز فطری باعث ایجاد کمبودها و مشکلات روانی خواهد شد، یکی از روان شناسان بر این مهم تأکید کرده و می نویسد: چنان چه کودک در اولین سال های زندگی خود از محبت محروم بماند، هسته اصلی و اساسی عصبیّت و بیماری های روانی در وی تکوین می یابد و بعدها در بزر گ سالی منشأ بسیاری از درگیری های عاطفی و اضطراب عمیق در او می شود. ([39]) بر همین اساس بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی و بزهکاری های افراد در بزرگ سالی ریشه در خلأ عاطفی و کمبود محبت در دوران کودکی دارد و بیشترین امری که می تواند از نظر روانی این میل باطنی کودک به محبت را ارضا نماید، آغوش گرم مادر است؛ بنابراین اگر بخواهیم جامعه ای پاک و ارزنده داشته باشیم باید نقش اساسی مادران را مورد توجه قرار بدهیم زیرا بیشترین تأثیر را در فرهنگ سازی و ثبات و سلامت شخصیت بر عهده دارند. احساس محبت مادر به فرزند باعث ایجاد حس تعلق او به خانواده و مهربانی متقابل او به والدین می شود و فردی که از محبت سرشار والدین بهره مند باشد هرگز در جامعه تحت تأثیر محبت سطحی و ساخ
تگی افراد نالایق قرار نمی گیرد و به راه های نادرست کشانده نخواهد شد.

فاطمه سلام الله عليها در عشق ورزی و محبت به کودکان می تواند بهترین اسوه برای زنان باشد. او که خود از سرچشمه ی محبت و رحمت نبوی سیراب شده و همواره از طرف رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم با جملاتی چون فداها ابوها، فاطمه بضعة منّی خطاب شده بود و با بوسیدن ها و در آغوش گرفتن های پدر آشنا بود، خود در ایفای نقش مادری و عشق و محبت به فرزندان نمونه بود.
حضرت3 در روابط کلامی و محبت آمیز خود با خطاب مهربانانه فرزندانش را یا قرّة عینی نور چشمم و ثمرة فؤادیمیوه ی دلم صدا می کرد. ([40]) همچنین به سفارش پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم بچه ها را دسته گل می دانست؛ قال رسول الله9 الولد ریحانة و ریحانتای الحسن والحسین([41]) حضرت زهراسلام الله عليها رسیدگی و محبت به فرزندانش را بر هر کار دیگری مقدم می داشت و معتقد بود که در نگه داری و پرورش فرزند، مادر نسبت به هر کس دیگری سزاوارتر است.
صاحب نظران مسلمان نیز با توجه به دیدگاه اسلام، بر اهمیت نقش مادری و اولویت آن نسبت به اشتغال تأکید کرده اند. برای نمونه امام خمینی(ره) با این که تأکید فراوانی بر مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه داشتند، اشتغال ز
نان را تا آن جا می پذیرفتند که به خانواده لطمه نخورد، زیرا زن را مربی جامعه می دانستند. ([42]
)
پرورش روحیه عبادی در کودکان؛ یکی از محورهای اساسی که حضرت زهراسلام الله عليها در تربیت فرزندانش به آن توجه داشتند، بُعد پرستش در فرزندان به انجام تکالیف الهی و عبادی بود. فطرت کودک براساس خداپرستی است. )فطرة الله التی فَطَرالناسَ علیها(([43])؛ خداوند صفت خداپرستی را در روح و ذات کودک قرار داده است. پرورش این فطرت و سرشت پاک بر عهده ی والدین است و اگر آن ها در این امر مسامحه نمایند راهزنان و منحرفان فکری سرشت پاک فرزندانشان را آلوده و منحرف می کنند. اما به طور یقین فردی که در کودکی با خضوع و خشوع در برابر خداوند آشنا شود و حلاوت و شیرینی عبادت را بچشد و محبوب واقعی و منبع حیات و قدرت را با عشق و شور بندگی بشناسد هرگز در جوانی جذب جلوه های دروغین دیگر مکاتب نمی شود.
فاطمه سلام الله عليها دین باوری و شوق بندگی معبود را از اوان کودکی در جان و روح فرزندانش می دمید و روح خدا پرستی و توحید را در وجود آن ها تقویت می کرد تا آن جا که فرزندانش بالاترین لذت ها را در عبادت خداوند می دیدند. اگر امام حسین عليه السلام در لحظات پایانی حیات خود زیر ضربات تیر و شمشیر دشمنان نماز به پا می دارد جلوه ای از تربیت دینی فاطمه سلام الله عليها را نشان می دهد.
</SPAN&gt ;البته در عبادت آن چه مهم است پیوند دائمی و همیشگی فرد با خدا و ناظر دانستن او بر اعمال است، حالات مادر مانند تضرع و خضوع در عبادت و زمزمه ها و لالایی های او مهم ترین عامل برای تدین فرزندان به شمار می رود؛ چون کودکان مقلدان خوبی هستند که همه چیز را تقلید می کنند، با استفاده از این زمینه در کودک می توان اعمال عبادی مثل نماز و روزه و انجام مستحبات را در آن ها نهادینه کرد. در قرآن چه اهتمام به عبادت و سفارش ن به اعضای خانواده در کنار هم ذکر شده اند. )و أمرُ اهلکَ بالصلاة واصطبر علیها(([44])
بازی و تحرک در کودک؛ بازی و تحرک کودکان نیز در شیوه تربیتی فاطمه سلام الله عليها مورد توجه قرار داشت تا آن جا که فاطمه سلام الله عليها برای رشد و تکاپوی بیشتر کودکانش خود با آن ها هم بازی می شد.
بازی های کودکانه که به نظر بی هدف وقت گذرانی بیهوده است در حقیقت نوعی تمرین و آموزش زندگی است. بازی در اجتماعی شدن و همانند سازی کودک با محیط نقش مهمی دارد و به کودک کمک می کند تا مهارت های اجتماعی را بیاموزد و آن ها را تحکیم بخشد و به صورت ابتدایی به کار گیرد، همچنین بازی باعث پرورش نیروی خلاقیت و ابتکار کودک می شود. پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در کلامی شیوا می فرماید: من کان عندهُ صبیٌ فلیتصابَ له([45]) کسی که نزد او کودکی است باید به حالت کودک در آیدبا او هم بازی می شود.
پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم با این کلام ارزش و اهمیت هم نشینی و بازی با کودکان را خاطرنشان می سازد تا مربیان و والدین علاوه بر این که از بازی ها و شیطنت های کودکان خود ناراحت و ناامید نشوند بلکه با آنان همراهی کنند. بازی با کودکان یکی از راه های اظهار محبت به آن هاست و آثار نیکویی دارد و علاوه بر نشاط و شادی کودک باعث رشد استعدادها و تلطیف احساسات او می شود و والدین می توانند در ضمن بازی با کودک نکات اخلاقی و ارزش های انسانی را به او بیاموزند. پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم با فرزندان فاطمه سلام الله عليها هم بازی می شد. در روایت آمده است: روزی رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم با دست و پا راه می رفت و حسن و حسین8 بر پشت آن حضرت سوار بودند و رو به آنان می فرمود: بهترین مرکب، مرکب شماست و شما بهترین سوار هستید. ([46]
)
فاطمه سلام الله عليها خود نیز با فرزندانش هم بازی می شد و در حین بازی با استفاده از الفاظ و حملات مناسب سعی در ساختن شخصیت کودکانش و ارائه الگویی مناسب در زندگی برای آن ها داشت. حضرت زهراسلام الله عليها با فرزندش امام مجتبی7 بازی می کرد و او را بالا می انداخت و می فرمود:
إشبه أباک یا حسَن واخلَع عن الحق الوسن
واعبُد الهاً ذا منن ولاتوالِ ذالاحن([47])
پسرم حسن مانند پدرت باش؛ ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را بپرست که صاحب نعمت های متعدد است و هرگز با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن.
رعایت عدالت در مورد فرزندان؛ دین اسلام در همه مسایل، مسلمانان را به عدالت توصیه نموده است: )… اعْدِلُوا هُوَ أقْرَبُ لِلتّقْوی… (([48])؛ عدالت پیشه نمایید که به تقوا نزدیک تر است. رعایت عدالت و رفتار هماهنگ با کودکان نیز یکی از اصو تربیتی اسلام در مورد فرزندان است پیامبر اکرم فرموده اند: بین فرزندانتان با عدالت رفتار نمایید چنان که دوست دارید در نیکی و محبت به شما با عدالت رفتار نمایند. ([49])
رعایت عدالت در بین فرزندان باعث جلب اعتماد فرزندان و عامل مهمی در تربیت صحیح آنان است، والدین می توانند نمودهای عدالت را در ابراز محبت، تأمین نیازهای مادی، گفتگو و مشاوره و هدیه و خرید و… نسبت به فرزندان نشان دهند. تبعیض و مقدم داشتن یکی از فرزندان بر دیگران باعث ایجاد حس حسادت و نفرت در دیگر کودکان می شود و زمینه ای برای انحراف و لجاجت در کودک خواهد شد. به این جهت در روایات سفارش شده که والدین در بوسیدن فرزندان([50])، هدیه دادن([51]) و سایر اعمال خود بین فرزندان به مساوات رفتار نمایند. امام خمینی(ره) هم در تحریر الوسیله می فرمایند: اگر هدیه دادن به فرزندی به جهت برتری او بر فرزندان دیگر باعث تحریک حسادت و کینه سایرین شود و فتنه برانگیزد حرام است. ([52])
در برخورد فاطمه سلام الله عليها با فرزندان نمونه هایی از رعایت این اصل مهم تربیتی به چشم می خورد. روزی امام حسن عليه السلام نزد پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم آمد و اظهار تشنگی کرد و از پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم تقاضای آب نمود. رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم بی درنگ برخاسته، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود، مقداری شیر دوشید و به امام حسن داد. در این هنگام حسین عليه السلام خواست تا ظرف شیر را از برادرش بگیرد. اما پیامبر به حمایت از امام حسن عليه السلام مانع گرفتن شیر شد. فاطمه سلام الله عليها که شاهد این ماجرا بود، به پیامبر گفت: گویا حسن عليه السلام برای شما عزیزتر از حسین است پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم فرمود: نه هر دو برایم عزیز و محبوبند، ولی چون اول حسن عليه السلام تقاضا کرد او را مقدم داشتم. ([53])
سخن فاطمه سلام الله عليها به رسول اکرمصلي الله عليه و آله و سلم نشانه اهتمام حضرت3 در عدالت و عدم تبعیض بین کودکان، قابل تأمل است. فاطمه سلام الله عليها به قدری به رعایت اصل عدالت معتقد بود که به هنگام داوری بین آن ها نیز این مسأله را رعایت می کرد تا مبادا یکی از آن دو رنجیده خاطر شود.
پرورش روحیه نوع دوستی و مواجهه با مشکلات؛ از دیگر روش های تربیتی فاطمه سلام الله عليها ایجاد حس نوع دوستی و روحیه انفاق و بخشش در کودکان بود، در کتب حدیثی وارد شده که فرزندان فاطمه سلام الله عليها همواره شاهد آن بودند که مادرشان به مردم کمک کرده و خود گرسنه می ماند و به قیمت گرسنگی خود دیگران را سیر می کرد. ([54])
کمک و انفاق فاطمه سلام الله عليها به مردم تنها در مسایل اقتصادی نبود، بلکه از نظر اخلاقی و ارشاد و هدایت مردم نیز به آن ها کمک می کرد و از این طریق اعمال نیک و عواطف پسندیده را به کودکان خود آموزش می داد. امام حسن عليه السلام می فرمایند: شبی مادرم را دیدم که تا صبح به عبادت مشغول بود و مرتب مؤمنین و دیگران را دعا می کرد در حالی که هیچ دعایی برای خود نمی کرد پس خدمت ایشان عرض کردم: مادر چرا همان گونه که برای دیگران دعا می کنید، برای
خودتان دعا نمی کنید فرمود فرزندم الجار ثمَّ الدار([55])؛ ابتدا همسایه سپس خانه.

فرزندان فاطمه سلام الله عليها در مقاومت و مبارزه با مشکلات را هم از مادر آموخته بودند، بعد از رحلت پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم زمانی که فاطمه سلام الله عليها برای بازپس گرفتن حق همسر مظلومش به احتجاج با خلفا پرداخت و در این راه سختی های روحی و جسمی فراوانی را به جان خرید، کودکان فاطمه سلام الله عليها شاهد این ماجرا بودند. آن ها نیز به دلیل موقعیت های ویژه و خاص خود دشمنان و مشکلات زیادی در زندگی خود داشتند اما هرگز در برابر سختی ها و ناکامی ها سر تسلیم فرود نیاوردند و تا پای جان به مقاومت پرداختند. می توان گفت بسیاری از این رفتارها در زندگی فرزندان زهراسلام الله عليها برگرفته از شیوه های تربیتی مادر بزرگوارشان بود.
در تاریخ آمده است روزی خلیفه دوم روی منبر بود. امام حسین عليه السلام که کودک خردسالی بود وارد مسجد شد و گفت از منبر پدرم پایین بیا. عمر گریه کرد و گفت: راست می گویی این منبر پدر توست؛ نه منبر پدر من. ممکن بود کسانی تصور کنند، امام حسین عليه السلام در مجلس عمومی به دستور پدر بزرگوارش چنین گفته باشد، برای رفع این توهم حضرت علی عليه السلام از میان مجلس برخاست و با صدای بلند فرمود: به خدا قسم، گفته حسین از ناحیه من نیست، عمر نیز قسم یاد کرد و گفت یا اباالحسن راست می گویی، من هرگز شما را در گفته فرزندت متهم نمی کنم. ([56])
او خوب می دانست که حسین عليه السلام در دامان چه کسی پرورش یافته است و نمونه این اعتراض ها را از جانب مادر او نیز دیده بود. زینب سلام الله عليها دختر بزرگوار فاطمه سلام الله عليها نیز با کرامت و شجاعتی که از مادر فراگرفته بود، بعد از عاشورا پیام شهیدان را زنده نگاه داشت و در مجلس یزیدیان با شکوه و ابهت به پاسداری از خون شهدا پرداخت. با وجودی که عزادار و مصیبت زده بود، هرگز در جایگاه ضعف قرار نگرفت و در بیان حوادث کربلا فرمود: ما رأیتُ الاّ جمیلاً([57])؛ جز زیبایی چیزی ندیدم.
پرسش و پاسخ: برخی افراد ادعا می کنند در الگوگیری و اسوه پذیری از شخصیت ها، زمان و مکان عامل مهم و تأثیرگذاری است. بنابراین بسیاری از اعمال و قالب های رفتاری اسوه ها ویژه همان عصر و زمان خودشان است و در زمان های بعد، برای دیگران قابل اقتدا و تأسی نیست به عنوان مثال افرادی که در سال های اولیه ظهور اسلام می زیستند، نمی توانند الگوی مناسبی برای جوانان امروز باشند.
در پاسخ باید گفت منظور از اسوه پذیری این نیست که همان قالب های رفتاری فرد الگو را مد نظر قرار داده و به همان شکل در زندگی به کار بریم. به عنوان مثال در سیره حضرت زهراسلام الله عليها می بینیم که جهیزیه حضرت در چند ظرف گلی و حصیری خلاصه شده بود و تا مدت ها فاطمه سلام الله عليها و خانواده گرامی اش بر روی پوس
ت گوسفندی زندگی می کردند که روزها شترشان روی آن علف می خورد و شب ها برای خواب از آن استفاده می کردند و یا چادری که زهراسلام الله عليها به سر می کرد از لیف خرما بود و وصله های متعددی داشت. امروزه به طور حتم نمی توان این گونه عمل نمود و در همان قالب و شکل رفتاری حضرت، زندگی کرد، اما آن چه ارزشمند و قابل تأسی است، حقیقت و روح این رفتارهاست. محتوا و حقیقت این فرازها از زندگی زهراسلام الله عليها، ساده زیستی و روح بی اعتنایی به دنیا و پارسایی و دوری از تجمل گرایی است. هر یک از رفتارهای فاطمه سلام الله عليها دارای حقیقت است که آن را به سادگی و با تحلیل و استنباط می توان در همه زمان ها و در همه ابعاد فردی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به کار برد.

البته رفتارهایی هم در سیره فاطمه سلام الله عليها وجود دارند که عیناً قابل اقتباس و تقلید است مانند احترام به همسر و فرزندان و یا نداشتن تقاضای نامقدور و رفتار مناسب و مهرورزی به خانواده که روز به روز ارزش و اهمیت این اعمال برای همگان روشن تر می شود. پس الگوها منحصر به زمان و مکان نیستند و در همه اعصار می توان برای الگوگیری به آن ها مراجعه نمود.


پی نوشت:


[1]عوالم، ج 11، ص 190.
[2]بحارالأنوار، ج 53، ص 178.
[3]حسین شیخ الاسلامی، مسند فاطمة الزهراسلام الله عليها، ص 227.
[4]همان، ص 273.
[5]بحارالأنوار، ج 37، ص 103.
[6]محمد جواد قیومی، صحیفة الزهراسلام الله عليها، ص 49.
[7]فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر نفرات الکوفی، ص 55.
[8]بحارالأنوار، ج 43، ص 149.
[9]بحارالأنوار، ج 43، ص 1.
[10]محمد دشتی، نهج الحیاة، ص 29.
[11]بحارالأنوار، ج 43، ص 124.
[12]همان، ص 97.
[13]النّور9: 26.
[14]مهدی نیلی پور، فرهنگ فاطمیه، ص 137 و 138.
& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>[15]اربلی، کشف الغمه، ج 1، ص 359.
[16]شیخ طوسی، امالی، ج 1، ص 38
[17]دشتی، همان، ص 35.
[18]حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 60.
[19]نهج الفصاحه، حدیث 621.
[20]بحارالأنوار، ج 43، ص 192.
[21]هاشم رسولی محلاتی، غررالحکم، ص 435.
[22]حائری مازندرانی، مهدی، کوکب الدری، ج 1، ص 196.
[23]بحارالأنوار، ج 43، ص 218.
[24]ابن شهرآشوب، محمدعلی؛ مناقب آل ابی طالب، ص 124.
[25]بحارالأنوار، ج 43، ص 134.
[26]همان.
[27]کشف الغمه، ج 1، ص 492.
[28]بحارالأنوار، ج 100، ص 244.
[29]همان، ج 29، ص 123.
[30]همان، ج 43، ص 86.
[
31
]الضحی93: 5.
[32]بحارالأنوار، همان، ص 88.
[33]مفاتیح الجنان، زیارت نامه فاطمه زهراسلام الله عليها.
[34]بحارالأنوار، ج 43، ص 81 و 31.
[35]الولد کبدُ المؤمن، فرزند جگر گوشه مؤمن است، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 112.
[36]الولد الصالح ریحانة من ریاحین الجنة، همان، ج 15، ص 113.
[37]بیت لا صبیان فیه لا برکة فیه، کنزالعمال، ج 16، ص 281.
[38]بحارالأنوار، ج 5، ص 157.
[39]محمدرضا شرفی، مراحل رشد و تحول انسان، ص 78.
[40]مهدی پور نیلی پور، فرهنگ فاطمیه، ص 180.
[41]بحارالأنوار، ج 43، ص 281.
[42]امیررضا ستوده، پا به پای آفتاب، ص 172.
[43]روم30: 30.
[44]طه20: 132.
[45]وسائل الشیعه، ج 21، ص 486.
[46]بحارالأنوار، ج 43، ص 265.
[47]همان، ص 286.
[48]المائده5: 8.
[49]وسائل الشیعه، ج 15، ص 171.
[50]کنزالعمال، ج 16، ص 445.
[51]همان، ص 444.
[52]امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 2، ص 61.
[53]بحارالأنوار، ج 43، ص 283.
[54]همان، ج 41، ص 34.
[55]همان، ج 43، ص 81.
[56]فرهنگ جامع سخنان امام حسین عليه السلام، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ص 145.
[57]بحارالأنوار، ج 45، ص 116.


www.yazahra.net

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید