منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب

امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب

فهرست مطالب

امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب

حبيب خدا و پيامبر

 

خداوند متعال مي‌فرمايد: «و من الناس من يشری نفسه ابتغاء مرضاة الله و الله رؤوف بالعباد» (بقره/207). آن گونه كه در كتابهای تفسير آمده است مقصود اين آيه علي‌بن‌أبي‌‌طالب(ع) است كه امانت‌دار الهی در زمين، حجت خداوند در بين بندگان، جانشين پيامبر(ص) و بزرگترين شخصيت اسلامی پس از پيامبر (ص) است. او تمام زندگی خود را به پای اسلام ريخت و در اعماق جان و عقل خدود هميشه به خدا و پيامبرش مي‌انديشيد. او به خدا و پيامبرش ايمان داشت، آن دو را دوست مي‌داشت. او همان گونه بود كه پيامبر مي‌فرمود: خدا و پيامبرش را دوست دارد و وقتی به خداوند و پيامبرش عشق مي‌ورزد، خدا و پيامبرش نيز او را دوست دارند.

 

تمام زندگی علی (ع) محراب عبادت بود. در كعبه آن محراب عبادت الهی به دنيا آمد. او تنها موجودی بود كه در خانه خدا به دنيا آمد و كودكی بود كه با پيامبر (ص) به نماز ايستاد. خود او مي‌فرمايد: « خدايا! من اولين كسی هستم كه شنيد و اجابت كرد و باز‌گشت، هيچ كس جز رسول خدا در نماز از من پيشی نگرفت» او اولين كسی بود كه در كودكی خود با پيامبر نماز گزارد، حتی پيش از آنكه پيامبر به نبوت برانگيخته شود. با اخلاق و معنويت های پيامبر زندگی كرد تا اينكه شخصيت او از شخصيت پيامبر(ص) كاملاً تأثير پذيرفت.

 

 

 

جوان مجاهد

 

آن چنان از علم رسول خدا(ص) بهره گرفت كه دروازه علم گرديد. از رسول خدا(ص) وارد شده است كه فرمود: «أنا مدينة العلم و علی بابها». حق سرلوحه تمام زندگی او بود هيچگاه به اندازه مويی به باطل نزديك نشد كه پيامبر(ص) درباره او فرمود:« علی مع الحق والحق مع علی يدور معه حيثما دار».

 

او مجاهدی بود كه در تمامی عرصه‌ها و نبرد‌ها پيروزی را رقم زد. با اينكه آن چنان در شمشير زنی و فنون رزمی تمرين نكرده بود روايت شده است كه نيمی از كشته‌ شدگان بدر به دست او كشته شدند و باقی مسلمانان در كشتن نيمی ديگر شريك شدند. گفته مي‌شود او دركشتن اين نيم نيز مشاركت داشت. گفته مي‌شود هاتف ندا در داد: «لافتی إلاّ علی و لاسيف اِلاّ ذوالفقار» در جنگ خندق وقتی امام (ع) به مصاف عمروبن‌عبدود قهرمان مشركان رفت پيامبر (ص) فرمود:«ضربة علی يوم الخندق تعادل عبادة الثقلين».

 

 

 

شايسته‌ترين برای خلافت

 

پس از رسول خدا (ص) او اولين مسلمان بود. بنابراين حق او بود كه پس از رسول خدا (ص) جانشين او شود. رسول خدا (ص) نيز تأكيد كرد و فرمود: «من كنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ». امام (ع) در اخلاص ورزي، اطاعت و ذوب در خداوند بي‌نظير بود. در همه حال معصوم بود. از كودكی گناه كوچك و بزر
گی را مرتكب نشد. او خود درباره كودكيش وقتی در نزد پيامبر(ص) بود مي‌گويد: «گفتار دروغی و كار بيهوده‌‌ای از من ديده نشد». از اين رو علي(ع) در درجه بالايی از عصمت قرار داشت و عصمت او رنگ و بوی معمولی و عادی نداشت.

 

آن چنان كه شايسته است هيچ كس در دنيا علي(ع) را درك نكرده است. از اين رو نمي‌توانيم او را با ديگران مقايسه كنيم؛ زيرا عظمت آن حضرت در معرفت به خداوند، خدا دوستی و معرفت به پيامبر و پيامبر دوستی و شناخت اسلام و جهاد در راه دين نهفته است. اگر در زندگي، رفتار و گفتار و انديشه‌های آن حضرت دقت كنيم، علی رغم پيشرفت‌های بسياری كه دنيا كرده است، باز خود را نيازمند به آموختن از علي(ع) مي‌بينيم. اگر علي(ع) در اين زمان مي‌زيست، فكر او هيچ تفاوتی با فكر زمانه نداشت. زيرا فكر او فكر حقيقی و تصويری از حقيقت زندگی بود.

 

 

 

علي(ع) هميشه با حق است

 

علي(ع) حق دارد كه او را بررسی كنيم، او را بفهميم و به او اقتدا كنيم و او را وارد تعصبات، فرقه‌گرايي‌ها و مذهب‌گرايي‌های رايج نكنيم؛ زيرا علي(ع) بسيار والاتر از اينها بود. پيامبر(ص) درباره او فرمود: «فردا پرچم را به دست مردی مي‌دهم كه خدا و پيامبرش را دوست دارد و خدا و پيامبرش او را دوست دارند.» او خدا و پيامبرش را دوست داشت و فانی در آنها بود؛ زيرا همه چيزش را برای خدا و پيامبر داد. اگر چه علي(ع) در ميان مردم مي‌زيست ولی همزيستی او برای اين بود كه به سوی خدا اوج بگيرد و در بين آنها خدايی بينديشيد. او مردم را برای خود نمي‌خواست از اين رو فرمود: «كار من و شما يكی نيست؛ من شما را برای خدا مي‌خواهم و شما مرا برای خودتان مي‌خواهيد.» در راه خدا و پيامبر خدا هميشه در كنار حق بود. در راه اسلام و اداره زندگی مردم نيز هميشه در كنار حق بود. لذا رسول خدا(ص) فرمود: «علی مع الحق و الحق مع علی يدور معه حيثما دار»

 

پس ما نيز بايد در كنار حق باشيم و در كنار باطل قرار نگيريم. هر قدر كه باطل با مال و سيطره و تعصب خود خواست ما را بفريبد، فريب نخوريم؛ زيرا پيش از آخرت، باطل در همين دنيا از بين خواهد رفت و حق باقی خواهد ماند: «ذلك بأن الله هو الحق و أن ما يدعون من دونه هو الباطل»& lt;o:p>

 

بايد با حق باشيم؛ زيرا حق ما را به خدا نزديك مي‌كند و ما را جزو پيروان حقيقی محمد و علی و اهل بيت پاك او قرار مي‌دهد وقتی امام علي(ع) [در اثر ضربت شمشير] سه روز خون ريزی داشت و در حال احتضار بود، يكی از ياران آن حضرت خواست آن حضرت را ببيند اطرافيان نگذاشتند ولی بعد از آن كه داد و فرياد كرد و گريست امام(ع) به او اجازه داد. اصبغ بن نباته مي‌گويد: حضرت تكيه داده بود و سرش با دستمال زردرنگی بسته شده بود. در اثر خونريزی صورت آن حضرت زرد شده بود. نفهيمدم صورت آن حضرت زردتر بود يا عمامه، به سويش رفتم و او را بوسيدم و گريستم. به من فرمود: ای أصبغ گريه نكن كه به خدا قسم آن بهشت است [كه در انتظار من مي‌باشد]. گفتم: فدايت شوم، مي‌دانم به خدا سوگند! تو به سوی بهشت مي‌روی ولی من در از دست دادن تو ای امير المؤمنين مي‌گريم.

 

از اين رو وقتی سالروز شهادت امام علي(ع) ياد او را گرامی مي‌داريم، اوج اسلام، بلندای معنويت و علم و جهاد و همه فضيلت‌ها را يادآور شده‌ايم.

 

 

 

از وصايای آن حضرت به مسلمانان

 

روحيه آن حضرت آنقدر والاست كه مي‌بينيم وقتی بدن مباركش با ضربه عبدالرحمن بن ملجم كه جزو گروه متعصب بود، تبدار و دردمند و تب آلود است، وصيت شخصی به بستگانش ندارد كه مال و منالی را برای آنان به
جای بگذارد بلكه خطاب وصايای آن بزرگوار به همه مسلمانان است. در آخرين لحظات عمر شريفش به فرزندانش حسن(ع) و حسين(ع) كه پس از او عهده‌دار مسؤوليت امت اسلامی هستند و همه فرزندانش و هر كسی كه اين نوشته به او برسد وصيت مي‌كند. پس همه آنهايی كه نوشته امام علي(ع) به آنان مي‌رسد بايد در قبال اين وصيت احساس مسؤوليت كنند و بكوشند تا آن را برخود و جامعه خود اجرا كنند. زيرا وصيت امام علي(ع) امانتی بر دوش همه نسلهای مسلمان است.

 

 

 

وصيت به حسنين(ع)

 

بيائيد. ببينيم كه اولا به حسن و حسين(ع) و ثانياً به كسانی كه اين نوشته به ايشان مي‌رسد امام علي(ع) چه وصيتی مي‌كند.

 

«اوصيكما بتقوی الله رسالت علي(ع) رسالت اسلام است؛ به مردم ياد مي‌دهد كه در هر آن خدا را در نظر بگيرند. از دستوراتش اطاعت كنند و به نواهی پروردگار پاي‌بند باشند. معنای تقوا اين است كه انسان را به سوی بهشت سوق دهد زيرا خداوند به پرهيزگاران وعده بهشت داده است – و أن لا تبغيا الدنيا و إن بغتكما دنبال دنيا نباشيد و تمام همّ و غمّ خود را دنيا قرار ندهيد كه با تمام توان خود در پی دنيا برويد و در اين راه تمام اصول و مسؤوليت‌های خود را بفراموشی بسپاريد تا به ضرر دين‌تان هم كه شده به دنيا دست پيدا كنيد – و لا تأسفا علی شيء منها زوی عنكم – اگر دنياي‌تان دچار نقصان شد و بعضی خسارتهايی را متحمل شديد، اگر بعضی فرصت‌ها يا خواسته‌ها را از دست داديد به آخر خط نرسيده‌ايد؛ زيرا دنيا سرای جاودانگی نيست بلكه گاهی همرا با سود و گاهی همراه با زيان دارد؛ پس سودهای آن شما را نفريبد و زيان‌های آن شما را از پا نيندازد كه آنچه نزد خداوند است خوب و پايدارتر است – و قولا بالحق در مسايل دين و سياست و اجتماع و اقتصاد حقگرا باشيد «ذلك بأن الله هو الحق و أن ما يدعون من دونه الباطل»(حج/62). سخنان باطل نگوئيد؛ زيرا فردای قيامت در برابر خداوند خواهيد ايستاد و خداوند در اين باره شما را مورد مؤاخذه و محاسبه قرار خواهد داد؛ مسلمان كسی است كه سخنش سخن حق باشد و در راه خداوند ملامت هيچ ملامت‌گری را نپذيرد. درست مثل امام علي(ع) كه فرمود: «حق دوستی برايم باقی نگذاشت» – و اعملا للآخرة – هنگامی كه كار مي‌كنيد، كار شما برای حضور در نزد خداوند باشد. هر تلاشی كه مي‌كنيد و هر توانی را كه مصرف مي‌كنيد، خداوند در قبال آن به شما پاداش خواهد داد.

 

خداوند متعال مي‌فرمايد: «المال و البنون زينة الحياة الدنيا و الباقيات الصالحات خير عند ربك ثواباً و خير املاً»(كهف/46) زيرا آن چيزهايی كه نزد خداوند است جاودانه است و چيزهايی كه نزد مردم‌اند زايل شدنی هستند – و كونا
للظالم خصماً و للمظلوم عوناً
» اگر قدرتی داشتيد، از آن برای ياری كردن مظلوم و ستمديده استفاده كنيد، مظلوم هر كه مي‌خواهد باشد؛ از آن برای مقابله با ظالم استفاده كنيد، ظالم هر كه مي‌خواهد باشد؛ زيرا مسؤوليت انسان مسلمان اين است كه در كنار عدالت و عدالت‌ورزان و ستمديدگان و عليه ستم و ستمكاران بايستد.

 

پس از آن امام علي(ع) به جنبه ديگری مي‌پردازد كه در رابطه با نظم و توازن جامعه است، مي‌فرمايد: «
اوصيكما و جميع ولدی و أهلی و من بلغه كتابی بتقوی الله امام(ع) در هر جايی روی مسأله تقوی تأكيد مي‌كند و مي‌كوشد تا جامعه آينده را بر اساس آن استوار سازد تا جامعه از تعادل و توازن برخوردار باشد و نظم امركم – در امور اجتماعی و سياسی و اقتصادی و امنيتی خود بی نظم نباشيد بلكه به هر انسانی حق او را بدهيد. جامعه شما آن چنان منظم باشد كه هر كس جايگاه خود را بشناسد. نبايد در جامعه هرج و مرج و بي‌نظمی وجود داشته باشد و هركس طبق خواسته خود حركت كند. زيرا اين وضعيت باعث زير پاشدن مسائل اصلی خواهد شد و امت اسلامی از قضايای اصلی خود جا خواهند ماند.

 

و صلاح ذات بينكم اگر در بين خود دچار اختلاف شديد در مسير اصلاح امور حركت كنيد «انّما المؤمنون اخوة فأصلحوا بين اخويكم»(حجرات/10) اقتضای برادری همين است – فإنی سمعت جدكما(ص) يقول: صلاح ذات البين افضل من عامّة الصلاة و الصيام» اگر بين دو گروه اصلاح كنيد اين كار شما بهتر از تمام نمازها و روزه‌های مستحبی است؛ زيرا باقی بودن اختلافات در بين مردم ممكن است به ويرانی جامعه بينجامد و به اسلام و جامعه اسلامی آسيب
وارد نمايد.

 

سپس امام(ع) فرياد مي‌زند و نسبت به رعايت حال نيازمندان هشدار مي‌دهد: «الله الله فی الايتام فلا تغبوا أفواههم نگذاريد كه يك روز سير و يك روز گرسنه بمانند، يك روز پوشيده و روز ديگر عريان باشند. امام(ع) مي‌خواهد بفرمايد كه رسيدگی به حال يتيمان يك مسؤوليت اجتماعی است؛ زيرا آنان كسی را ندارند كه آنان را سير كنند، ايشان را بپوشانند و زندگی كريمانه‌ای را برای ايشان فراهم سازند – ولا يضيعوا بحضرتكم در جامعه همان گونه كه از فرزندان خود مواظبت مي‌كنيد به حال آنان نيز رسيدگی كنيد، تا اينكه ايتام گرفتار ناهنجاری و جرم و جنايت نشوند.

 

«والله الله فی جيرانكم خواست اسلام اين است كه انسان مسلمان نه تنها با همسايه خود رفتار حسنه‌ای داشته باشد بلكه آزار و اذيت را نيز از او بردارد – فإنهم وصية نبيكم مازال يوصی بهم حتی ظننّا أنه سيورّثهم والله الله فی القرآن لا يسبقكم بالعمل به أحدٌ غيركم» زيرا خداوند متعال، قرآن را برای عمل شدن به آن نازل كرده است، تا مايه هدايت مردم را فراهم كند و مردم در عرصه‌های گوناگون زندگی خود از نور قرآن بهره ببرند.

 

«والله الله فی الصلاة فإنها عمود دينكم نماز ستون دين است، اگر نماز قبول شود بقيه چيزها قبول شوند و اگر نماز رد شود بقيه چيزها رد شوند. رسول خدا(ص) نماز را به چشمه آبی تشبيه مي‌كند كه بر دروازه انسان قرار دارد و انسان پنج مرتبه در روز خود را در آن شستشو مي‌دهد و به وسيله آن كثافتها را از خود زايل مي‌كند. نماز نيز گناهان را از بين مي‌برد. «وأمر أهلك بالصلاة و اصطبر عليها»
ه/132). بنابراين بايد خانواده خود را به نماز خواندن عادت دهيم تا اينكه بر اطاعت و عبادت و محبّت الهی پرورش يابند.

 

«والله الله فی بيت ربكم» درباره كعبه مواظبت كنيد – لا تخلوه ما بقيتم هميشه در آن حضور داشته با
شيد؛ زيرا خانه خدا مظهر قدرت مسلمانان و نشانه وحدت و يكپارچگی آنان است –
فإنه إن ترك لم تناظروا –  اگر اين كار را ترك كرديد هيچ كس به شما نگاه نمي‌كند.

 

«والله الله فی الجهاد ج
هاد نشانه مقابله با دشمنانی است كه مي‌كوشند امت اسلامی را از هستی ساقط كنند. اگر از جهاد با نفس عاجز هستيد با سخن به دشمنان خود «نه» بگوئيد –
بأموالكم – با مال خود جهاد كنيد – و انفسكم – به ميدان‌های مبارزه بشتابيد و السنتكم فی سبيل الله» حديث شريف مي‌فرمايد: «اگر يكی از شما امر ناپسندی را ببيند بايد با دست
خود آن را تغيير دهد، اگر نتوانست پس با زبان خود اين كار را انجام دهد و اگر نتوانست با قلب خود اين كار را انجام دهد و اين ضعيف‌ترين [مرحله] ايمان است».

 

سپس امام علي(ع) به مسأله ارتباطات اجتماعی مي‌پردازد و مي‌فرمايد: «و عليكم بالتواصل و تباذل يعنی به يكديگر بپونديد و بايد به ديگران ببخشيد تا نيازهای آنها برآورده شود – و إياكم و التدابر و التقاطع نبايد برادر خود را واگذاريد و با او قطع رابطه كنيد – لا تتركوا الأمر بالمعروف و النهی عن المنكر جامعه‌ای باشيد كه مراقب يكديگر هستند و به كارهای نيك دستور مي‌دهند و از كارهای زشت نهی مي‌نمايند. اگر امر به معروف و نهی از منكر را ترك كنيد منكر قوی شده و معروف ضعيف مي‌شود. اين كار روی حكومت سياسی نيز بازتاب دارد و ممكن است به سلطه نااهلان بينجامد كه به كارهای زشت دست بزنند و در زمين فساد كنند و معاهدات الهی را زير پا بگذارند – فيولّی عليكم أشراركم ثم تدعون فلا يستجاب لكم»

 

 

 

وصيت امام علي(ع) به طايفه خود

 

تا اينجا ديديم كه امام علي(ع) از مسائل فردی خود صحبتی نفرمود و فقط از مسائل عمومی مسلمانان سخن راند. مسائلی كه به زندگی اجتماعی و مسؤوليت‌های دينی ايشان مربوط مي‌شد. از اينجا به بعد روی سخن با طائفه خود دارد، اينان از نظر دينی و اجتماعی درباره خون آن حضرت مسؤول هستند كه خداوند فرمود: «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطاناً فلا يسرف فی القتل إنه كان منصوراً»(إسراء/33). امام(ع) مي‌خواهد كه قانون
خداوند در مسأله او اجرا شود
و به اقدامات انتقام جويانه رايج يا احكام قبيله‌ای و مانند آن دست زده نشود.

 

امام علي(ع) مي‌فرمايد: «يا بنی عبدالمطلب لا ألفينّكم تخوضون دماء المسلمين خوضاً مبادا جوی خون راه بيندازيد، برای اينكه – تقولون قتل اميرالمؤمنين الا لايقتلن بی إلّا قاتلی در امر قصاص طبقه گرايی وجود ندارد. فقط بايد قاتل با هر جايگاه سياسی يا اجتماعی كه مي‌خواهد داشته باشد كشته شود – انظروا إذا أنا متّ من ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة اگر من با اين ضربه مُردم فقط به او يك ضربه بزنيد؛ زيرا خداوند فرموده است: «فمن اعتدی عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدی عليكم»(بقره/194). در زندگی خود بايد به اين دستور عمل كنيم.

 

ولا يمثل الرجل او را مثله نكنيد، دست و پای او را نبريد – فإنی سمعت رسول الله(ص) يقول: اياكم و المثلة و لو بالكلب العقور» از مثله كردن بپرهيزيد و لو كه سگ ديوانه باشد. علي(ع) در اوج قرار دارد و ديگران در برابر او خيلی كوچك به نظر مي‌رسند. علي(ع) در فرازها سير مي‌كند؛ زيرا علي(ع) با خدا زندگی مي‌كند نه با نفس خود او حتی با مردم پيرامون خود نيز نيست. «رضای خداوند رضای ما اهل بيت است. به آنچه خداوند را راضی كند راضی مي‌شويم؛ به قضای پروردگار صبر مي‌كنيم كه او پاداش شكيبايان را به تمامی به ما مي‌دهد».

 

با اينكه علي(ع) با سخت‌ترين دشواري‌ها روبه‌رو بود ولی صبر كرد ولی از بودن با خداوند احساس شادمانی مي‌نمود؛ زيرا حبيب خدا و وليّ خدا بود. مي‌فرمود: «آگاه باشيد كه پيشوای شما از دنيای خود به دو جامه كهنه و از غذای آن به دو قرص نان بسنده نمود. آگاه باشيد كه شما چ
نين نمي‌توانيد ولی مرا كمك كنيد با ورع – از حرام – و كوشش – در اطاعت پروردگار – و پاكدامنی – از همه معاصی پروردگار – و استواري» در رای و اظهار نظر.

 

آيا به وصايای امام علي(ع) گوش جان سپرديد؟ شما اوصيای امام علي(ع) هستيد. «فمن بدّله بعد ما سمعه فإنما إثمه علی الذين يبدّلونه»(بقره/181). درود خداوند بر او، روزی كه به دنيا آمد، روزی كه به شهادت رسيد و روزی باز دوباره زنده شود.

 

 

 

وصيت‌های آن حضرت به پيروان پيامبر(ص)

 

صعصعة بن صلحان العبدی نقل مي‌كند كه از علي(ع) اجازه ورود خواستم. ولی به خاطر وخامت حال امام به او اجازه داده نشد. صعصعة به دربان گفت: به امام بگو: ای اميرالمؤمنين خداوند تو را در زندگی و ممات رحمت كند؛ چرا كه خداوند در سينه تو جايگاه عظيمی دارد و تو به ذات پروردگار دانا هستي. دربان اين مطلب را برای امام(ع) منتقل كرد. امام علي(ع) فرمود: به او بگو: خداوند تو را رحمت كند كه كم خرج و بسيار كمك‌كار هستي».

 

امام علي(ع) در حالی كه به شدّت خونريزی دارد، پيش از مرگ موعظه مي‌كند. فرمود: «ای مردم! هر كس از مرگ بگريزد، به هنگام فرار آن را خواهد ديد. اجل سرآمد زندگی است – يعنی نفس انسان را به سوی مرگ سوق مي‌دهد – و فرار از مرگ رسيدن به آن است – يعنی انسان از مرگی فرار مي‌كند كه به سوی او مي‌آيد ولی به هر حال مرگ را درك خواهد كرد – چه روزگارانی كه در پی گشودن راز نهفته‌اش بودم – مي‌خواستم راز مرگ را كشف كنم- اما خواست خداوند ج
ز پنهان ماندن آن نبود، هيهات كه اين علمی پنهان است – گويا به خودشان اشاره مي‌كند – اما وصيت من – امام فقط به مردمان آن دوره وصيت نمي‌كند بلكه وصيت او متوجه همه نسلهاست – درباره خداوند اين است كه چيزی را شريك او قرار ندهيد – در عقيده، عبادت و اطاعت به او شرك مورزيد – و درباره پيامبر(ص) اين است كه سنّت او را تباه نسازيد – سنت پيامبر، همه گفتارها، رفتارها و امضاهای پيامبر است
.

 

«لقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجو الله و اليوم الآخر و ذكر الله كثيراً»(احزاب/21)  «ما آتاكم الرسول فخذوه و مانهاكم عنه فانتهوا»(حشر/7) «من يطع الرسول فقد أطاع الله»(نساء/80)

 

– اين دو ستون محكم را به پا داريد – منظور از اين دو ستون، يگانگی پروردگار و سنت پيامبر است. با اين دو ستون است كه ساختار هستي‌تان بر آنها استوار مي‌شود – و اين دو چراغ را فروزان نگاه داريد – چراغ اول يگانگی پروردگار است؛ اين چراغ از طريق قرآن كريم، عقل و قلب و زندگی انسان را روشن مي‌كند و چراغ دوم سنت پيامبر اكرم(ص) است – تا زمانی كه از حق منحرف نشده‌ايد ملامت نخواهيد شد – هيچگونه نكوهشی دامن شما را نخواهد گرفت – كه برای هر كس به اندازه توانايي‌اش وظيفه‌ای تعيين گرديده است – به هر انسانی به اندازه توانايي، وظيفه و مسؤوليت داده شده است – و به افراد نادان تخفيف داده شده است كه خداوند مهربان و دين استوار و امام آگاه است».

 

 

 

مرگ بهترين موعظه است

 

سپس به ايشان فرمود: «من ديروز رهبر شما بودم  و امروز مايه پند و عبرت شما هستم و فردا از شما جدا خواهم شد؛ خدا شما و مرا بيامرزد – كسی كه معصوم است درباره رفتاره و گفتارهای خود چنين مي‌گويد – اگر از اين ضربت و در اين لغزشگاه نجات يابم كه حرفی نيست – اگر موقعی كه انسان بر صراط حركت مي‌كند و به سمت پروردگار مي‌ورد، قدمهايش از لغزيدن در امان ماند كه حرفی نيست – ولی اگر قدم لغزيد – و انسان سقوط كرد – ما نيز چون ديگران در سايه شاخسار درختان، مسير وزش باد و باران و زيرا سايه ابرهای متراكم آسمان پراكنده مي‌شويم و آثارمان در روی زمين پراكنده خواهد شد – اين سخنان كنايه از زوال و فناست – در حالی كه چند روزی همسايه شما بودم. به زودی جز جسدی بی روح و ساكن پس از آن همه تلاش و خاموشی پس از آن همه گفتار باقی نخواهد ماند. پس بايد سكوت من و بي‌حركتی دست و پا و چشم‌ها و اندام من مايه پند و اندرز شما گردد كه از هر منطق رسايی و از هر سخن مؤثری عبرت انگيزتر است – نگاه كردن به ميّت از هزاران وعظ و خطابه، عبرت‌انگيزتر و بيداركننده‌تر است؛ زيرا موعظه حقيقی با مرگ به تصوير كشيده شده است – وداع من شما آمادگی برای ديدار در روز ملاقات است – ديدار در روز قيامت – فردا ارزش روزهای زندگی مرا خواهيد ديد و رازهای درونم برای شما آشكار خواهد شد – در زندگي‌ام نتوانستيد به اسرارم پی ببريد و من نتوانستم همه حقيقت خيرو عدالت را برای ما آشكار سازم – پس از آن كه جای مرا خالی ديديد و ديگری بر جای من نشست، مرا خواهيد شناخت».

 

در وصيتی ديگر فرمود: «ديروز رهبر شما بودم و امروز مايه عبرت شما هستم و فردا شما را ترك مي‌گويم، اگر ماندم كه در خون خود مرا اختيار است – من مسؤول خون خودم هستم – و اگر مُردم مرگ مرا وعده گاه ديدار است – زيرا هر كسی طعم مرگ را مي‌چشد – و اگر ببخشم، ببخش موجب نزديكی من به خدای باری است و اگر شما ببخشيد برای شما نيكوكاري؛ آيا دوست نداريد كه خدا شما را بيامرزد. به خداوند سوگند با مرگ چيزی به سر وقت من نيامد كه آن را نپسندم و نه چيزی پديد گردد كه آن را نشناسم؛ بلكه چون جوينده آ
ب به شب هنگام بودم كه ناگهان به آن رسيد يا خواهانی كه آن چه را خواهان است بيابد و آن چه نزد خداست برای نيكوكاران بهتر است.»

 

 

 

حركت در خط امام علي(ع)

 

امام علی(ع) كه در مسجد كوفه به سوی پروردگارش عزيمت نمود، در سالروز شهادتش بايد با بلندای امام علی(ع) والايی بجوئيم تا آن گونه كه او اسلام را حفظ كرد ما نيز حفظ كنيم و آن گونه كه او نسبت به خدا و پيامبرش وفادار بود، وفادار باشيم و تمام كوشش ما كسب رضايت الهی باشد. از تمامی تعصبّات و حساسيت‌ها دور شويم؛ زيرا او از همه ملتزمان به خط اهل بيت(ع) مي‌خواهد كه مسؤولانه عمل كنند. هر مؤمن برادر مؤمن باشد و نسبت به مشكلات و مصايب مؤمنان توجه داشته باشد. از تفرقه بپرهيزيد و از تعصّ
بات فاصله بگيريد. خداوند ماه رمضان را ماه رحمت و مغفرت قرار داده است، گناهانمان را مي‌بخشد. پس بياييد ما نيز يكديگر را ببخشيم و به يكديگر رحم كنيم. به وضعيت سختی كه داريم رحم كنيم و با تعصّبات طائفی و مذهبی و حزبی بر مشكلات آن نيفزايي
د، بياييد به سوی خدا برويم و رضای او را بجوئيم و هيچ چيز جز رضای خداوند ارزش ندارد. بيائيد آن گونه علی(ع) خدا را دوست داشت ما نيز خداوند را دوست بداريم: «فهبنی يا الهی صبرت علی عذابك فكيف اصبر علی فراقك و هبنی يا الهی صبرت علی حرّ نارك فكيف اصبر عن النظر إلی كرامتك أم كيف أسكن فی النار و رجائی عفوك» بيائيد همراه علي(ع) به سوی خدا برويم تا به خدا نزديك شويم.

 

www.bayynat.ir

سایت حرم امام علی

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

 

امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب.امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب.امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب.امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب. امام علی علیه السلام عابد و صابری مراقب.
به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید