امام علیه السلام و روانشناسی اجتماعی
با توجه به این نکته که اهل بیت (علیهمالسلام)، حاملان و وارثان وحی و علوم انبیا و خزانه داران علم الهی، منبع علم، معرفت و حکمت هستند و به همین دلیل مۆمنان موظف به اخذ معارف و علوم خود از این منبع هستند و باید نظام معرفتی خود را بر اساس آنچه از این منبع جوشیده و تراوش کرده است، شکل و سامان دهند. برای درک صحیح مسایل مربوط به روانشناسی اجتماعی نیز سزاوار است که به این منبع مراجعه کنیم.
بدیهی است که سامان دادن علم روانشناسی اجتماعی با گرایش اسلامی آن، تلاش گستردهای را میطلبد که از موضوع این نوشتار خارج است. در این نوشتار قصد داریم تنها به عنوان نمونه، به ترجمه و شرح یکی از روایات صادره از ائمه معصومین(علیهمالسلام) که در آن به یک مسأله از مسایل روانشناسی اجتماعی اشاره شده است، بپردازیم. این روایت از میان روایات ص
ادره از امام هادی (علیهالسلام) انتخاب شده است.
هنگامى که در بحثهاى اخلاقى سخن از نصیحت به میان مىآید، مقصود، ترک هر گونه حسد، کینه، بخل، سوء ظن و خیانت است.(اخلاق در قرآن، جلد 2، نصح و خیرخواهی) در نتیجه کسی که از نصح و خیرخواهی نسبت به دیگران دریغ کرده و با سوء ظن با دیگران روبهرو شده است نباید انتظار خیرخواهی از آنان داشته باشد
خیرخواهی بدون بدگمانى
امام هادی (علیهالسلام) فرمودند: « وَ لاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إلَیْهِ»؛
از کسى که نسبت به او بدگمان هستى و تیر بدگمانى ات را به او نشانه رفته اى و نسبت به او با سوء ظن برخورد کردهای، نصیحت، موعظه، خوشبینی، خیرخواهى و خلوص طلب نکن.
«نُصح» و خیرخواهى به این معناست که نه تنها انسان خواهان زوال نعمت از دیگران نباشد بلکه طالب بقاى نعمت و افزون شدن آن براى همهی نیک
ان و پاکان گردد، یا به تعبیرى دیگر آنچه از خیر، خوبى و سعادت معنوى و مادى براى خویش مىخواهد براى دیگران نیز بطلبد و این یکى از فضایل معروف است که در آیات قرآن و روایات اسلامى به آن اشاره شده است. پیامبران الهى خیرخواهان امتها بودند و یکى از صفات بارز آنها همین موضوع بود.
قرآن مجید از زبان «نوح» شیخ الانبیا چنین نقل مىکند که به قوم خود فرمود:
«اُبَلِّغُکُمْ رِسَالاَتِ رَبِّى وَ اَنْصَحُ لَکُمْ وَ اَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَتَعْلَمُونَ (سوره اعراف/62)؛
رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىکنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایى (از لطف و مرحمت و عنایت) مىدانم که شما نمىدانید.»
در این جا بعد از مسأله ابلاغ رسالت، سخن از نصح و خیرخواهى امت به میان آمده که نقطهی مقابل حسد، بخل و خیانت است. همین معنا با تفاوت مختصرى در مورد پیامبران بزرگ خدا، «هود، صالح و شعیب (علیهمالسلام)» نیز وارد شده است. بدیهى است که خیرخواهى منحصر به این چهار بزرگوار نبوده بلکه تمامی انبیاى الهى و اولیای معصومین این ویژگى را داشته اند و پیروان راستین آنان نیز باید خیرخواه دیگران باشند.
در حدیثی از پیامبر اکرم حضرت (صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمودند:
«اِنَّ اَعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اَمْشَاهُمْ فِى اَرْضِهِ بِالنَّصِیحَةِ لِخَلْقِهِ ؛ بلند مقامترین مردم در پیشگاه خداوند در قیامت کسى است که از همه بیشتر تلاش در خیرخواهى مردم کرده است.»(اصول کافى، صفحهی 28، حدیث 5 و 4 )
و در روایت دیگر
ى از همان حضرت (صلى الله علیه وآله) میزان و معیارى براى خیرخواهى بیان شده و آن این است که از منافع دیگران به اندازهی منافع خویش دفاع کند، ایشان میفرمایند: «لَیَنْصَحُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ اَخَاهُ کَنَصِیحَتِهِ لِنَفْسِهِ؛ هر کدام از شما باید نسبت به برادر مۆمن خود خیرخواه باشید به همان اندازه که نسبت به خویش خیرخواه است!»( همان مدرک.)
واژهی «نصح» و «نصیحت» اگر چه در زبان روزمرهی فارسى ما معمولاً به معنای اندرز به کار مىرود ولى در لغت عرب چنین نیست، بلکه مفهوم وسیع و گستردهاى دارد. «راغب» در کتاب «مفردات» مىگوید:
«نصح و نصیحت» هر کار و هر سخنى است که در آن مصلحت دیگرى باشد و این واژه در اصل به معناى خلوص و اخلاص است. به همین دلیل عسل خالص را «ناصح» مىگویند، کار خیاط را هم نصح مىنامند به خاطر اصلاح کردن پارچهاى که به او داده شده است و از آن جا که شخص خیرخواه از روى خلوص و اخلاص در اصلاح کار دیگران مىکوشد، واژهی نصح و نصیحت دربارهی او به کار مىرود و اصولاً هر چیزى که خالص و صاف باشد، خواه در سخن یا عمل و در امور مادى یا معنوى، واژهی «نصح» بر آن اطلاق مىشود.
بنابراین هنگامى که در بحثهاى اخلاقى سخن از نصیحت به میان مىآید، مقصود، ترک هر گونه حسد، کینه، بخل، سوء ظن و خیانت است.(اخلاق در قرآن، جلد 2، نصح و خیرخواهی) در نتیجه کسی که از نصح و خیرخواهی نسبت به دیگران دریغ کرده و با سوء ظن با دیگران روبهرو شده است نباید انتظار خیرخواهی از آنان داشته باشد.
روزگار ناسازگار
گاهی این نکته به ذهن میآید که آیا واقعا برخی زمانها، مکانها و یا عوامل و حوادث طبیعی در زندگی انسان دخالت دارند؟ آیا بدی و خوبی و شوم بودن را میتوان به روزها و روزگاران نسبت داد؟ امام هادی علیهالسلام پاسخ این پرسش را به یکی از یارانش توضیح داد.
حسن به مسعود میگوید: به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادی علیهالسلام رسیدم. در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتی تمام در حضور آن گرامی گفتم: عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز د
ارد! امام هادی علیهالسلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِی بِذَنْبِکَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ ای حسن! این [چه سخنی است که میگویی] با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی! [روزگار چه گناهی دارد!]»
حسن بن مسعود میگوید: با شنیدن سخن امام علیهالسلام به خود آمدم و به اشتباهم پی بردم. گفتم: آقای من! اشتباه کردم و از خداوند طلب بخشش دارم. امام فرمود:
ای حسن! روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات میشوید، به ایام بدبین میشوید و به روز بد و بیراه میگویید! حسن گفت: ای پسر رسول خدا!، برای همیشه توبه میکنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمیدهم. امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِی بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛
ای حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش میدهد و عقاب میکند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات میکند.»(بحارالانوار، ج 56، ص 2)
برای رسیدن به سعادت و توفیق در زندگی، انسان باید از دوستان خوب محافظت کند و با اختلاف کوچک و جزئی و لغزشهای ساده نباید آنان را از دست بدهد، بلکه شیوه اهل بیت علیهمالسلام را در نظر بگیرد و از گناهانشان بگذرد. اگر عذر خواهی کردند، بپذیرد و عفو و گذشت پیشه کند
شیوه حفظ دوستان
از منظر امام دهم علیهالسلام یکی از ویژگیهای اولیاء خدا و انسانهای صالح عفو و گذشت و پذیرش عذر دیگران است. ایوب بن نوح میگوید: آن حضرت طی نامهای به یکی از یاران ما که موجب ناراحتی شخصی شده بود، توصیه کرد که برو از فلانی عذر خواهی کن و بگو: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ به عبدٍ خَیْرا إِذَا عُوتِبَ قَبِلَ؛( مستدرک ا
لوسائل، ج 8، ص 329) اگر خداوند خیر بندهای را بخواهد، [او را حالتی عطا میکند که] هرگاه از او عذر خواسته شد، میپذیرد.» تو نیز عذر ما را بپذیر!
برای پاسداری از حریم دوستان نیک نباید درباره آنان سختگیری کرد، بلکه باید در موارد لغزش و خطایشان عفو و گذشت پیشه کرد و عذرشان را پذیرفت؛ زیرا اگر به بهانههای ساده، انسان دوستان خود را طرد کند و از خود دور سازد، به مرور زمان غریب و تنها خواهد ماند و مخالفانش افزایش مییابند؛ در حالی که دوستان خوب بازوی نیرومندی در زندگی افراد به شمار میآیند.
لقمان حکیم به فرزندش سفارش میکرد که: «یَا بُنَیَّ اتَّخِذْ أَلْفَ صَدِیقٍ وَ أَلْفٌ قَلِیلٌ وَ لَا تَتَّخِذْ عَدُوّا وَاحِدا وَ الْوَاحِدُ کَثِیرٌ؛( وسائل الشیعه، ج12، ص 16) فرزندم هزار دوست بگیر و البته هزار کم است و یک دشمن برای خودت درست نکن که یکی هم زیاد است.»
بنابراین، برای رسیدن به سعادت و توفیق در زندگی، انسان باید از دوستان خوب محافظت کند و با اختلاف کوچک و جزئی و لغزشهای ساده نباید آنان را از دست بدهد، بلکه شیوه اهل بیت علیهمالسلام را در نظر بگیرد و از گناهانشان بگذرد. اگر عذر خواهی کردند، بپذیرد و عفو و گذشت پیشه کند.
چنانچه سعدی گفته:
با مردم سهلگوی دشوار مگوی با آن که درِ صلح زند جنگ مجوی.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
مقاله ولادت امام هادی علیه السلام، نوشته منیره زارعان.
وسایل الشیعة.
اصول کافی.
مستدرک الوسائل.