جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
از این طرف اومدی: 
به سوی فرزندِ بیش تر (1)

به سوی فرزندِ بیش تر (1)

فهرست مطالب

4/5 - (1 امتیاز)

محمد مسلم وافی یزدی



سیاست کنترل جمعیت، در ایران از سال 1368 ش آغازشد و در دهۀ هفتاد به اوج خود رسید.
به هر حال، این سیاست تا نیمۀ سال 91؛ یعنی بیش از بیست سال ادامه داشت تا اینکه رهبر معظم انقلاب در سفر به خراسان شمالی این سیاست را یک اشتباه بیست ساله خواندند که مسئولین باید بابتِ ادامۀ آن در دهۀ هفتاد از خداوند متعال، طلب عفو نمایند.
به احتمال قوی که شاید در آینده ابعادِ آن روشن تر
شود، این سیاست، یک سیاستِ اشتباه بود که دشمنان خارجی و ایادیِ داخلیِ آنها توانستند با استفاده از فضای دهۀ هفتاد که فکر و ذهنِ عمدتاً مسئولین به مسئلۀ بازسازیِ خرابیهای ناشی از جنگ مشغول بودند، با هزینه های میلیاردی به اجرای آن بپردازند بخشی از دلایل نادرستی این سیاست در کتاب «کاهش جمعیت» به صورت مستند آمده است.



ترس از فقر
خداوند متعال در قرآن کریم در آیات متعدد فقر و بیم فقر را از عوامل اصلی کشتن فرزندان و پیشگیری از افزایش جمعیت می داند و بر رازقیت خدا تأکید کرده و می فرماید: «وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا»؛1 «فرزندان خود را از ترس فقر نابود نکنید. این ما هستیم که به آنها و شما روزی می دهیم.»
و نیز می فرماید: «الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء»؛2 «شیطان شما را از فقر می ترساند و به سوی فحشا دعوت می کند.»



روزی دهنده جنبندگان
در برخی آیات نوید داده است که روزی جنبندگان بر عهده خداست؛ چنانچه می فرماید:
«وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا»؛3 «هیچ جنبنده ای روی زمین نیست، مگر اینکه روزیِ او بر عهدۀ خداوند است.»



گویندۀ «لا إله إلا الله»
رسول گرامی صلی الله علیه وآله با تشویق به ازدواج و افزایش گویندۀ «لا إله إلا الله» تأکید کرده و می فرمایند: «مَا يَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ يَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهَ يَرْزُقُهُ نَسَمَةً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه »؛4 چه چیزی مانع همسر اختیار کردنِ انسان مؤمن است؟! شاید خداوند به او فرزندی عطا کند که گویندۀ «لا إله إلا الله» روی زمین باشد. و توازن موحّدان را در برابر کفر سنگین تر کند.



ضمانتِ رزق فرزندان
«بکر بن صالح» می گوید: «كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام إِنِّي أَحْبَبْتُ طَلَبَ الْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِينَ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَهْلِي كَرِهَتْ ذَلِكَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ يَشْتَدُّ عَلَيَّ تَرْبِيَتُهُمْ لِقِلَّةِ الشَّيْ ءِ فَمَا تَرَى فَكَتَبَ إِلَيَّ اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُهُم »؛5
به امام کاظم علیه السلام نامه ای نوشتم: من مدت پنج سال است که از بچه دار شدن جلوگیری می کنم و این به خاطر آن است که همسرم فرزند نمی خواهد و می گوید: تربیت و ادارۀ فرزندان برایم دشوار است؛ زیرا فقیر هستیم و از امکانات زیادی برخوردار نیست
یم. نظر حضرتعالی چیست؟ امام در پاسخ مرقوم فرمودند: فرزند طلب کن! همانا خدا روزیِ آنها را می دهد.»



مایۀ افتخار
«قال رسول الله صلی الله علیه وآله:«تَنَاكَحُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط؛
6 رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ازدواج کنید تا زیاد شوید؛ زیرا من در روز قیامت به واسطۀ تعداد شما بر سایر امتها مباهات می کنم؛ حتی بچه های سقط شده نیز باعث افتخار من هستند.»



&lt ;/SPAN>تشکیل خانواده
«قال رسول الله صلی الله علیه وآله: اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُم ؛
7 رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: تشکیل خانواده بدهید؛ زیرا این کار رزق و روزی شما را افزون می کند.»
و «ابن ابی الحدید» در «شرح نهج البلاغه» این حدیث مرفوعه را نقل کرده است که: «کُلَّما کَثُرَ العیالُ کَثُرَ الرِزق؛
8 هر چه نان خورها بیش تر شوند، رزق و روزیِ بیش تری می رسد.»



سوء ظن به خدا
«قال رسول الله صلی الله علیه وآله: مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ سَاءَ ظَنُّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه ؛
9 رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس ازدواج را به خاطر ترس از فقر ترک کند، نسبت به خدا سوءظن دارد؛ زیرا خداوند عزیز و بزرگ می فرماید: «اگر داماد و عروس فقیر باشند، خدا آنها را از فضل خود بی نیاز می سازد.»



بهترین زنان
«قال رسول الله صلی الله علیه وآله: إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَة؛10 همانا بهترین زنان شما زنی است که بسیار بزاید و مهربان، عفیف و پاکدامن باشد.»



کنترل جمعیت، به چه قیمتی؟!؟
آیا در دهۀ هفتاد و در راستای سیاست کنترل جمعیت شیعیان ایران، فقط به نصب تابلوهای «فرزند کمتر، زندگی بهتر» اکتفا شد؟ هرگز!
به این خبر تأسف بار توجه کنید:
جناب حجت الاسلام حاج سید مهدی رجایی، فرزند حضرت آیت الله حاج سید محمدرجایی در روز چهارم صفر 1415 مطابق با 1372 ش برای بنده نقل کردند که:
مامایی که در بیمارستانهای قم کار می کند، به خانم من گفته است: به خانمها بگویید برای زایمان به بیمارستانها مراجعه نکنند و در منزل با کمک قابله های سنّتی زایمان کنند؛ چون به پرسنل بیمارستانها دستور داده اند هر زنی برای زایمان مراجعه می کند، اگر چه زایمان اولش باشد، به بهانۀ اینکه مادر در معرض خطر است، او را سزارین کنید و در ضمن لوله های او را ببندید و لازم نیست حتی به خود او بگویید که لوله های وی را بسته اید!
11
به سند زیر که در کتاب «کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین بر پیکر مسلمین» آمده است، توجه کنید: «بیانیۀ مجمع فقهی اسلامی که در سال 1357ش در مکه مکرمه برگزار شد و به امضای 17 تن از فقهای معاصر اهل سنت رسید، چنین است:
نظر به اینکه شریعت اسلام، ترغیب کننده به فزونیِ نسل مسلمانان و انتشار آن است و تحدید نسل و جلوگیری از بارداری، مخالف فطرت انسانی و شریعت اسلامی می باشد و نظر به اینکه هدفِ جلوگیری از افزایش جمعیت مسلمین، نیرنگی برای کاهش دادن نیروی انسانی آنها و تقویت سلطۀ استعمارگران بر کشورهای اسلامی و بهره برداری بیش تر از ثروتهای آنان است و نیز نظر به اینکه جلوگیری از نسل، نوعی عمل جاهلی و بدگمانی به خدای متعال است، مجلس مجمع فقهی اسلامی به اتفاق آرا مقرّر می دارد که: تحدید نسل مطلقاً جایز نیست و جلوگیری از بارداری در صورتی که انگیزۀ آن، ترس از فقر و کمبود باشد، حرام است؛ چرا که خداوند متعال«هُوَ الرَّزاق ذُو القُوَۀ المَتین» و روزیِ تمام جنبندگان روی زمین را خود بر عهده گرفته است: «وَ مَا مِنْ دآبَۀٍ إلا عَلی اللهِ رِزقُها».
راه های جلوگیری از بارداری یا تأخیر آن در حالات فردی برای پیشگیری از زیانها و خطرات، مانند زنی که به طور طبیعی قادر به زایمان نیست، مانعی ندارد؛ ولی دعوت و الزام مردم به تحدید نسل و جلوگیری از بارداری به طور کلی، شرعاً جایز نیست.»



کنترل جمعیت، یا قطع نسل؟!
سخنان چندی پیشِ رهبر انقلاب در جمع مسئولین نظام را شنیده اید که:
«بررسیهای علمی و کارشناسی نشان می دهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد. بنابراین، مسئولان باید با جدّیت در سیاستِ کنترل جمعیت تجدید نظر کنند و صاحبان رسانه و تریبون، از جمله روحانیون، در جهت فرهنگ سازی این موضوع اقدام کنند.»
متأسفانه در آن زمان، نه تنها این هشدارها جدی گرفته نشد؛ بلکه شنیدنیها حاکی از آن است که طرفداران کاهش جمعیت، در این بیست سال چهار نعله تاختند و با بودجه های ملیاردی و کمکهای مالیِ سازمانهای بین المللی که دلسوز ما شده بودند! ملیونها زن و مرد شیعه را عقیم نمودند و آنهایی را که تن به عقیم شدن ندادند نیز با تبلیغات وسیع از فکر بچه دار شدن منصرف کردند و مشکلاتی را که از حلّ آن عاجز بودند، به گردنِ کثرت جمعیت انداختند و به جای ریشه یابی آن مشکلات، صورت مسئله را پاک کردند! مسئولین وقت نیز به جای حلّ ریشه ای مشکلات ازدواج، اشتغال و مسکن، راه آسان تر را در عقیم کردن زنان و مردان دیدند.
همین قدر بدانید که طبقِ قانونی که در خرداد 1372 ش در مجلس تصویب شد، فرزند چهارم به بعد، از تمام امتیازاتی که در قوانین، بر اساس تعداد فرزندان یا عائله پیش بینی و وضع شده اند، محروم گردید و حتی مرخصیِ بارداری و زایمانِ کارگران زنی که به فرزند چهارم باردار شوند، لغو شد!



توکل بر خدا
بعضیها که در فضای فکریِ دین نیستند، وقتی از ما می شنوند که فرزند زیاد بهتر است، تعجب می کنند. با خودشان می گویند: ما برای تأمین یک فرزند نیز توانایی نداریم، چه رسد به فرزندان بیش تر! آنها غالباً به جهتِ مشکلات اقتصادی از داشتن فرزند بیش تر فراری هستند، در حالی که خداوند متعال بارها در قرآن فرموده است: «توکّل علی الله؛
12 بر خدا توکل و اعتماد کن.» معلوم می شود یکی از شرایط یاری خدا این است که ما به او اعتماد داشته باشیم.
مردم دو دسته هستند: بعضیها می خواهند خودشان زندگیِ خود را بچرخانند و بچه هایشان را اداره کنند. اینها در تأمین همان یک بچه نیز می مانند! حتی شاید بعد از ازدواج نیز از تشکیل خانواده پشیمان می شوند.
حتی اگر این افراد نمازخوان باشند و هر روز در نمازشان بگویند: «ایّاک نستعین» باز هم خودشان را همه کاره می دانند و در نتیجه از عهدۀ هیچ کاری برنمی آیند!
دسته دوم کسانی هستند که بر این باورند: روزی به دست خداست و او هیچ وقت بندگان خود را رها نمی کند و هیچ گاه خزائنش نیز تمامی ندارد و اگر گاهی روزیشان کم می شود، یا امتحانی الهی است که باید با صبر، از آن سرفراز بیرون بیایند، و یا جریمۀ گناهی است که باید با توبه و استغفار، برطرف بشود.
شخصی از یکی از علما پرسید: شما چگونه می گویید خمس مالتان را بدهید تا اموالتان زیاد شود؟ در ریاضی ثابت شده است که پنج منهای یک، چهار می شود؛ ولی شما می گویید شش می شود!
آن عالم پرسید: سگ سالی چند بار می زاید
؟ گفت: سالی دوبار. پرسید: هربار چند توله می زاید؟ گفت: هر بار 5، 6 یا حتی بیش تر. پرسید: چند سال عمر می کند؟ گفت: تا سی سال هم عمر می کند. پرسید: چه مقدار از گوشتش خوراک مردم می شود؟ گفت: هیچ. پرسید: چه مقدارشان طعمۀ درندگان می شوند؟ گفت: خیلی کم. پرسید: چه مقدارشان به علت بیماری می میرند؟ جواب داد: بیماری ای که سگ را بکشد، خیلی نادر است.
سپس پرسید: گوسفند سالی چند بار می زاید؟ گفت: سالی یکبار. پرسید: هرباری چند برّه؟ گفت: یکی. پرسید: چند سال عمر می کند؟ گفت: حدود ده سال. پرسید: چه مقدار از گوشتش را مردم می خورند؟ گفت: خیلی زیاد، و اصلاً گوسفند را پرورش می دهند تا گوشتش را بخورند. پرسید: چه مقدار طعمۀ درندگان می شود؟ گفت: خیلی زیاد. پرسید: چه مقدارشان به واسطۀ بیماریهای می میرند؟ گفت: زیاد؛ زیرا بیماریهای دام فراوان است که گاهی گله ها را از بین می برد.
آن عالم گفت: به حسابِ ریاضی، الآن باید دنیا پُر از سگ و نسل گوسفند منقرض شده باشد؛ اما بیابانها پُر است از گله های گوسفند؛ ولی تو یک گلۀ سگ به من نشان بده!
آن مرد تعجب کرد و علت را جویا شد و آن عالم در جوابش گفت: خدا چهار تا حرف در گوسفند قرار داده است که در سگ قرار نداده: ب، ر، ک، ت! آری، برکت!
و چه نیکو سروده است سعدی شیرازی که:
یکی طفل، دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو بُرده بود
که من نان و برگ از کجا آرَمَش؟
مروّت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت
مخور گول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد، نان دهد
تواناست آخر خداوندِ روز
که روزی رسانَد، تو چندین مسوز
نگارندۀ کودک اندر شکم
نویسندۀ عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید
بدارد، فکیف آنکه عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار
که مملوک را بر خداوندگار

آری، خدا بزرگ تر از آن است که از روزی رساندن به مخلوقاتِ خود عاجز باشد و انسان بسیار کوچک تر از آن است که بتواند بدونِ یاریِ او، حتی خودش را اداره کند.
اما صِرف اینکه بگوییم: کنترل جمعیت اشتباه بوده و مردم را به بچه دار شدن و افزایش نسل تشویق کنیم، کافی نیست. این کار مثل این است که جوانان را به
ازدواج تشویق کنیم، در حالی که نه امکان اشتغال دارند و نه قدرت تهیۀ مسکن و سرپناهی.
باید در کنار این حرفها، تمام دستگاه های فرهنگی، به ترویج، تبلیغ و نهادینه سازیِ روحیۀ قناعت و توکلّ، دوری از تجملات، ازدواج در سنّ پایین و آسان گرفتن در ازدواج بپردازند.
وام قابل توجه و بدون بهره و حتی کمکهای بلاعوض برای ازدواج جوانان اختصاص باید که بدون دوندگی قابل دریافت باشد و خانه هایی با اجاره های ارزان در اختیار زوج های جوان قرار گیرد.
کارمندان، کارگران، طلاب و دانشجویان بابت هر فرزندی که دارند، حق اولاد بگیرند.
متصدیان اقتصاد نیز باید تمام تلاش خود را در مهار این اقتصاد افسارگسیخته به کار ببرند.
سریالها و فیلمهایی با موضوع خانواده های پرجمعیتِ موفق ساخته شود.
به فرزندان چهارم به بعد که بیست سال از حقوق اولیه محروم بوده اند، مزایای خاصی تعلق بگیرد، و به تمام زنان و مردانی که توسط درمانگاه ها و دیگر مراکز درمانی عقیم شده اند، دیۀ کامل (هزار مثقال طلا) پرداخت شود.
ادامه دارد…


پی نوشت:


1) اسراء: 31.
2) بقره: 268.
3) هود: 6.
4) وسائل الشیعه
، شیخ حر عاملی، نشر آل البیت علیهم‏السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق، ج‏20، ص‏14.
5) وسائل الشیعه، ج‏21، ص‏360.
6) بحارالانوار، علامه مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی تا، ج‏100، ص‏220.
7) وسائل الشیعه، ج‏20،ص 15.
8) شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق، ج12، ص97.
9) وسائل الشیعه، ج‏20، ص‏42.
10) وسائل الشیعه، ج‏20، ص‏29.
11)کاهش جمعیت، طهرانی، علامه محمد حسین حسینی، ص146.
12) مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق(ع)، نشر اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق، ص152.


منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره163.


http://zitova.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
4/5 - (1 امتیاز)

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید