ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

تاثیرات لقمه حرام بر اخلاق

حرام خواري، بر عقايد، اخلاق و اعمال آدمي تأثيري بسيار زيانبار دارد و راه سعادت و خير و فلاح را بر او مي بندد و چنان او را سرگرم دنيا و سر سپرده ي شيطان مي كند كه حتي حاضر نمي شود به سخنان حق كه از سوي بهترين افراد ايراد مي گردد، گوش فرا دهد.


1.لقمه ي حرام، مانع پند پذيري
حرام خواري، بر عقايد، اخلاق و اعمال آدمي تأثيري بسيار زيانبار دارد و راه سعادت و خير و فلاح را بر او مي بندد و چنان او را سرگرم دنيا و سر سپرده ي شيطان مي كند كه حتي حاضر نمي شود به سخنان حق كه از سوي بهترين افراد ايراد مي گردد، گوش فرا دهد.
آنان به دستور يزيد به جنگ امام حسين (ع) برخاستند، به «حرام خواري» آلوده بودند.اين حرام خواري، چشم و دل و انديشه ي آنان را در هم نورديده و نقش حقيقت و صداقت را ازذهنشان زدوده بود. امام حسين (ع) در روز عاشورا كوشيد تا با نصيحت و موعظه، لشكر عبيدالله بن زياد را از زشتكاري شان آگاه كند و از ادامه ي راهي كه در آن لغزيده اند، باز دارد؛ اما آنان با غوغا و  جنجال، مانع رسيدن صداي امام (ع) به گوش خود شدند. امام رو به آنان كرد و فرمود:
«ادعوكم الي سبيل الرشاد فمن اطاعني كان من المرشدين و من عصاني كان من المهلكين و
كلكم عاص لامري غير مستمع قولي فقد ملئت بطونكم من الحرام و طبع علي قلوبكم و يلكم الا تنصتون الا تسمعون؛ (50) شما را به راه رشد فرا مي خوانم؛ هر كه اطاعتم كند، رستگار است و هر كه نافرماني ام كند، در زمره ي هلاك شدگان قرار مي گيرد. همه ي شما فرمان مرا سرپيچي مي كنيد، به سخنم گوش فرا نمي دهيد؛ البته (حق داريد، چرا كه) شكم هايتان ازحرام پر شده است، درنتيجه خداوند بردل هاي شما مهر زده است (و هرگز حقايق رادرك نمي كنيد) . شما چرا ساكت نمي شويد، چرا گوش نمي دهيد و نمي شنويد؟!»

2. غذاي حرام و عدم قبولي عبادات
براي قبولي نماز، شرايط زيادي لازم است، از جمله حضور قلب و پاكي دل؛ اما غذاي حرام، پاكي قلب و صفاي دل را از انسان مي گيرد. درحديثي از پيامبراكرم (ص) آمده است:
«من اكل لقمه حرام لم تقبل له صلوه اربعين ليله، و لم تستجب له دعوه اربعين صباحاً و كل لحم ينبته الحرام فالنار اولي به و
 
ان اللقمه الواحده تنبت اللحم؛ (51) هر كسي لقمه اي از غذاي حرام بخورد، تا چهل شب نماز او قبول نمي شود و تا چهل روز دعاي او مستجاب نمي شود و هر گوشتي كه از حرام برويد، آتش دوزخ براي آن سزاوارتر است و حتي يك لقمه نيز باعث روييدن گوشت مي شود»


3.غذاي حرام و حضرت موسي(ع)
شايد اين سؤال مطرح شود: حال كه لقمه ي حلال و حرام درجسم و روان افراد اثرات مثبت و منفي دارد، پس چگونه بود كه حضرت موسي (ع) درقصر فرعون رشد و نمو نمود و از لقمه ي دستگاه فرعوني تغذيه كرد و به مقام نبوت هم رسيد؟ آيا آن لقمه ها در روح و  جانش تأثيري نداشت؟
درپاسخ مي گوييم: دراينكه حضرت موسي (ع) درقصر فرعون در چه موقعيتي و با چه امكاناتي و تحت چه شرايطي رشد كرده بود، چيزي در دسترس نيست. نه از آيات قرآني مي توان چيزي فهميد و نه در روايات چيزي آمده است كه بيان كننده ي اين مطلب باشد كه به طور تفصيل و مشخص ايشان در چه شرايطي بودند. اينكه درمورد تغذيه، ازكجا و به چه وسيله اي نياز خود را برطرف مي كرد؟ آيا ايشان درخوراك خود از جايي غير از دستگاه فرعوني تغذيه مي كرد؟ اين ها به روشني براي ما نقل نشده است.
از آيات قرآن فهميده مي شود تربيت حضرت موسي(ع) به عهده خداوند بود. خدا كه مي خواهد
پيامر اولوالعزمي را – كه دارنده ي مقام هاي نبوت رسالت و امامت باشد- در آينده مبعوث نمايد، و تمام اينها نيازمند به روحي والا و متعالي است، خود مي داند كه چگونه در دربار و دستگاه دشمن خويش او را تربيت كند.
از مطالعه ي آيات قرآن دررابطه ي با داستان حضرت موسي(ع) برمي آيد كه حضرت (ع) تحت تربيت مستقيم خدا قرار داشت. در سوره ي قصص وقتي داستان كودكي حضرت موسي (ع) را متذكر مي گردد، مي فرمايد:
(واوحينا الي ام موسي ان ارضعيه…)؛(52)
«وبه مادر موسي وحي كرديم: او را شير ده و چون براو بيمناك شدي، او را در نيل بينداز و مترس و اندوه مدار كه ما او را به تو بازمي گردانيم و در[زمره ي] پيامبرانش قرار مي دهيم»
(وحرمنا عليه المراضع من قبل…)؛(53)
«واز پيش، شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم؛ پس [خواهرش آمد و ] گفت: آيا شما را برخانواده اي راهنمايي كنم كه براي شما از وي سرپرستي كنند و خير خواه او باشند؟* پس او را به مادرش باز گردانيديم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند كه وعده ي خدا درست است؛ ولي بيشترشان نمي دانند * و چون به رشد و كمال خويش رسيد، به او حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش مي دهيم».
همه ي اين آيات، دليل براين است كه حضرت موسي (ع) ازكودكي تحت تربيت ويژه و مستقيم خدا بود- كه اين گونه تربيت، لازمه ي وظيفه ي سنگيني مانند نبوت مي باشد- پيامبري كه قرار است وظيفه ي هدايت امت را به عهده بگيرد، بايد از ابتدا با غذاي حلال تغذيه شود. به همين دليل، خداوند شير زنان آل فرعون بلكه شير تمام زنان ديگر را بر او حرام گردانيد تا او از مادري الهي و پاك شير دريافت كند.

بعد از اين هم طبق ظاهرآيات، تحت تربيت آسيه (همسر فرعون) كه زني مؤمن و پاكدامن بود، قرار گرفت. مي توان گفت امر تغذيه هم از مسيري پاك تأمين مي شد؛ مانند اين كه شايد آسيه اموالي داشت كه نياز زندگي اش را مرتفع مي نمود و از اموال فرعون بي نياز بود.
اگر هم از دستگاه فرعوني تغذيه مي شد، دليل نداريم كه تمام اموال وي حرام بود؛ چرا كه ممكن است حتي در بين اموال ستمگران، اموالي باشد كه از راه زور و ستم اخذ نكرده باشند.
يا شايد حق بني اسرائيل دراين اموال بود و حضرت موسي (ع) نيز به عنوان فردي كه از بين اسرائيل حق استفاده از آن اموال غصبي را داشت و براي او حلال و پاكيزه بود
بنابراين لازمه ي زندگي در دستگاه فرعوني، اين نبود كه حضرت (ع) از غذاي حرام تغذيه مي كرد.

4. پرهيز ازغذاي حرام و استجابت دعا
در روايات متعددي آمده كه يكي از شرايط استجابت دعا، پرهيز از غذاي حرام مي باشد. شخصي نزد پيامبر(ع) آمد و عرض كرد: دوست دارم دعاي من مستجاب شود.حضرت فرمود:
«طهر ماكلك و لاتدخل بطنك الحرام؛(54) غذاي خود را پاك كن و از غذاي حرام پرهيز نما»
نيز فرمود:
«من احب ان يستجاب دعاوه فليطيب مطعمه و مكسبه؛(55) كسي كه دوست دارد دعايش مستجاب شود، طعام و كسب خود را از حرام پاك كند»

5.غذاي حرام و روي گرداني از حق
غذاي حرام، آدمي را از حق و راه درست جدا مي كند و نور درك حقايق را از او مي ستاند.
درمورد نقش و تأثير غذاي حرام برجان و اخلاق فرد، به داستاني كه در «مروج الذهب» آمده است، توجه نماييد:
فضل بن ربيع نقل ميكند كه شريك بن عبدالله روزي وارد بر مهدي (خليفه عباسي)شد، مهدي به او گفت: بايد يكي از سه كار را انجام دهيد، شريك سؤال كرد: كدام سه كار؟ گفت: يا قضاوت را از سوي من بپذير، يا تعليم فرزندم را بر عهده بگير و يا غذايي (باما)بخور! شريك فكري كرد و گفت: سومي از همه آسان تر است. مهدي او را نگه داشت و به آشپز گفت: انواعي از خوراك مغز آميخته با شكر و عسل براي او فراهم ساز.
هنگامي كه «شريك» از خوردن آن غذاي بسيار لذيذ [وحرام] فارغ شد، آشپز رو به خليفه كرد و گفت: اين پيرمرد بعد از خوردن اين غذا، هرگز بوي رستگاري را نخواهد ديد!
فضل بن ربيع مي گويد: مطلب همين گونه شد و شريك بن عبدالله بعد از اين ماجرا، هم به تعليم فرزندان آنها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوي آنها پذيرفت.(56)

6.فلسفه حرمت خوردن خون، شراب و
امام صادق (ع) در پاسخ به اينكه: چرا خداوند خوردن خون راحرام كرده است، مي فرمايد:
«واما الدم فانه يورث الكلب و قسوه القلب و قله الراقه و الرحمه لايومن ان يقتل ولده و والديه؛(57) خداوند خوردن خون را حرام كرده، به
خاطر آن كه سبب جنون و سنگدلي و كمبود مهرباني مي شود؛ تاآن جا كه ممكن است فرزند و يا پدر و مادرش را به قتل برساند!».
امام صادق(ع) درمورد علت حرمت شراب فرمود:
«ان م
دمن الخمر كعابد و ثن و تورثه الارتعاش و تهدم مروته و تحمله علي ان يجسر علي المحارم من سفك الدماء و ركوب الزناء حتي لا يومن اذا سكر ان يثب علي حرمه و هو لا يعقل ذلك و الخمر لا تزيد شاربها الاكل شر؛(58) شخص دائم الخمر مانند بت پرست است و بدنش دچار ارتعاش مي شود. شراب خواري، نور(معنويت) او را از بين مي برد، شخصيت او را ويران مي سازد و او را بر محارمش مي شوراند تا خون آن ها را بريزد. تا آن جا كه چون مست شود، ايمن نباشد كه بر محرم خود بجهد و زشتي آن را درك نكند. شراب براي نوشنده ي خود جز بدي نيفزايد:


«حرم الله عز وجل الدم كتحريم الميته لما فيه من فساد الابدان و لانه يورث الماء الا صفر و يبخر الفم و ينتن الريح و يسيي الخلق و يورث القسوه للقلب و قله الرافه و الرحمه حتي لا يومن ان يقتل ولده و والده وصاحبه.(59)

پي نوشت ها
50-بحارالانوار، ج45، ص1.
51
-همان، ج63، ص313و 314.
52
-قصص /7.
53
-همان/ 12-14.
54
-عده الداعي و نجاح الساعي، ص 139.<BR& gt;55-بحارالانوار، ج90، ص367.
56
-اخلاق در قرآن، ناصر مكارم شيرازي، ج1، ص149.
57
-البرهان، ج2، ص222.
58
-امالي، ص666.
59
-بحارالانوار،ج6، ص100.&l t;/P>

www.fatehnet.net

به این مطلب امتیاز دهید
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید