انتظار: اگر روايت ((لولا الحجة)) نبود، آيا عقل ميتوانست استدلال بكند؟
در اين صورت به تعبّد كامل ميرسيديم.
انتظار: در فرض نبودن روايت، چگونه به تعبد كامل ميشد؟
يك راه آن، استكشافِ عقل و راه ديگر آن، روايت است. وجوه غيبت را گاهي به دليل عقلي استكشاف ميكنيم و گاهي به دليل روايي. اگر اين استكشافات نبود، ميدانيم كار خدا هميشه حكمت دارد، اما وجه حكمت را نميدانيم (مثل اين كه نميفهميم چرا نماز چهار ركعت است يا سه ركعت)
انتظار: فلاسفه گاهي استدلالهايي ميكنند به اين كه امام را به عنوان غايت افعال ميدانند و نبودنش را در واقع خلل در كل افعال ميدانند. آيا ادله را ميتوان در اين حريم راه داد؟
اگر قطعي باشد، ميتوان؛ ولي نوعاً استدلالهايي كه ذكر ميكنند ظني است و قطعي نيست.
انتظار: شما بحثي را مطرح فرموديد كه امام شؤوني دارد و در حال غيبت به آنها ميپردازد؛ مثل همان جنود الهي و ورود در كارها. آيا دليلي هم بر اين مدعا داريد؟
همين رواياتي كه داريم: ((ما بثلاثغ من وحشة))؛ يعني، آن حضرت، با سي نفر تماس دارد. خضر(ع) الآن برنامه و دستورش را از امام عصر(عج) ميگيرد.
مجموع اينها دلالت دارد بر اين كه امام فعّال است و دارد كار ميكند و روش او، همان روش خضر است كه خدا در قرآن بيان كرده است (همه كارهايش به نفع مؤمنان است).
انتظار: با عرض پوزش، اين برخورد ضعيف با مسأله است كه بگوييم امام(ع) 1200 سال عمر كرده كه اگر كسي گم شده، بيايد نجاتش دهد.
اولاً اين كار كمي نيست. ثانياً تنها اين موارد مطرح نيست؛ مثلاً وقتي بمب هستهاي در آمريكا ساخته شد، كشورهاي ديگر چگونه ميتوانستند به آن دسترسي داشته باشند؟ چرا كارهايي از اين قبيل را نميگوييد؟
انتظار: شما دليلي براي اين مطلب نداريد. ما براي سخن شما احترام قائليم، اما اگر دليل اقامه كرديد كه اين كار به وسيله حضرت صورت گرفته، ميپذيريم.
ما الگوي كار حضرت خضر را در قرآن داريم. الگوي كار او همان سه كار است: مسأله كشتي براي اقتصاد مؤمنان؛ كشتن آن پسر براي حفظ مؤمنان و تعمير ديوار براي آينده آن دو پسر؛ يعني، كارها همه در يك كانال صورت گرفته است
انتظار: شباهتي كه در روايت آمده (بين امام زمان(عج) و حضرت خضر)، شباهت در ((غيبت)) است؛ يعني، بعداً مشخص ميشود كه وجه غيبتش چه بوده است. اما اين كه اعمال او مثل اعمال خضر باشد، در روايت نيامده است؟
خضر از اعوان امام است؛ حتي ابن عربي ميگويد: وزيرش خضر است. در روايتي آمده است: ((ان الله يصل وحدته باگ و يونس وحشته به ص غيبته)). احاديث متعددي در اين موضوع داريم.
انتظار: ايشان با خضر(ع)، حشر و نشر دارد؛ ولي آيا روايتي در اين زمينه داريم كه فعل او، فعل خضر است؟
من اعتقاد دارم حضرت ولي عصر(عج) بالاتر از خضر است.
انتظار: طرف ما، اين مبنا را قبول ندارد و ميگويد: وقتي حضرت مهدي نبود، خضر اين افعال را انجام ميداد. حالا هم او اين اعمال را انجام ميدهد و نيازي نيست امام زمان بيايد و افعال را به عهده بگيرد؟
يا ميگويد ما عالماني داريم كه از غيب خبر دارند و همين كارهاي معمولي (مثل كمك به مؤمنان گمشده) را انجام ميدهند؛ چه نيازي است كه امام زمان خلق شود و اين كارهاي پيش پا افتاده را انجام دهد؟
اينها ضرورت مسلمين را از كجا ميدانند؟ اگر اين عالمان از غيب خبر داشته باشند؛ باز هم علمشان خيلي محدود است؛ ولي وسعت علم غيب حضرت مهدي (عج)، به وسعت تمام زمين و عوالم ديگر است. امامت اهل بيت(ع) مخصوص زمين نيست. تازه همين ضرورتهاي مؤمنان در دنيا، در طول شبانه روز چقدر است؟ اين مسأله كمي نيست.
انتظار: آيا اين كارها از كانال امام زمان (عج)، انجام ميشود؟
حتماً همين طور است.
انتظار: اگر خود خضر اين كارها را انجام ميداد، چه ايرادي داشت؟
شايد خود حضرت ميروند. در مشكلات جنگ و غيره كه ميگويند اسبش را ديديم، اين حضرت نبوده؛ بلكه يكي از ياران آن حضرت بوده است.
انتظار: چه نيازي هست كه رئيس باشد، خود خضر اينها را انجام ميداد؟
دستور و الهام خداوند به وسيله يك رئيس ارسال ميشود. رئيس اين سازمان، حضرت است.
انتظار: مهمترين كاري كه امام در دوران غيبت انجام ميدهد، چيست؟ آيا تشريعي است يا تكويني؟
تكويني است.
انتظار: چه كاري است؟
تكويني اين است كه مركز ((نوراللّه ص الارض)) است. هر هدايت، لطف و نعمتي بايد از راه و كانال آن به خلق برسد. آن حضرت بايد اعمال مؤمنان را ببيند. اين از مهمترين موجبات وجود ايشان است.
انتظار: آيا ديگران نميتوانند مستقيماً آن الطاف را از خدا بگيرند و حتماً بايد فردي واسطه باشد؟
بله، مستقيم نميتوانند، دادن عطاي الهي از اين راه است.
انتظار: آيا غير از اين راه نميشود؟
فكر نميكنم بشود.
انتظار: چه ايرادي داشت كه امام زمان(عج) نبود و خداوند مستقيماً فيض ميرساند؟
در اين صورت ميشد پيامبران هم نباشند و خداوند همه را هدايت كند؛ مثلاً براي هر نفر يك نسخه قرآن ميفرستاد.
انتظار: بحث تشريعي را كار نداريم.
خداوند اين طور خواسته كه بدون واسطه قبول نميكند: ((يا اسا الذين آمنوا اتقوا اللّه وابتغوا إليه الوسيلة))؛ يعني، خودتان واسطه را پيدا كنيد.
عمر بن خطاب از پيامبر(ص) روايت ميكند كه: ((كل دعاء لايُرفع إض اليء الاّ ان تصط عط تمد و آل تمد))؛ يعني، هر عريضهاي مُهر ميخواهد و مهر دعا، صلوات است.
انتظار: آيا امكان دارد كه برخي از افراد بتوانند خدمت حضرت برسند و از اين طريق از آن حضرت استفاده كنند؟< BR>امكان دارد؛ ولي بايد بدون هر گونه ادعايي باشد.
انتظار: پس توقيع حضرت كه ميفرمايد: ((هر كس ادعاي مشاهده كرد، تكذيبش كنيد))، چه ميشود؟
در اوايل، ادعاي مشاهده همراه با نيابت بود. در زمان نائبان چهارگانه، ادعاي مشاهده امام(ع) با ادعاي نيابت همراه بود.
پس وقتي حضرت فرمود: ((خن ادّعي اثشاهدة قبل السّفيانی و نفس الزكية فهو كذّاب مُفق))، مشاهدههاي متبادر ذهني سؤال كننده (مشاهده همراه با ادعاي نيابت)، مورد نظر بوده است.
انتظار: آيا حضرت نميتوانستند با صراحت بفرمايند، ادعاي نيابت را تكذيب كنيد؛ يعني، الآن در زمان ما اگر كسي ادعاي مشاهده كرد، نبايد تكذيبش كرد؟
نه، اگر ادعاي نيابت ندارد، لازم به تكذيب نيست. برخي از افراد ادعاي نيابت دارند كه اينها را بايد تكذيب كرد.
انتظار: در زمان غيبت صغري اين توقيع صادر شد؛ در حالي كه ما در غيبت شيخ طوسي رواياتي راجع به سالهاي 306 يا 309 ه .ق داريم كه نقل ملاقات كرده است.
در زمان غيبت صغري، مشاهداتي (از جمله ملاقات فرزند مهزيار) نقل شده است. اين افراد ميآمدند و جريان را ميگفتند؛ اما ادعاي نيابت نداشتند؟ آيا با اين وجود، ملازمهاي بين مشاهده و نيابت هست كه آن حضرت، تعبير مشاهده را به معناي ((
نيابت خاصّه)) مطرح فرموده است؟
بله، مردم ميدانستند كه اين نايب است. شايد علي بن مهزيار اين گونه نبود.
انتظار: آيا در غيبت صغري، صرف مشاهده با نيابت خاصّه ملازمهاي داشت يا اين كه معطوف به قرينهاي بود؟
((الاصل عند ما تطلق اثشاهدة))؛ يعني، با نيابت. اگر در زمان غيبت صغري، علي بن مهزيار آن گونه بود، استثنا بود يا اين كه مردم آن وقت با ايشان هم برخورد ميكردند.
((عندما تطلق اثشاهدة ص الغيبة الصغري يعظ معها النيابة)). امام (ع) خواست تفكيك كند.
انتظار: آيا اين ملازمه، ا
ز لحاظ لغوي وجود دارد؟
نه، عرف بوده است: مشاهده اعم از نيابت است و معناي نيابت را نميدهد؛ ولي آن وقت ميگفتند: ((شاهدهُ فلانٌ))؛ يعني، ادعاي نيابت كرد. اين نوع مشاهده در روايت نفي شده است.
انتظار: در روايات داريم كه حضرت در موسم حج حضور پيدا ميكنند. مردم ايشان را نميبينند؛ ولي ايشان مردم را ميبينند. آيا اينها عدم امكان رؤيت را نميرساند؟
نه، اين عموميت را نميرساند.
انتظار: عموميت يعني چه؟
يعني اين كه خيليها ميبينند؛ از اين رو حضرت وقتي ظاهر ميشود، آنان ميگويند ما در مكه يا فلان جا، ايشان را ديده بوديم.
انتظار: شما در مقابل اين روايت ميفرماييد: چون متواتراً حضرت را ديدهاند، اين روايت عموميت ندارد؟
اين بر نفي دلالت ندارد.
انتظار: اين كه اعم است.
معناي لغوي مشاهده الآن ظهور دارد؛
وگرنه مشاهده به معناي ((كان ص ملاكده)) است؛ مثل محاضره يعني، خودش در تماسِ هميشگي باشد. اين مشاهده منفي، كدام مشاهده است؟ مشاهدهاي كه الان ادعا ميكنند يا مشاهده خاصّه است؟ وقتي احتمال آمد، استدلال باطل ميشود.
اشخاصي كه در غيبت كبري، ادعا كردهاند؛ اشخاص پرهيزگار و داراي حواس سالم هستند و كرامتها آوردهاند. ادعايي هم ندارند و اين كافي است براي اين كه نفي اين مشاهده، نشده است.
انتظار: توقيع شايد اين گونه باشد؛ اما در روايت ((موسم)) آمده است كه مردم در موسم حج ايشان را نميبينند.
اين نفي ندارد.
انتظار: چرا نفي ندارد؟
مردم موسم؛ يعني، عموم مردم، اما شايد يك نفر ببيند؛ مثلاً يك نفر مخفيانه به قم بيايد، مردم او را نميبينند؛ ولي چند نفر او را ميبينند، اصلاً منافات ندارد.
((يظهر ص اثوي يري الناس ولايرونه)). اما چند نفر خاص او را ببينند، منافاتي ندارد.
انتظار: برخي ادعا كردهاند كه ما امام زمان را ديدهايم، چگونه بفهميم اين ادعا صادق است يا كاذب؟
من انواعش را ديدهام؛ فقط يك نفر را صادق يافتم.
فردي را ديدم كه دچار حالت ((شيزوفرني)) (خلط بين خيال و واقع) بود؛ يعني، چيزي كه تخيل ميكرد، ميديد. اما برخي افراد دروغگو هستند. به هر حال شك ميكنيم كه افراد درست ميگويند يا نه.
انتظار: با چه شاخصههايي ميتوان فهميد كه راست ميگويند يا دروغ؟
سخت است. اولين علامت اين است كه خود فرد، ادعاي مقام ندارد؛ مثلاً الآن شخصي به نام شيخ محمد اسماعيل هست. به او گفتم: حضرت چه فرمود؟ گفت: از فلاني و فلاني تعريف كرد. گفتم: درباره شما چه فرمود، جواب داد: از من تعريف نكرد.
انتظار: نفس ادعاي ديدن، خودش مقامي است؛ حالا شخصي كه صادق نيست، از كجا بفهميم با ذكر اين ملاقات، نميخواهد براي خودش ادعاي مقام كند.
>بلي، بايد بدانيم كه اين شخص متدين، اهل تقوا و بي اعتنا به دنيا است يا نه. علامتهاي ديگري هم در مورد ادعاي رؤيت هست. اين جا اصالت اشتباه و دروغ ميآيد تا ثابت شود.
((الاصل فيه الكذب حط يثبت. الاصل فيه الاشتباه و الكذب.))
انتظار: برخي از اين افراد، كارهاي
خارق العادهاي هم انجام ميدهند؛ مثلاً بيماراني را شفا ميدهند. گاهي نيز يك چيزهايي دارند كه براي عموم مردم مبهوت كننده است.
در اين صورت مشكوكتر ميشود.
انتظار: چطور وقتي زني، هدايايي را آورد، به حسين بن روح گفت: اگر گفتي داخل جعبه چيست، ميفهمم تو با امام ارتباط داري.او نيز گفت:برو بينداز داخل دجله و بيا؟
فردي كه ميخواست امتحان كند، انتخاب كرد كه او چه كار نمايد (خودش مدعي كار خارق العاده نبود).
انتظار: در نظامهاي جهاني، به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد نظم نوين جهاني يا دهكده جهاني داشته باشيم. آيا اينها نشانه اين است كه جهان دارد به طرف حكومت حضرت نزديك ميشود يا اين كه مخالف جهت حركت حضرت است؟
اين حركتهاي اجتماعي، سياسي و پيشرفتهاي جهان، به سود حضرت است.
انتظار: به چه دليلي اينها مقدمه ساز است؟
حضرت مهدي(عج)، حكومت جهاني را مطرح ميكند: ((انّ صاحبكم لفكب السحاب و… يكون العلم ص زمنه جزئغ ص اليه چساً و علاين جزئا و يبثها ص الناس سبعاً و علاين)).
((ما كان من سحاب ذلول فَسُخّر لذي القرنغ.))
((و اما السحاب الصعب فذخر لصاحب
كم، قلت و ما السحاب الصعب قال الذي فيه صاعقة و رعد و برق.))
((الرجل ص زمن اثهدي يَري من ص اثلاق من ص اثغرب.))
مجموع اينها دلالت دارد بر اين كه الان، جهان به طرف شكل حكومت حضرت پيش ميرود.
ادامه دارد…
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
http://asreshia.com