این بحث از آن بحثهایی است که اگر بیاموزید مثل بحثهای دیگر نیست که بگوییم عامل بی عمل و ان شاءالله عمل هم دارد. دین کامل دینی است که ابعاد مختلف زندگی را تامین کند. بعد عقلی، بعد جسمی و بعد روحی را در بر داشته باشد. جالب این است که در اسلام دنیا و آخرتش با هم است. یعنی اشک و عرفان و نماز بهشتی با میوههای بهشتی از آن در میآید، کما اینکه از میوههای دنیا عبادت و در خط خدا حرکت کردن بوجود میآید. از نظر اسلام دنیا و آخرت و ماده و روح پیوند ناگسستنی دارند. در مورد بحث تغذیه بر خلاف اینکه ما گمان میبریم که مادی است، اسلام پیرامون آن دستورات فراوانی دارد. در فقه کتابی است به نام اطعمه و اشربه، یعنی خوردنیها و نوشیدنیها. مسائلی که در این کتاب مطرح است عبارت است از اهمیت غذا و اینکه چه بخوریم؟ چقدر بخوریم؟ چگونه بخوریم؟ در همه این مسائل دستورات فراوانی داریم و انسان روزی چند مرتبه از ابتدای تولد تا لحظه مرگ با آن سر و کار دارد.
– اهمیت غذا: روایتی در سفینة البحار دیدیم که میفرماید: «فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّیْنَا»(کافى، ج۶، ص۲۸۷) اگر غذا خوردن نباشد، نماز خواندن و روزه گرفتن هم دیگر نیست. یعنی نمی تواند دیگر روزه بگیرد و نماز بخواند. البته این غیر ازحرف مارکسیتها است که میگویند: «اقتصاد زیر بنا است» ما میگوییم به غذا خوردن نیاز داریم و لاغیر.
در قرآن درباره غذا میفرماید: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیرٌ»(قصص/۲۴) حضرت موسی تحت تعقیب بود. فرعون با ارتش خود موسی را تعقیب میکرد. موسی در حال فرار به چاه آبی رسید که چوپانها از آن به گوسفندانشان آب میدادند و دو دختر هم ایستاده بودند. پرسید چرا شما کنار ایستادهاید؟ روح مظلوم یابی در حضرت موسی بو
د. گفتند ما پدر پیری داریم، برای همین ما دخترها چوپانی میکنیم و چون کنار چاه جوانهای شلوغی هستند، ما صبر میکنیم و جوانها که رفتند ما به گوسفندانمان آب میدهیم. حضرت موسی رفت و جوانها را کنار زد و گوسفندان را آب داد. در حالی که خودش تحت تعقیب بود و بعد در حالی که گوسفندان را آب داده بود، خسته بود. پای درختی خوابید و گفت: ای خدا! برای آنچه تو از آسمان برای من خیر نازل میکنی فقیرم. حدیث در اصول کافی است «سَأَلَ الطَّعَامَ»(کافى، ج۶، ص۲۸۷) یعنی حضرت موسی در آنجا غذا میخواست و نیاز به غذا داشت.
در اهمیت غذا همین بس که در اسلام ما حدیث داریم که غذا که میخورید، خرده غذاهای باقی مانده احترام دارند و بردارید و بخورید و بخاطر احترامی که که به این خرده نانها گذاشتی، خداوند در آنها شفا قرارمی دهد. در حدیث دیگری داریم که در کوچه هم اگر نانی را دیدید، اگر تمیز بود، بخورید وگرنه بشویید و بخورید. آن وقت ما در شهرمان میبینیم که در سطلهای زباله نیم کیلو، نیم کیلو غذا ریخته شده است. آن وقت در فرهنگ ایتالیا میبینیم که کلم هایش را زیر خاک میکند تا قیمت کلم پایین نیاید. آمریکا گندمش را در دریا می ریزد، در حالی که گرسنگی در دنیا غوغا میکند.
در مورد تهیه غذا روایت داریم که در هر خانهای که یک گوسفند باشد، ملائکه خدا بر این خانه و صاحب آن درود میفرستند. البته نه خانههای تهران، بلکه شهرهای کوچک که باغ و مزرعه دارند. یعنی سعی کنید خود کفا باشید. ولی فرهنگ مصرف گرا میگوید که بره را بکشید، چون پوست آن برای پشت گردن پالتوی زنان یا درست کردن کلاه خوب است. گوسفندی که در آینده میتواند چند صد نفر را غذا بدهد. «إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یُکَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَدَقَةٌ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا یُکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَةِ»(الدعواتراوندى، ص۵۶) گناهانی است که چاره آن نماز و روزه و حج نیست و تنها راه بخشش آن زحمت کشیدن برای بدست آوردند روزی و گذران زندگی است.
در مورد اینکه چه بخوریم، قرآن میفرماید: «َکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً»(بقره/۱۶۸) خداوند در چهار آیه(بقره/۱۶۸ ـ مائده/۸۸ ـ انفال/۶۹ ـ نحل/۱۱۴) «حَلالاً طَیِّباً» را آورده است. یعنی حلال و طیب باشد. (طیب یعنی دل پسند.) در جایی دیگرمی فرماید: «یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّب
اتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث»(اعراف/۱۵۷) یعنی خداوند خواسته که شما ازچیزهایی پاک و دل پسند بخورید و از خبائث نخورید.
ایران امتیازات مختلفی دارد. حتی در دنیا تنها کشوری است که پس از ۲ سال جنگ هنوز توانش بیشتر است. تنها کشوری است که در حین جنگ ارزشش بیشتر است. تنها کشوری که مردم علاقشان به رهبرشان بیشتر است. تنها کشوری است که چنین ارتش و بسیجی دارد. به امید روزی که ایران کشور نمونه شود و تنها کشوری شود که سیگار را روی کره زمین ترک کند. هرچند سیگاریها الان پای تلویزیون میگویند این این چه حرفی است؟ خلخالی که هروئین وتریاک را از ما گرفت، تو دیگر سیگار را از ما نگیر!!! خوب بکش ولی بدان امام سیگار نمیکشد و تو در خط امام هستی. پس ترک کن. امیرالمومنین میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر کن. امر به معروف و نهی از منکر نه جان کسی را درمی آورد و نه روزی کسی را قطع میکند. سیگار کشیدن هم همینطور است، جان کسی را درنمی آورد. چه اشکالی دارد همینطور که ایران فیلم بد ندارد و شراب فروشی ندارد، سیگار هم نداشته باشد. و این کار از بسیجیها باید شروع شود. خدا میگوید اگر شیرینی میخواهی، توت و انار هست. اگر ترشی میخواهی لیمو هست. ولی من میگویم نه شیرینی و نه ترشی، بلکه دود تلخ میخواهم پس بکش.
اگر بودجه سیگار در ایران صرف ساخت خانه بشود، روزی چند خانه برای محرومین ساخته میشود. اگر دنیا پول سیگار را صرف ساخت خانه برای محرومان کند به کجا میرسد.
حلال و طیب بخور. آیهای داریم که بعضیها خیلی خشک مقدس هستند. یک چیزهایی حلال است ولی بر خودشان حرام میکنند. البته باید مراعات جامعه را کرد. به امام صادق خبر میدهند که نان گندم درجامعه کم است. امام میگوید پس من هم نمیخورم. مصرف باید با توجه به نیازهای مردم باشد و اگرچیزی کم است نخوریم. اما اگر چیزی فراوان است برای چه نخوریم؟ برخی میگویند چرا نمایندگان مجلس و خبرگان روی صندلی مینشینند؟ صندلی طاغوتی است. حالا ما باید چکار کنیم؟ چون خیابانها را هم زمان شاه آسفالت کردند، خیابان نرویم؟ یا مثلا اتاق مهمانی است و دارای مبل است. انسان وارد میشود، صاحبخانه میگویند: بفرمایید به روی صندلی بنشینید. آقا میرود و روی زمین مینشیند و خیال میکند حزب اللهی است. نخیر اینطور نیست. اسلام میگوید وارد هر خانهای شده، هر کجا صاحب خانه گفت بنشین.
روزی پیغمبر عسل گیر آورد و خواست بخورد. یکی از همسرانش گفت: نخور! پیامبر هم نخورد و این در حالی بود که به حضرت علی(ع) گفتند چرا اینقدر نان خشک میخوری؟ فرمود پیامبر بیش از من نان خشک میخورد. آیه نازل شد که ای پیامبر! «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَک»(تحریم/۱)ای پیامبر برای چه چیزی را که خداوند برای توحلال کرد، برخود حرام میکنی؟ اینطور نیست که هرکس در خانهاش صندلی باشد، طاغوتی است. مگر کسی در خانهاش میز داشت، طاغوتی است؟ ممکن است میز گران دلیل اسراف باشد، ولی دلیل طاغوتی بودن نیست.
چه بخوریم؟ در روایات ما به نان جو بسیار سفارش شده که فضیلت نان جو بر نان گندم مثل فضیلت امامان است بر باقی مردم. درباره عدس سفارش شده است. به خوردن گوشت هم سفارش شده است. اما نه همیشه، یک روز گوشت و یک روز شیر.
حدیث داریم بهترین غذا، غذایی است که پخته شود. در مقابل کسانی که معتقد به خام خواری هستند. بعضی چیزها را میگویند سعی کنید با هم بخورید. مثلا تخم مرغ را باید با پیاز خورد. البته این را دکترهای غذا شناسی باید مطرح کنند که تخم مرغ چه کمبودی دارد که پیاز آن را جبران مینماید. مثلا نان پنیر را خالی نخورید و با گردو بخورید. البته این حدیث برای امسال نیست، چون امسال گردو گران است و مال زمانی است که گردو ارزان باشد. البته اگر کسی داشت اشکالی ندارد. این چیست که گردوی خالی مرض است و پنیر خالی هم مرض است؟ ولی با هم خوب است. یا مثلا میگویند دندان را با چوب پاک کنید ولی چوب درخت انار نباشد و بوته ریحان هم نباشد. این را دکترها باید روشن کنند. یا میگویند زن حامله خرما بخورد که خرما بهترین غذا بعد از زایمان است. اینها علومی از وحی است. حضرت مریم وقتی درد زایمان میگیرد خداوند میفرماید: «فهرنی علی النحل ساقط علیک طبا خبیا» یعنی به او خرما میدهد.
روایت کلی هست که امام صادق میفرماید: «لَمْ یُحَرِّمْ ذَلِکَ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ سِوَاهُ رَغْبَةً مِنْهُ فِیمَا حَرَّمَ عَلَیْهِمْ وَ لَا زُهْداً فِیمَا أَحَلَّ لَهُمْ وَ لَکِنَّهُ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ عَلِمَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا یُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ تَفَضُّلًا مِنْهُ عَلَیْهِمْ بِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَصْلَحَتِهِمْ وَ عَلِمَ مَا یَضُرُّهُمْ فَنَه
َاهُمْ عَنْهُ»(کافى، ج۶، ص۲۴۲) حدیث داریم که انار را خالی نخورید و امروز ثابت شده آب انار خالی برای جدار معده ضرر دارد و حدیث هم داریم که جدار معده را دباغی میکند و حدیث داریم که پوست هر میوهای سمی دارد و برای همین ابتدا بشوئید بعد با پوست بخورید. مثلا گوشت مرده حرام است. «لَا یَأْکُلُ مِنْهَا إِلَّا ضَعُفَ بَدَنُهُ وَ نَحَلَ جِسْمُهُ وَ ذَهَبَتْ قُوَّتُهُ وَ انْقَطَعَ نَسْلُهُ ُ وَ لَا یَمُوتُ آکِلُ الْمَیْتَةِ إِلَّا فَجْأَة»(تهذیبالأحکام، ج۹، ص۱۲۸) یعنی گوشت مرده سکته میآورد و بدن را ضعیف میکند و در نسل انسان تاثیر میگذارد مرده یعنی گوشتی که ذبح اسلامی نشده باشد.
چقدر بخوریم؟ درباره پرخوری گفتهاند که پرخوری فساد بهداشتی اخروی و اجتماعی و جهانی دارد. مردم سه دسته هستند:
۱- عدهای مبتلا به کم خوری هستند.
۲- عدهای مبتلا بد خوری هستند.
۳- عدهای هم مبتلا به پرخوری هستند.
در آفریقا، در کشوری که معدن الماس است، ابر قدرتها الماس را میبرند، ولی بچهها استخوان ماهی را نوبتی لیس میزدند. روایاتی که من میخوانم از وسائل شیعه جلد ۱۷ و مستدرک الوسائل جلد ۳ میباشد و میتوانید دنبال واژههای اسراف بگردید. عدهای میگویند ماسابق هرچه دلمان میخواست میخوردیم، خوب غلط میکردی. قال النبی(ص) «إن من السرف أن تأکل کلما اشتهیت»(مجموعةورام، ج۲، ص۲۲۹) اگر هر چی میخواهی بخوری، اسراف کار است. ما باید هر کاری خدا میخواهد انجام دهیم نه هر کاری دلمان خواست. روایت داریم که: «مَنْ کَثُرَ طَعَامُهُ سَقُمَ بَدَنُهُ وَ قَسَا قَلْبُهُ»(الدعواتراوندى، ص۷۷) کسی که زیاد بخورد بی رحم میشود. امام باقر فرمود: «مَا مِنْ شَیْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَطْنٍ مَمْلُوءٍ»(کافى، ج۶، ص۲۷۰) بدترین چیزها نزد خدا شکم پر است. «لَا تُمِیتُوا الْقُلُوبَ بِکَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ»(مجموعةورام، ج۱، ص۴۶) یعنی روح خود را با پرخوری میمیرانید.
علی(ع) به کمیل بن زیاد فرمود: «صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الطَّعَامِ»(مستدرکالوسائل، ج۱۶، ص۲۱۹) یعنی سالم بودن مرهون کم خوری است. اینها مفاسد اخلاقی پرخوری است.
حدیث داریم که: «مَا آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْ
یَوْمِ الْآخِرِ مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَ جَارُهُ جَائِعٌ»(کشفالریبة، ص۸۹) هر که در سیری بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد مومن نیست. «إِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ فِی الدُّنْیَا شِبَعاً أَکْثَرُهُمْ جُوعاً یَوْمَ الْقِیَامَةِ»(عیونأخبارالرضا، ج۲، ص۳۸) هر که در دنیا بیشتر سیر باشد در آخرت بیشتر گرسنگی خواهند کشید.
در مورد بد خوری می گویند که کسی نزد امام آمد و گفت: شیرخوردم و مریض شدم. امام فرمود: شیر مرض نمیآورد. حتما قبل یا بعد از شیر چیزی خوردی و بدخوری کردی که مریض شدی. روایت داریم که مادر همه مرضها معده است. پس مراقب کم خوری و بدخوری باشید. مثل تریاکیها که بعد از کشیدن آب لیمو میخوردند تا بپرد و دوباره بکشند. بعضیها هم سر سفره سرکه آب لیمو و سالاد میخوردند تا اشتهایشان باز شود و باز هم بخورند. خیلی از زنها و مردها بخاطر پرخوری مریض میشوند. کاهو میخورند و می گویند: سردم شد! چای دارچین میخورند و میگویند: گرمم شد! دوباره خیار میخورند و دوباره خرما میخورد. آن هم زمانی که ما هم جنگ داریم و هم در دنیا میلیونها گرسنه وجود دارد. کم خوری هم مثل مرتاضها غلط است. حدیث داریم اگر کسی تا۴۰ روز گوشت گیر نیاورد قرض کند و بخورد. همین غذاهای سنتی بسیار خوب است. غذای حلال بخورید. غذای حرام در بچه تاثیر دارد. بشویید و بخورید. غذاهای ذبحی بخورید، کم بخورید، غذا را میگویند با سه انگشت بگیرید تا لقمه کوچک باشد، غذای داغ نخورید.
مجتهدی در رسالهاش آورده بود که غذای گرم خوردن مکروه است. اما مجتهدی دیگری در حاشیهاش آورد که به شرط اینکه داغ باشد. یعنی گرم اشکالی ندارد، داغ نخوردید. به غذا فوت نکنید. گوشت منجمد و تاریخ گذشته هم نخورید.
چگونه بخوریم؟ حدیثهایی که امشب میخوانم شاید خلاصه هزار حدیث باشد. «لَا تَجْلِسُوا عَلَى مَائِدَةٍ یُشْرَبُ عَلَیْهَا الْخَمْرُ»(خصالصدوق، ج۲، ص۶۱۸) اگر سر سفره مشروبات الکلی است، نشستن سر آن سفره حتی اگر نخورید حرام است. حدیث داریم: «إِذَا أَکَلْتُمْ فَاخْلَعُوا نِعَالَکُمْ فَإِنَّهُ أَرْوَحُ لِأَقْدَامِکُمْ»(أمالى طوسى، ص۳۱۱) وقتی میخواهید غذا بخورید، کفشهایتان را از پا در بیاورید و بنشینید. ایستاده غذا نخورید. امروز از انسان ایستاده و نشسته عکسبرداری کردهاند و دیدهاند وقتی انسان ایستاده است مجاری گوارشی راحت و باز نیست.
پیغمبر فرمود
موقع غذا خوردن روی زمین بنشینید. «یَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْد»(کافى، ج۶، ص۲۷۰) یعنی متکبرانه ننشینید و روی ران چپ تکیه کنید. موقع غذا خوردن راضی باشید این همه نماز خراب خواندی و ریش و موهایت سفید شد، خدا نگفت: چه بنده ای! ! ! توهم پس به نعمت خدا بد نگو و راضی باش و نمک به حرام نباش. حدیث داریم: «مَنْ رَضِیَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْیَسِیرِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِیَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْیَسِیرِ مِنَ الْعَمَلِ»(من لایحضرهالفقیه، ج۴، ص۴۱۰) اگر کسی به غذای کم خدا راضی شد، خدا هم به نماز و اعمال کم و خراب وی راضی خواهد شد. اتفاقا هرکس بی توجهتر به نماز و خدا است بیشترین گله را میکند.
با نام خدا غذا بخورید. «لَا تَأْکُلْ وَ أَنْتَ مَاشٍ إِلَّا أَنْ تَضْطَرَّ إِلَى ذَلِکَ»(المحاسن، ج۲، ص۴۵۹) در حال راه رفتن غذا نخورید. «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ»(عبس/۲۴) انسان به غذایش توجه کند که چگونه به عمل آمده و دسترنج کدام روستایی و کشاورز است.
ابر و باد و مه خورشید وفلک در کارند *** تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همه در حال زحمت و کارند تا این نان به تو رسیده است. از چرخ و فلک گرفته تا انسان مثل کشاورز و نانوا. زمین را آب میدهید به شما کشت میدهد، نکند شما هر چه گرفتی چیزی تحویل ندهی.
همانطور که اینقدر غذای جسم که ۳ یا ۴ ساعت در شکم شماست، اهمیت دارد. پس ببینید غذای روح و فکر که یک عمر در ذهن شماست، چقدر مهم است! ! ! پس چرا در گرفتن فکری که عمری در ذهن شماست دقت نمیکنید، در حالی که به غذا که ۳ یا ۴ ساعت در معده شماست اینقدر اهمیت میدهید؟ غذای فکری و روحی ما عبادت و با سواد شدن است. وقتی غذا میخورید، با اطرافیان باشد. مثلا در اداره با خادم و زیردستان غذا بخورید تا رفع تکبر کند. خوابیده غذا نخورید و با دست چپ غذا نخورید. کم بخورید و با سه انگشت بخورید. همه دانههای انار را بخورید. انگور شاخهای نخورید و دو دانه، دو دانه بخورید. بیشتر سر سفره بنشینید. ساعاتی که انسان در سفره است، عمرش حساب نمیشود. دستتان را قبل از غذا بشویید ولی خشک نکنید، چون ممکن است حوله آلوده باشد. با همان دست خیس غذا بخورید. اول و آخر غذا نمک بخورید و بعد از غذا هم دستتان رابشویید.
زنهای حامله از سیب و به استفاده کنند. یک سری غذاها در شجاعت تأثیر میگذارند. «یُشَجّ
ِعُ الْجَبَانَ»(کافى، ج۶، ص۳۵۷) برادرها ما هر چه از سخنان امام و احادیث و نماز جمعهها یاد میگیریم، بخاطر خون این برادرهای بسیجی است. درباره بسیج فکر میکردم و دیدم بسیج چند امتیاز دارد که چیزهایی دیگر ندارند. البته ارتش و سپاه هم مورد احترام است. اما امتیازات بسیج را برایتان شرح بدهم:
۱ـ موسس بسیج امام است.
۲ـ بیشترین جمعیت ولی کمترین ادعا و انتظار را دارد.
۳ـ از قاسم تا حبیب بن مظاهر هیچ فرقی ندارد و هیچ شرطی ندارد.
۴ـ مرکز تشکل آن مسجد است. ستادهای مقاومت درمسجدهاست.
۵ـ بسیجی غیر از ارتشی و سپاهی و شهربانی است. هم حافظ شهر است و هم حافظ روستاست، هم حافظ مرز است و هم حافظ مکتب و رهبر است.
۶ـ بسیجی از همه کم خرجتر است. از هم قویتر و از همه سادهتر و از همه جلوتر است
۷ـ وجود یک بسیجی در خانه و محله یعنی بیمه کننده آن خانه و محله از وجود ضد انقلاب. به بسیجی میگویند: کجا میجنگی؟ میگوید: هر جا لازم باشد. میگویند: تا کی میجنگی؟ می گوید: تا پرچم توحید برفراز کاخ سفید برافراشته شود. بچه به این کوچکی هدف به این بزرگی را دنبال می کند. بیشترین شهید را بسیج دارد. به کارمند میگویند: میزت را از این اتاق به آن اتاق ببر، قهر میکند. ولی به بسیجی میگویند از جنوب برو غرب حرفی نمیزند و با جان و دل میرود.
هفته بسیج است. ما باید قدر بسیج را بدانیم. اما یک جمله هم به بسیجیها بگویم. به یک شرط خیلی خوب هستید. آن هم اینکه مواظب حدود خدا باشید. چون شیطان شما را رها نمیکند. میدانید چرا میگویند که شیطان خناس است؟ «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ»(ناس/۴) خناس یعنی اینکه شیطان مرتب میرود و میآید تا تو را فریب دهد. پس مواظب چشم و گوشت باش. پیام امام درباره نهضت سواد آموزی در ۷ دی و به مرحوم شهید باهنر در مورد تاسیس بسیج فرمودند که باید مسئله جهل توسط بسیج در ایران حل شود. البته بسیج باید قدر سپاه را داشته باشد، چون سپاه معلم بسیج است و سپاه هم قدر ارتش را داشته باشد، چون برادران ارتشی فنون تخصصی را به سپاهیان یاد دادند و همه با هم هستند و نباید کسی خود را برتر از دیگری بداند. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»(حجرات/۱۳) بسیجی نور چشم ماست ولی باید مواظب خودش باشد و یک وقت تند نرود.
زنی خلاف کرده بود نزد حضرت علی(
ع) آوردند و گفت: باید به تعداد اینقدر مورد شلاق زد. شلاق را به قنبر داد و گفت: او را شلاق بزن. قنبر هم عصبانی شد و چند مورد بیشتر زد. حضرت علی هم دستور داد که او را بخوابانند و به همان مقدار او را شلاق بزنند. پس مواظب باش تند نروی.
اگر کسی شیک است، فوری به او سوسول نگوید. بسیجی به کسی که ریش ندارد، نیش نزند. شیطان قسم خورد که همه را گمراه میکند، مگر بندگان مخلص را! چون خناس است. ولی الحمدلله ایران ما مقداری از شیطان رها شدند و با شیطان بزرگ درگیر شدند.
کسی که بخاطر عبادت و جهاد در راه خدا غذا میخورد، غذا خوردنش عبادت است. اما اگر از روی هوس و غرایز بود، وارد بعد حیوانی شده است.
منبع: www.shiasun.com