حدیث سلسلة الذهب و مدیریت جامعه توحیدی (نماز جمعه تهران به امامت آیت الله امامی کاشانی)
علی بن موسی الرضاعلیه السلام در حرکت از مدینه به مرو در شهر نیشابور خطابه ای ایراد فرمودند
نیشابور از مراکز بزرگ ایران بود نیشابور اولین شهر خراسان از نظر عظمت علمی بود بزرگان ، ادبا بسیاری از نیشابور بودند مینویسند آنروزی که امام علیهالسلام این خطابه را ایراد فرمود 24 هزار نفر این متن را و حدیثشریف را نوشتند بنابراین نیشابور بسیار شهر با عظمتی بود این حدیثی را که نقل میکنم از علمای بزرگ اهل سنت نقل میکنم یکی از کتابهای معروف از حدیث کتاب فصول المهم تالیف ابن صباقغ مالکی است ایشان از شخصیتهای بزرگ اهل تسنن در قرن هفت هجری قمری است. مطلب را و حدیثسلسله الذهب را از کتاب ایشان نقل میکنم ایشان هم باز از بزرگان اهل سنت مثل ابو نعیم اصفهانی نقل کرده است مینویسد وقتی امام هشتم سلامالله علیه در نیشابور آمدند و بر مرکب سوار بودند و مردم نیشابور دور مرکب آقا حلقه زده بودند عدهای گریه میکردند و عدهای به خاک افتاده بودند و سجده شوق میکردند و بین کسانی که هلهله میکردند و شادی میکردند و بین کسانیکه به دهنه مرکب آن حضرت و افسار آن مرکب تبرک میجستند و مینویسند این بزرگ اهل سنت این عالم بزرگ مینویسد هرکس که تاریخ خراسان را نوشته و در آن تاریخ نامی از حرکت علی بن موسی الرضا از مدینه به مرو آورده این مطلب را نوشته است و این حدیث را آورده استحدیث را متن آن را میخوانم این است که هم شما متبرک شوید و هم بنده و هم کسانی که از صدا و سیما میشنوند و میبینند سر این که عرض میکنم متبرک شویم این است که در کتابها این حدیثخیلی کارایی دارد یکی از عرفای اهل سنتبه نام غشیری نیشابوری که از شخصیتهای قرن چهار هجری قمری است که در کتابش چنین مینویسد که یکی از شاهان سامانی وصیت کرد این حدیث را نوشتند با آب طلا نوشتند و وصیت کرد در کفنم بگذارید بعد از مرگش خوابش را دیدند گفتند ما فعل ربک بک گفتند خدا با تو چه کرد گفتخدا مرا بخشید به برکت تعظیم و تکریم این حدیث چون این حدیث را خیلی عظمت دادم خدا گناهانم را بخشید همین ابن صباغ مالکی صاحب کتاب فصول المهمه میگوید بعض از محدثین سلف گذشتگان از محدثان مینویسند و میگویند اگر این حدیث را بر مجنون بخوانید زاق
اقه و بهوش بیاید و بیدار شود عاقل گردد تعجب نکنید چون از این حدیثبرکت دیدهاند و کتابهای تاریخ هم اشاره کرده استبنده برای تبرک همهمان متن حدیث را عرض میکنم و توضیحی هم میدهم: دو نفر آمدند و دهنه مرکب امام هشتم را گرفتند یکی ابوذرعه بود که نقل میکنند و یکی هم شخص دیگری بود بنام اسلم طوسی از نویسندگان و از بزرگان حدیثبودند ایستادند و گفتند چهره بزرگوارت را بما بنما و سخنی از آقای گرامیتبفرما!
امام هشتم این متن را فرمود:
سمعت من ابی موسی بن جعفر انه قال قال ابی ابوعبدالله جعفر بن محمد بن الصادق قال حدثنی ابی محمد بن علی قال حدثنی ابی علی بن الحسین قال حدثنی ابی الحسین قال حدثنی ابی علی بن ابیطالب علیه السلام قال:
قال رسول الله (ص) عن جبرئیل!
از جبرئیل رسول اکرم نقل کرد که جبرئیل قال سمعت رب العزة سبحانه از خدای متعال و سبحان و عزیز شنیدم که خدای جل و علا چنین فرمود:
«کلمه لا اله الا الله حصنی و من قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی»
فصول المهمه ابن صباغ تا اینجا آورده محدثین شیعه هم در برخی از احادیث تا همینجا آوردهاند ولی بعضی روایات دیگر با سند هم که درست است اسنادش این جمله را اضافه کردهاند ( فلما مره الراحله ) اهل سنت تا همین جا دارد (فلما مره الراحله) وقتی مرکب امام هشتم حرکت کرد نادانا بشروطها حضرت دوباره سر مبارک از آن عودج بیرون آورد و فرمود: (بشروطها و انا من شروطها) و من یکی از شروط آن هستم. خوب این حدیث، امید است که مورد عنایت علی بن موسی الرضا و خدای او و ما، همه
ا ان شاء الله با شنیدن این حدیث نفیس شده باشد اما توضیح این روایت!
کلمه لا اله الا الله حصار من است خدا فرمود حصار یعنی دژ و قلعه محکم حصن به چیزی میگویند که محکم است و دیوارهایش بلند است و کسی نمیتواند وارد شود و از هر جهتبر بیگانه و اجنبی بسته استبه این جهت میگویند حصار در لغت چنین معنا کردهاند که ارتفاع دیوارها که کسی نتواند از سر دیوارها وارد شود کلمه لا اله الا الله چنین دژی است من قالها دخل فی حصنی کسی که لاالهالاالله بگوید در حصار و حصن من قرار گرفته و من دخل حصنی امن من عذابی کسی که در حصار و حصن من قرار گرفت از عذاب من در امان است. یعنی هم در دنیا امن است هم در عقبی در امن است اما امنیت در دنیا قرآن کریم بر آن اشاره فرموده است:
«ضربالله مثلا قریه آمنة مطمئنة یاتیها رزقها رغدا من کل مکان»)
امنیت در دنیا یعنی آرامش روحی زندگی با رفاه و اصیل سوره مبارکه نحل آیه شریفه 112 و اما امنیت در عقبی در آیات مختلفی است از جمله این آیه شریفه است : و هم من فزع یومئذ آمنون سوره شریفه نمل آیه کریمه 89
یعنی مومنان در قیامت از گرفتاری قیامت و شدائد محشر در امناند این معنای امنیت استباز در آیات دیگری است فاولئک لهم جزاع الضعف بما عملوا و هم فی الغرفات آمنون سبا آیه شریفه 37 یا «ادخلوها بسلام آمنین» سوره حجر آیه کریمه 46
در هر حال امن من عذابی یعنی از عذاب خدا در امنایم هم در دنیا گرفتار کسی که در توحید است و هم در آخرت گرفتار نیستخوب پس کسی که بگوید لااله الاالله دارای چنین ارزش و نتایجبالایی است آیا لاالهالاالله گفتن، چنین قیمتی دارد اگر این است مسیحیت امروز هم لاالهالاالله میگویند و معتقدین به لاالهالا الله این از سطح گفتن بیشتر استیعنی عقیده به توحید و عقیده به شرک و فهم مرز بین شرک و توحید و حرکت کردن بسوی توحید و تا شدن از شرک، این یک حقیقتی است ولی همین حقیقت هم آنهمه امنیت نمیآورد و امنیت دنیا و آن امنیت عقبی مرهون این اندازه از توحید نیست لذا آن روایاتی که امام هشتم فرمود بشروطها و انا من شروطها میتوان علاوه بر حدیث از نظر عقلی هم تحلیل کرد که چنین مطلبی بوده استشرائط همه چیز همین طوراست نماز، نماز میفرماید ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر نماز انسان را از فحشا باز میدارد و از منکر دور میکند این نماز چیست؟ اگر نماز را شما عرضه کنید و در فرهنگ عبادت
از آغاز و انجام نماز سوال کنید به شما پاسخ میدهند نماز اولها التکبیر و آخرها تسبیح، الصلوة اولها تکبیر اول نماز الله اکبر است پایان آن السلام علیکم و رحمة الله و برکاته است ولی آیا این نماز با این هویت تنهی عنالفحشاء والمنکر است – ابدا نماز اگر با همین هویت از آدم جنب صادر شد همین ارزش را دارد؟ ابدا، طهارت شرط نماز است مقابل قبله ایستادن باید در نماز باشد بنابراین این که گفته میشود توحید شرطش چیست این یک بحث اساسی است منحصر به ولایت هم نیست و لذا امام هشتم فرمود بشروطها یعنی وارد خانه توحید شدن و باور کردن توحید را از رگههای شرک دوری کردن هوا و هوس را کنار گذاشتن از گناه دور شدن اینها همه از شرائط است من قالها دخل فی حصنی هرکس بگوید لاالهالاالله در دژ خداست. ولی در چه شرایطی در شرایط این که به واجبات خدا عمل کند به محرمات خدا توجه بکند عبادت خدا را انجام بدهد و دلش متوجه به خدا باشد اگر بنا بشود بگوید لاالهالاالله ولی در دل هواها باشد هوسها باشد این لاالهالاالله مقبول درگاه خدا نیست این چه لاالهالااللهای است که این همه در آن گناه باشد خودخواهی باشد مال حرام توجه به گناه چشم و گوش و قوای انسان همه خدایی باشد این از شرایطش استبنابراین یکی از آن همین حالت است همین توجه به خدا همین توجه به خداست این توحید را تعمیق میبخشد این توحید را سر و صورت میدهد مثل اینکه طهارت نماز را درست میکند، قبله نماز را سر صورت میدهد لباس پاک و لباس طلا با آن نماز درست است نه در نماز غصبی همینطور توجه به تمام احکام دین آدم را درست در وسط حصن و حصار حق تعالی مینشاند خوب بنابراین نکتهای که در این حدیثبه چشم میخورد در این حدیثشریف، یکی مسئله توجه به خدا، مسئله توحید، تربیت، اخلاق، این مسئله مهم است مسئله این که به مدیریت جامعه توجه بشود مهم استیعنی میخواهم این نکته را عرض کنم که در کلام حضرت ما سه نکته میتوانیم استنباط کنیم:
نکته اول توحید.
نکته دوم شرایط تحقق توحید و ورود در خانه توحید .
نکته سوم مدیریت جامعه توحیدی .
و انا من شروطها
که این مدیریت جامعه توحیدی خود یک بحث مهمی است این بحث که حضرت رضا علیهالسلام به این اشاره میکند حالا دو حدیث از امام رضا صلواتالله علیه و آله عرض میکنم یکی درباره مکتب تربیتی آن بزرگوار که چه جور میخواهد تربیت کند و یکی در مدیریت جامعه اما هر دو هم از عیون اخبارالرضا است. اما حدیث اول قال له رجل در بین راه بود که حضرت تشریف آوردند و در کنار ابوصلت هروی یک نفری بود که نامش را ندارد. ولی سخن ابوصلت را دارد که بعد عرض میکنم میفرماید قال له رجل یک کسی دیگری به حضرت چنین گفت:
یابن رسول الله!
والله ما علی وجه الارض اشرف من آبائک!
بخدا قسم امام هشتم بخدا قسم در روی زمین هیچ کس به ارزش پدران تو نیامده به شرف آنها نیامده و قال علیه السلام التقوی شرفهم اگر چنین است که تو میگویی که پدران من اشرف بودند در زمان خودشان تقوایشان بود تقوای علی و تقوای فاطمه تقوای حسنین و تقوای موسی بن جعفر تقوی و ورعشان آنها را به اینجا رساند یعنی توجه کنید اساس، تقوی استبعد گفت که انت والله خیرالناس چنین گفت: به امام رضا سلامالله علیه گفت انت والله خیر الناس قسم بخدا علی بن موسی امروز هم تو بهترین انسانهای روی زمین هستی و قال له لا تحلف امام هشتم فرمود قسم نخور سوگند یادنکن نگو قسم بخدا تو بهترین هستی لا تحلف یا هذا خیرالناس من کان اطوع لله بهترین آدم کسی است که مطیعتر خداست و پارساتر است و با تقواتر است و نفی نکرد از خودش ولی اثبات آنرا هم نپذیرفت از این رهگذر تربیت کرد فرمود آن کسی که که مطیع خداست هرکس که مطیعتر است راستگوتر، امینتر، با حیاتر عفیفتر است عالمتر عارف تر و آگاهتر مقربتر به درگاه خد
است آن بهتر است فرمود لا تحلف یا هذا خیر الناس من کان اطوع لله و اتقی له قال والله ما نسخت هذهالایه – بعد حضرت فرمود قسم بخدا این آیه منسوخ نشده که میفرماید و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان ان اکرمکم عندالله اتقیکم، گرامیترین شما کسی است پیش خدا که تقوای بیشتری داشته باشد این منسوخ نشده استبنابراین در اینجا حضرت مکتب را مطرح فرموده تقوی – که جامعه بشری به تقوی توجه بکند این یک حدیث. توجه به خدا آنچیزی که انسان را به دنیا و آخرت میرساند در امن قرار میدهد امنیت میدهد به جامعه، تقواست تقوا التقوا.
حالا حدیث دوم را عرض میکنم چون میخواهم وارد ظهر بشوم حدیث دوم را عرض میکنم اما نکته حدیث دوم را در خطبه دوم ان شاء الله عرض میکنم و آن حدیث این است ابو صلت هروی میگوید من خدمت علی بن موسیالرضا علیهالسلام بودم در بین راه، گفتم یابن رسولالله ما شیء یحکیه الناس عنکم؟ چیه که مردم از شما نقل میکنند؟ این مدیریت جامعه است دو بخش است عرض بنده در دو خطبه امروز خطبه اولم توحید با همه ابعاد آن و جهات معنوی آن و خطبه دومم مدیریت جامعه اسلامی است ولی چون ظهر نشده این حدیث را عرض میکنم مسئلهای که در اینجاست مسئله مهمی استبه آن عنایتبفرمائید.!!
علی بن موسی الرضا در شرایطی زندگی میکرد که مخالفین علیه آن بسیج میکردند مردم را، با تعبیرهایی هم بسیج میکردند و میگفتند علی بن موسی الرضا که میگوید انا من شروطها چه تفکری دارد بعنوان تفکر امام هشتم مطرح میکردند ابوصلت هروی که از عاشقان ولایت است او دارد مطرح میکند میگوید علی بن موسیالرضا چی است که مردم دارند از شما نقل میکنند؟
قال علیه السلام و ما هو!
امام هشتم فرمود چی مردم از من میگویند قلتیقولون انکم تدعون انالناس عبیدا لکم میگویند شما مردم را بعنوان بردههای خودت میخوانی شما که میگویی من ولی امرم و من انا من شروطها در توحید شما مردم را بنده خودت میدانی میگویی عبیدا لنا بندگان ما هستند مردم – امام هشتم فرمود عرض کردم اللهم فاطرالسماوات والارض ای خدایی که خالق آسمانها و زمینی عالمالغیب والشهاده، ای خدایی که عالم بر غیب و شهودی و ملک و ملکوتی انت تشهد و انی لم اقل ذلک قط، خدایا تو شهادت بده که من هرگز چنین چیزی را نگفتم چون میخواستند امام هشتم را فلج کنند مدیریت آن را زیر سوال ببرند و با آن استحکام میگوید انا من شروطها – میخواهند بگویند تو آن انا هستی که میگویی مردم بنده من هستند این زیر بار نمیروند جوانها نمیپذیرند از شما پیرمردان نمیپزیرند از شما – امام هشتم میفرماید که عرض میکند انت تشهد و انی لم اقل ذلک قط خدایا تو شهادت بده من چنین چیزی هرگز نگفتم و لا سمعت احد من آبائی نشنیدم از پدرانم بگویند قال و انت العالم بما لنا منالمظالم خدایا تو میدانی به علی بن موسیالرضا به پدران علی بن موسیالرضا چه ستمهایی شد عند هذه الامه این مردم ستمها کردند و ان هذه منها و این هم یکی از ستمها است ثم اقبل علی سپس امام هشتم به ابا صلت هروی نظری کرد و فرمود یا عبدالسلام ای بنده خدا آیا تو در باره ولایت من را تو منکری همانطوری که دیگران منکرند عرض کردند من به ولایتشما پایبندم چنین نیست من پایبندم مقر بولایتکم حضرت فرمود این عبارت حدیث است که در این حضرت رضا صلواتالله و سلامه علیه به این خطر توجه
داده استبه این که ولایتبه معنای اینکه توحید را و جامعه توحیدی را رهبری میکند این اساسی است که باید وجود داشته باشد و سر اینکه بحث است از حکومت جهانی امام عصر که انسانی خواهد آمد که جهان را اداره خواهد کرد مدیریت عالم زمین را خواهد داشت این بر همین اساس است که رسول اکرم درباره آن بزرگوار یملا الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا جامعه اگر توحیدی شد مردم در اخلاق بودند همه به امانت توجه کردند به صداقت توجه کردند خودشان را بر دیگران توجه ندادند بنده خدا اگر بشر شد بسوی بندگی رفت این جامعه کم کم میشود جامع توحیدی این اجتماع کم کم میشود اجتماعی که میتواند برساند خودش را به وجود اقدس امام عصر و حکومت آن بزرگوار امروز دنیای ما یک چنین نیازی دارد دنیا در شرایط امروز خستگی خاصی پیدا کرده اگر در اخلاق حرکت کند که اندیشمندان چنین میگویند متفکرین جامعه و دلسوزان میگویند این وضع دنیا وضعی است ناهنجار اگر این انتظار تحقق پیدا کند انتظار فرج یعنی تحقق اهلاف، انتظار فرج یعنی تحقق فضائل اخلاقی، انا من شروطها فلما مرهالراحله امام هشتم فرمود بشروطها و انا من شروطها همان شروط یعنی فضائل اخلاقی در جامعه حاکم بشود اگر چنین شد اجتماع ما آنوقت است که این جامعه بسوی توحید حرکت میکند آن وقت است که معنای انتظار که میگویند جوانهای ما منتظر باشند به انتظار آن بزرگوار باشند جامعه بشری حالت انتظار پیدا بکند یعنی بسازد جامعه خودش را در خودش در معروفها و دوری از منکرها که امروز را هم بمناسبتسالگرد (22 بهمن) بعنوان انتظار نام گذاشتند خواستم عرض کنم جامعه توحیدی به آن حکومت آن بزرگوار وصل میگردد ان شاءالله [1]
[1] نماز جمعه تهران به امامت آیتالله امامی کاشانی، 14/11/1379
www.aqrazavi.org
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor