ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

حيات علمي امام علي(ع) از منظر ‌انديشمندان غيرمسلمان و مستشرقان/1

حيات علمي امام علي

فهرست مطالب

نویسنده: دانش‌آموخته سطح4 حوزه علميه و كارشناس ارشد تاريخ اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)

 

مجله تاریخ در آینه پژوهش، سال هشتم، شماره سوم، پاييز و زمستان 1390

 

چكيده

 

جايگاه برتر علمي امام علي(ع) نه تنها در باور شيعيان، امري مسلم است، بلكه اهل‌سنت و بسياري از انديشمندان غيرمسلمان و مستشرقان نيز به آن اعتراف دارند. انديشمندان غير مسلمان و مستشرقان درباره جايگاه علمي امام علي(ع) دو ديدگاه ارائه كرده‌اند: از يكسو، بسياري از ايشان با استفاده از منابع معتبر و نگاهي محققانه، ديدگاهي مثبت ارائه كرده و برجستگي‌هاي علمي آن بزرگوار را در حوزه تفسير، فقه، قضا، ادبيات عرب، خطابه و… تشريح نموده و خدمات علمي ايشان را ارزيابي كرده و به تحسين ايشان پرداخته‌اند. و از سوي ديگر، عده‌اي ‌اندك از مستشرقان با اهداف مغرضانه و در مواردي با استفاده از منابع نامعتبر، درخصوص جايگاه علمي آن حضرت، در برخي از عرصه‌ها تشكيك كرده، دليل عدم موفقيت ايشان را ناشي از برخي ناتواني‌ها دانسته‌اند. اين مقاله با رويكرد اسنادي به بررسي حيات علمي حضرت علي(ع)، از منظر مستشرقان و انديشمندان غير مسلمان مي‌پردازد. و درصدد نقد ديدگاه دوم است.

 

مقدمه

 

علم و دانش و استعداد فراگيري و به كارگيري آن، هديه الهي است كه به انسان اعطا شده و در اين ميان خداي متعال به طور ويژه و گسترده، علم وسيع به بعضي از بندگان خاص خود عنايت كرده است. يكي از برجستگان در بهره‌مندي از علوم الهي و دانش بشري علي(ع) است، به گونه‌اي كه همه فرهيختگان و‌ انديشمندان، از جمله خاورشناسان زبان به تحسين و تمجيد از ايشان پرداخته‌اند. از آنجا كه تمركز تحقيق، بررسي ديدگاه خاورشناسان در خصوص جايگاه علمي علي(ع) است، ابتدا به تعريف واژه استشراق و مستشرق و اهداف ايشان پرداخته مي‌شود.

 

استشراق در تعريفي روان به آن دسته از پژوهش‌هاي غربي‌ها اطلاق مي‌شود كه در خصوص ميراث شرق و به ويژه مسائل مرتبط با تاريخ، زبان، ادبيات، هنر، علوم، عادات و سنن آن انجام مي‌پذيرد.1 بنابر اين، مستشرق يا خاورشناس فردي است كه ميراث شرق و هر آنچه به نوعي به تاريخ، زبان، ادبيات، هنر، علوم، عادات و سنن او تعلق دارد، بررسي مي‌كند و مي‌كاود.2

 

به طور كلي مستشرقان در بررسي و تحقيقات عربي و اسلامي خود، انگيزه‌هاي متفاوتي داشته‌اند. اين انگيزه‌ها از نظر شدت و ضعف يك‌سان نيست و درمجموع مي‌توان آنها را به سه دسته تقسيم كرد:

 

الف ـ پژوهش‌ها و بررسي‌هايي كه به انگيزه‌هاي تبشيري انجام پذيرفته است،

 

ب ـ پژوهش‌هايي كه در پس آنها اغراض و اهداف استعماري نهفته است،

 

ج ـ تحقيقات و پژوهش‌هايي كه صرفاً با انگيزه‌هاي علمي انجام يافته است.3

 

در تحقيقات مرتبط با امامان(ع) نيز اين اهداف موضوعيت داشته و قابل انطباق است. از آنجا كه علي(ع) در ميان مسلمانان جايگاهي ممتاز و مقبوليتي عام دارد و در بيان فضايل ايشان شيعه و سني كتاب‌ها به رشته تحرير در آورده و ابعاد گوناگوني از مناقب و فضايل آن حضرت را تبيين كرده‌اند، انديشمندان غير مسلمان و به ويژه خاورشناسان نيز در اين حوزه، تحقيق و بررسي داشته‌اند. يكي از ابعاد زندگي امام كه به آن توجه شده علم و دانش وسيع ايشان است كه در مواردي بعضي از ايشان به زيبايي و با عبارت‌هايي شاعرانه و برخاسته از عمق دل، به تحسين امام پرداخته‌اند و در مواردي هم، به خصوص از ناحيه مستشرقان به خرده‌گيري از امام پرداخته و درباره بعضي از برجستگي‌هاي آن حضرت تشكيك و ترديد كرده‌اند.

 

گزيده‌اي از علم و دانش علي(ع)

 

امام عـلي(ع) دسـت‌پـرورده مـكـتـب وحي و شاگرد هميشه همراه پيامبر(ص) بود. امام علي(ع) خود درباره ملازمت و همراهي‌اش با پيامبر اين‌گونه مي‌فرمايد:

 

رسول‌خدا(ص) مرا در دامن خويش پرورش داد: من كودك بودم او (همچون فرزندش) در آغوش خويش مى‏فشرد، و در استراحتگاه مخصوص خويش جاى مى‏داد، بدنش را به بدنم مى‏چسبانيد و بوى پاكيزه او را استشمام مى‏كردم، غذا را مى‏جويد و در دهانم مى‏گذاشت. هرگز دروغى در گفتارم نيافت و اشتباهى در كردارم پيدا ننمود. از همان زمان كه رسول خدا(ص) را از شير باز گرفتند، خداوند بزرگ‌ترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز، وى را به راه‌هاى بزرگوارى و درستى و اخلاق نيك سوق دهند. من همچون سايه‏اى  به دنبال آن حضرت حركت مى‏كردم و او هر روز نكته تازه‏اى از اخلاق نيك را براى من آشكار مى‏ساخت و مرا فرمان مى‏داد كه به او اقتدا كنم.4

 

خـطـبـه‌ها و كلمات آن حضرت كه بخش‌هايي از آن در نهج البلاغه آورده شده است، سند گويايي است بر اين معنا كه كلام ايشان فوق كلام مخلوق و دون كلام خالق است. آن حـضـرت بارها به مردم مي‌فرمود: «اي مردم از من بپرسيد پيش ازآنكه مرا نيابيد كه من به راه‌هاي آسمان داناتر از راه‌هاي زمينم….»5 وتنها علي(ع) و فرزندان معصومش مي‌توانستند چنين سخني را بر زبان آورند.

 

كميل‌بن زياد از ياران خاص حضرت علي(ع)، مي‌گويد: روزي علي(ع) دست مرا گرفته به صحرا برد. چون به بيرون شهر رسيديم مانند مصيبت زدگان آهي كشيد و فرمود: گردآورندگان مال تباه‌اند، گرچه به ظاهر زنده‌اند، اما دانشمندان پايدارند چندان كه روز
گار به جاست. سپس با اشاره به سينه مبارك خود فرمود: «ها اِنَّ ههُنا لَعِلْماً جَمّاً» آگاه باش اينجا علم فراوان است. اگر براي آن يادگيرندگاني مي‌يافتم (آنها را آشكار مي‌كردم)، ولي بر كساني كه به آنها علم مي‌آموزم مطمئن نيستم، زيرا آن را براي دنيا به كار مي‌برند… .6

 

پيامبر(ص) درباره علي(ع) فرموده است: «من شهرعلم و علي دروازه اين شهر است. هر كه مي‌خواهد وارد اين شهر شود بايد از دروازه آن داخل گردد».7

 

همچنين ابن‌عباس مي‌گويد از رسول‌خدا(ص) شنيدم كه فرمود: به عل
ي بن ابي‌طالب
(ع) نُه قسمت از ده قسمت علم كه خدا براي جميع خلق آفريده، عطا شده است. به خدا قسم او در يك قسمت باقي نيز با ديگران شريك است.8

 

علي(ع) در باره وسعت علم خويش فرمود: اگر بخواهم آن قدر تفسير و تأويل و نكته در فوايد «بسم الله الرحمن الرحيم» گويم كه نوشته‌هاي آن بار هفتاد شتر مي‌شود.9 در زمان خلفاي سه‌گانه هرگاه مشكل و معمايي براي آنان پيش مي‌آمد دست به دامن علي(ع) مي‌شدند، به طوري كه عمر بارها گفت: اگر علي نبود، هر آينه عمر هلاك مي‌شد.10 علي(ع) پدر علم در اسلام است، زيرا دانشمنداني كه بنيان‌گذار علم نحو، فقه، اصول، تفسير، نج
وم و غيره هستند همه از شاگردان بي‌واسطه يا باواسطه ايشان شمرده مي‌شوند.

 

ديدگاه مثبت مستشرقان

 

ديدگاه مستشرقان درباره ائمه(ع) متفاوت و برگرفته از اهداف و منابع مطالعاتي ايشان است. عده‌اي با انگيزه آشنايي و شناخت صحيح جايگاه و فعاليت‌هاي ائمه(ع) و بدون غرض ورزي و پيش‌داوري، به تحقيق و بررسي جايگاه ايشان پرداخته و با مراجعه به منابع معتبر، فعاليت‌هاي ائمه(ع) را بررسي كرده و تحقيقات قابل توجهي ارئه نموده‌اند.

 

هاليستر درباره جايگاه علمي امام علي(ع) چنين مي‌نويسد:

 

اگر به قراري كه شيعيان ادعا مي‌كنند! علي(ع) به اراده الهي خليفه بلافصل پيامبر(ص) تعيين شده بود پس مي‌بايست تعليمات خاصي هم براي احراز اين مقام از سوي محمد(ص) دريافت كرده باشد. مآخذي كه از نسخه قرآن علي(ع) خبر داده‌اند، مي‌افزايند كه علي(ع) تفسير و توضيحات آيات را نيز كه از تعليمات خصوصي رسول الله(ص) بر گرفته بود، بر حواشي و صفحات آن يادداشت مي‌كرده است… پيامبر و امام هر دو براي اثبات ادعاي خود، اعمال خارق العاده‌اي اظهار مي‌كنند… اين معجزات مربوط است به توجه و عنايات الهي به وي، همچنين اعمال خارق العاده‌اي كه از او سر زده است.11

 

يكي ديگر از محققان در تبيين جايگاه ممتاز
و خدمات علمي و مرجعيت فكري علي(ع) در ميان مسلمانان مي‌نويسد:

 

همه مسلمانان براي علي(ع) نقشي مهم و خطير قائل هستند. نزد اهل سنت، علي(ع) قهرمان بزرگ اسلام در جنگ‌هاي اوليه‌اش براي بقا و يكي از خلفاي راشدين بود، و او را سرچشمه علم باطني و دانش مكنون مي‌دانستند. وي سر سلسله بيشتر طرايق صوفيه است، و نيز تدوين نحو عربي را به وي نسبت مي‌دهند.12

 

دنيز اگل مستشرق فرانسوي نيز مي‌نويسد:

 

متن دعاي كميل كه در مفاتيح الجنان يافت مي‌شود، امام علي(ع) آن را به شاگردش كميل بن زياد آموخت. كميل در شرح حال نويسي بزرگان شيعه مكان مهمي را به خود اختصاص داده است. تمامي روايات، گفت‌وگوهايي را تصوير مي‌كنند كه با امام علي(ع) داشته است… در باره اين دعا شواهد كمي در اختيار داريم، اما بنا به روايت سيد بن طاووس، كميل مي‌گويد: روزي به همراه اميرالمؤمنين(ع) در مسجد بصره نشسته بوديم و در باره شب پانزدهم شعبان صحبت مي‌كرديم. امام علي(ع) به من گفت كه طي اين شب هر كسي بايد براي نمازخواندن و قرائت دعاي حضرت خضر، بيدار بماند تا دعايش مستجاب شود. پس از آنكه امام به منزلش بازگشت كميل نزد ايشان آمد و امام از وي پرسيد: كميل براي چه آمدي؟ او جواب داد براي دعاي حضرت خضر و در اين موقع امام اين دعا را به او آموزش داد.13

 

گابريل آنگيري مستشرق فرانسوي نيز برجستگي علمي امام(ع) را بسيار زيبا تبيين و توصيف كرده و مي‌نويسد:

 

در زمينه قضايي، علي(ع) عهد جديدي افتتاح نمود. در عهد خلفاي سه گانه او در تمام مسائل بغرنج و پيچيده مورد استشاره و استفتاء قرار مي‏گرفت. هر مسئله پيچيده‌اي كه روي مي‏نمود افكار عمومي با اين عبارت كه به صورت ضرب‌المثل در آمده بود، حل آن را از تدبير علي(ع) مي‌خواست، چاره اين مشكل را فقط از ابوالحسن بايد خواست. هنگامي كه علي(ع) به خلافت رسيد با وجود تمام گرفتاري‌هاي نظامي و سياسي، همچنان تصدي عاليه امور دادگستري را براي خود حفظ نمود. به تصفيه دادگاه‌ها اقدام ورزيده و حقوق قضات را تثبيت نمود و نخستين محكمه شرع را بنياد نهاد. قضاوت‌هاي متعددي از خليفه چهارم به يادگار مانده كه جاي آن دارد آنها را در شمار‏ محاكمات بزرگ تاريخ قرار داد. علي(ع) نخستين كسي بود كه بر ضد اصلي كه از دير زماني معمول به قوانين اروپايي است، يعني حبس در مقابل بدهكاري، به مخالفت برخاست. پيش از علي(ع) قانون مدوني وجود نداشت. قاضي مي‏بايستي از روي آيات قرآن و بر طبق رسوم و سنن، حكم صادر كند، ولي در زمان علي(ع)&lt ;B> علم فقه و تقريباً قانون مدوني به وجود آمد. در حقوق جزا علي(ع) در شرق نخستين كسي بود كه در محاكمات، شهود را از هم جدا كرده و از هر يك جداگانه شهادت مي‏گرفت. تا آن وقت شهود به اتفاق يكديگر اداي شهادت مي‏كردند و مي‏توانستند اظهارات خود را با اظهارات همدستانشان تطبيق نمايند. قضيه ذيل باعث شد كه علي(ع) در محاكمات اين امر را مراعات كند:

 

روزي جواني به خدمت علي(ع) آمد و تفصيل ماجراي خود را به عرض حضرتش رسانيد: پدرش با كاروانيان كه چند تن از دوستان معمولي‌اش بودند، راه سفر در پيش گرفته بود. پس از چندي رفقايش از سفر بازگشتند، ولي هيچ خبري از پدرش نياوردند. پس چه بر سر او و پول‌هايش آمده بود؟

 

علي(ع) ياران شخص گمشده را امر به احضار فرمود و از آنها بازپرسي كرد. جملگي اظهار داشتند كه پدر جوان بدون خبر و اطلاع آنها ناپديد گرديده و هيچ برگه و اثري از خود به جا نگذاشته، و از طرفي قضات شهر هم به كار ايشان رسيدگي و آنها را تبرئه كرده‏اند. اين پاسخ علي(ع) را قانع نساخت. پس امر به دستگيري متهمين داد و هر يك را در حجره‏اي جداگانه زنداني كرد، بعد از چند روز يكي از آنها را بازپرسي كرد و صورت مجلس اظهاراتش را به امضاي او رسانيد و به زندانش عودت داد. فرداي آن روز، متهم دوم به همان ترتيب بازپرسي شد و هنگامي كه همه‏ گواهان بدين ترتيب گواهي دادند، علي(ع) اظهارات آنها را مورد بررسي قرار داد و آنها را با يكديگر مقايسه كرد و در نتيجه، تناقض آشكاري ميان گفته‏هاي آنها مشاهده كرد. علي(ع) مجدداً متهمين را بخواند و آنها را به تناقض گفته‏هايشان آگاه گردانيد وادارشان ساخت كه به قتل رفيقشان اقرار نمايند و بعد از گرفتن اقرار، علي(ع) آنها را به پرداخت مبلغ هنگفتي به فرزند مقتول محكوم نمود.

 

علي(ع) كه خطيبي زبردست و نويسنده‏اي توانا و قاضي عاليقدري به شمار مي‏رود، در صف مؤسسين و واضعين مكتب‌ها مقام دارد و مكاتبي كه او تأسيس نموده از لحاظ صراحت و روشني و استحكام منطق و برهان و همچنين از لحاظ تمايل بارز آنها به ترقي و تجدد، امتياز دارد.14

 

لامنس مستشرق معروف بلژيكي در وصف عظمت امام(ع) چنين مي‌نويسد:

 

براي عظمت علي(ع) همين بس كه كه تمام اخبار و تواريخ علمي اسلامي، از او سرچشمه مي‌گيرد. او حافظه و قوه شگفت انگيزي داشته است. همه علما و دانشمندان، اخبار احاديث خود را براي وثوق و اعتبار به او مي‌رسانند. علماي اسلام از موافق و مخالف، از دوست و دشمن، مفتخرند كه گفتار خود را به علي(ع) مستند دارند، چون گفتار او حجيت قطعي داشت و او باب مدينه علم بود و با روح كلي پيوستگي تام داشت.15

 

نرسيسيان، از دانشمندان مسيحي نيز درباره علي(ع) چنين مي‌گويد:

 

اگر اين خطيب بزرگ (علي(ع)) در عصر ما هم اكنون بر منبر كوفه پا مي‏نهاد، مي‏ديديد كه مسجد كوفه با آن پهناوري‌اش از سران و بزرگان اروپا موج مي‏زد، مي‏آمدند تا از درياي سرريز دانشش، روحشان را سيراب كنند.16

 


دونالدسون
خاورشناس معروف معاصر انگليسي در باره گستره علم علي(ع) به قرآن و رابطه علمي آن حضرت با پيامبر(ص) مي‌نويسد:

 

از نظر علمي، علي(ع) دانش وسيعي به قرآن داشت، و وقتي به ايشان گفته مي‌شد كه چگونه شما در مقايسه با ديگر اصحاب آشنايي بيشتري به احاديث پيامبر پيدا كردي؟ مي‌فرمود: هر وقت از رسول خدا(ص) سؤالي مي‌كردم، پاسخ سؤالم را مي‌داد، و هرگاه سكوت مي‌كردم ايشان آغاز به سخن مي‌نمود.17

 

دونالدسون در ادامه مي‌نويسد:

 

دانش علي(ع) چيزي نيست كه در پسِ پرده ابهام باشد و شگفت انگيز هم نيست، زيرا علي(ع) از مجاهدان و صحابه ديگر، مدت زمان بيشتري را با پيامبر(ص) سپري كرده است، علاوه بر آنچه ديگران از پيامبر(ص) شنيدند، او چيزهاي شنيده كه ديگران از آن محروم بوده‌اند. ابوبكر و عمر به گستردگي علم و فقاهت علي اطمينان داشتند و مشكلاتي كه برايشان پيش مي‌آمد و دچار عجز مي‌شدند، براي حل آن به او رجوع نموده و به رأي و مشورت او عمل مي‌نمودند.18

 

ردولف ژايگر، نويسنده آلماني درباره خدمات علمي علي(ع) مي‌نويسد:

 

علي(ع) مبتكر علم نحو بود. و بر اثر همين ابتكار اوست كه امروز هر كودك مبتديِ مسلمان در هر نقطه زمين مي‌تواند قرآن بخواند و كلمات نماز را صحيح تلفظ كند …علي بن ابي‌طالب(ع) يگانه دانشمند اسلام در آن عصر، بين اعراب چون نابغه‌اي بود كه در بين يك مشت مردم جاهل و قشري متعصب زندگي كند و نتواند منظور خويش را به آنان بفهماند.19

 

جرج جرداق مسيحي هم علي(ع) را اين‌گونه توصيف مي‌كند:

 

علي بن ابي طالب در خرد، يگانه بود، او قطب اسلام و سرچشمه معارف و علوم عرب بود، هيچ دانشي در عرب وجود ندارد، مگر آنكه اساسش را علي(ع) پايه‌گذاري كرده يا در وضع آن، سهيم و شريك بوده است.20

 

همين طور هاليستر مي‌نويسد: علي از هركس ديگر بيشتر با قرآن آشنا بود.21 روكس عزيزي يكي از اديبان برجسته مسيحي نيز در اين باره مي‌گويد:

 

اسلام در مسائل مختلف فقيه‌تر از علي(ع) را به خود نديده است، و دليلش اين سخن پيامبر(ص) است كه فرمود: «اقضاكم علي؛ برترين شما در داوري و قضاوت علي است». و به گواه هم عصر خودش كه مي‌گفت: «لولا علي لهلك عمر؛ اگر علي نبود عمر بيچاره مي‌شد»… علي عالم به تورات و انجيل و قرآن بود.22

 

واليري مستشرق ايتاليايي نيز درباره دانش قرآني امام(ع) مي‌نويسد: معروف است‏ كه على‏ دانش عميقى از قرآن داشت و يكى از بهترين قاريان قرآن بود.23

 

ادامه دارد…

 

http://tarikh.nashriyat.ir

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

 

حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي.حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي.حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي. حيات علمي امام علي.
به این مطلب امتیاز دهید
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید