در هیاهوی زندگی لحظه ای توقف و گوش دادن به نوای الهی آیات قرآن لذتی تکرار نشدنی است. از میان شش آیة پایانی سورة آل عِمران از صفحة 76 ، قرآن، پس از ذکر نتیجة اعمال صاحبان عقل و خرد، در دوآیة 196 و 197، باطن رفاه ظاهری افراد بیایمان را بر ما مینمایانَد.
ایندوآیه میفرمایند: «لایَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَکَفَروا فِی البِلاد»؛ «تصرّفات پیروزمندانة کافِران در نقاط مختلف جهان، تو را نفریبد»؛ «مَتاعٌ قَلیل، ثُمَّ مَأواهُم جَهَنَّم، وَ بِئسَ المِهاد»؛ این برخورداری از دنیا، «بهرة ناچیزی است. اینان، پس از این جهان، جایگاهشان دوزخ است و آن، چهآرامگاه پررنج و دردی است!»
همانطور که ملاحظه میکنیم، خداوند، موفّقیّتهای به ظاهر باارزشکفّار را پَست و بیارزش توصیفکرده و آنها را قابل اعتنای خردمندان نمیداند. امّا از آنطرف، میبینیم بسیاری از همینموفّقیّتهای پست و بیارزش را درآیات فراوان دیگرِ قرآنکریمش، مخلوق خود و دارای حُسن در خلقت معرّفی میفرماید.
حال، سؤالی که در اینجا مطرح میشود، این که خداوند حکیم از یکسو، همهچیز عالَم را مخلوق حَسَن نشان داده و همهچیز را نعمت میداند. امّا از دیگرسو، بسیاری از همیننعمتها را پست و بیارزش و غیر قابل اعتنا و بلکه بلا و نقمت و موجب عذاب الیم در عالمآخرت معرّفی مینماید!! این دو بیان، چگونه قابل جمع است؟
در جواب، عرض میشود: ازکنار همگذاشتنآیات متعدّد قرآن، این حقیقت به دست میآید که قرآنکریم، برای آفرینش انسان، هدف و مقصدی خاص در نظرگرفته و همهچیز عالم را از نظرکمکرساندن یا مانع بودن، نسبت بهآن هدف میسنجد؛ آنچه را که مؤثّر در رسیدن به آن هدف است، نعمت میداند و آنچه را که مانع رسیدن به آن هدف است، بلا و نقمت میشناسد.
حال، باید دید آنهدف ازآفرینش انسان، از نظر قرآن چیست؟ آری؛ قرآنکریم، با بیانی بسیار روشن و محکم میفرماید: وَ ماخَلَقتُ الجِنَّ وَ الإنس، إلاّ لِیَعبُدون؛ مقصود اصلی من از آفریدن جنّ و انس، عبادت من است!
یعنی، عبادت، تنهاهدف خداوند از خلقت بیان شدهاست. امّا باید
دانست که عبادت خدا هم منحصر در نماز و روزه و امثال آنها نیست. بلکه حقیقت عبادت، این است که انسان، خالق خود را به عنوان مدبّری عالِم و قادر و قانونگذار برای زندگی انسان در دنیا بشناسد که برای افراد مطیع و متخلّف از قانونشکیفر و پاداش مقرّر داشته و باورش بشود که پس از مرگ، به سوی او باز خواهدگشت و آنجا، بهشتی یا جهنّمی خواهد شد. از این رو، میفهمد که در این دنیا به حکم عقلش موظّف است دستوراتآنخالق عالمِ قادر را بشناسد و طبق آن عملکند تا مورد رضای او قرارگرفته و روح و روان خود را ترقّی داده و به قرب او برساند. این، حقیقت عبادت است که در یک جملة کوتاه میگوییم: عبادت، یعنی مَعرِفَهُالله و التَّقَرُّبإلَیالله، شناختن خدا و سپس، تلاش برای نزدیکگشتن به خدا. و سرانجام، مسکنگرفتن در جوار رحمت او و مُخَلَّدشدن در غُرَفات جَنَّهُالمَأوی که گوارا باد این نعمت جاودان، بر آن گروه از روشندلان!
ای خدا، چه میشد که این حقیقت، باورمان میشد که هدف ازآمدن ما به این دنیا، خور و خواب و خشم و شهوت نیست. در این دنیا، ما، به سان دانشجویی هستیم که برای تحصیل علم، به یک مرکز علمی و دور از وطن رفته تا عالماً برگردد و مورد عزّت و احترام میان مردم قرارگیرد؛ نه این که آنجا بخورد و بخوابد و با یاوهگویانِ هرزهدل بگوید و بخندد و عاقبت، با کولهباری از جهالت و ذلّت، به وطن بازگردد و مورد طعن و توبیخ از دور و نزدیک قرارگیرد.
ایندنیا، مدرسه است و ما، دانشجویانِ در این مدرسه. دنیا، مزرعه است و ما، کشاورزانِ در این مزرعه که عَلَیالدّوام، با افکار و اخلاق و اعمالمان، در حال بذرافشانی هستیم تا پس از مرگ، محصول کشتههای خود را برداریم.
حال، اگر این وسایل و اسبابی که در دسترس خود داریم؛ از اعضا و جوارح بدن، قوای ظاهری و باطنی، آب و هوا و نور، علم و قدرت، همسران و فرزندان؛ اگر اینها همه، در راه نیل به هدف خلقت که تقرّب إلیالله است، واقع شد و ما هم آنها را در همینمسیر، به کار انداختیم و نتیجتاً قرب به خدا و اکتساب رضای او، نصیبمان شد، تمام اینها، از نظر قرآن، نعمت حساب میشود و موجب تأمینآسایش و آرامش جاودان در عالمآخرت.
امّا همین که این وسایل و اسباب، از داخلی و خارجی، از مسیر نیل به هدف منحرف شد و به راهی افتاد که نتیجة آن، دوری از خدا و محرومیّت از
لطف و عنایت خدا گردید، کما این که طبق همیندوآیة 196 و 197، برایکفّار حاصل میگردد، در اینصورت است که قرآنکریم، تمام این وسایل و اسباب، از چشم و گوش و دست و پا و زبان و آب و هوا و حتّی پیشرفتهای مُحَیّرُالعُقول بشری را بهعنوان بلا و نقمت معرّفیکرده و موجب هلاک ابدی به حساب میآورَد.
http://shabestan.ir