منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

دولت عثمانی از تاسیس تا انحلال

فهرست مطالب

عناوین: تأسیس دولت عثمانی، جنگ با ایران، آغاز زوال دولت عثمانی، انحلال خلافت و اعلام تشکیل دولت جدید ترکیه


تأسیس دولت عثمانی


ترک های عثمانی


ترک های عثمانی در سه دهه نخست قرن سیزدهم میلادی، بسان بسیاری از قبایل ترک که در طی یک دوره تاریخی و با فواصل زمانی دور و نزدیک، از مناطق استپی آسیا به سمت غرب آناتولی می آمدند، وارد آسیای صغیر شدند. واقعیت آن است که تاریخ دوره نخست عثمانی مبهم و نقل های مربوط به آن، به اسطوره نزدیک تر است تا تاریخ.


از زمانی که ارطغرل در سال 687 هـ/1288م در گذشت، و فرزندش عثمان- کسی که بعدها دولت عثمانی به نام وی نامیده شد- بر جای پدر نشست، این امیر نشین به سرعت ترقی کرده، به مرور به امپراطوری بزرگی تبدیل شد که سرزمین های متعلق به آن در آسیا، اروپا و آفریقا قرار داشت و از بزرگ ترین دولت های اسلامی شد که تاریخ شاهد آن بوده است. این دولت نقش قابل توجهی در نشر اسلام در اروپا و دفاع از مسلمانان در قبال دولت های صلیبی بر عهده داشته است.


نسب آل عثمان


مورخان در نسب این خاندان اختلاف نظر دارند: برخی آنان را حجازی می دانند که جدشان عثمان به منطقه قرامان گریخته. برخی دیگر، نسب عثمانی ها را به ابومسلم خراسانی می رسانند. برخی هم آل عثمان را از چرکسی ها و از فرزندان یافث بن نوح دانسته اند. این در حالی است که مورخان ترک، برخی به طایفه غز ترکی اشاره کرده و برخی نام قبیله قابی را نیز بر آن می افزایند. برخی از همین مورخان ترک بر این باورند که ریشه نخست دولت عثمانی نژاد غز، یعنی ترکمانانی است که تفاوت چندانی با بیش تر ترک هایی که همراه سلاجقه آمدند، ندارند.


نقل های موجود، در این مسئله اتفاق نظر دارند که سلیمان شاه، جد سلطان عثمان، سلطان منطقه ماهان (از مناطق نزدیک شهر بلخ در شمال شرق فارس بوده است) زمانی که چنگیز برای جنگ به این نواحی آمد، آن مناطق را تصرف و ویران کرد و دولت خوارزمشاهیان را پایان داده. سلیمان از ماهان خارج شده، به همراه پنجاه هزار نفر جنگجوی ترکان و چرکس به سوی روم حرکت کرد؛ از حلب و جز آن گذشت و در عبور از فرات غرق شد. جنازه او را در نزدیکی قلعه جور (قلعه جبیر که ترک ها آن جا را مزار می گویند) دفن کردند و ترکمان ها و چرکس ها که همراهش بودند، در آن نواحی پراکنده گشتند. پس از آن ارطغرل راه پدر را ادامه داد تا آن که از سوی سلطان علاءالدین اول، زمینی را که به عنوان پاداش به وی داده شده بود، به دست آورد؛ جایی که ریشه و اساس دولت عثمانی در آن جا نهاده شد.


ساختار دینی، نظامی و سیاسی عثمانی ها


چگونگی اوضاع دینی، نظامی و سیاسی دولت عثمانی از زمان امیر عثمان در این چهارچوب قابل شرح است.


1. امیر عثمان به دین اسلام معتقد بود و ترکان عثمانی از او پیروی می کردند. عقیده دینی آنان، پیش از وی، روشن نیست. پیوند استوار آنان با سلاجقه روم در آناتولی که دولتی اسلامی بوده، عامل مهمی در گرویدن آنان به اسلام به عنوان دین رسمی ترکان عثمانی از زمان امیر عثمان بوده است. اسلام در آینده عثمانی ها نیز تأثیر زیادی داشته است؛ چرا که نوعی وحدت عقیده را برای آنان فراهم کرد و نوعی شعور دینی برای آنان به وجود آورد که آنان را پای بند به اسلام کرد. در کنار این روحیه دیندارانه، روحیه نظامی گری، زمینه نوعی سرکشی و خشونت را در آنان به وجود آورد که به صورت ویژگی روشن ترکان عثمانی در آمد. آنان این روحیه نظامی گری را از سرزمین اصلی خود در دشت های آسیا بر گرفته بودند؛ بعدها سلاطین آن را در وجود ترکان تعمیق بخشیدند؛ به طوری که در طول آن تاریخ عثمانی، همیشه همراه آنان بود.


2. امیر عثمان موفق شد تا در امارت خود نوعی نظم اداریِ استوار پدید آورد؛ به طوری که در روزگار وی ترکان عثمانی از نظام قبیله ایِ غیر متمرکز فاصله گرفته، به نظام اداری متمرکز دست یافتند؛ چیزی که به آنان کمک کرد تا به سرعت به دولتی بزرگ تبدیل شوند و آنان را برای نقش مهمی که بعد ها به عهده گرفتند، آماده سازد.


3. در این زمان، دو دولت مهم آسیای صغیر، دولت بیزانس و سلاجقه روم، به دلیل جنگ های طولانی با یک
دیگر، به شدّت ضعیف شده بودند. امری که به لحاظ سیاسی، زمینه را برای تشکیل دولتی که این خلاء سیاسی را پر کند و جانشین دو دولت یاد شده باشد، فراهم کرد.


4. شکل گیری امارت عثمانی در شمال غرب آناتولی، در میانه دنیای مسیحیت- جایی که دارالحرب نامیده شده – از یک سو، و دنیای اسلام (دارالاسلام) از سوی دیگر، نوعی سیاست جنگی را بر این دولت تحمیل کرد. چرا که امارت های داخل محدوده آناتولی، در مقایسه با امیر نشین های مرزی رشد و توسعه کند تری داشتند. امیر عثمان توانست پیروزی های نظامی خود را بر ضد بیزانس در عمل نشان دهد. در این میان، چیزی که به کمک امیر عثمان آمد، حمله مغولان به سلاجقه روم در سال 1300 میلادی در آسیای صغیر بود؛ زیرا دولت ترک های سلجوقی از میان رفت و سلطان علاءالدین سوم در سال 1307م در گذشت. پس از آن بود که امیر عثمان همانند دیگر امرایی که شمار آنان تا سیزده امیر می رسید، بر ویرانه های دولت سلاجقه روم، اعلام استقلال کردند. از آن پس، امیر عثمان سلطان نامیده شد و به همین دلیل مؤسس واقعی دولت عثمانی شناخته می شود.


عثمان آگاه بود که عشیره ترک او با این شمار اندک و به تنهایی قادر به تشکیل دولتی فراگیر و مسلط بر نواحی مختلف نیست. به همین دلیل، سیاست برقراری پیوند خانوادگی با دولت های همجوار و نیز به دست آوردن هوادار از مناطق مختلف را دنبال کرده، از نیروهای شجاعی که شهرتی در جنگیدن داشتند، استفاده کرد. وی یک زن مسیحی از قیلیقیا برای خود و یک دختر مسیحیِ جوان را برای فرزن
دش برای ازدواج گرفت.


عثمان هم چنین بر دامنه سرزمینش می افزود و بر برخی از شهرهایی که مهم ترین آن ها بورسا بود،مستولی شد. وی خبر فتح این شهر را در سال 727 هـ/1326م در حالی که در بستر مرگ افتاده بود، دریافت کرد. فرزندش اورخان در رأس نیروهای نظامی فاتح این شهر بود. عثمان وصیّت کرد تا جسدش را در بورسا در کلیسای قصر که به سرعت، به مسجد تبدیل شد، دفن کنند. پس از آن بورسا پایتخت جدید دولت ترکان عثمانی شد که بعد ها پایتخت عثمانی از آنجا به قونیه و سپس به استانبول انتقال یافت.


به اجمال، تلاش های جهادی و نظامی عثمانی ها در مرحله نخستِ تاریخ آنان، نتیجه چندین عامل بود که مهم ترین آنها عبارت بودند از:


1. روحیه دینی شدید؛


2. خوی نظامی گری؛


3. موقعیت جغرافیایی امارت عثمانی در شمال غرب آناتولی؛


4. اوضاع سیاسی در مناطق اطراف ترک های عثمانی.


فرهنگ مرزنشینان


برجسته ترین ویژگی فرهنگی که در امیرنشین ها ترکمن گسترش یافت، همان سنن اصالتا ترکی بود که در چارچوب فرهنگ اسلامی باقی ماند و به حیات خود ادامه داد. از اینها مهمتر زبان ترکی بود که به عنوان زبان دولت و ادبیات جایگاهی ممتاز پیدا کرد.&lt ;/SPAN>


از آثار معماری که در زمان بیگ ها در آناتولی منصه ظهور رسید، می توان دو مسجد بسیار مهم را نام برد. یکی مسجد بزرگ در بیرجی که در سال 712هـ/1312م ساخته شد و دیگری مسجد بزرگ اورخان، در سال 741هـ/1340م در بورسا بنا شد. در نیمه دوم قرن آثار بزرگ دیگری در عرصه معماری شکل گرفت: از جمله مسجد جامع در مانیسا، مسجد عیسی بیگ در ایاسولوگ (777هـ/1375م) مدرسه احمد غازی در پچین (777هـ/7375م) و مسجد سبز در ازنیک (781هـ/1379م) این بناها نشان دهنده سلیقه و ذوق هنری در این دوران است. تزئین این بناها بمراتب ساده تر از آثار معماری عهد سلجوقی است. در واقع طرح آنها نیز ویژگی های بس بدیعی را به معرض نمایش می گذارد.


 


عثمانی ها و نبرد ایران


« شاه عباس با استفاده از موقعیتی که به سبب درگیر شدن عثمانی در اتریش پیش آمده بود، صلح با دولت عثمانی را نقض کرد و آذربایجان و شروان و تبریز و وان را از تصرف دولت عثمانی درآورد.* سلطان محمد هم چنین توانست شورش لشکریان و سوارکاران را در آناتولی و استانبول آرام کند که در جریان آن از ینی چریان بهره برد. وی در سال 1012هـ/1603م در حالی که تنها 37 سال داشت، درگذشت.»[1]


پی نوشت:


*</A&g t; . سایت تاریخ اسلام 22/2/89.


[1] . دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، رسول جعفریان، ص 92-93.


 


«در مرحله دوم از جنگهای ایران و عثمانی، از سال 1012-1027هـ/1603-1618م عباس اول دست به هجوم زد ازبک های شیبانی را، که به وسیله عثمانی ها به سلاحهای آتشین مجهز شده بودند، سرکوب کرد، و با تجهیز غلامان خود به سلاحهای به دست آمده از عثمانی ها ، سپاه جدیدی تشکیل داد. ضد حمله ایران در سال 1012هـ/1603م آغاز شد و در همان سال به فتح مجدد تبریز انجامید. سپاه عثمانی به فرماندهی جغلازاده سینان پاشا در سال 1014هـ/1605م عقب نشست. اردوکشی بر ضد اتریش و مشکلات جلالی در آناتولی، عثمانی ها را از تشکیل یک سپاه امپراطوری بر ضد ایران بازداشت.»&lt ;A href=”http://tarikheslam.com/history/item/168-جنگ-با-ایران.html#_ftn1″>[1]


« شاه عباس با استفاده از این جنگ ها و شورش های داخلی، شمال عراق و شهرهای تبریز و وان را تصرف کرده، سپاه عثمانی در این ناحیه، از مقاومت در برابر وی عاجز گردید. دولت عثمانی به اجبار در سال 1021هـ/1612م تن به صلح داده، تمام سرزمین هایی را که سلیمان قانونی در این بخش ضمیمه قلمرو عثمانی کرده بود، و شامل بغداد نیز می شد، به ایران واگذار کرد. این نخستین عقب نشینی دولت عثمانی بود.[2]»[3]


« شاه عباس از سال 994هـ/1586م کوشید تا با دشمنان اروپایی عثمانی ها (هابسبورگ های اتریش و اسپانیا) اتحادیه ای تشکیل دهد.* او همچنین درصدد برآمد تا از طریق مسکو یا اقیانوس هند، تجارت ابریشم ایرانی را بار دیگر برقرار سازد. عثمانی ها در حال حاضر از آن سود فراوان کسب می کردند. شاه عباس پیشنهاد کرد که ابریشم ایران را در قبال دریافت سالانه 3000000 تا 4000000 سکه طلا به انگلستان بفروشد. او در جنوب ایران بندرعباس را بنا نهاد که بسرعت گسترش یافت. برادران انگلیسی شرلی در سیاست اقتصادی شاه و همکاریهای سیاسی اش با اروپا و در طرحهای ویژه او در امر راه اندازی یک جنگ اقتصادی نقشی بس مهم ایفاد کردند. عثمانی ها نیز دست به تلافی زدند و با اتخاذ تدابیری سرسختانه ایران را از فلزات ارزشمند و مس محروم ساختند. در نتیجه بحران شدید ارزی در ایران پدید آمد. شاه عباس شیروان، آذربایجان و گرجستان را فتح کرد، و به عثمانی ها در برابر ارسال سالانه 100 بار ابریشم، پیشنهاد صلح داد. او قبلا تمامی تجارت ابریشم در ایران را به انحصار خود در آورده بو
د. پیشنهاد صلح در سال 1019هـ/1610م مطرح شد؛ اما عثمانی ها در سال 1027هـ/1618م مجبور شدند این پیمان را امضا نمایند.»
[4]


« سلطان احمد در سال 1026هـ/1617م در سن 28 سالگی درگذشت. وی نیمی از عمر کوتاه خویش را سلطنت کرد. پس از آن برادرش مصطفی اداره امور را در دست گرفت؛ چرا که فرزندش عثمان هنوز کوچک بود. مصطفی نیز اسیر دست کنیزکان و اهل حرم بود و زمان یکه به سلطنت رسید، چیزی درباره امور حکومت نمی دانست. وی پس از سه ماه عزل شد و عثمان فرزند کوچک سلطان، به رغم سن اندکش، به سلطنت رسید.»[5]


پی نوشت:


[1] . تاریخ اسلام کمبریج، ترجمه تیمور قادری، ج 1، ص 442.


[2] . اسماعیل سرهنگ، تاریخ الدولۀ العثمانیۀ، ص 136.


&lt ;SPAN lang=FA style=”FONT-SIZE: 9pt; COLOR: windowtext; LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; TEXT-DECORATION: none; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman’; mso-bidi-language: FA; text-underline: none”>[3] . رسول جعفریان، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ص 94.


* . سایت تاریخ اسلام 25/2/89.


[4] . تاریخ اسلام کمبریج، ترجمه تیمور قادری، ج 1، ص 442.

& #x0D;

[5] . رسول جعفریان، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ص 94.


 


دولت عثمانی و مشکل شرقی


آغاز زوال دولت عثمانی


« مورخان بر این نکته متفق اند که عظمت دولت عثمانی با درگذشت سلطان سلیمان قانونی (974هـ/1566م) پایان یافت. پس از وی، چندین سلطان ضعیف بر تخت سلطنت تکیه زدند که راه را برای زوالی که آثار آن در قرن هیجدهم پدید آمد، هموار کردند.[1] از زمان درگذشت سلطان سلیمان قانونی (947هـ) تا روی کار آمدن سلیم سوم در سال 1202هـ/1788م و آغاز عصر اصلاحات و اقتباس از فرانسه و توجه به رشد آموزش نیروهای نظامی، اصلاح روش ها، تنظیمات و توجه به سلاح های جنگی،[2] هفده سلطان بر تخت نشستند که جز سه نفر، بقیه نا موفق بودند. این سه تن عبارت بودند از: محمد سوم (1005-1012هـ/1596-1603م) مراد چهارم (1033-1050هـ/1623-1640م) و مصطفای سوم (1171-1187هـ/1757-1773م).


واقع امر آن است که همه چیز حکایت از زوال این دولت داشت. سلاطینی که توفیقی در اداره کشور داشتند، به سرعت می مردند. افزون بر آن، شماری از سلاطین در کودکی به سلطنت دست یافتند. احمد اول (1012-1026هـ/1603-1617م) و عثمان دوم (1033-1050هـ/1623-1640م) در سن چهارده سالگی به سلطنت رسیدند؛ همچنان که مراد چهارم در دوازده سالگی و محمد چهارم (1058-1099هـ/1648-1687م) در هفت سالگی به سلطنت رسیدند. روزگار این افراد، روزگار تسلط زنان و اصولا حرم شاهانه بر امور کشوری بود؛ درست همان طور که سپاه، انضباط خویش را از دست داده بود.


برای نخستین بار در دولت عثمانی، سلطان، معزول و سپس کشته شد. زمانی که عثمانی دوم، ینی چریان را با بخل و سنگدلی خود به خشم آورد، بر او یورش برده، زندانش کردند و به قتلش رساندند. پس از آن نیز شماری از سلاطین کشته شدند.


در این دوره، چهار سلطان عزل شدند که عبارت بودند از: مصطفای اول، ابراهیم اول، محمد چهارم و احمد سوم. قابل توجه آن که ابراهیم اول معزول و سپس کشته شد. مصطفای اول، نخستین سلطانی بود که با فتوا عزل شد. احمد سوم همو بود که دستور وارد شدن دستگاه چاپ را در کشور دارد، اما کسی جز دولت از آن استفاده نکرد، چرا که علمای ترک آن را بدعت می دانستند و تنها در زمان سلطان عبد الحمید اول در سال 1119هـ/1784م بود که چاپ در عثمانی وارد شد. با این حال، دولت عثمانی برای مدتی دوام آورد و سلاطین عثمانی با کمک صدر اعظم های خود توانستند موقعیت ها و موفقیت هایی به دست آوردند.»[3]


پی نوشت:


[1] . ضعف دولت عثمانی را معلول چندین عامل می دانند: آلودگی سلاطین به رفاه و تجمل، بی کفایتی و عدم آگاهی آنان از اداره امور کشور، بی توجهی به امر فرماندهی سپاه، تسلط حرم سلطان و صدور بر امور دولت و نیز فساد ینی چری ها و نیز تعهد صلیبی دولت های نصرانی بر ضد دولت عثمانی. بنگرید: رجب حرازشرق العربی فی التاریخ الحدیث و المعاصر، ص 88- 89.


[2] . احمد عبد الرحیم مصطفی، فی اصول التاریخ العثمانی، ص 172.


[3] . رسول جعف
ریان، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ص 121- 122.


 


انحلال خلافت و اعلام تشکیل دولت جدید ترکیه


« هیئت ترکی به ریاست عصمت اینونو این مطالب را رد کرد. مجلس ترکیه نیز رد او را تأیید نمود و وی را به ترکیه فراخواند. با این حال، مصطفی کمال در 24 ژوئیه 1923م (1342هـ) این شروط را پذیرفت و معاهده لوزان را که سیادت ترکیه را بر تمامی سرزمین هایی که ترکیه حاضر را تشکیل می دهد، پذیرفته و امتیازات خارجی داده شده را لغو می کرد، قبول کرد.[1] در نتیجه، دول متفق نیروهای خود را از ترکیه بیرون بردند و ارتش ترکیه وارد استانبول شد. مجلس ملی نیز مصوبه ای را گذراند که آنکارا به عنوان پایتخت دولت جدید جایگزین استانبول شود. همان طور که دولت ترکیه را دولت جمهوری خواند که ریاست آن از آن مصطفی کمال باشد و عصمت اینونو به عنوان نخستین نخست وزیر آن باشد. به دنبال آن در سال بعد، یعنی سال 1924م (1343هـ) خلافت ملغی گردید و به عبد المجید دستور داده شد تا ترکیه را ترک کند. پس از آن، مناصب مربوط به او نیز ملغی شد و اوقاف در اختیار دولت قرار گرفت. بدین ترتیب مصطفی کمال خواست های انگلیس در کنفرانس لوزان را به اجرا گذاشت.


پس از الغای خلافت، مصطفی کمال، به عنوان فردی مستبد حاکم ترکیه گردید. وی قوانین اسلامی را ملغی کرده، حروف عربی را به لاتین تغییر داد و تقویم میلادی را جایگزین تقویم هجری کرد. قرآن به زبان ترکی ترجمه گشت، حجاب ممنوع شد و لباس خارجی و سفور اجباری گردید. پس از آن، هر آنچه مربوط به گذشته بود و رنگ سنتی و دینی داشت، به کناری نهاده شده، لباس علما مختص مسجد شد، پوشیدن آن در خارج از مسجد ممنوع گردید. بدین ترتیب وزارت اوقاف و منصب شیخ الاسلامی نیز ملغی شد و نظارت بر مدارس دینی به اداره تعلیم عمومی واگذار گردید. در ادامه دادگاه های شرع نیز منحل شدند.* برخی از این اقدامات، سبب خشم شماری از دوستان مصطفی کمال شد که بر وی شوریدند. همین طور یک انقلاب کردی به وجود آمد و کرد ها خواهان خلافت و سلطنت سلیم فرزند عبد الحمید شدند. مصطفی کمال این شورش را سرکوب و رهبران آن را اعدام کرد. همان گونه که پیروان طریقت های مختلف صوفی را سرکوب کرد و تکایا و جمعیت های آنان را منحل نمود. وی شماری از مساجد را نیز بست و عدد واعظان را که اکنون حقوق خویش را از دولت می گرفتند، تقلیل داد. هم چنین در دو مسجد ایاصوفیه و مسجد محمد فاتح را بست و اولی را موزه و دومی را به انبار تبدیل کرد. پس از آن اذان به زبان ترکی گفته شد و در سال 1928م قانون اساسی که در آن، اسلام دین رسمی ترکیه شده بود، ملغی گشت.


از آن پس، کشیدن نقاشی و تصویر که در طول حکومت دولت های اسلامی و از جمله آخرین آن ها دولت عثمانی ممنوع بود، بار دیگر آغاز شد. تعدد زوجات لغو شد و اجرای طلاق نیز تنها در دادگاه ها ممکن گردید. آخرین ضربه زمانی وارد شد که همه شهروندان، اعم از مسلمان و کافر، در برابر قانون مساوی شدند. با این حال، باید توجه داشت که توده های مردم، عادات ملی خویش را حفظ کردند و دولت نیز تا وقتی که مردم راضی نبودند، نمی توانست قوانین خود را بر آنان تحمیل کند.


مصطفی کمال حزب جمهوری مردم را تأسیس کرد که مبانی آن عبارت از قومیت، جمهوریت، مردم گرایی، لائیسم، روش انقلابی، تحکیم سلطه دولت، و تحکّم حزب واحد بود. وی بر همین اساس ترکیه جدید را یک قدم به پیش برد؛* آن هم درست زمانی که نظام اسلامی کاملا به ضعف گراییده بود. به دنبال آن اصلاحات اقتصادی و تقویت قدرت سیاسی مطرح شد و مصطفی کمال خود را آتاتورک یعنی پدر ترک ها نامید. وی به زنان حق انتخاب و حضور در مجلس را داد و القاب قدیمی را حذف کرده، ترک ها را مجبور به پوشیدن لباس های اروپایی کرد. مصطفی کمال در سال 1357هـ/1938م درگذشت و عصمت اینونو به عنوان رئیس جمهور جانشین وی گردید. این چنین بود که مصطفی کمال موفق شد طومار دولت عثمانی را درهم پیچید و دولت لائیک ترکیه را جانشین آن سازد.»[2]


« بدین ترتیب سلطه چهارصد ساله عثمانی ها در ممالک عربی پایان یافت. علی رغم زوال این امپراتوری، سقوط آن بسیار اتفاقی بود، چرا که این سقوط قبل از آن که نتیجه تحولات محلی بوده باشد، حاصل نزاع و کشمکش قدرتهای بزرگ در خلال جنگ جهانی اول بود. از میان رفتن امپراتوری عثمانی نه صلح را برای منطقه به ارمغان آورد و نه وحدت را. تاریخ منطقه بعد از این حادقه مهم نیز باز شاهد ترک تازی جناح اصلی، یعنی بریتانیا، فرانسه، حکام محلی و ملی گرایان، بود.»[3]


پی نوشت:


[1] . فاضل حسین مؤتمر لوزان و آثاره فی البلاد العربیه، بغداد 1967، ص 22- 23.


* . سایت تاریخ اسلام 7/6/89


* . سایت تاریخ اسلام 7/6/89.


[2] . رسول جعفریان، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ص 193- 194.


[3] . تیمور قادری، تاریخ اسلام کمبریج، ص 509.


http://tarikheslam.com

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید