پدید آورنده: اشرف آشوری
حدیث عزت
حسین، امام عزت است و کربلا، تجلی گاه عزتمندی یاران خدا. و عاشورا، لحظه ای تاریخی که افتخار حفظ دین و ارزش ها و فداکردن خود برای بقای آنها به حسین علیه السلام تعلق گرفت. حسین از آن رو افتخار بشر شد که زندگی بدون ارزش را همسنگ «مرگ زرد»، دانست و رفتار و گفتارش آکنده از عطر سرافرازی ماند.
به قول شهید مطهری: «با اینکه از امام حسین علیه السلام کلام زیادی نقل نشده است، اگر به نسبت حساب کنیم، در میان ائمه از ایشان بیشتر از همه، در مساله کرامت و عزت نفس ماثور است. از جمله کلمات قصار ایشان است: «موت فی عز خیر من حیاة فی ذل»… راز این که این گونه کلمات از ایشان به نسبت بیشتر از سایر ائمه رسیده، این است که داستان کربلا زمینه ای بود برای اینکه روح امام حسین علیه السلام در این قسمت تجلی خودش را ظاهر کند.» (1)
با یادآوری این سخن رهبر که «نه تنها امسال، که هر سال، سال عزت حسینی است و عزت جاوید را بشریت از حسین آموخته است»، چهل گوهر حسینی پیرامون عزت (2) را تقدیم می داریم.
زندگی در سایه عزت
1. موت فی عز خیر من حیاة فی ذل. (3)
مرگ با عزت بهتر از زندگی در ذلت است.
مرگ در سا
یه ذلت
2. لیس الموت فی سبیل العز الا حیاة خالدة و لیست الحیاة مع الذل الا الموت الذی لاحیاة معه. (4)
مرگ در راه عزت، تنها حیات جاودان است و زندگی با ذلت، چیزی جز مرگی که تهی از حیات است، نیست.
ذلت پذیری، هرگز!
3. یا اخی والله لولم تکن فی الدنیا ملجا و لا ماوی لما بایعت یزید بن معاویة ابدا. (5)
برادرم! حتی اگر در دنیا هیچ پناه و آشیانی نداشته باشم، به خدا قسم! هرگز با یزید پسر معاویه بیعت نخواهم کرد.
مرگ عزت آفرین
4. ما اهون الموت علی سبیل نیل العز و احیاء الحق. (6)
چه آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و احیای حق.
شعار عزت
5. الموت اولی من رکوب العار
والعار اولی من دخول النار (7) مرگ، بهتر از ننگ پذیری است و ننگ، بهتر از ورود در آتش است.
عزت اهل ایمان
6. شخصی به امام حسین علیه السلام گفت: تو متکبری! فرمود:
کل الکبر لله وحده ولایکون فی غیره. قال الله تعالی: «فلله العزة و لرسوله و للمؤمنین (8)» (9)
همه عظمت از آن خدای یگانه است و در دیگری نیست. خدای متعال فرمود: «عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است».
تشخیص روش عزت آفرینی
بعد از صلح امام حسن علیه السلام شخصی به امام حسین علیه السلام گفت: آیا عزت را با ذلت معامله کردید؟ امام حسین علیه السلام فرمود:
7. ان قدبایعنا و لیس الی ما ذکرت سبیل (10)
ما بیعت کرده ایم و به آنچه تو می گویی، راهی نیست.
اولویت امام برای عزت آفرینی
8. ان هؤلاء قوم لزموا طاعة الشیطان و ترکوا
طاعة الرحمان و اظهروا الفساد فی الارض و ابطلوا الحدود و شربوا الخمور و استاثروا فی اموال الفقراء والمساکین و انا اولی من قام بنصرة دین الله و اعزاز شرعه والجهاد فی سبیله لتکون کلمة الله هی العلیاء. (11)
اینان مردمی اند که در پیروی شیطان پابرجایند و خدای رحمان را پیروی نمی کنند و در زمین فساد را رواج داده و حدود خداوند را باطل کرده اند. شراب می نوشند و اموال فقرا و مساکین را ویژه خود ساخته اند و من سزاوارترم که به یاری دین خدا برخیزم و آیین او را عزیز دارم و در راهش جهاد کنم تا کلمه «الله» برترین باشد.
ذلت گریزان
9. یابی الله ذلک (الذلة) لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت و انوف حمیة و نفوس ابیة من ان تؤثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام. (12)
خداوند و پیامبر و مؤمنان و دامن های پاک و سرافرازان غیور و دلاوران با رشک، آن (ذلت) را برای ما نمی پذیرند و پیروی فرومایگان را بر قتلگاه بزرگواران برنگزینند.
دل نبستن به دنیا
10. هل تقدرون علی اکثر من قتلی؟ مرحبا بالقتل فی سبیل الله و لکنکم لاتقدرون علی هدم مجدی و محو عزی و شرفی فاذا لا ابالی بالقتل. (13)
آیا شما به بیشتر از کشتن من توان دارید؟ خوشا به مرگ در راه خدا! اما شما نمی توانید مجد و عزت و شرف مرا نابود ک
نید، پس مرا از کشته شدن چه باک.
عمل به تکلیف در هر شرایط
11. الا انی زاحف بهذه الاسرة علی قلة العتاد و خذلة الاصحاب
فان نهزم فهزامون قدما
و ان نهزم فغیر مهز مینا
و ما ان طبنا جبن و لکن
منایانا و دولة آخرینا (14) بدانید با همین آمادگی ناچیز و یاران اندک، با شما پیکار می کنم.
اگر دشمن را بشکنیم، از دیرباز شکننده بوده ایم و اگر شکست بخوریم، باز مغلوب نشده ایم که در خوی ما ترس نیست، بلکه این، اجل ها و نوبت واپسین ماست.
ذلت ناپذیری
امام حسین علیه السلام در برابر تقاضای بیعت از سوی اشعث بن قیس فرمود:
12. لاوالله لا اعطیهم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر افرار العبید. «عباد الله انی عذت بربی و ربکم ان ترجمون» (15)
نه به خدا سوگند! هرگز دست مذلت در دست ایشان ننهم و مانند بردگان تسلیم نشوم و یا فرار نکنم «بندگان خدا! من به پروردگار خود و شما پناه می برم. از این که مرا سنگسار کنید.»
برسر دوراهی عزت
&l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>13. الا ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین; بین السلة والذلة و هیهات منا الذلة. (16)
آگاه باشید که زنازاده فرزند زنازاده میان دو چیز پافشرده است; کشته شدن و ذلت. هیهات که ما ذلت را بپذیریم!
سازش، هرگز!
عبدالله بن عمر از امام حسین علیه السلام خواست تا با یزید سازش کند، امام فرمود:
14. اف لهذا الکلام ابدا ما دامت السماوات و الارض اسالک بالله یا عبدالله انا عندک علی خطاء من امری هذا فان کنت عندک علی خطاء فردنی فانی اخضع و اسمع و اطیع. (17)
برای همیشه و هر زمان، اف بر این سخن! عبدالله! تو را به خدا، آیا نزد شما من در تصمیم خود اشتباه می کنم؟ اگر در اشتباهم، بگو که من خاضعم و می شنوم و می پذیرم.
پذیرش هزینه; خواست خدا
15. لا اعطی المقادة و المذلة من نفسی فقد علمت والله انه جاء من الامر ما لا قوام به و لکن قضاء الله ماض فی و هوالذی یفعل فی بیت رسوله ما یشاء و یرضی (18)
من از بیعت با یزید خودداری خواهم کرد و زیر بار بردگی و ذلت نخواهم رفت. به خدا سوگند! می دانم حادثه ای پیش آمده که هیچ نظام (حساب و کتاب) ندارد; ولی قضای خداوندی در حق من رخ خواهد داد و اوست که در خاندان پیامبرش آنچه را می خواهد و می پسندد، انجام می دهد.
نیروی بی پایان، دلیل عزت
16. سبحان ربک رب العزة عما یصفون… سبحان ذی العزة و العظمة… لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. (19)
پاک و منزه است پروردگار تو که مالک عزت است از آنچه که خلق در توصیف او می گویند… پاک و منزه است صاحب عزت و عظمت..
. هیچ جنبش و نیرویی جز از خدای بلند مرتبه عظیم الشان نیست.
پیروی از امام زمان علیه السلام سمبل خداشناسی
17. ایها الناس ان الله جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه (فقال له رجل: یابن رسول الله! بابی انت و امی فما معرفة الله؟) قال: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته. (20)
ای مردم، خدای بزرگ بندگان را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند، وقتی او را شناختند او را پرستش خواهند کرد و هنگامی که او را بپرستند، از بندگی غیر ادبی نیاز خواهند شد.
مردی پرسید: ای فرزند رسول خدا پدر و مادرم فدایت، شناخت خدا چیست؟ فرمود: شناخت مردم هر زمان امامشان را; آن امامی که اطاعتش بر آنها واجب است.
در حزب خدا بودن
18. نحن حزب الله الغالبون و عترة رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم الاقربون… (21)
ما حزب خدا و پیروزیم و از نزدیک ترین بستگان رسول خداییم…
< ;B>بی نیازی
شخصی از امام پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود:
19. استغناؤه عن الناس (22)
در بی نیازی اش از مردم.
توکل به خدا
20. ان العز والغنی خرجا یجولان فلقیا التوکل فاستوطنا. (23)
عزت و بی نیازی بیرون آمدند و به گردش پرداختند، وقتی با توکل رو به رو شدند، در آن مقیم شدند.
ادامه دارد…
www.hawzah.net