نامه هاى امیرمومنان به والیان و کارگزاران و کارمندانش بهترین آینه تمام نماى سیاست اسلام در نحوه اداره کشور و مردم است؛ زیرا، این نامهها، به تنهایى، در بردارنده سیاست اسلامى در همه ابعاد و شئون مختلف آن میباشند. براى آن که چهره عملى دیگرى از سیاست حکیمانه اسلام ارائه دهیم … براى آن که رهبران و سیاستمداران از رهبرىها و سیاست هاى مادى که جز کشتار و ویرانى و تخریب چیزى براى بشر به ارمغان نمى آورند، درس بیاموزند… و براى آن که معلوم شود رهایى و نجات در چه چیز و چ
گونه و در دست چه کسى است… در این جا به برخی از نامههاى سیاسى امیرمومنان(ع) را میآوریم و شرح و توضیح آنها را به توانایى و هوشمندى خواننده و مقدار استفاده او از این نامهها در سطوح مختلف وا میگذاریم.
خشونت ممنوع
امیرمومنان سلام الله علیه در نامه اش به یکى از کارگزارانش میفرماید: «امّا بعد، دهقانان [بزرگان وسران و ملاّکان] شَهرت از خشونت و سنگدلى و رفتار تحقیرآمیز و درشتخویى تو شکایت کردهاند، و من دقت کردم و دیدم که آنها چون مشرکند شایستگى آن را ندارند که به تو نزدیک باشند، و چون ذمّىاند سزاوار آن نیستند که مورد طرد و خشونت واقع شوند؛ پس، با آنان به نرمىِ آمیخته با اندکى درشتى رفتار کن، و راه میانه درشتى و مهربانى در پیشگیر، و آمیزه اى از نزدیک گردانى و دور سازى اتّخاذ کن. انشاء الله.»
خیانت ممنوع
در نامه اى به زیاد بن ابیه، جانشین کارگزارش عبدالله بن عباس در بصره ـ عبدالله بن عباس کارگزار امیرمومنان(ع) در بصره، مناطق اهواز، فارس، کرمان و جاهاى دیگر بود ـ میفرماید: «به خدا سوگند میخورم، سوگندى راست که اگر بشنوم در فیء [غنائم و خراجات] مسلمانان خیانتى کم یا زیاد کرده اى چنان بر تو سخت میگیرم که اندک مال و گران پشت و خوار و بى مقدار گردى. والسلام.»
اسراف ممنوع
در نامه اى دیگر به زیاد نوشت: «از اسرافکارى دست بدار و میانه روى در پیش گیر، و امروز به یاد فردا باش، و از مال به اندازه ضرورتت نگهدار و مابقى را براى روز نیازمندیت [قیامت] پیش فرست. آیا در حالى که نزد خداوند از متکبران به شمار میروى، انتظار دارى که خداوند پاداش فروتنان را به تو عطا فرماید! و با آن که در ناز و نعمت غوطه میخورى و ضعفا و بیوه زنان را از آن محروم میکنى، توقع دارى که پاداش صدقه دهندگان را بر تو واجب گرداند؟! [نه،] جز این نیست که انسان پاداش چیزى را میگیرد که پیشاپیش فرستاده و بر چیزى وارد مىگردد که قبلا روانه کرده است. والسلام.»
اخلاق تحصیلداران
از توصیه هایى که آن حضرت به مأموران جمع آورى زکات و تحصیلداران خود مینوشت، چنین است:«با پرهیزکارى از خداى یگانه بىانباز رهسپار شو، و هرگز مسلمانى را مترسان،
و بر [زمین و باغ] او، در حالى که راضى نباشد، گذر مکن، و بیش از حقّى که خدا در مال او دارد از وى مَسِتان، هرگاه به قبیله اى رسیدى بر سر آب آنها فرود آى و به خانه هایشان مرو، سپس با آرامش و وقار به نزد ایشان برو و چون به میان ایشان رفتى سلام کن، و در تحیت و درود فرستادن بر ایشان بخل مورز، سپس بگو: اى بندگان خدا، ولىّ و خلیفه خدا مرا به سوى شما فرستاده تا حق خدا را در اموالتان از شما بگیرم. پس، آیا حقّ الله در دارایی هاى شما هست که آن را به ولىّ خدا بپردازید؟ اگر کسى گفت: نه، به او مراجعه مکن. و اگر کسى گفت: آرى. همراه او برو بدون آن که وى را بترسانى یا تهدیدش کنى، یا بر او سخت گیرى، یا او را به زحمت اندازى. پس هر مقدار طلا یا نقره به تو داد آن را بستان، و اگر گاو و گوسفند یا شتر داشته باشد بى اجازه او به میان آنها مرو؛ زیرا بیشتر آنها مال اوست، و چون نزد چارپایان رسیدى همانند کسى که بر صاحب آنها تسلّط دارد و یا مانند کسى که بر او سخت گیرد به میان آنها وارد مشو.»
فروتنی
در فرمان امیرمومنان على(ع) به محمد بن ابى بکر آن گاه که او را به حکومت مصر گماشت، آمده است: «با آنان [مردم مصر] فروتن ون
رمخو وگشاده رو باش، و همگى را به یک چشم بنگر تا بزرگان به جانبدارى تو از خود طمع نورزند وضعفا از عدالت تو نومید نگردند؛ زیرا، خداى متعال، اى گروه بندگان او، از کردار کوچک و بزرگ و آشکار و پنهان شما بازخواستتان میکند، پس اگر عذاب کند شما ستمکارترید [از آنچه که عذاب میبینید]، و اگر ببخشد، او بسیار کریم و بزرگوار است.»
راه و رسم تقوا پیشگان
«بدانید اى بندگان خدا که تقوا پیشگان، هم از این دنیاى زودگذر و هم از جهان آخرت، هر دو، سود بردند: با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند ولى اهل دنیا در آخرت آنان با ایشان شریک نگشتند. در دنیا به بهترین وجه زیستند و به بهترین وجه خوردند، و همانند مرفّهین از دنیا بهره مند شدند. و آنچه را که جبّاران متکبّر از دنیا گرفتند آنان نیز گرفتند، سپس با توشه اى رساننده [به مقصد] و تجارتى سودآور از دنیا رفتند. به لذّت زهد به دنیا رسیدند، و یقین کردند که فرداى قیامت در جوار خداون
د هستند، نه خواستهاى از ایشان ردّ میشود، و نه بهره اى از لذّتشان کاسته میگردد.»
حساب و کتابت را برایم بفرست
از نامه هاى آن حضرت به یکى از کارگزارانش: «امّا بعد، کارى از تو به من گزارش شده است که اگر براستى آن را انجام داده باشى بیگمان پروردگارت را به خشم آوردهاى، و امامت را نافرمانى کرده اى، و امانت خود را تباه ساخته اى. به من گزارش شده است که تو زمین را برهنه کرده اى [و در اموال خیانت کرده و اراضى را تباه کرده اى]، و هرچه زیر پایت بوده است گرفته اى، و آن چه در دست تو بوده است خورده اى. پس، حساب [دخل و خرج] خود را برایم بفرست، و بدان که حسابرسى خدا از حسابرسى مردم بزرگتر [و سختتر] است. والسلام.»
http://culture.mihanblog.com