یکی از نیازهای اساسی و ضروری بشر که آینده بشریت ونسلهای جدید به آن وابسته است تربیت می باشد. هر ملتی می کوشد که پایداری جامعه خویش را با پرورش نسل جدید خود استحکام بخشد و آینده را به گونه ای به آنها بسپارد که تلاش گذشتگان نابود نشود، بلکه زحمات و خدمات آنان را تکامل و رونق بخشد. لیکن عصر کنونی با کمال تاسف با بی توجهی به تربیت زیر بنایی و آغازین کودک روبه رو است. برخی در دنیا تلاش می کنند با تربیت مسموم خود نسل جدید را نابود کرده و تربیت را از شعاع وحی دور کنند. و این خیانتی است خوفناک که به نسل معاصر می شود.
اثبات این مدعا در این چند سطر نمی گنجد لیکن اطلاعات بدست آمده از روزنامه ها و مجلات و کتابها این را اثبات می کند که نسل جدید غیر از نیازهای مادی خواسته های جدید دیگری نیز دارد و آن تقویت بنیه معنوی و روحی اوست و این یکی از حقوق مسلم و خواست فطری و ذاتی آنها است.
دنیای امروز تلاش می کند این حق را ا
ز او پنهان داشته و به او بفهماند که باید به نیازهای مادی بسنده کند و او را بی نیاز از تربیت معنوی و الهی که همواره خواست ذاتی بشر است جلوه دهد. بی شک باید اذعان نمود که اسلام در تمام ابعاد خود در میان سایر مکاتب، مکتبی است: سالم، با فرهنگ، غنی و کامل. بنابراین مکتبی که با این خصوصیات است به حتم برای پیروان خویش اندیشه کرده است و معتقد است اگر پیروانش از همان آغاز کودکی رهنمودهای پیامبر اسلام را سرلوحه کار خویش قرار دهند بهترین و سالم ترین نسل انسانی را تحویل جامعه خواهند داد.
با توجه به مطالب فوق نگارنده سعی دارد با بررسی سیره تربیتی پیامبر در تربیت کودکان و تبیین آن برای والدین در جهت تربیت بهتر فرزندانشان راهگشا باشد. انشاءالله
< ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA> دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی- مجمع تبلیغات و تربیت اسلامی- حلقه علمی بلاغ- علی اکبر روحانی مقدم
نخستین مبحث در این مقاله واژه شناسی می باشد. که مهمترین واژه های این پژوهش عبارتند از:
1- سیره
سیره بر وزن فعله از کلمه «سِیر» گرفته شده است. به معنی حرکت و راه رفتن است. زیرا وزن فِعلِه در زبان عربی بر نوع، کیفیت و هیئت عمل دلالت می کند، سیره به معنی حالت و چگونگی حرکت است. مانند: جَلستُ جِلسَهَ العبد «بنده وار نشستم» که چگونگی نشستن را بیان می کند.
برخی محققان از دلالت وزن فِعله، بر نوع و هیئت عمل، چنین برداشت کرده اند که سیره بر سبک و روش عمل دلالت دارد از این رو برخی از سیره نویسان از این روش معمول تخطی کرده و به جای پرداختن به سبک زندگی پیامبر به رفتار آن حضرت پرداخته اند و رفتار او را مورد بررسی قرار داده اند.
معنای دیگری که برای آن گفته اند عبارت از «رفتار» است.[1]
و همچنین معنای دیگری ذکر کرده اند که به معنی طریقه «راه و روش» است. وقتی گفته می شود «سار بهم سیره حسنه» همین معنا مراد است؛ یعنی با آنان با روش خوب رفتار کرد[2] سیره در اصطلاح گاه به معنای چگونگی و نوع عمل است. این چگونگی همان هیئت و حالت فعالیت آدمی است؛ بنابراین سیره در این مفهوم همه رفتارها و فعالیت های آدمی را شامل می شود و این معنای اولیه و اصیل سیره است.[3]
واژه تربیت در لغت
از ماده (رَبَو) به معنی زیادت، افزونی و رشد و نمو کردن می باشد.[4]
ربو.رباالشیئی: ای زاد و نما[5] یعنی افزایش یافت و رشد و نمو کرد. فهو رَبا: اذا اَزادَ عَلی ای جهاتٍ زادَ.[6] یعنی افزایش یافت؛ حال از هر جهت افزایش یابد فرقی نمی کند.
مرحوم راغب اصفهانی در این باره می نویسد:
«ربیتُ» از واژه «رَبَو» است و گفته اند اصلش از مضاعف یعنی «رَبّ» است به این صورت که یک حرف مضاعف «باء » برای تخفیف به «یاء» تبدیل شده است. وی نیز اشاره می کند که ربّ در اصل به معنای تربیت است و معنی آن ایجاد چیزی یا حالتی به تدریج و در مراحل مختلف است تا به حد کمال و تام خود برسد.[7]& lt;/o:p>
تربیت در اصطلاح
عبارت است از هر گونه فعالیتی که معلمان، والدین و یا هر شخص دیگری به منظور اثر گذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار یک فرد دیگر، براساس اهداف از پیش تعیین شده صورت می گیرد. با توجه به معنی و مفهوم یاد شده تربیت بر فراهم ساختن زمینه رشد استعدادهایکودک دلالت می کند.[8] البته اهداف و محتوای تربیت نسبت به هر فرد، گروه یا مکتب متفاوت می باشد.
تربیت دینی
از آنجائی که کوشش این مقاله بررسی سیره پیامبر اسلام در تربیت کودکان می باشد و تمام رفتارها و گفتار پیامبر بر محور دین است بنابراین به مفهوم تربیت دینی و اهداف آن اشاره خواهیم کرد.
مفهوم تربیت دینی
با توجه به تعریفی که از تربیت ذکر نمودیم مقصود از تربیت دینی عبارت است از: مجموعه اعمال عمدی و هدفدار، به منظور آموزش گزاره های معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوی که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزه ها متعهد و پایبند گردند.[9]
همچنین با توجه به فطری بودن دین در درون انسان، تربیت دینی اسلامی عبارت است از: فراهم کردن زمینه شکوفائی فطرت توحیدی انسان و تجلی آن در عمل عبادی او.[10] و از آنجائی که پیامبر اسلام خود معلم بزرگی است برای تربیت انسانها سعی بر این است که تربیت دینی کودکان را از منظر پیامبر مورد توجه قرار دهیم.
اهداف تربیت دینی
متخصصان تعلیم و تربیت برای طبقه بندی هدفهای آموزشی و تربیتی طرحهای گوناگونی ارائه داده اند از جمله این افراد می توان به «بلوم، انگل هارت، کراتوول و کیلبر» اشاره کرد.که عمدتا اهداف را به این صورت طبقه بندی کرده اند.
1- اهداف شناختی مرتبط با فرایند هوشی؛ مانند «آموزش…»
2- هدفهای عاطفی مرتبط با احساس و هیجان مانند«احترام، بازی کردن و..»
3- هدفهای حسی حرکتی، مرتبط با رفتار، مانند«پرداختن به اوقات فراغت و…» که هدفهای اصلی تربیت دینی موحد شدن متربی می باشد.[11]
بنابراین در تربیت دینی هدف این است که با استفاده از قاعده های تربیتی و به کار بستن آنها تربیت بر محور دین صورت پذیرد. آنگاه که تربیت بر این محور صورت پذیرفت به تدریج فرد متربی موحد می گردد به دلیل اینکه تربیت او از اساس و پایه قاعده مند و صحیح صورت گرفته است.
(تربیت دینی آنست که مسیر تعلیم وتربیت فرد با استفاده از منابع دینی ودر جهت تامین اهداف دین تحقق یابد)
اساسا کودک به کسی اطلاق می شود که سه مرحله را طی نماید:
مرحله اول «از تولد تا پایان دو سالگی»
در این مدت کودک خود را با اوضاع جدید زندگی سازگار می کند و برای این سازگاری از حواس مختلف «بینائی، شنوائی، واکنش در برابر بو…» بهره می گیرد و در این دوران کودک به لحاظ جسمی، عاطفی و اجتماعی رشد می کند و در مقابل عواطف و احساسات اطرافیان واکنش نشان می دهد.
مرحله دوم کودکی «از 3 تا7 سالگی»
در این مرحله رشد سریع جسمی، کودک را برای تجربه و یادگیری بیشتر آماده می کند و به تدریج که بزرگتر می شود به شبکه پیچیده تری از تجارب دست می یابد و از حواس خود هرچه بیشتر استفاده می کند و به کمک راه رفتن با محیطی گسترده و متنوع رو به رو می شود. برخلاف دوران اول زندگی در این دوره رفتار کودک کمتر قابل پیش بینی است، زیرا از این پس تجارب محیطی و تاثیری که بر او می گذارد مسیر رشد کودک را تعیین می کند.
این دوره جزء حساسترین سالهای نخست زندگی کودک به شمار می آید به لحاظ اینکه سؤالهای او از اطرافیان شروع می شود و این والدین هستند که با پاسخگوئی مناسب می توانند ذهن کودک را شکوفا نمایند و به رشد ذهنی او کمک کنند.
مرحله سوم کودکی «از 7 تا 11 سالگی»
ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه ای بر شخصیت کودک و سازگاریهای اجتماعی او اثر می گذارد.
این دوره از نظر روانشناسان سنین گرایش به دسته و گروه است که کودک تلاش می کند که خود را از نظر ظاهر، رفتار و گفتار با دسته و همسالان تطبیق دهد. به همین جهت است که روانشناسان این دوره را سن همانندسازی نامگذاری می کنند و برخی از آنان این دوره را سن خلاقیت نامیده اند یعنی دوره ای که در آن معلوم خواهد شد، کودک در آینده خلاق و مبتکر می شود یا دنباله رو و پیرو خواهد بود.
بنابراین می توان گفت این دوره از رشد مانند هر مقطع دیگری از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا خصوصیات رشد در این دوره در مقایسه با مقاطع دیگر، نمودی مثبت و سازنده دارد که این نمود برای همگان واضح است.[12]
اولین سوالی که در ذهن ایجاد می گردد این است، چرا به روانشناسی کودک بپردازیم؟ پاسخ این پرسش را می توان در اصل(اپی ژنتیک) جستجو کرد که این اصل اشاره می کند به این که زندگی انسان از دوره های مختلفی تشکیل می شود که هر دوره قادر است تاثیرات مخرب و یا مناسبی را بر زندگی دوره بعدی ان
سان بگذارد و با توجه به اینکه دوره های نوجوانی، جوانی و بزرگسالی متاثر از دوره کودکی خواهد بود پس با مورد توجه قرار دادن دوران کودکی و روانشناسی این دوره و پرداختن به آن، می توان جوانان و بزرگسالانی مستعد و موثر داشت[13] با اندیشیدن به این دوره و برنامه ریزی صحیح نیز می توان جامعه ای سالم داشت بنابراین از نوع نگرش پیامبر و تاکیدهای فراوانی که نسبت به دوران کودکی داشته است معلوم می شود که این دوران در نزد او از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است که ما نیز بعد از گذشت چندین سال هنوز هم می توانیم از برنامه ریزی های او نسبت به تربیت کودکانمان بهره مند شویم و جامعه ای سالم داشته باشیم.
عوامل زمینه ساز تربیت کودک
الف- پیش از تولد
انتخاب همسر از جمله عواملی است که زمینه های شکل گیری تربیت را ایجاد می کند. با گزینش همسر پرونده عوامل ارثی و بخش مهمی از عوامل محیطی بسته می شود؛ زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل می دهند. در میان این دو، مهم ترین نقش را محیط خانواده ایفا می کند، چرا که کودک حساس ترین زمان تربیت و رشد خود را در خانواده می گذراند و زن و شوهر از ارکان خانواده به شمار می روند. از این رواگر همسران از لحاظ جسمی و روحی و روانی، تربیتی سالم داشته باشند، به یقین می توان گفت بخش مهمی از تربیت کودک سامان یافته است.
بسیاری از روانشناسان بر این باروند که تفاوت های فردی اعم از تفاوت های جسمی و ظاهری (قد، وزن، رنگ، چهره و….) و صفات شخصیتی و خصائص رفتاری منحصر به فرد انسان، تحت تاثیر دو عمل مهم وراثت و محیط ایجاد می گردد و از میان این دو عامل وراثت تاثیر بیشتری بر روند رشد در دوران جنینی می گذارد. انسانها ساخته پدر و مادر و اجداد شان می باشند و بسیاری از خصوصیات جسمی و عقلی و روانی آنهارا از طریق ژنهای عامل وراثت به ارث می برند.[14]
در دین اسلام نسبت به تاثیر ویژگیهای شخصیتی والدین بر فرزندان توجه بسیاری شده است و پیامبر اسلام نیز توصیه های خاصی در مورد انتخاب همسر و ازدواج نموده است و می فرماید:
(به هم شان خود زن بدهید و از هم شان خود زن بگیرید و برای نطفه های خود جایگاه مناسب انتخاب کنید.) [15]
(بنگر که فرزندت را در چه نسل و نژادی قرار می دهی زیرا رگ و ریشه خانوادگی در فرزند اثر می گذارد.) [16]
تاکید پیامبر(ص) بر انتخاب همسر شایسته نشان می دهد که اسلام به تاثیر عوامل ارثی در رشد و تکوین شخصیت فرد توجه دارد.
سروده های سعدی نیز موید این عوامل موثر [وراثت و محیط] در تربیت کودک است که می فرماید:
پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است[17]
ب: پس از تولد
از دیدگاه اسلام رشد انسان پس از تولد در چند مرحله متوالی صورت می گیرد از پیامبر(ص) در این زمینه روایت شده: فرزند تو هفت سال آقا، هفت سال بنده و هفت سال وزیر است. اگر تا سن بیست و یک سالگی خوی و خصلتهای او را پسندیدی که خوب و گرنه او را به حال خویش رها کن، زیرا تو در پیشگاه خدا معذوری.[18]
از منظر پیامبر گرامی مراحل رشد در سه دوره سیادت، اطاعت و وزارت قابل تقسیم است که در هر یک از این مراحل با توجه به شرایط سنی کودک و نوجوان باید آداب و تعالیمی خاص را به او آموخت و انتظارات مشخصی از او داشت. دراین مقاله به دو دوره سیادت و اطاعت اشاره ای می کنیم.
(سیادت وسروری به معنی مورد توجه بودن و تامین خواسته هاو نیازهای کودک در این دوره می باشد )
دوره نونهالی
این مرحله از رشد از آغاز تولد تا سن هفت سالگی را شامل می شود. روانشناسان
این دوره را که مراحل نوزادی، طفولیت و خردسالی را در بر می گیرد دوره نونهالی می نامند و پیامبر(ص) این دوره را سن سیادت کودک دانسته و پدر و مادر را موظف به رفع نیازهای مادی و معنوی کودک نموده و برای آنان تکالیفی را مقرر کرده است که از جمله آن وظایف که تاثیر بسزایی در تربیت کودک دارد شیردادن به نوزاد است و می فرماید: «برای کودک شیری برتر از شیر مادر نیست»[19]
در قرآن نیز به تغذیه کودک با شیر مادر تاکید کرده و مدت شیردهی را دوسال معرفی کرده است. «بقره 233»
با این همه تاکید اگر شیردهی با رعایت قوانین خاص [اعم از با وضو بودن، رو به قبله بودن و خوردن مال حلال] و… انجام گیرد نقش بسزایی در زمینه سازی تربیت در آینده خواهد داشت.
اما در دوره اطاعت و نوباوگی که روانشناسان این دوره را از سن 7 الی 14 سالگی کودک ذکر کرده اند، به وجود آوردن زمینه های آموزشی را عامل تربیت شدن کودکان می دانند همانطور که پیامبر نیز این دوران را (7 سال دوم) دوران اطاعت نامیدند و آموزش در این دوران را مهم توصیف کردند. زیرا از آموزش در این دوره است که شخصیت انسان برای آینده بارور می شود.
همچنین از دیگر عواملی که در تربیت کودک تاثیر خواهد داشت نام نیکو است. چون نام نیکو در وجود کودک شخصیت ایجاد می کند و باعث الگوگیری او خواهد شد. لیکن ممکن است نوع و کیفیت تاثیر برخی از آداب که معصومین و پیامبر اسلام پس از تولد کودک رعایت می کردند بر ما روشن نباشد، ولی اصل تاثیر آنها بر کودک [تاثیر جسمانی و یا روانی] در سیره معصومین و پیامبر انکار ناپذیر است.
اهمیت و ضرورت تربیت انسانها بر کسی پوشیده نیست، و هیچ مکتب و مذهب و گروهی نیست که این مهم را انکار کند. لیکن اختلافات در اهداف و نوع تربیت است. زیرا یکی از ویژگیهای انسان تربیت پذیری است. انزال کتب و ارسال رسل هم برای تربیت و هدایت او است و همه مکاتب و گروه ها و مذاهب برای تربیت آدمی در دوران کودکی اهمیت ویژه ای قائلند و اسلام نیز بر تربیت در این دوران تاکید بسیار دارد و آن را از جمله وظایف والدین و در شمار حقوق فرزندان می داند برخی از روایاتی که بیانگر اهمیت این امر می باشند به شرح ذیل است:
1- ایوب ابن موسی از پیامبر اسلام روایت می کند که حضرت فرمود: «هیچ هدیه ای از طرف پدر به پسر بهتر
از حسن ادب و تربیت نیکو نیست»[20]
2- ابن عمر از پیامبر(ص) روایت نموده است: هیچ میراثی از ادب و تربیت صحیح برای فرزند بهتر نیست. [21]
3- پیامبر گرامی اسلام فرمود: اگر پدری فرزند خویش را تربیت کند بهتر از این است که روزی یک و نیم کیلوگرم طعام صدقه بدهد. [22]
بنابراین با تربیت صحیح فرزندان است که انسان می تواند به پاداشهای بزرگ الهی نائل آید که خداوند در قرآن کریم از آن به اجر عظیم تعبیر نموده است و می فرماید: «انما اموالکم و اولادکم فتنه و انّ الله عندهُ اجرٌ عظیم»[23]
بدانید که بدرستی اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خدااست که نزد او پاداش بزرگی خواهد بود.
به راستی انسان زمانی از این آزمایش سربلند بیرون خواهد آمد که استفاده کردن از اموال و تربیت فرزندان در مسیر [رضایت الهی] [24]
& #x0D;قرار گیرد تا موجب بهشتی شدن او گردد از این رو است که پیامبر گرامی فرزند را اینگونه تعبیر می فرماید: «الولد ریحانه الجنه»[25] فرزند گل بهشتی است.
در
نتیجه همانگونه که برای شکوفا شدن گلها نیاز به مراقبت و یژه توسط باغبان است در تربیت فرزند هم نیاز به مراقبت والدین به فرزندشان و شکوفائی آنان می باشد.
ادامه دارد…