نيمه شعبان، جشن ميلاد امام زمان(ع)، جشن زنده شدن آرزوها و اميدها، جشن آمادگي براي شرکت در نهضتي بزرگ و انساني است. جشن ميلاد جشني توام با آگاهي، حرکتي مستمر و سازنده و زندگي بخش، و ميثاق و هم سويي با امام عصر(ع) است. اين روز، از شيرين ترين، خجسته ترين و بزرگ ترين اعياد اسلامي است. امام خميني(ره) فرمود: «عيد ميلاد حضرت مهدي و بزرگترين عيد براي مسلمين و بزرگ ترين عيد براي بشر است.» [1]. و به فرمودهِ مقام معظم رهبري: «روز ولادت حضرت مهدي(ع)، يک عيد حقيقي براي همهِ افراد بشر و کساني است که سختي کشيد اند يا رنجي برده اند يا اشکي ريخته اند و انتظاري کشيده اند.» روز ولادت حضرت مهدي(ع)، عيد همه انسان هاي پاک و آزادهِ عالم است. با مطالعه و کاوش در متون و فرهنگ هاي گذشته مي توان به اين نتيجه رسيد که در طول تاريخ، از زمان غيبت صغري جشن هاي ميلاد برگزار مي شد و
مردم محيط کار و خانهِ خود را با چراغ تزيين مي کردند. اميران و پادشاهان براي اين که به باورهاي مردم احترام بگذارند و به اين وسيله در ميان توده هاي مردم براي خودشان جايي باز کنند، در آيين شادماني آنان سهيم مي شدند، به نيازمندان هديه مي دادند، از خراج و ماليات صرف نظر مي کردند و سهميه خراج آنان را با برات رسيد، مي بخشيدند. و چون پرداخت جايزه هاي نقدي به عامّهِ مردم امکان پذير نبود، براي روز و تاريخ آينده و هنگام برداشت محصول برات و چک به آن ها مي پرداختند. از اين رو اين شب، به شب برات معروف گرديد. [2] چه بسا مجرماني که در زندان ها به سر مي بردند و اميد داشتند که شب برات برسد و حکم آزادي آنان صادر شود. مستمندان نيز، چشم به خزانه و بيت المال حاکم داشتند تا به اين مناسبت به نوايي برسند. ابوريحان بيروني مي گويد: [3]. شب پانزدهم از ماه شعبان را شب برات خوانند. براي چراغاني و مراسم شادي، از موم شمع هايي بزرگ، قطور و با دوام مي ساختند و فتيله آن ها را با مواد رنگي مي آغشتند که نور را رنگين سازد. اين کار بيش تر جنبه تزييني و تشريفاتي داشت و اين نوع شمع را، «شمع براتي» مي گفتند. اين شمع که عموماً در چراغاني شب ميلاد مورد استفاده قرار مي گرفت، بسيار با دوام بود و از آغاز تا پايان شب، نور افشاني مي کرد. [4].
تاريخ نگاران دربارهِ مراسم ولادت آن حضرت به وسيله امام عسگري(ع) سخن به درازا گفته اند. آن حضرت بعد از ولادت با برکت فرزند گراميش دستور دادند که مقدار زيادي نان و گوشت بخرند و ميان فقيران شهر سامرا تقسيم کنند. [1]. و نيز براي او هفتاد قوچ عقيقه کرد. [2] و چهار تا از آن ها را براي يکي از اصحاب خود به نام ابراهيم فرستاد و نامه اي با درون مايهِ زير به او نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم. اين گوسفندها از فرزندم محمد مهدي(عج) است. خودت از آن ها بخور و هر کس از شيعيان ما را ديدي، به او هم بخوران. [3]. شيعيان وقتي از ولادت آن حضرت با خبر شدند، سرتاسر وجودشان را به سبب ولادت آن حضرت سرور و شادي فرا گرفت و دسته دسته خدمت امام عسگري مي رسيدند و ولادت آن بزرگوار را به ايشان تبريک مي گفتند. شاعران شعرهاي بسياري در اين باره مي سرودند و بدين وسيله، سرور و خوشحالي خود را آشکار مي کردند. [4]. اين روز بزرگ مظهر نشاط و شادي مسلمانان به ويژه شيعيان جهان است و از آنجا که اين شادي براي اهلبيت و شيعه بايد فرحش هم سو با فرح و شادي آنان باشد، در اين جا دربارهِ اصل شادي و آداب آن و نيز، سيرهِ معصومان در شادي ها، سخن مي گوييم.
يکي از نيازهاي اساسي و فطري انسان شادي و نشاط است. شادي ضرورتي است که به زندگي معنا مي دهد. شادي عاملي است براي نشاط روحي و سلامتي و افزايش توانايي. شادي براي يک انسان سالم يک قاعده است. در پرتو شادي است که انسان مي تواند خويش را بسازد، قله هاي سلوک را چالاکانه بپيمايد و در اجتماع نقش سازنده اي داشته باشد. ه
ر ملتي با توجه به ديدگاها و باورهايش، به گونه اي متفاوت، شادي مي کند. اسلام که دين فطري است و به تمام نيازهاي طبيعي و فطري انسان توجه دارد، پيروان خود را به شادي هاي مثبت و سازنده دعوت کرده است؛ شادي هايي که در مسير کمال و سعادت انسان باشد، همچون: شادي براي اطاعت خداوند [1] ، انجام کارهاي خير [2] ، کسب موفقيت، احياي ارزش ها [3] ، تحول معنوي [4] و خدمت رساني. مردي خدمت امام جواد(ع) رسيد، در حالي که ش
اد و مسرور بود. حضرت فرمود: چيست که تو را شاد مي بينم؟ عرض کرد: يابن رسول الله از پدر بزرگوارت شنيدم که مي فرمود: «بهترين روزي که سزاوار است بندهِ خدا در آن روز شاد باشد، روزي است که توفيق خدمت و دستگيري از برادران مؤ من نصيب او شود و امروز من موّفق شدم، به ده نفر از برادران فقير که از فلان شهر نزد من آمده بودند، بخشش نمايم؛ به همين جهت خوشحالم. حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند! تو شايستهِ اين شادي هستي، اگر آن انفاق و بخشش خود را به وسيلهِ منّت نابود نکرده باشي. [5]. و در مقابل، برخي از شادي ها را نهي کرده است. همچون شادي هاي تمسخرآميز [6] ، شادي به زشتي ها [7] ، شادي بر لغزش هاي ديگران [8] ، شادي به گناه [9] ،</SPAN> ; شادي در مصيبت مظلومان [10] و شادي هاي مستانه. [11]. قرآن ضمن بيان عذاب هاي دوزخيان مي فرمايد: «ذلکم بما کنتم تفرحون في الارض بغير الحقّ و بما کنتم تمرحون». [12]. اين به خاطر آن است که به ناحق در زمين شادي مي کرديد و از روي غرور و مستي به خوشحالي مي پرداختيد. جالب اين که در آخر آيه مي فرمايد: «بما کنتم تمرحون» که به معناي شادي به خاطر مطالب بي اساس يا شدّت فرح آمده است و شدتّ فرح معمولاً از گناه و فساد سر در مي آورد. [13]. اين گونه شادي ها پيامدهايي را به دنبال دارد که در نهايت، ندامت و حسرت را در پي دارد. در اين جا به چند نمونه از آن ها اشاره مي شود. الف: جنگ و دعوا شادي هاي مستانه و افراطي، گاهي موجب تنش و برخودر با ديگران مي شود، در نتيجه به جنگ و دعوا کشيده مي شود. حضرت علي فرمود:
«رُبّ طَرَبَ يَعُودُ بِالحَرب» [14]. چه بسا خوشي و شادي که به جنگ و دعوا منتهي مي شود؛ زيرا معمولاً در شادي هاي افراطي و ناروا حرکاتي انجام مي شود که آزادي، آسايش و امنيت ديگران را به خطر مي اندازد. مانند: شراب خواري،پخش موسيقي و نوارهاي مبتذل در بعضي از مجالس عروسي، جشن تولد و شب نشيني هاو... ب: حادثه ها و پيشامدهاي ناگوار از آن جا که شادي هاي بيش از حد با احساسات منفي همراه است و امکان بروز هر گونه حادثه اي وجود دارد، مانند: تصادفات رانندگي، موتور سواراني که با نهايت سرعت و غرور پشت سر کاروان هاي عروسي حرکت مي کنند يا حوادثي که به خاطر آتش بازي، ترقّه بازي و نور افشاني در برخي از مجالس شادي صورت مي گيرد. ج – ذلّت و رسوايي بعضي از شادي ها به جهت همراه بودن با فساد و گناه، سرانجام به ذلّت و رسوايي شخص مي انجامد. علي(ع) فرمود: «من تَلَذَّذَ بمعاصي اللّه اَورَثَهُ اللّه ذُلاًّ» [15]. کسي که از گناهان و معاصي، لذت ببرد، خداوند او را ذليل خواهد نمود. د – هلاکت و سقوط يکي از سنت هاي الهي اين است که هرگاه جامعه اي به خوش گذراني، عيّاشي و تن پروري روي آورد، دير يا زود سقوط خواهد کرد. و در مقابل، جوامعي که ميانه روي در معاش، تلاش و صرفه جويي در زندگي را شعار خود قرار مي دهند، سربلند خواهند بود. دليل اين که ملت خوش گذران و عياش، سرانجام سقوط خواهد کرد، اين است که چنين ملتي به جاي اين که در راه بهبود و پرکردن شکاف اجتماعي تلاش کند و همه امکاناتش را در راه ساختن اجتماعي سربلند و مستقل به کار گيرد، در انديشهِ به دست آوردن غذاي مطبوع، رنگين تر و ارضاي هر چه بيش تر غرايز و تمايلات افراطي است. بديهي است که اين گونه سرگرمي ها از يک سو، روح تحريک و تلاش را در جامعه مي ميراند و از سوي ديگر، فساد اجتماعي را دامن مي زند. در نتيجه جامعه را به سراشيبي سقوط مي کشاند.
شادي شرايط و آدابي دارد که در زير به برخي از آن ها اشاره مي شود. الف. مجالس شادي نبايد همراه با گناه باشد؛ امام صادق(ع) فرمود: «لا تسخط
و الله برضا احدٍ من خلقه و لا تتقّربوا الي النّاس بتباعد من الله؛» خداوند را به غضب در نياوريد به خاطر رضايت و خشنودي احدي از مردم و نزديک نشويد به مردم به وسيلهِ دوري از خدا. و نيز فرمود: «لا ينبغي للمؤ من ان يجلس مجلساً يُعصيَ اللّه فيه و لا يَقدِر علي تغييره» [1]. سزاوار نيست براي مؤ من در مجلسي بنشيند که معصيت خدا در آن مي شود و نمي تواند جو مجلس را عوض کند. و متأ سفانه، گاهي شادي ها آن چنان با گناه همراه است که شادي با گناه مساوي مي شود. ب. با اذيت و آزار همراه نباشد؛ يکي از شرايط شادي اين است که با اذيت و آزار ديگران همراه نباشد، متأ سفانه امروز بسياري از شادي هاي ما با آزار ديگران همراه است. مانند: بلند کردن صداي موسيقي و آهنگ هاي مبتذل، مزاحمت هاي تلفني، انفجارهاي تفريحي در شب ها شادي و... پيامبر(ص) فرمود: «من آذي مؤ مناً فقد آذاني». کسي که مؤمني را آزار دهد مرا آزار داده است. هشام بن سالم مي گويد: از امام صادق(ع) شنيدم که مي فرمود: خداوند مي فرمايد: «ليأذن بحرب منّي من اذي عبدي المؤ من» [2]. ج. لهو نباشد؛ در آيين اسلام، سرگرمي هاي زيانبار و همهِ عوامل بازدارنده از پيشرفت هاي معنوي، ممنوع است. «موسيقي و غنا»ي حرام، يکي از سرگرمي هاي زيان بار است که آدمي را از توجه به خدا و آخرت باز مي دارد. موسيقي، اثري هم چون الکل و افيون، در روح و روان انسان دارد؛ يعني با رخوتي که در اعصاب ايجاد مي کند، موجب مي شود که انسان موّقتاً از واقعيت هاي زندگي فاصله بگيرد، لذا امام خميني و مراجع ديگر نيز شنيدن و نواختن موسيقي را حرام مي دانند. [3]. نيز، آيه الله مکارم مي فرمايد: استفاده از آهنگ هايي که مناسب مجالس لهو و فساد است، حرام است و بين موسيقي سنّتي و نوين و فرح انگيز و غير آن فرقي نيست. [4]. د: ميانه روي در شادي؛ يکي از آداب شادي، تعادل و ميانه روي است؛ يعني آدمي نبايد مجسمه غم باشد و نه آن چنان بي درد که فقط به فکر شادي خود باشد و به غم ديگران چشم ببندد. چنان چه حاکمان هوسران و پادشاهان خوش گذران، در دربار خود با استفاده از افرادي بي شخصيت به عنوان «دلقک، تلخک و مليجک» به تحقير و استهزاي ديگران مي پرداختند تا ساعاتي را در غفلت و بي خبري و شادي مستانه بگذرانند. و امروز کم نيستند کساني که فقط به شادي مي انديشند، حتي روزهايي که شايسته است انسان محزون باشد. مانند: ايام محرّم و سوگواري شهادت معصومين و در مقابل، عده اي نيز فقط به دنبال غم و اندوه هستند، حتي در ايام شادي و اعياد مذهبي. آن ها فضاي جشن را غمگين مي سازند و مي گويند که شيعه عيد ندارد، در حالي که مجلس عزا جاي خود را دارد و مجلس شادي جاي خود را و دليلي ندارد که ما شادي ها را تبديل به عزا کنيم و اين ذهنيت را در نسل جوان جامعه ايجاد کنيم که «دين» مساوي است با غم و اندوه.
لازمهِ محبت و دوستي اهل بيت(ع) و شيعه بودن اين است که بايد در تمام ابعاد زندگي از امامان معصوم(ع) پيروي نمود؛ چه در مسايل اعتقادي، عبادي، سياسي و اجتماعي و چه در غم ها و شادي ها. علي(ع) فرمود: انظُرُوا اَهلَ بَيتِ نَبِيٍّکُم فَالزَمُوا سَمتَهُم وَ اتبِعُوا اَثَرَهُم فَلَن يُخرِجُوکُم مِن هُدًي وَ لَن يُعِيدُوکُم فِي رَدًي. [1]. توجه کنيد به اهل بيت پيامبر(ص) و در جهت و راه آن ها برويد و پيروي کنيد آثارشان را؛ چرا که آنها شما را از راه هدايت خارج نمي سازند و در پستي نمي اندازند. نخستين الگوهاي رفتار و حساسيت هاي انسان در دوران کودکي، پدر و مادرند، سپس معلمان و مربيان و همسالان، ولي آن چه مي تواند معيار حساسيت و رفتار براي همگان در همهِ زمان ها باشد، شيوهِ رفتار معصومين(ع) است. امام رضا(ع) به «ريان بن شبيب» فرمود: اِن سَرکَ اَن تَکُونَ مَعَنا فِي الدرَجاتِ العُلي مِنَ الجَنانِ فَاحزَن لِحُزنِنا وافرَحَ لِفَرحِنا. [2]. اگر دوست داري در درجات عالي بهشت، همراه ما باشي، محزون باش به حزن ما و خوشحال باش براي شادي ما. لازمهِ شاد بودن در شادي هاي اهل بيت(ع) به اين است که در مناسبت هايي چون نيمه شعبان و ميلادهاي امامان(ع) مجالس شادي برگزار شود تا شادي هاي زندگي به شادي هاي معصومين(ع) پيوند بخورد. مانند: برگزاري مراسم عروسي، جشن ها، مهماني ها، خريد وسايل مورد نياز، هديه< ;/SPAN> دادن و به ديدار يکديگر رفتن. براي اين که از مظاهر شادي و سرور معصومين(ع) پيروي نماييم، فهرستي از مظاهر شادي ايشان را بر مي شماريم. بر خلاف سنّت هاي غلطي که در ميان جوامع اسلامي رواج دارد و فکر مي کنند، در روزهاي شادي هر کاري را که خواسته باشند، مي توانند انجام دهند و روزهاي & lt;/SPAN>شادي را روزهاي لهو و خوشگذراني مي دانند، امامان معصوم(ع) در چنين روزهايي، ضمن شادي و سرور، برنامه هاي داشتند که از مجموع آن ها يک نکته استفاده مي شود و آن اين است که در روزهاي شادي نه تنها تکاليف شرعي نبايد تعطيل شود، بلکه تکليف و عبادت بيش از روزهاي ديگر است. اصولاً چنين روزها، روزهاي عبادت و بندگي است؛ نه روزهاي غفلت و بي خبري.
پيامبر اکرم(ص) فرمود: «زَيّنُوا اَعيادَکُم بِالتّکبير» [1]. عيدهايتان را به اللّه اکبر گفتن زينت دهيد. خود آن حضرت، هنگامي که از خانه به سمت مصلّي بيرون مي رفت از منزل تا مصلّي با صداي بلند «اللّه اکبر» و «لا اله الاّ اللّه» مي فرمود. [2].
از برخي روايات استفاده مي شود که امامان معصوم(ع) در زمان هاي خاصّي چون عيد غدير و بعضي از اعياد اسلامي، در لباس و پوشش خود تغييري ايجاد و لباس شادي بر تن مي کردند. امام صادق(ع) فرمود: «لازم است شخص مؤ من در روز غدير، پاکيزه ترين و مناسب ترين لباس خود را بپوشد». [1]. امام رضا(ع) دربارهِ روز عيد غدير فرمود: يَومَ لَبس الثياب وَ نَزع السَّواد. [2]. اين روز، روز کندن لباس سياه و پوشيدن لباس مناسب است. اين شيوه دربارهِ نهم ربيع نيز نقل شده است و درباره عيد نوروز، معلّي بن خنيس از امام صادق(ع) نقل کرد که فرمود: اِذَا کانَ يَومَ النٍّيرُوزِ فَاغتَسِل وَا لبِس ا نظَفَ ثِيابِکَ وَ تَطَيب بِاَطيَبِ طيبک وَ تَکُونَ ذلِکَ اليَومَ صائِماً [3]. هنگامي که عيد نوروز فرا رسيد، غسل کن و پاکيزه ترين لباس هايت را بر تن کن و به خوشبوترين عطر خود را معطر کن و در اين روز، روزه داشته باش.
امام رضا(ع) فرمود: روز غدير، روز تبّسم بر مؤ منان است. کسي که در اين روز به روي مؤ من، تبسم کند، خداوند در روز قيامت نظر رحمت بر او مي افکند. [1].
تبريک و تهنيت گفتن از برجسته ترين آداب هر عيدي است و در اسلام نيز سنّت تبريک و تهنيت در مناسبت هايي مانند عيد غدير، جايگاه ويژه اي دارد. پيامبر اکرم(ص) بر تبريک گفتن در چنين روزي، تأ کيد مي کرد و به مردم مي فرمود: «هَنئُوني؛ مرا تبريک بگوييد! مرا تبريک بگوييد». [1].
علي(ع) فرمود: واظهِرُوا السُّرورَ في مُلا قاتِکُم. در برخوردهايتان، شادي را آشکار کنيد. [1]. امام صادق(ع) فرمود: «روز غدير، روز خوشحالي و شادي است». [2].
«شيخ طوسي» روايت کرده است که توقيعي به دست قاسم بن علاي همداني وکيل امام حسن عسکري(ع) رسيد، مبني بر اين که روز سوم شعبان، سال روز ولادت امام حسين(ع)، روزه بدارد و اين دعا را بخواند: «اَلّلهُم اِنّي اَسئَلُکَ بِحَقِ المَولُودِ في هذا اليَوم…» [1]. و نيز در دهم رجب، سالروز تولد امام جواد(ع)، به دعاي مخصوصي سفارش شده است. [2].
از ديگر اعمال اعياد اسلامي، نماز و عبادت است؛ در روز جمعه، نماز جمعه و در عيد فطر و قربان، نماز مخصوص عيد و در عيد غدير نماز مخصوص سفارش شده است…. [1].
يکي از برنامه هاي اعياد اسلامي، کمک و دستگيري از فقراء و نيازمندان است، مثلاً در عيد فطر، زکات فطره و در عيد قربان، گوشت قرباني و در ساير اعياد نيز صدقه سفارش شده است. امام علي(ع) فرمود: وَ اَدُّو فِطرَتکُم فَاِنهَا سُنه نِبِيٍّکُم وَ فَريضَه واجِبَه مِن رَبّکُم [1]. زکات فطرهِ خود را بپردازيد؛ زيرا زکات فطره سنّت پيامبر و فريضهِ واجب الهي است.
از جمله سنّت هاي پسنديده که هميشه مطلوب است، به ويژه در روزهاي عيد و شادي، «عطر زدن» است. امام صادق(ع) فرمود: کان رَسُولُ اللّه(ص) يُنفِقُ فِي الطّيبِ اکثَر مِمَا يُنفِقُ فِي الطعامِ. [1]. پيامبر(ص) براي عطر بيش از طعام، بها مي داد و بيش تر پولش را خرج آن مي کرد. امام صادق (ع) فرمود: تَطَيب بِاَطيَبِ طيبک. [2]< ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>. با خوشبوترين و بهترين عطرها خود را معطر کن. ام سلمه مي گويد: در شب عروسي حضرت زهرا(س) به فاطمه(س) عرض کردم آيا نزد شما بوي خوشي يافت مي شود که براي خود ذخيره کرده باشي؟ حضرت فرمود: آري، سپس شيشهِ عطري را آورد و مقداري از آن را به کف دستم ريخت، آن چنان بوي خوش داشت که هرگز نظيرش را نيافته بودم. [3]
فياض بن محمد طوسي مي گويد: در يکي از سال ها روز عيد غدير به حضور امام رضا(ع) شرفياب شدم، ديدم گروهي در خدمت حضرت هستند. حضرت آنان را براي افطار در خانه اش نگه داشت و به خانه هاي آنان نيز طعام، لباس، انگشتر و کفش فرستاد. [1]. «مرحوم علّامهِ مجلسي» مي نويسد: در يکي از سال ها که روز عيد غدير مصادف شده بود با روز جمعه حضرت علي(ع) بعد از نماز جمعه با فرزندان و گروهي از شيعيان به منزل امام حسن(ع) جهت اطعامي که حضرت بدين مناسبت برايشان تدارک ديده بود، رفتند. [2].
علاّ مهِ طباطبايي(ره) در ذيل آيهِ «خُذُوا زينَتَکُم عِندَ کُلٍّ مَسجِدٍ…» [1] ، مي فرمايد: زينت براي مسجد، زينت و زيبايي است که به هنگام حضور در مسجد مناسب است انجام شود که به طور طبيعي ابتدا براي نماز و طواف است و از اطلاق آيه استفاده مي شود که در همهِ نمازهاي عيد و جماعت هاي روزانه و ديگر عبادت ها، مناسب و مطلوب است. [2].
يکي از نمونه هاي مظاهر شادي معصومان(ع)، ايجاد تنوع در غذا و ميوه است. از پيامبر(ص) نقل شده که فرمودند: اِطرفُوا اَهاليکُم في کُلٍّ جُمعهٍ بشيء مِنَ الفاکِهَه وَاللحم حَتي يَفرحوا بالجُمعه. [1]. براي خانواده هايتان در هر جمعه، مقداري ميوه و گوشت خريداري نماييد تا با خوردن ميوه و غذاهاي خوشمزه در روز جمعه خوشحال شوند».
از سنّت هاي معصومان در روزهاي شادي و سرور، صله و هديه دادن است. در اين جا به چند نمونه از آن ها اشاره مي شود: الف. صله امام رضا(ع) در زمان
ولايت عهدي؛ در جريان ولايت عهدي امام رضا(ع) شاعران هر کدام به نوبهِ خود، اظهار وجد و سرور مي نمودند و اشعاري را که در منقبت امام رضا(ع) سروده بودند، در مجلس مي خواندند. ابونواس خود را به امام رضا(ع) رسانيد و سلام کرد و پاسخ شنيد و عرض کرد: يابن رسول اللّه(ص) چند بيتي سروده ام و دوست دارم که آنها را از من بشنويد. امام اجازه داد. ابونواس شروع به خواندن اشعار خود کرد که سه بيت آن اين گونه است: مُطَهرُونَ نَقٍّيلاتُّ ثِيابُهُم تُتلَي الصلوه عَلَيهِم اَينَما ذُکِرُوا مَن لَم تَکُن عَلَوِيا حينَ تَنسِبُه فَعالَهُ في قَديمِ الدهرِ مُفتَخِرٌ فَاءَنتُمُ المَلاءُ الاعلي وَ عِندَکُم عِلمُ الکِتابِ وَ ما جائَت بِهِ السُّوَرُ [1]. آنها هستند پاکان و پاک دامناني که هر جا نام ايشان برده شود، درود و سلام بر آن ها فرستاده مي شود. کسي را که نسبت به کسي مي دهند، اگر علوي نباشد، براي او در اين روزگار افتخاري نيست. ش
ما هستيد آن گروه بلند پايه و علم کتاب و آن چه در سوره هاي قرآن آمده است، نزد شماست. امام به او فرمود: «شعري دربارهِ آنان گفته اي که تاکنون هيچ کس نگفته است». آن گاه به غلام خود رو نمود و فرمود: «آيا نزد تو از مخارج چيزي مانده است؟» عرض کرد: بلي، سيصد دينار. حضرت فرمود: «آن را به ابونواس بده و شايد او اين مبلغ را کم بشمارد؛ لذا اين اسب را هم براي او بفرست». ب. مرحوم شيخ مفيد مي نويسد: «از جمله شاعراني که بر آن حضرت وارد شدند، دعبل بن علي خزاعي شاعر معروف اهل بيت بود و چون بر آن حضرت وارد شد، عرض کرد: اي پسر پيامبر! من قصيده اي گفته ام و با خود عهد کرده ام که پيش از اين که براي شما بخوانم، براي ديگري آن را نخوانم، حضرت به او دستور داد بنشيند تا اين که مجلس خلوت شود، آن گاه فرمود: «قصيده ات را بخوان». پس قصيده اي را ايراد کرد که بيت اول آن چنين است: مَدارِسُ آياتٍ خَلَت مِن تَلا وَه ٍپ وَ مَنزِلُ وَحيٍ مُقَفرُ العَرَصاتِ اَري فِيئُهُم في غَيرِهم مُقتَسِماً وَ اَيديهِم مِن فِيئهِم صَفَراتٍ مدرسه هاي آيات قرآني، از تلاوت قرآن خالي مانده و خانهَ وحي الهي از سکنه خالي شده است. مي بينيم مال اختصاصي فرزندان رسول خدا در بين مخالفان تقسيم شده و عزيزان پيامبر(ص) دستشان از اموالشان خالي است. دعبل چون از خواندن اشعار خود فارغ شد، حضرت برخاست و سپس به وسيلهِ خادم خود، ششصد دينار فرستاد و از کمي آن عذر خواست. [2]. ج. صلهِ امام سجاد(ع)؛ در زمان خلافت عبد الملک مروان، سالي پسرش هشام به حجّ
رفت. در حال طواف، به حجر الا سود رسيد و خواست استلام حجر کند، ولي از کثرت جمعيت نتوانست و کسي هم به او اعتنايي نکرد. در اين هنگام، امام سجّاد(ع) در حالي که طواف مي کرد به حجر الا سود رسيد، مردم به ديدن شکوه و جلالت آن حضرت، از حجر الا سود دور شدند تا آن حضرت استلام کند. هشام از ملاحظهِ اين صحنه غضبناک شد. مردي از اهل شام چون اين عظمت و جلالت را مشاهده کرد، از هشام پرسيد: اين شخص کيست که مردم به او اين چنين احترام مي گذارند؟ هشام براي اين که اهل شام آن جناب را نشناسند، گفت من او را نمي شناسم!! فرزدق شاعر که در آن جا حاضر بود، گفت من او را خوب مي شناسم. مرد شامي گفت: يا ابا فراس! او کيست؟ فرزدق گفت: هذا الّذي تَعرِف البَطحاهُ وُطاءُتَهُ وَالبَيتُ يَعرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ هذَا النَقي التَقيُ الطّاهر العَلَم اِذا رَاءَتهُ قُريشٌ قالَ قائِلُها هذا ابنُ خَيرِ عِبادِ اللّهِ کُلُّهُم اِلي مَکارِم هذا يَنتَهِي الکَرَمُ..&l t;/SPAN>. اين کسي است که مکه، گام هايش را مي شناسد، خانهِ خدا و حلّ و حرم او را مي شناسد. اين شخصيت، مظهر تقوا، پاکي و سرشناس است، هر زماني که قريش او را بينند، مي گويند: اين فرزند بهترين بندگان خداست. ويژگي ها و نيکي هاي اخلاقي و بزرگواري او به نهايت خود مي رسد. هشام خشمگين شد و دستور داد او را حبس کنند. وقتي خبر به حضرت علي بي الحسين(ع) رسيد، حضرت دوازده هزار درهم براي فرزدق فرستاد و از او معذرت خواست که اگر بيشتر مي داشتم، صلهِ بيشتري مي دادم. فرزدق آن مال را رد کرد و پيغام داد: من اين شعر را به خاطر صله نگفته ام، بلکه براي خدا و رسول(ص)گفتم. حضرت دوباره آن مال را براي او فرستاد و پيغام داد که به حق من قبول کن و فرزدق قبول کرد. [3]. کميت بن زيد اسدي، شاعر شيعي زمان امام سجّاد و امام باقر(ع) چون قصيدهِ هاشميات را سرود، به بصره آمد و نزد فرزدق رفت و قصيده اش را خواند. فرزدق او را تحسين کرد و س
پس به مدينه رفت و خدمت امام باقر(ع) شرفياب شد و اشعار خود را براي آن حضرت خواند. امام باقر(ع) فرمود: اي کميت اگر نزد من مالي بود، تو را صله مي دادم، ولي از براي توست آن عبادتي که رسول خدا(ص) به حسّان بن ثابت فرموده اند: لا زلت مُؤيداً بروح القُدُس ما ذَبيّتَ عَنّا اَهلَ البَيت. [4]. هميشه مؤ يّد باشي به روح القدس به جهت دفاع و حمايت از اهل بيت. و در روايت ديگر آمده است که صاعد مولاي کميت گفت که با کميت خدمت امام باقر(ع) رفتم و کميت قصيده اي را در مدح اهل بيت(ع) ايراد کرد. حضرت فرمود: اَللهُمَ اغفِر لِلکُمِيت اَللهُمَ اِغفِر لِلکُميتِ؛ خدايا کميت را بيامرز خديا کميت را بيامرز. سپس هزار دينار و مقداري لباس به او بخشيد. کميت پول را نپذيرفت و جامه را به جهت تبرّک و تيمّن قبول کرد. [5]. ه. و در حالات حضرت موسي بن جعفر(ع) آمده است: روز عيدي مردم به ديدن آن حضرت آمده و هدايايي آورده بودند. آخرين نفر آن ها پيرمرد فقيري بود که پيش آمد و عرض کرد: من هديه اي ندارم جز بيست بيت شعر که جدّم در مدح جدّت گفته است. پس آن اشعار را خواند، حضرت فرمود: «هديهِ تو را قبول کردم»< ;/SPAN>. سپس تمام هدايايي که براي او آورده بودند، به آن پيرمرد بخشيد. [6].
يکي از سنت هاي اسلامي در شادي ها، سنّت وليمه است. پيامبر اکرم(ص) فرمود: «لا وَليمَه اِلّا فِي خَمسِ. في عُرسٍ اَو خُرسٍ اَو عِذارٍ اَو وکارٍ اَورِکاز». [1]. وليمه و اطعام در پنج مورد بيش تر تأ کيد شده است: 1. عروسي، 2. هنگام تولد نوزاد، 3. ختنهِ اولاد، 4. موقع خريد خانه، 5. در مراجعت از زيارت خانهِ خدا». پيامبر اکرم(ص) هنگام تزويج ميمونه دختر حارث، وليمه داد. [2] حضرت علي(ع) براي عروسي حضرت زهرا(س) مهاجرين و انصار را دعوت کرد و آن ها را طعام و وليمه داد. [3].
علي(ع) روز عيد غدير، خطاب به افرادي که در مسجد کوفه حاضر بودند، فرمود: خدا شما را رحمت کند! به خانه هايتان برويد و خانواده هاي خود را شاد نماييد. امام رضا(ع) فرمود: خداوند کسي را که روز عيد غدير، بر عيال خود توسعه دهد، رحمت مي کند و او را از آتش دوزخ دور مي گرداند. [1].
گردهمايي يکي از اعمال و آداب روزهاي عيد است. علي(ع) فرمود: «وَاجمِعُوا يَجمَعِ اللّه شَملکم» در روز عيد غدير گرد هم آييد تا خداوند امورتان را از نابسماني و پراکندگي برهاند. [1]. يکي از بزرگان مي فرمود: صرف حضور در مجالس شادي معصومين نشاطي به انسان مي بخشد که وصف کردني نيست.
يکي از سنت هاي نيکو در اعياد اسلامي هديه داد
ن است. امام رضا(ع) فرمود: اَفضِل علي اِخوانِک في هَذا اليَوم: در اين روز (عيد غدير) بر برادرانت بخشش کن. [1].
احسان و نيکي يکي ديگر از آداب اعياد اسلامي است. علي(ع) فرمود: به يکديگر نيکي کنيد که خداوند ميان شما الفت پديدار سازد و نيکي در اين روز موجب افزايش مال و عمر مي شود. امام صادق(ع) فرمود: وَاکثِر برّهم: در روز غدير به برادران ايماني ات بسيار نيکي کن. [1]
ديد و بازديد، يکي از آداب روزهاي عيد و روزهاي شادي است. اين سنّت، مردم را شاداب تر و نام وياد عيد را در دل و ذهنشان ريشه دارتر مي کند و در روايات مورد توجه قرار گرفته است. [1]. در پايان اين بحث تذکر چند نکته لازم است: 1. هر گونه شادي که از طرف مکتب و شرع، نهي نشده باشد، در مجالس شادي مباح است و هر ملّتي در هر زماني طبق آداب و رسوم خود شادي هايي دارند و مي توان آن شادي ها را برگزيد. 2. با توجه به اينکه مراسم هاي مذهبي به گونه اي با مکتب و اهلبيت پيوند دارد، بايد به شکلي باشد که بتواند ضمن پديد آوردن شادي، فرهنگ آنان را ترويج نمود. چنان که براي بزرگ داشت شخصيت هاي علمي و فرهنگي ملّت ها، ابعاد زندگي آنان مطرح مي شود؛ ب
ر خلاف جشن تولد کودکان که هدف از آن تنها شادي و نشاط است. 3. در زمينهِ جشن ها و يادبودها کتاب هايي نوشته شده است که مي توان از ميان آن ها به کتاب هاي زير اشاره کرد: المواسم و المراسم سيد جعفر مرتضي، نشر سازمان تبليغات؛ بزرگداشت ها در اسلا م محمد سپهري، سازمان تبليغات اسلا مي؛ کتاب شرع و شادي، ابوالفضل طريقه دار، نشر همسايه؛ کتاب غم و شادي، نشر صفحه نگار؛ زندگي شادي بخش، اکرم مقدم، نشر حضور؛ خنده شوخي شادکامي، احمد
لقماني، نشر سابقون؛ حديث زندگي؛ شادي و نشاط شماره 3 و اسلام و يادبودها، محمود شلتوت.
http://akhlagh.net
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه