شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
حج
حضرت زهرا علیهاالسلام در مورد عظمت و اهميت مراسم حج ميفرمايد: «وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّين؛ خداوند متعال مراسم حج را براي برپايي دين قرار داد.» حضرت فاطمه علیهاالسلام در اين فراز به يكي ديگر از برنامههاي حياتبخش دين مبين اسلام اشاره دارد و حكمت آن را تفسير ميكند كه مراسم سياسي ـ عبادي حج يكي از مهمترين اركان جاودانگي اين مكتب متعالي است.
ضامن بقاي اسلام
وجود مكانهاي مقدس و مراكز عبادي، معنوي و زيارتي، همواره در تبليغ و ثبات دين مبين اسلام نقش به سزايي داشته است. اين كانونهاي توحيد و بندگي و معرفت، محور وحدت مسلمانان و ضامن بقاي اين آيين آسماني بوده و هست.
در اين ميان، نقش خانه خدا و مسجدالحرام بيشتر از ساير مراكز اسلامي است؛ چرا كه همه گروههاي اسلامي، بدون در نظر گرفتن گرايشهاي خاص خويش، خود را به زيارت اين كانون عبادت و مركز اسلام موظف ميدانند.
و همه ساله در شهر مكه خود را به زيارت خانه خدا ميرسانند. امام صادق علیه السلام در اينباره ميفرمايد: «لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ؛(14) پيوسته دين استوار خواهد بود تا زماني كه كعبه استوار است.»
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
در سيره امامان معصوم علیهم السلام نيز اهتمام به زيارت خانه خدا از جايگاه والايي برخوردار است. آنان نه تنها خود براي شركت در اين مراسم ميكوشيدند؛ بلكه به ياران خود نيز دستور ميدادند تا ديگران را به مراسم عظيم حج ترغيب كنند.
به عنوان نمونه، علي بن يقطين، يار وفادار امام كاظم علیه السلام، با اشاره آن حضرت هر ساله دويست و پنجاه الي سيصد نفر را با هزينه خود به حج اعزام ميكرد و علاوه بر كسب ثواب اخروي، به آن مراسم معنوي رونق بيشتري ميبخشيد. (15)
عظمت خانه خدا
حسين بن علي، يكي از دوستان امام ششم علیه السلام به آن حضرت عرض كرد: مردي به من وصيت كرده كه اموالش را در راه خدا مصرف كنم، در چه راهي صرف نمايم؟ امام فرمود: «در راه حج». عرض كردم: او تعيين نكرده و گفته در راه خدا.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
امام فرمود: «اصْرِفْهُ فِي الْحَجِّ فَإِنِّي لَا أَعْلَمُ شَيْئاً مِنْ سَبِيلِهِ أَفْضَلَ مِنَ الْحَج؛ آن را در امور حج مصرف كن؛ چرا كه من از راههاي خدا چیزی را بهتر از حج نميدانم.» (16)
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
آري، مكه محور تمام مكاتب توحيدي از زمان حضرت آدم و ابراهيم علیهم السلام تا به امروز بوده است. این مکان مقدس حرم امن خداست و از سوي مسلمانان جهان محل اجتماع سالانه محسوب ميشود.
پيامهاي معنوي حج
شبلي، از عرفاي سرشناس، به حج رفته بود و پس از انجام اعمال حج به حضور حضرت سيدالساجدين علیه السلام مشرف شد. امام علیه السلام از وي پرسيد: اي شبلي حج گزاردي؟ شبلي: آري، يا ابن رسول الله!
امام علیه السلام: «فَحِينَ نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ خَلَعْتَ ثَوْبَ الْمَعْصِيَةِ وَ لَبِسْتَ ثَوْبَ الطَّاعَة؟!؛ زماني كه به ميقات فرود آمدي، آيا نيّت كردي كه جامه معصيت را از خود به درآوري و جامه طاعت بپوشي»؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: زماني كه از جامه خود برهنه شدي، آيا نيّت كردي كه از ريا و نفاق برهنه شوي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: زماني كه غسل كردي، آيا نيت كردي خويشتن را از بديها و گناهان شستشو دهي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام آيا خويشتن را پاكيزه كردي و احرام بستي و عقد حج بستي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: زماني كه خود را پاكيزه كردي و عقد بستي، آيا نيّت كردي كه آنچه را خداوند متعال حرام كرده است، بر خويشتن حرام كنی؟ شبلي: نه.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
امام علیه السلام: زماني كه عقد حج بستي، آيا نيت كردي كه هر عقدي را كه براي غير خداوند عزّوجلّ بستهاي، بگشايي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس خويشتن را پاكيزه نكردهاي و احرام و عقد حج نبستهاي!
امام علیه السلام فرمود: آيا داخل ميقات شدي و تلبيه گفتي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: آنگاه كه داخل ميقات شدي، آيا نيت كردي كه به نيت زيارت داخل شوي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام آنگاه كه دو ركعت نماز گزاردي، نيّت كردي كه به خداوند متعال به بهترين اعمال و بزرگترين حسنات عباد كه نماز است، تقرب جويي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه تلبيه گفتي، آيا نيت كردي كه براي خداوند به هر طاعتي گويا شوي و از معصيت او خود را بازداري؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس در ميقات داخل نشدهاي و نماز نخواندهاي و تلبيه نگفتهاي!
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
سپس امام علیه السلام فرمود: آيا در حرم داخل شدي و كعبه را ديدي و نماز خواندي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: آنگ
اه كه داخل حرم شدي، آيا نيت كردي كه بر خود هرگونه عيب اهل امت اسلام را حرام كني؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه به مكه رسيدي و كعبه را ديدي و دانستي كه آن خانه خدا است، آيا قصد خداوند سبحان كردي و از غير او بريدي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس نه داخل مكه شدي و نه داخل حرم. سپس امام علیه السلام فرمود: آيا طواف بيت را به جاي آوردي و اركان را مس كردي و عمل سعي را انجام دادي؟ شبلي: آري.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
امام علیه السلام: آنگاه كه سعي كردي، آيا نيت كردي كه از همه گريخته و به سوي خداوند فرار كني و صدق اين نيّت را علّام الغيوب شناخت؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس نه طواف بيت كردي و نه سعي بجا آوردي.
سپس امام علیه السلام فرمود: آيا در مقام ابراهيم علیه السلام وقوف كردي و در آن مقام دو ركعت نماز گزاردي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام در اين هنگام صيحهاي برآورد كه نزديك بود از دنيا مفارقت كند، سپس فرمود: هر كس با حجرالاسود مصافحه كند، با خداوند متعال مصافحه كرده است.
دقت كن! اي بنده مسكين! ضايع نكن حرمت كسي را كه حرمتش بزرگ است و مصافحه و بيعت با او را با مخالفت و ارتكاب حرام، نقض نكن! پس از آن فرمود: آنگاه كه در مقام ابراهيم ايستادي، آيا نيّت كردي كه بر انجام هر طاعت بايستي و پشت به هر معصيت كني؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز گزاردي، آيا نيّت كردي كه چون نماز ابراهيم علیه السلام نماز گزاري و با نمازت بيني شيطان را به خاك بمالي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس در مقام نايستادهاي و در آن نماز نخواندهاي. پس از آن فرمود: آيا بالاي چاه زمزم برآمدي؟ شبلي: آري. امام علیه السلام: آنگاه كه بر بالاي چاه زمزم برآمدي.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
آيا نيّت كردي كه بر طاعت برآيي و چشمت را از معصيت بپوشاني؟ شبلي: نه. امام علیه السلام: آيا سعي ميان صفا و مروه را بجاي آوردي و در ميان آن دو، مشي و تردّد داشتي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: در سعي ميان صفا و مروه، آيا نيّت كردي كه در ميان خوف و رجا باشي؟ شبلي: نه. امام علیه السلام: پس نه سعي كردي و نه مشي و تردّد بين صفا و مروه. پس از آن فرمود: آيا از مكه خارج شدي و به مني رفتي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: وقتي به مني رفتي، آيا نيت كردي كه مردم را از زبان و دل و دست خود ايمن گرداني؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس به مني نرفتي. بعد از آن امام علیه السلام فرمود: آيا در موقف عرفه وقوف كردي و بر جبل الرحمة برآمدي و خداوند متعال را در جبلالرحمة و جمرات با معرفت خواندي؟ شبلي: آري.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش سوم (حج)
امام علیه السلام: در موقف عرفه، آيا معرفت حق سبحانه و تعالي و اطلاع او را بر سرائر و قلب خود شناختي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: وقتي از جبلالرحمة بالا رفتي، آيا نيّت كردي كه خداوند هر مؤمن و مؤمنهاي را رحمت كند؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آيا به مزدلفه (مشعر) رفتي و از آنجا سنگريزهها را از زمين بركندي و بر مشعرالحرام مرور كردي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: آنگاه كه در مزدلفه مشي ميكردي و از آن سنگريزهها بر ميكندي، آيا نيّت كردي كه هر معصيت و جهل را از خود بركني و هر علم و عمل را در خود بنشاني؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: وقتی به مشعرالحرام مرور كردي، آيا نيّت كردي كه شعاير اهل تقوا و اهل خوف را شعار قلب خود قرار دهي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: پس در مزدلفه مشي نكردي و آن سنگريزهها را برنداشتي و به مشعرالحرام مرور نكردي.
پس از آن امام علیه السلام فرمود: در مني نماز گزاردي و رمي جمره كردي و حلق رأس (سر تراشيدن) را انجام دادي و فديه (قرباني) خود را ذبح كردي و در مسجد خيف نماز خواندي و به مكه بازگشتي و طواف افاضه بجاي آوردي؟ شبلي: آري.
امام علیه السلام: آنگاه كه به مني رسيدي و رمي جمره كردي، آيا نيّت كردي كه به مطلب خود برسي و هرگونه حاجت تو برآورده شود؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه سر تراشيدي، آيا نيّت كردي كه از پليديها پاك شوي و از هر گناه و بد عاقبتي كه بني آدم را است به درآيي، مثل آن روزي كه از مادر متولد شدي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه که در مسجد خیف نماز خواندی، آیا نیت کردی که نترسی، مگر از خداوند و امیدوار نباشی مگر به رحمت او؟ شبلی: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه قرباني خود را ذبح كردي، آيا نيّت كردي كه طمع را سر بريده و به ابراهيم علیه السلام به ذبح فرزندش اقتدا كني؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام: آنگاه كه به مكه بازگشت كردي و طواف افاضه بجاي آوردي، آيا نيّت كردي كه افاضه (كوچ كردن) به رحمت خدا كني و به طاعت او بازگشت كرده، به سوي او تقرّب بجويي؟ شبلي: نه.
امام علیه السلام فرمود: پس به مني نرسيدي و رمي جمره نكردي و حلق رأس انجام ندادي و قربانيت را ذبح نكردي و در مسجد خيف نماز نگزاردي و طواف افاضه بجاي نياوردي و به سوي خداوند تقرّب نجستي؛ چه اينكه تو حج نكردي.
پس شبلي از غفلتهاي حجّش به ندبه و زاري افتاد و پيوسته آداب حج ميآموخت تا سال ديگر از روي معرفت و يقين حج بگزارد.
حج، آزموني بزرگ
حضرت علي علیه السلام در مورد مراسم اسرارآميز حج ميفرمايد: «أَلَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ علیه السلام إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً ؛
آيا مشاهده نميكنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهاي پيشين از آدم علیه السلام تا آيندگان اين جهان را با سنگهايي [در مكّه] آزمايش كرد كه نه زيان مي رسانند و نه نفعي دارند، نه ميبينند و نه مينشوند؟ اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداري مردم گردانيد.»
آن حضرت در ادامه میفرماید: «سپس كعبه را در سنگلاخترين مكانها، بيگياهترين زمينها و كم فاصلهترين درّهها، در ميان كوههاي خشن، سنگريزههاي فراوان و چشمههاي كم آب و آباديهاي از هم دور قرار داد كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند.
سپس آدم علیه السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوي كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند تا مردم با عشق و علاقه و از صميم قلب به سرعت از ميان فلات و دشتهاي دور و از درون شهرها، روستاها، درّههاي عميق و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روي آورند.
شانههاي خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه «لا اله الا الله» بر زبان جاري سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهاي آشفته و بدنهاي پرگرد و غبار در حركت باشند.
لباسهاي خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است، درآورند و با اصلاح نكردن موهاي سر، چهره خود را تغيير دهند كه آزموني بزرگ و امتحاني سخت و آزمايشي آشكار است براي پاكسازي و خالص شدن كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد.
اگر خداوند خانه محترمش و مكانهاي انجام مراسم حج را در ميان باغها، نهرها و سرزمينهاي سبز و هموار و پردرخت و ميوه، مناطقي آباد و داراي خانهها و كاخهاي بسيار و آباديهاي به هم پيوسته، در ميان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، داراي مناظري زيبا و پر آب،در وسط باغستاني شاديآفرين و جادّههاي آباد قرار ميداد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبكتر ميشد.
اگر پايهها و بنيان كعبه و سنگهايي كه در ساختمان آن به كار رفته، از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و داراي نور و روشنايي بود، دلها ديرتر به شك و ترديد ميرسيدند و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر ميگذاشت و وسوسههاي پنهاني او در مردم كارگر نبود.
در صورتي كه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها ميآزمايد و با مشكلات زياد به عبادت ميخواند و به اقسام گرفتاريها مبتلا ميسازد، تا كبر و خودپسندي را از دلهايشان خارج كند و به جاي آن فروتني آورد و درهاي فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسائل عفو و بخشش را به آساني در اختيارشان گذارد.» (18)
حاجيان حقيقي
ابوبصير ميگويد: به امام باقر علیه السلام عرض كردم: «مَا أَكْثَرَ الْحَجِيجَ وَ أَعْظَمَ الضَّجِيج؛ چقدر حاجي زياد است و صداي داد و فرياد همه جا را گرفته.» امام علیه السلام فرمود: نه؛ داد و فرياد زياد است؛ ولي حاجي چقدر كم است. «أَتُحِبُّ أَنْ تَعْلَمَ صِدْقَ مَا أَقُولُهُ وَ تَرَاهُ عِيَانا؛ علاقهداري راستي سخن مرا با چشم خود ببيني؟».
در اين موقع با دست روي دو چشمم كشيد و دعايي خواند، بينا شدم. فرمود: اكنون به حاجيها نگاه كن. نگاه كردم، ديدم بيشتر مردم به شكل بوزينه و خوك هستند و مؤمن چون ستاره درخشان در شب تار در ميان آنها از دور ديده ميشود.
عرض كردم: «مَا أَقَلَّ الْحَجِيجَ وَ أَكْثَرَ الضَّجِيج؛ آري، حاجي كم است و سر و صدا زياد است.» باز دعايي خواند، دو باره نابينا شدم. ابوبصير در مورد چشم خود التماس نمود. امام علیه السلام فرمود: ما از بينايي چشم تو مضايقه نداريم؛ امّا بدان! خدا نيز به تو ستم روا نداشته است، آنچه صلاحت بوده، انتخاب كرده.
ميترسيم مردم نيز فريفته ما شوند و فضل و عنايت خداوند را نسبت به ما فراموش كنند و ما را در مقابل خدا بپرستند، با اينكه بنده او هستيم و از عبادتش سرپيچي نداريم و از فرمانبرداري او خسته نميشويم و تسليم او هستيم.» (19)
كنيز حضرت زهرا علیهاالسلام و بركات حج
ام ايمن از زنان بسيار بلندمرتبه و عاليقدر صدر اسلام است كه همواره در خدمت خاندان نبوت بود. پس از آنكه حضرت فاطمه علیهاالسلام از دنيا رفت، ام ايمن آنچنان ناراحت بود كه ديگر نميتوانست در مدينه بماند؛ بنابراين عازم مكه شد.
در راه در بيابان جحفه، تشنگي بر او غلبه كرد و آبي نيز به همراه نداشت و تشنگي او آنچنان شديد گرديد كه به حد خطر مرگ رسيد. در اين لحظه متوجه خدا گرديد و با چشماني اشكبار عرض كرد: «يَا رَبِّ! أَ تُعْطِشُنِي وَ أَنَا خَادِمَةُ بِنْتِ نَبِيِّكَ؛ پروردگار من! آيا مرا تشنه ميگذاري با اينكه من كنيز دختر پيامبرت (فاطمه) هستم؟» پس از دعا، دلوي پر از آب بهشت بر او نازل شد، از آن آب آشاميد و تا هفت سال ديگر تشنه و گرسنه نشد. (20)
پی نوشتها:
(14) الكافي، محمد بن يعقوب كليني، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ج4، ص271.
(15) وسائل الشيعه، شيخ طوسي، مؤسسه ال البيت علیهم السلام، قم، 1404 ق، ج11، ص21 و رجال كشي، ص434.
& lt;/SPAN>(16) معاني الاخبار، شيخ صدوق، نشر جامعه مدرسين، قم، ص167.
(17) مستدرك الوسائل، ج 10، ص172. هزار و يك كلمه، حسن حسن زاده آملي، بوستان كتاب، 1377 ش، ج2، ص428 ـ422.
(18) نهج البلاغه/ خطبه 192.
(19) بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج46، ص261.
(</SPAN> ;20) همان، ج43، ص 44.
عبدالکریم پاک نیا
www.mouood.org با تصرف
کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor
صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه