شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
فلسفه و اهميت زكات
حضرت در فراز ديگري از خطبهاش به اهمیت و فلسفه زكات اشاره كرده و فرمود: «وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ، وَ نَمَاءً فِي الرِّزْق؛ خداوند متعال زكات را براي پاكي نفس و فزوني روزي قرار داد.»
پرداخت زكات كه يكي از دستورات واجب الهي است، دستآوردهاي مهمي براي اهل ايمان دارد كه تزكيه نفس و افزايش اموال در رأس آنهاست. به همين جهت، در موارد متعددي در قرآن شريف زكات در كنار نماز آمده است كه حاكي از اهميت و ارزش زكات است.
زكات مال بدر كن كه فضله رَز را چون باغبان بِبُرد، بيشتر دهد انگور
فرجام دنيا طلبي
ثعلبة بن حاطب انصاري از كساني بود كه در جنگ بدر از جبهه اسلام دفاع كرده و همواره در محضر رسول خدا صلی الله علیه وآله بود؛ امّا اين امتيازات، او را نتوانست حفظ كند.
و سرنوشت خوبي براي خود انتخاب نكرد. ماجراي عبرتآموز وي را كه هم موضوع زكات را دربردارد و هم درسها و پيامهاي مهمي براي عصر ما و نسل جديد، با هم ميخوانيم:
روزي وي خدمت پيغمبر صلی الله علیه وآله آمد، عرض كرد: يا رسول الله! دعا كن خداوند به من ثروتي عنايت كند. فرمود: ثعلبه! مقدار كمي كه سپاسگزاري آن را بكني، بهتر از ثروت زياد است كه توان سپاس آن را نداشته باشي.
ثعلبه رفت، باز مراجعه نمود و تقاضاي خود را تكرار كرد. اين بار حضرت به او فرمود: تو را پيروي و اقتدا به من نيست؟ به خدا سوگند اگر بخواهم كوهها برايم طلا شود و در اختيارم باشد، خواهد شد.
باز رفت، سومين بار مراجعه نموده، عرض كرد: برايم دعا فرما! «لَئِنْ رَزَقَنِيَ اللَّهُ مَالًا لَأُعْطِيَنَّ كُلَّ ذِي حَقٍّ حَقَّه؛ اگر خدا مرا ثروتي بدهد، هر كه را حقي در آن مال باشد، حقش را خواهم داد.» آن جناب دعا كرد: «خدايا! به ثعلبه مالي عنايت كن!»
بعد از آن، ثعلبه چند گوسفند تهيه كرد. كمكم گوسفندان او رشد كرده و رو به افزايش گذاشت. (ابتدا ثعلبه تمام نمازهاي خود را پشت سر پيغمبر صلی الله علیه وآله بجا ميآورد)، بعد كه گرفتاريش زياد شد، فقط ظهر و عصر را به مسجد ميآمد و بقيه نمازها را در محل دامداري خود ميخواند. اشتغال ثعلبه از زيادي گوسفندان، كار را به جايي رسانيد كه روز جمعه به مدينه ميآمد و نماز جمعه را ميخواند. آن هم بعد از مدتي ترك شد.
و روز جمعه نيز ديگر نميآمد. بعضي روزها بر سر راه ميآمد و از عابرين اخبار مدينه را ميپرسيد. روزي پيغمبر اكرم صلی الله علیه وآله جوياي حال ثعلبه شد، گفتند: گوسفندان او به اندازهاي زياد شده كه در اين نزديكي، محلي كه گنجايش آنها را داشته باشد، نيست.
حضرت سه بار فرمود: واي بر ثعلبه!
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
آيه زكات نازل شد. پيغمبر صلی الله علیه وآله دو نفر؛ يكي از بني سليم و ديگري از جهنيه انتخاب نمود و دستور گرفتن زكات را براي آنها نوشت و فرمود: پيش ثعلبه و مرد ديگري از بني سليم برويد و زكات مال آنها را بگيريد.
پيش ثعلبه آمدند. نامه پيغمبر صلی الله علیه وآله را برايش خواندند و درخواست زكات كردند.
ثعلبه فكري كرده، گفت: اين جزيه يا شبيه جزيه است. فعلاً برويد از ديگران كه گرفتيد، برگرديد.
نزد مرد سليمي رفتند، از جريان مطلع شد. از بهترين شترهاي خود انتخاب نمود و سهميه زكات را داد. به او گفتند: تو را امر نكردهاند شترهاي ممتاز را انتخاب كني. گفت: من خود مايلم اين كار را بكنم. به ديگران نيز رجوع كرده، زكات را گرفتند، آنگاه نزد ثعلبه برگشتند.
گفت: نامه را بدهيد ببينم. پس از خواندن، باز پاسخ داد: اين جزيه يا شبيه آن است. برويد تا من در اين باره فكر كنم.
فرستادگان، خدمت پيغمبر صلی الله علیه وآلهآمدند، بعد از نقل جريان، آن جناب فرمود: واي بر ثعلبه! و براي سليمي دعا كرد و اين آيه در مورد ثعلبه بر پيغمبر صلی الله علیه وآله نازل شد: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُون»؛(9)
«بعضي از آنها با خدا پيمان بسته بودند كه: اگر خداوند ما را ازفضل خود روزي دهد.
قطعاً صدقه خواهيم داد و از صالحان [و شاكران] خواهيم بود!؛ امّا هنگامي كه خدا از فضل خود به آنها بخشيد، بخل ورزيدند و سرپيچي كردند و روي برتافتند! اين عمل، [روح] نفاق را، تا روزي كه خدا را ملاقات كنند، در دلهايشان برقرار ساخت.
اين بخاطر آن است كه از پيمان الهي تخلّف جستند و بخاطر آن است كه دروغ ميگفتند.»
يكي از خويشاوندان ثعلبه هنگام نزول آيه حضور داشت. جريان را شنيده، نزد ثعلبه رفت، او را از نزول آيه آگاه كرد. ثعلبه خدمت پيغمبر صلی الله علیه وآله شرفياب شد، تقاضا كرد زكاتش را قبول فرمايد.
آن جناب فرمود: خدا امر كرده زكات تو را نپذيرم. ثعلبه از آشفتگي و ناراحتي خاك بر سر ميريخت.
پيغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: اين كیفر عمل توست؛ زيرا تو را امري كردم، نپذيرفتي. ثعلبه به جايگاه گوسفندان برگشت.
پيغمبر صلی الله علیه وآله تا زماني كه از دنيا رفت، زكات او را قبول نكرد.
بعد از درگذشت آن حضرت، به ابوبكر مراجعه نمود. او نيز گفت: چون پيغمبر نپذيرفته، من هم نخواهم گرفت. در زمان عمر آمادگي خود را براي پرداخت زكات اعلام كرد. عمر هم نپذيرفت. خلافت به عثمان رسيد، به او نيز مراجعه كرد، از گرفتن امتناع ورزيد.
سرانجام او در زمان عثمان از دنيا رفت. (10)
انواع زكات
زكات، گذشته از معناي اخص فقهي، معناي عامي نيز دارد كه فراتر از موضوع اقتصادي ميباشد و پيامهاي تربيتي و اخلاقي را به همراه دارد. حضرت علي علیه السلام در روايتي به انواع زکات اشاره كرده و فرمود: «زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُهُ زَكَاةُ الْجَاهِ بَذْلُهُ زَكَاةُ الْحِلْمِ الِاحْتِمَالُ زَكَاةُ الْمَالِ الْإِفْضَالُ زَكَاةُ الْقُدْرَةِ الْإِنْصَافُ زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَافُ زَكَاةُ الظَّفَرِ الْإِحْسَانُ زَكَاةُ الْبَدَنِ الْجِهَادُ وَ الصِّيَامُ زَكَاةُ الْيَسَارِ بِرُّ الْجِيرَانِ وَ صِلَةُ الْأَرْحَامِ زَكَاةُ الصِّحَّةِ السَّعْيُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ زَكَاةُ السُّلْطَانِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ؛(11) زكات دانش، نشر آن [و تعليم به ديگران] است.
زكات پست و مقام، آن را در خدمت ديگران گذاشتن است. زکات حلم و بردباری، تحمّل و چشمپوشی است. زكات مال، بخشيدن است. زكات قدرت و توانايي، انصاف است. زكات زيبايي، عفّت و پاكدامني است.
زكات پيروزي، احسان است. زكات بدن، تلاش و روزهداري است.
زكات رفاه و آسايش، نيكي به همسايگان و صلهرحم ميباشد. زكات تندرستي، كوشيدن در راه طاعت خداست. زكات شجاعت، جهاد كردن در راه خداست. زكات رياست، دادرسي از بيچارهگان و بيپناهان است.»
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
فوايد پرداخت زكات
شخصي خدمت حاج شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني رحمه الله آمده و گفت: آقا! يك سري ملخ آمدهاند و مزرعه مرا ميخورند.
آقا فرمود: تو حق فقرا (زكات) را نميدهي و ملخها حق فقرا را ميخورند؛ چون زكات نميدهي، آنها برميدارند، آيا قول ميدهي زكات بدهي؟ گفت: بله آقا.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
آقا برايش دعا نوشت و فرمود: برو اين دعا را در آن زمين چال كن و از قول من به آن ملخها بگو: ملخها! شيخ حسنعلي گفته: برويد پاي اين ساقههاي گندم و علفهاي هرزه زمين را بخوريد! من زكات ميدهم.
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
آن مرد ميگويد: من آمدم دعا را در زمين چال كردم و حرف شيخ حسنعلي را براي ملخها گفتم.
ملخها از روي خوشههاي گندم برخاستند و پاي ساقههاي گندم نشستند و شروع كردند علفهاي هرزه را خوردن. كمكم گندم ها رشد كردند و مزرعه ما آن سال محصول بسيار عالي داد و ما هم به قول خودمان عمل كرديم. (12)
پی نوشتها:
(9) توبه/75 تا 77.
(10) تفسير نورالثقلين، عبد علي بن جمعه حويزي، نشر اسماعيليان، قم، 1415،ج2، ص246.
(11) مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسه آلالبيت، قم، ج7، ص46.
(12) داستانهايي از مردان خدا، ملخ.
عبدالکریم پاک نیا
شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات). شرح بخشی از خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها/ بخش دوم (فلسفه و اهميت زكات)
با تصرف