يوسف كاظمى
بى گمان مهم ترين هدف و فلسفه قيام حسينى، امر به معروف و نهى از منکر است؛ همچنان که رعايت حقوق فردى و اجتماعى مردم نيز سرلوحه معروف و هتک آن منکرى بزرگ بشمار مى رود.
براين اساس نويسنده درمطلب حاضر با نگاهى گذرا به برخى از هتک حرمت ها نسبت به حقوق فردى و اجتماعى مردم از سوى برخى از دسته ها و هيئت هاى عزادارى، خواهان مراعات آن از سوى عزاداران شده است تا در قول و عمل، اطاعت و پيروى خويش را از آرمان ها و اهداف نهضت امام حسين(ع) نشان داده و حرکتى بر خلاف آن انجام ندهند تا موجبات ناخشنودى خدا و امامان معصوم(ع) را فراهم آورند. با هم اين مطلب را از نظر مى گذرانيم.
برپادارى معروف و مبارزه با منکر، فلسفه قيام
معروف در کاربردهاى قرآنى و فرهنگ قرآن، به هر کار پسنديده و نيک عقلانى، عقلايى و شرعى گفته مى شود از اين رو، عدالت به عنوان يک امر پسنديده و نيک عقل مستقل، از سوى اسلام امضا و تاييد شده است. تاييد و امضايى که از سوى شارع نسبت به عدالت شده تا آن اندازه است که هر امرى در هستى را در دايره عدالت تفسير و تبيين مى کند و هرگونه ظلم و تجاوز را به عنوان منکرى ناپسند و زشت و از ساحت خلق و خلقت و خالق دور مى شمارد.
حقوق اخلاقى و اجتماعى مردم نيز به عنوان احکام عقلى و يا سيره عقلايى مورد تاييد قرار مى گيرد و بخش مهمى از احکام قرآن به ويژه در حوزه غيرعبادى از جمله ايقاعات و عقود و امور سياسى و اجتماعى به شکل امضا و تاييد احکام عقلايى پديد مى آيد.
برخى از فقها، براين باورند که اصولا بسيارى از احکامى که بيرون از دايره عبوديت محض است احام تاييدى و امضايى مى باشند و شارع مقدس در برخى از موارد نيز احکام کلى در حوزه غيرعبادى تاسيس کرده است.
احکام عقلانى و عقلائى، مورد تأييد شريعت
براين اساس مى توان گفت که ارتباط تنگاتنگى ميان شريعت اسلامى و احکام عقلانى و عقلايى وجود دارد به گونه اى که مى توان بيش تر احکام غيرعبادى را امضايى و تنها برخى از احکام غيرعبادى و همه احکام عبادى را تاسيسى دانست. پس با توجه به اين شرايط نمى توان گفت که معروف امرى ناشناخته در ميان مردم است. بطور مثال همه خردمندان به حسن عقلى عدل و قبح عقلى ظلم باور دارند. چنان که رعايت اصول اخلاقى در حوزه فردى و اجتماعى و هنجارهاى پسنديده نيز به عنوان سيره و سنت از سوى خردمندان، واجب شمرده مى شود.
بنابراين مى توان گفت که همه قوانين اجتماعى از قواعد و مقررات راهنمايى و رانندگى گرفته تا قوانين بازدارنده اجتماعى در حوزه جرم، از منظر علم حقوق و قوانين و اصول اخلاقى در حوزه رفتارهاى اجتماعى به عنوان معروف& lt;/SPAN> از سوى شريعت اسلامى تاييد و امضا شده و رعايت آن واجب و ترک آن به عنوان گناه تلقى مى شود.
از نظر شريعت اسلامى هر امر ناپسند عقلى و عقلايى به عنوان منکر شرعى تلقى مى شود و به جز در موارد محدودى به عنوان گناه تلقى شده و عذاب دنيوى و اخروى بر آن مترتب است. بلکه در برخى از موارد عمل به منکر عقلى و عقلايى جرم دانسته مى شود و مجازات دنيوى و قانونى نيز به همراه خواهد داشت.
از اين رو امام خمينى(ره) مراعات قوانين مصوب جمهورى اسلامى را لازم الاجرا مى داند و درباره برخى از موار
د به صراحت اعلام موضع و حکم کرده و مثلا مى فرمايد: زياده روى در مصرف آب و برق، حرام و موجب ضمان نيز مى گردد.
ديدگاهى که امام خمينى(ره) درباره رعايت قوانين جمهورى اسلامى بيان مى کند ريشه در همين بينش و نگرش دارد که احکام و قوانين عقلانى
و عقلايى که در قالب سنت ها و آداب و رسوم شفاهى و قوانين اخلاقى و يا حقوقى مطرح مى شود، جز در مواردى که برخلاف صراحت و نص شرعى است، در حکم احکام شرعى مى باشد و به عنوان معروف، لازم الاجراست و نمى توان از آن تخطى کرد.
امام حسين(ع) فلسفه
قيام خويش را اجراى امر به معروف و نهى از منکر مى شمارد و مى فرمايد: انى ما خرجت اشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فى امه جدى، اريدان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسير بسيره جدى و ابى على بن ابى طالب؛ من از روى هوى و هوس و براى فساد، تباهى و ظلم، قيام و خروج نکرده ام بلکه براى اصلاح در امت جدم به اين کار اقدام نموده ام و مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کرده و در عمل، سيره جدم و پدرم على بن ابى طالب را اجرا کنم. (مقتل خوارزمى، ج 1 ص. 188)
بر اين اساس کسانى که مى خواهند براى زنده نگه داشتن آرمان ها و فلسفه قيام امام حسين(ع) مجالس عزادارى و دسته جات برپا دارند مى بايست پيش از ديگران به اصول قيام و آرمان هاى آن پاى بند باشند و به رفتار و اعمالى دست نزنند که موجبات هتک حرمت اصول قيام مى شود و برخلاف هدف آن حضرت(ع)، تفکر منفى در جامعه و مخاطبان پديد مى آورد.
بى گمان مهم ترين شاخه از شاخه هاى معروف، حفظ و مراعات حقوق فردى و اجتماعى مردم و به عبارت ديگر حق الناس است که مراعات آن هم به عنوان يک وظيفه امضايى و هم به شکل تاسيسى از سوى شارع مقدس و قانونگذار اسلامى خواسته شده است و امام حسين(ع) جان خويش و عزيزترين کسان و دوستان خود را در اين راه نهاد.
ضرورت رعايت حقوق مردم
حقوق در نظام اسلامى و فرهنگ دينى معانى چندى دارد که بى گمان هر نوع قدرت و يا امتيازى که کسى يا جمعى سزاوار برخوردارى از آن مى
باشند و عرف عقلايى و قانون عقلى و عقلايى آن را امضا و مقرر داشته است، يکى از مهم ترين و آشناترين آن هاست.
اساساً افراد جامعه بر اثر روابط و مناسبات خود از يک سرى اختيارات و امتيازات برخوردار مى شوند که مجموعه آن را حقوق مى نامند. اين ح
قوق مشتمل بر اختيارات مدنى، اجتماعى، سياسى و همه مزايا و سلطه هايى است که از قانون ناشى مى شود. (ترمينولوژى حقوق، جعفرى لنگرودى، ص 216 و نيز فرهنگ علوم سياسى، مرکز اطلاعات و مدارک علمى ايران، ص 372)
از جمله اين حقوق مى توان به حق امنيت (بقره آيه 125 و آل عمران آيه 96 و 97 و قصص آيه 57 و عنکبوت آيه 67) حق تغذيه
مناسب حتى از اموال ثروتمندان (حاقه آيه 34 و مدثر آيه 44 و فجر آيه 18 و بلد آيات 14 تا 16) حق بهره مندى از اموال عمومى در شرايط خاص (حشر آيات 7 و 8) حق دفاع از حقوق خويش (آل عمران آيه 75) حق آزادى (بقره آيه 256 و آل عمران آيه 20 و آيات ديگر) حق استفاده از طبيعت (بقره آيه 22 و 29 و اعراف آيه 10 و 32 و آيات ديگر) حق حيات (مائده آيه 32 و 45 و آيات ديگر) و حق تجارت آزاد (نساء آيه 32 و آيات ديگر) و بسيارى از حقوق ديگر اشاره کرد که مى بايست در مقاله اى جداگانه به همه آن ها پرداخته شود.
خداوند در آيه 6 سوره نساء بر رعايت حقوق مردم تاکيد مى کند و با اشاره به جايگاه بينش و نگرش درست مى فرمايد که اعتقاد به حسابرسى دقيق خداوند، پشتوانه رعايت حقوق انسان هاست. در آيه 9 همين سوره نيز تحريک عواطف براى ترغيب به رعايت حقوق انسان هاى ديگر را روشى مفيدمى داند و در آيه 236 سوره بقره آن را وظيفه نيکوکاران مى شمارد.
از نظر قرآن کسانى که اهل تقوا هستند حقوق انسان هاى ديگر را رعايت مى کنند و کسى که حقوق ديگران را پايمال کند از دايره تقوا و نيکوکاران بيرون است. (بقره آيه 236 و 233 و 241 و 282)
همين تقوا و ترس از حسابرسى درقيامت است که موجب مى شود تا شخص حتى حقوق دشمنان کينه توز خويش را مراعات کند (مائده آيه 2) و از ترس کيفر و بازخواست خداوند به خود اجازه ندهد تا کوچک ترين ظلمى درباره حقوق ديگران حتى دشمنان روا دارد. (نساء آيه 9 و مائده آيه2 و آيات ديگر)
مراعات حقوق تنها به انسان ها محدود نمى شود بلکه آيات چندى بر مراعات حقوق موجودات ديگر زمين نيز تاکيد مى کند؛ زيرا هر موجود زنده اى حق دارد تا از محيط زيست خويش براى برآوردن نيازهاى خويش بهره گيرد و هرگونه مزاحمت انسانى، به عنوان جرم و گناه شناخته شده و در آخرت مجازات خواهد داشت.
خداوند در آيات 9 و 10 سوره فصلت و 6 سوره هود به اين مسئله اشاره مى کند که هر موجودى جايگاه حقوقى دارد. از اين رو شکستن هر شاخه سبزى در حرم و هنگام احرام، گناه و جرم و مجازات خاص خود را دارد؛ چنان که شکار هر حيوانى در اين محدوده و در زمان خاص خود اين گونه است.
تاکيد فراوان بر رعايت حق همسايه
تاکيد قرآن و روايت هاى متعدد بر انواع و اقسام حقوق همسايه به گونه اى بوده که حتى گمان مى رفته ايشان از يک ديگر ارث مى برند. اين بدان معناست که نمى توان براى امرواجبى و چه رسد امر مستحب و يا مباحى همسايه را آزرد و حقوق او را پايمال کرد چنان که در عروسى ها و عزاها گاه اين چنين تجاوز و تعدى به حقوق همسايگان اتفاق مى افتد.
در اين راستا آيه 36 سوره نساء به صراحت از حقوق همسايگان بر يک ديگر سخن مى گويد که مى بايست مراعات شود وهرگونه کوتاهى در اين زمينه موجب مى شود تا شخص در قيامت پاسخ گو باشد. اگر به شکل جرم در دنيا مجازاتى برآن بار نشود.
مجموعه حقوق مختلف انسان ها و حتى حيوانات و گياهان و يا بوم زيست بر بشر تا آن اندازه است که نمى توان در اين نوشتار به همه آن ها اشاره کرد چه رسد که براى هر يک توضيح و تبيينى جداگانه صورت گيرد. از اين رو به همين مقدار بسنده مى شود؛ زيرا به روشنى دانسته شد که حقوق ديگران تا چه اندازه مهم و اساسى و مراعات آن لازم و ضرورى است. چنان که دانسته شد حقوق و مراعات آن به عنوان يکى از مهم ترين اشکال عمل به معروف مى بايست رعايت شود و ديگران به آن و عمل بدان فرمان داده شوند.
عزادارى ها و مصاديقى از عمل به منکر و تضييع حق الناس
در برخى از مراسم شادى و عزادارى چه براى بستگان و خويشان و چه براى اهل بيت(ع)، برخى رفتارها به عنوان منکر با نام معروف انجام مى شود.
از جمله اينکه برخى از اشخاص در شبهاى خاص به احيا و مراسم عزادارى مى پردازند و پيش از اداى فريضه صبح از شدت خستگى خوابشان مى برد و عملا مرتکب منکر بزرگى به نام ترک نماز مى شوند. اگر شب زنده دارى و احياى آن مستحب است، نماز، فريضه واجبى است که نمى توان بخاطر يک عمل مستحبى، آن را ترک کرد. چنانکه على(ع) فرمود: لاقربه بالنوافل اذا أفرت بالفرائض= عمل به مستحبات در جايى که به واجبات زيان رساند، مايه تقرب به خدا نمى شود. (نهج البلاغه، قصار93)
در روزهاى تاسوعا و عاشورا، نماز در برخى مواقع مظلوم واقع مى شود و عده اى با اعمال مباح، مستحبى، نمازهاى اول وقت و بلکه اصل< ;SPAN dir=ltr> نماز را فراموش مى کنند و منکر (ترک نماز) از سوى کسانى که به عزادارى مشغول مى شوند صورت مى گيرد گويا اين عده فراموش کرده اند که اصولا امام حسين(ع) که اين افراد بخاطر آن حضرت اينقدر ابراز ارادت مى کنند- براى انجام نماز آن هم در اول وقت چه بهاى سنگينى پرداخت کرد و چند نفر از اصحاب، سينه خود را سپر بلاى حضرت کردند تا ايشان نماز خود را اقامه نمايد و اين بخوبى ثابت مى کند که نماز چه اندازه براى حضرت اهميت داشت و اصولا احياى نماز، فلسفه و علت اصلى قيام ايشان بوده است. نقل است که در عزادارى روز عاشورا در يکى از مناطق کشورمان وقتى به جماعت عزادار گفتند آماده شويد براى نماز روز عاشورا، فردى از آن ميان با حرارت و تندى و با لحن خاصى فرياد زد: مرد حسابى از آسمان دارد خون مى بارد تو مى گويى بيائيد نماز بخوانيد!
مسئله سبک شمردن نماز در برخى شادى هاى خاص و جشنهاى مربوط به خانواده و يا اهل بيت(ع) نيز مشاهده مى شود و بيم آن مى رود که نه تنها بهره معنوى نصيب شخص نشود بلکه وزر و وبال و گناهى هم متوجه او شود.
حق حيوانات و گياهان
از جمله حقوقى که انسان بايد مراعات کند حق حيوانات است. در برخى از روستاها براى عزادارى و شادى، حيوانات را بکار مى گيرند و بيش از توان و قدرت حيوان، او را به اين سو و آن سو با بارهاى سنگينى مى کشانند و نيز مکرر ديده شده که در خيابانها و معابر شهرها و روستاها به مسئله اجتناب از نجاساتى مثل خون بى توجهى مى شود و عده اى در جلوى هيئتها و دسته جات، گاو و گوسفند قربانى مى کنند و خون اين حيوانات در سطح خيابان پخش مى شود و جماعتى که در آنجا حضور دارند براى دورى از آلوده شدن به نجاست خون دچار مضيقه شده و عده اى هم در برابر اين صحنه بى مبالاتى نشان مى دهند. بايد توجه داشت که اگر قربانى کردن در برابر دستجات يک عمل مستحبى است، آلوده کردن سرو وضع و لباس عابران با اين خونهاى ريخته شده، گناهى بس بزرگ است و موجب مسئوليت مى شود و فرد در برابر تک تک اين افراد، مديون و مسئول بوده و در واقع حق آنها را ضايع کرده است.& lt;/o:p>
در پاره اى از موارد ديده مى شود که برخى از عزاداران، به سبزه ها و گياهان و گلها و درختهاى حاشيه خيابانها و معابر و کوچه ها آسيب جدى مى زنند و زحمات چندين ماهه کارگران محيط زيست و شهردارى را از بين مى برند. اين عمل افزون بر اين که نوعى تعدى به حقوق محيط زيست گياهى است به عنوان يک عمل مجرمانه، داراى مجازات دنيوى و ضمان مالى است که برعهده شخص قرارمى گيرد، بويژه آنکه اين درختان و گلها و گياهان جزو اموال عمومى است و فرد را در برابر بيت المال مسئول و مديون مى سازد. از ديگر مواردى که مى توان به عنوان منکر از آن ياد کرد، اجراى برنامه ها و عزاداريها در محيط هاى کوچک و و بيشتر است که اين کار، راه عبور و مرور مردم را مى بندد و يا به همسايگان آزار مى رساند.
عده اى عزادارى و يا جشنهاى خويش را تا پاسى از شب و حتى تا نزديکى سحرگاهان ادامه مى دهند که موجبات سلب آسايش و آرامش همسايگان مى شود.
آزار صوتى
يکى از منکراتى که بسيار شايع و رايج است و تضييع حق الناس در آن بسيار مشهود مى باشد، بلندکردن صوت اعم از صوت مساجد، حسينيه ها و هيئت ها است، به گونه اى که هر شخص سالمى دچار ناراحتى و استرس مى شود تا چه رسد به اينکه عده اى دچار بيمارى اعصاب هستند و به کمک انواع دارو به استراحت مى پردازند.
اصولا بايد توجه داشت که حقوق انسانى در اسلام آنقدر محترم و عزيز است که به هيچ شخص و گروهى اجازه داده نشده که به بهانه ها و انگيزه هاى ولو مذهبى و دينى هم که شده، اين حقوق را تضييع کند.
هرچند قرآن بسيار عزيز و مقدس است، اما اجازه داده نشده که با پخش صوت قرآن، اسباب سلب آسايش مردم فراهم شود. در مواقع صبح و ظهر و شب که بايد صداى اذان از مأذنه هاى مساجد پخش شود، هيچ کس مجاز نيست غير از اذان، صداى ديگرى پخش کند که مبادا باعث اذيت و آزار کسى شود حال با چه مجوزى ما به خود اجازه مى دهيم که در مواقعى بخصوص آخر شب با پخش صداى مداحى و تعزيه از بلندگوها که صداى آن تا صدها متر آنطرفتر شنيده مى شود، آسايش و امنيت روانى و صوتى را از مردم بخصوص افراد بيمار و ناتوان سلب کنيم
.
عدم توجه بعضى از دستجات به ويژه در هنگام حرکت از کنار بيمارستان ها و درمانگاه ها، يکى از مهمترين منکراتى است که برخلاف اهداف و فلسفه قيام حسيني- که براى امنيت بخشى و آرامش دهى به جامعه بود- صورت مى گيرد.
بسته شدن راه هاى مردم
مشکل عمده اى که هرشب از شبهاى دهه اول محرم، مردم بسيارى از شهرها با آن مواجه هستند بسته شدن خيابان ها و کوى و برزن به وسيله برخى از دستجات عزادارى است که از نماز عشا شروع و تا پاسى از شب ادامه مى يابد. جالب اين که در هنگام افزايش بار ترافيکى، برخى از دستجات آماده حرکت مى شوند و با اين که مى توانند بخشى از راه را بازگذارند ولى با بستن همه راه اجازه عبور و مرور را از وسايل نقليه خصوصى و عمومى و حتى اتومبيل هاى اورژانس مى گيرند و اين عمل قطعا بازتاب منفى در اذهان کسانى خواهد داشت که در آن ساعات به دنبال انجام کارى فورى و ضرورى مى باشند.
مصرف بى اندازه و بى رويه آب و برق در برخى از مراسم به گونه اى است که انسان را به وحشت مى افکند اين درحالى است که از نظر فتواى امام خمينى(ره) هرگونه مصرف بى رويه و زياده روى در آن ها افزون بر گناه، موجب ضمان نيز مى باشد. مصرف برق به اندازه اى است که در همان زمان در بسيارى از مناطق گرمسير و يا سردسير، برق تنها وسيله گرمايشى و يا سرمايشى است.
در همين راستا مشاهده مى شود برخى از افراد خير که اقدام به نصب چادر و ايجاد محل هاى پخش نذورات و هداياى صلواتى نظير چاى و شربت و غيره در خيابان ها و کوچه ها مى کنند، براى تامين برق موردنياز، از برق عمومى خيابان و کوچه استفاده مى کنند و نمى دانند که اين عمل شائبه ضمان و مسئوليت شرعى و قانونى در قبال دولت را فراهم مى آورد و اصل کار خير آنان را زيرسؤال مى برد.
آنچه گفته شد تنها بخشى از منکراتى است که به عنوان عزادارى و يا شادى انجام مى شود و بماند انواع خرافات و سخنان بيهوده و ياوه اى که در برخى از مناطق و يا از سوى عده اى مطرح مى شود و بماند امور ديگرى که موجبات وهن دين و شريعت مى شود و مردم را از حقيقت دور مى سازد و انگيزه هاى قيام و نهضت حسينى(ع) را لوث مى کند.
اکنون اين پرسش مطرح مى شود که آيا با اين گونه اعمال و رفتارها مى توان خود را عزادار امام حسين(ع) و پيرو مکتب وى شمرد؟ در حالى که با هر عملى تير و زخمى بر پيکر قيام و پيکر امام(ع) وارد مى سازيم و ارزش و جايگاه قيام را به سنج و بوق و کرنا و طبل و پزدادن و امورى از اين دست تنزل مى دهيم.
شيطان همواره در کمين
بايد توجه داشت شيطان به عنوان بزرگترين دشمن انسان که هر لحظه در کمين نشسته تا او را از راه راست بدر کند و دچار گمراهى سازد برخى از انسانهاى مذهبى و مقدس را با اعمال موجه و انجام مستحبات و کارهاى ديگرى که در دين مورد تاکيد قرار گرفته، دچار گمراهى مى سازد به اين معنى که فرد در کنار انجام اينگونه کارها، ناخواسته مرتکب حرام و منکر ديگرى مى شود و نتيجه کار خير او را خنثى مى کند بدون آنکه خود او متوجه آن باشد. او ممکن است به خاطر عشق به امام حسين(ع)، مجلس تعزيه برقرار کند اما متوجه نيست که صداى بلندگوى مجلس او ديگران را< ;/SPAN> آزار مى دهد و ناخواسته به خاطر يک عمل مستحب، مرتکب عمل حرامى مى شود و يا خواندن قرآن که اين همه بر فضيلت آن تاکيد شده، اگر طورى خوانده شود که موجب سلب آسايش از يک نفر يا عده اى از مردم گردد تبديل به يک عمل منکر شده و در پيشگاه خدا مسئوليت آور مى شود و فرد بايد پاسخگو باشد يعنى نه تنها اجرى از آن قرائت نمى برد بلکه حتى وزر و وبالى هم بر وى تحميل مى کند.
نقل شده که امام خمينى يک بار خواست براى اقامه نمازجماعت وارد مسجد شود اما به دليل وجود کفشهاى زياد در جلوى در مسجد متوقف شده و نتوانست وارد شود. زيرا پاگذاشتن روى کفشها و ورود به مسجد را خلاف شرع و اخلاق مى دانست و آن را تضييع حق الناس مى دانست. وقتى اطرافيان قصد داشتند که کفشها را جابجا کنند تا امام بدون پاگذاشتن برروى آنها وارد مسجد شود ايشان از اين کار هم منع کردند و گفتند اين کار نمازگزاران را براى پيداکردن کفشهاى خود دچار مشقت مى کند.
چنين سيره اى از بزرگان خودگوياى حساسيت اسلام و ميزان اهميت حق الناس و ضرورت رعايت کوچکترين حق مربوط به مردم است.
قرآن کريم چه نيکو گفته است: «کل هل ننبئکم بالاخسرين اعمالاً الذين ضل سعيهم فى الحياه الدنيا و هم يحسبون انهم يحسنون صنيعا» بگو آيا به شما خبر دهيم که زيانکارترين مردم در کارها چه کسانى هستند؟ آنها که تلاشهايشان در زندگى دنيا گم و (نابود) شده، ولى فکر مى کنند کار خوب دارند انجام مى دهند»(کهف104.)
بايد بکوشيم که با پيروى از آئين اسلام و مراعات همه حقوق مردم و محيط زيست و عمل به معروف و دورى از منکر عملا پيروى خود را از سالار شهيدان(ع) اعلام کنيم و جزو کسانى نباشيم که به تصور انجام کارهاى نيک از جمله انجام عزادارى و نذر و احسان و اطعام، وقتى به نشئه برزخ انتقال يافتيم و پرده ها از ديدگانمان کنار رفت و حقايق همه اعمال را مشاهده کرديم خود
را در جرگه زيانکارترين مردم ببينيم در حالى که در دنيا فکر مى کرديم کار نيک و مستحبى و امام حسين پسند انجام داده ايم.
منبع: روزنامه کيهان
www.shiaonline.info