ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

عظمت مقام‌ حضرت ‌صدیقه سلام الله علیها

در وصف مقام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همین بس که خداوند متعال سبب خلقت جهان را به واسطه ایشان دانسته است.کما اینکه در روایات مختلف از زبان اهل بیت علیه السلام نیز بر عظمت مقام ایشان و فضائل مادر سادات اسنادی است که بر هیچ کس پوشیده نیست.
 
آن بانوي بزرگواري كه مردان نمونه و شخصيتهاي برجسته از بزرگداشتش ناتوان مانده‌اند آن انسان با بركتي كه تمام پيامبران و فرستادگان الهي با چنگ زدن و در آويختن به ريسمان ولايتش رستگار و كامياب شده‌اند. فاطمه‌اي كه در توصيف و شناخت واقعيش زبان‌ها و خردها از كار افتاده و حيران گشته است. طاهره‌اي كه والاتر از شناخته شدن با گفتار است و بزرگتر از آن است كه آثار و نامه‌ها و مسندات، بازگو كننده‌ي‌شأن او، گردند.و خلاصه آنكه هر آنچه كه گفته‌اند و درباره‌اش گفته شده فروتر از شان و مقام او است. در نمودار شخصيت او همين سخن كافي است كه پدرش او را (ام‌ابيها) خوانده و به او «فداها ابوها» گفته است.
 


عصمت او بالاتر از عصمت انبیاست


بانوى بزرگ ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جوهره آفرينش، ميوه نبوت و گزيده ولايت است. آن حضرت بر تمامى افراد بشر حتى پيامبران و مرسلين غير از پدر بزرگوار و شوهر گراميش برترى دارد.


این مطلب در آيات و روايات فراوانى وارد شده است و ما به آوردن برخى از آنها تبرك مى جوئيم:
روايتى است كه علامه مجلسى (ره) از حضرت صادق علیه السلام نقل كرده است كه فرمود: «و هى الصديقه الكبرى و على معرفتها دارت القرون الاولى» [علامه مجلسى، ملا محمد باقر، بحارالانوار
۴۳/ ۱۰۵.] انديشمند گرانمايه ابوالحسن نجفى در كتاب ارزنده اش «ملتقى البحرين» در ذيل اين حديث گويد: مقصود از قرون نخستين دوران زندگى تمام پيامبران و اوصياء و امت هاى آنان از حضرت آدم تا حضرت خاتم النبيين صلوات الله عليهم اجمعين است. يعنى خداوند هيچ يك از پيامبران را مبعوث نكرد مگر اينكه به فضيلت و محبت حضرت صديقه كبرى زهرا سلام الله علیها اقرار كنند. مويد اين مطلب روايتى است كه سيد هاشم بحرانى در كتاب «مدينه المعاجز» از آن حضرت آورده است كه فرمود: نبوت هيچ پيامبرى تكميل نشد تا اينكه به فضيلت و محبت آن حضرت اقرار كرد.


 و نيز روايتى كه در صفحه ۱۹ همان كتاب از جابر از قول حضرت صادق علیه السلام نقل كرده است كه مى گويد به حضرت عرض كردم به چه مناسبت حضرت را «زهراء» ناميده اند؟ فرمود: بدان جهت كه خداوند آن حضرت را از عظمت خود آفريد، هنگامى كه درخشيد آسمان ها و زمين به نورش روشن شد و ديدگان ملائكه بهم آورد و همگى در مقابل عظمت خدا به سجده افتاده گفتند: اى خداى ما، اى آقاى ما، اين نور چيست؟ خداوند به آنان وحى فرستاد و فرمود: اين نورى از نور من است و آن را در آسمان خود جاى دادم. او را از عظمت خود آفريدم، و از صلب يكى از پيامبرانم بيرون مى آورم و بر تمام پيامبران برترى مى دهم و از آن نور امامانى را بيرون مى آورم كه امر مرا به پا دارند و به حق من هدايت كنند و آنان را بعد از پايان يافتن وحى خود جانشينان خويش در روى زمينم قرار مى دهم.


همچنین در روایت دیگری حضرت صادق عليه السلام فرمود: اگر على بن ابيطالب با آن حضرت ازدواج نمى كرد تا روز قيامت بر روز زمين از آدم به بعد همسرى براى او وجود نداشت. [علامه مجلسى، ملا محمد باقر، بحارالانوار، ۴۳/ ۱۰- ۱۱.] علامه مجلسى بعد از نقل اين روايات مى گويد: به اين روايات مى توان بر اشرف بودن على و فاطمه بر عموم پيامبران غير از حضرت رسول صلی الله علیه و آله استدلال كرد.


آنچه بعد از غسل و کفن او به ظهور پیوست


امیرالمومنین علیه السلام در باب غسل حضرت زهرا سلام الله علیها اینگونه میفرمایند که: به خدا سوگند شروع به تجهيز او كرده و او را در پيراهن خودش غسل دادم و پيراهن را به يكسو نزدم، بخدا سوگند ميمنت و بركت داشت و پاك و پاكيزه
بود، بعد با زيادتى حنوط رسول خدا او را حنوط داده [جبرئيل حنوطى آورد حضرت رسول بخشى از آن را به فاطمه سلام الله علیها اختصاص داد.] و او را در كفن هاى خودش پوشانيدم، وقتى كه خواستم بندهاى كفن را ببندم صدا زدم: اى ام كلثوم، اى زينب، اى سكينه، اى فضله، اى حسن، اى حسين بيائيد و از مادرتان بهره بگيريد، فراق و جدائى فرارسيده و ديدار به بهشت و قيامت موكول شده است.حسن و حسين جلو آمده و صدا مى زدند، آه و افسوس، غم و اندوهى هميشگى از فقدان جدمان محمد صلی الله علیه و آله و مادرمان فاطمه زهرا، اى مادر حسن، اى مادر حسين، آنگاه كه جدمان محمد مصطفى را ديدار كردى سلام ما را به او برسان و به آن حضرت بگو: بعد از تو در دنيا يتيم مانديم.


اميرالمومنين على علیه السلام فرمود: خدا را گواه مى گيرم كه فاطمه ناله اى كرد و فريادى كشيد و دستهايش را كشيده و آن دو را به آرامى در آغوش گرفت و در اين لحظه هاتفى صدا زد، اى ابوالحسن آن دو را از روى سينه مادرشان بلند كن كه به خدا سوگند فرشتگان آسمانها را به گريه درآوردند، دوست مشتاق ديدار دوست است. [علامه مجلسى، ملا محمد باقر، بحارالانوار ۴۳/ ۱۷۹- ۱۸۰.]


www.abna.ir

به این مطلب امتیاز دهید
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید