منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

علوم قرآنی و مخاطرات حذف علوم انسانی از مدارس دولتی

فهرست مطالب

علوم قرآنی: اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در خصوص حذف علوم انسانی از آموزش‌های عمومی به عنوان رشته تحصیلی موجی از نگرانی را ایجاد کرده است.

این مساله مهم است که آیا این مدیر اجرایی تصمیمی را در سطح کلان اعلام کرده است و یا شوراهای تصمیم‌گیری در این خصوص به نتیجه رسیده‌اند. فارغ از جدیت این موضوع، درباره مبنای نظری این تصمیم‌گیری هنوز اظهار نظری اعلام نشده است.

حذف علوم انسانی از مدارس دولتی

تصمیمات ناگهانی در نظام آموزشی سال‌هاست معامله موجودات آزمایشگاهی را با دانش‌آموزان می‌کند. هر دانش‌آموخته نظام آموزشی در این کشور تجربه متفاوتی از کتب، مقاطع، مدارک و نحوه تدریس را دارد

اما در این میان کمتر اتفاق افتاده است که مبانی نظری تغییرات پی در پی اعلام شود و یا آسیب‌شناسی از هر یک از شیوه‌هایی که هزاران دانش‌آموز را تحت تاثیر قرار داده است انجام گیرد. حالا تصمیم جدیدی گویا در راه است و آن حذف علوم انسانی از مدارس دولتی است.

اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران گفته است که از سال آینده ثبت نام در رشته ادبیات و علوم انسانی را در مدارس دولتی حالت عادی نخواهیم داشت. دانش‌آموزان متقاضی رشته‌ علوم انسانی باید در دبیرستان‌های فرهنگ ثبت نام کنند. تلاش می‌کنیم دبیرستان‌های فرهنگ را توسعه دهیم.
دبیرستان فرهنگ، نوعی دبیرستان در ایران است که اختصاصاً برای رشته علوم انسانی در ایران در نظر گرفته شده است.

قرار است از سال ۱۳۹۵ دبیرستان‌های عادی از پذیرش در رشته علوم انسانی منع شوند و این رشته صرفاً در دبیرستان‌های فرهنگ انجام گیرد.

این مدارس ضوابط خاصی دارند و مسعود ثقی سخنگوی وزارت آموزش و پروش در مورد آن‌ها گفته است اگر چه این مدارس به لحاظ نام با یکی از مدارس غیردولتی مشابهت دارند، اما به صورت رسمی هیچ ارتباطی با مدرسه غیردولتی همنام خود ندارند.

ثقی ادامه داده است که برای ارتقای جایگاه علوم انسانی باید دانش‌آموزان مستعد انتخاب شوند،

البته ممکن است در ضوابط پذیرش دانش‌آموزان در مدارس فرهنگ نیز تغییراتی اعمال شود تا علاقمندان به رشته علوم انسانی آسان‌تر بتوانند به این رشته و مدارس فرهنگ وارد شوند.

لازم به ذکر است که 30درصد دانش‌آموزان در دوران متوسط نظری در رشته علوم انسانی تحصیل می‌کنند

و این نشان از علاقه یا صلاحیتی است که وجود دارد.

گذشته از اینکه سنجش علاقه و صلاحیت برای تحصیل در یک رشته آن هم در مقطع مدرسه نسبی است،

حجم بالای دانش‌آموزان در این رشته وزارت آموزش و پرورش را با کوهی از مشکلات روبرو خواهد ساخت، آن‌ هم برای وزارتی که همین الان سلسله‌جبال‌هایی از مشکلات را دارد.

علوم انسانی و اسطوره بی‌کاری

اسطور‌ه‌ها جایگاه مهمی در اندیشه ما دارند و در این میان ممکن است آسیب‌هایی نیز به ما برسانند،

اما باید به خاطر داشت که اسطوره‌ها همیشه در داستان رستم و اسفندیار و یا لیلی و مجنون روی نمی‌دهند و ممکن است برخی از باورها بدل به اسطوره شود. یکی از باورهای اسطوره‌ای در حوزه آموزش و پرورش در ایران باور به عدم وجود فرصت کاری برای دانش‌آموختگان علوم انسانی است،

این اسطوره آنقدر وسیع است که بسیاری از تصمیمات در حوزه فردی، اجتماعی و دولتی بر مبنای آن گرفته می‌شود،

به نظر می‌رسد کودتای اخیردر حذف رشته علوم انسانی از مدارس دولتی یکی از مصادیق تاثیر این باور اسطوره‌ای بدون در نظر گرفتن مصالح مورد نیاز هر جامعه است.

در حالی‌که ابراهیم سحرخیز، کارشناس آموزش متوسطه و مشاور کمیسیون آموزش مجلس،

معتقد است وجود سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی در (شاخه نظری) متوسطه، فرصتی است برای دانش‌آموزان تا بنا بر میل و استعداد خود رشته‌ای تحصیلی را انتخاب کنند

و بر مبنای آن در دانشگاه ادامه تحصیل دهند، اقدام اخیر در جدا کردن رشته علوم انسانی از دیگر رشته‌ها فرایند انتخاب و علاقه‌مندی برای تحصیل در رشته علوم انسانی را با دشواری مواجه می‌کند.

آیا دانش‌آموختگان علوم انسانی بی‌کارترند؟

مطابق تحقیقات سازمان همیاری اشتغال دانش آموختگان بیشترین تعداد بیکاران در رشته‌های مهندسی، ساخت و تولید با 251 هزار و 402 نفر وجود دارد و پس از آن نیز 222 هزار و 112 نفر در رشته‌های علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق قرار دارند.

بر اساس نمودارهایی که  بر اساس این پژوهش وجود دارد، کمتر از نصفی از بیکاران به رشته‌های علوم انسانی و هنر باز می‌گردد در حالی که بیش از نصف بی‌کاران دانش‌آموخته دانش‌هایی هستند که با بخش صنعت و خدمات و به بیان دیگر کاربردی مربوط است.

از سویی دیگر بحران در نظام آموزش و پروش نه محصول انتخاب رشته علوم انسانی که به انتخاب رشته علوم تجربی باز می‌گردد،

در همین زمینه زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفته است که تقسیم‌بندی رشته‌ها در شاخه نظری مورد توجه است و باید تعادلی در آن برقرار شود. از مجموع محصلان شاخه نظری، 47 درصد در رشته تجربی، 23 درصد در رشته ریاضی و 30 درصد در رشته انسانی درس می‌خوانند.

با توجه به آمار بیکاران و نیز آمار دانش‌آموزان علوم انسانی به نظر می‌رسد نه محصلان و نه بی‌کاران در این رشته در حد بحرانی نیست، اما آیا اساسا بی‌کاری در علوم انسانی به مثابه یک پدیده دلیل کافی برای حذف آن است؟

حذف علوم انسانی از مدارس و آینده علوم قرآنی

علوم انسانی با یکدیگر ارتباط دارند و نمی‌توان بدون در نظر گرفتن علم یا علومی دیگر در حوزه انسانی به سراغ علوم دیگر رفت. برای مثال نمی‌توان به فقه پرداختن بدون این‌که به ادبیات عرب، اصول، رجال و … آشنا بود یا نمی‌توان وارد دانش اقتصاد شد و از علوم سیاسی، اجتماعی و یا مدیریت بی‌بهره بود. ریشه ارتباط علوم انسانی به یکدیگر به ارتباط مسائل انسانی به یکدیگر بر می‌گردد.

با ملاحظه این مقدمه، آینده علوم قرآنی در گرو ارتباط با علوم انسانی است و نمی‌توان مباحث علوم قرآنی را بدون آگاهی به تاریخ، ادبیات عرب، منطق و فلسفه پی گرفت.

جدا کردن علوم انسانی از آموزش‌های عمومی، علوم قرآنی را با مخاطره مواجه می‌کند به این معنا که علاقه‌مندان و دانشجویان علوم قرآنی یا از علوم انسانی بی‌بهره خواهند بود

زیرا ممکن است این علاقه‌مندان در انبوه دانش‌آموزان تجربی و ریاضی باشد و یا میزان کمتری از واجدان صلاحیت برای ادامه تحصیل در رشته علوم قرآنی که معمولا علوم انسانی می‌خوانند، وجود خواهند داشت.

می‌توان تاثیرات حذف علوم انسانی را از منظر میان رشته‌ای نیز بررسی کرد،

در این معنا با حذف علوم انسانی از آموزش‌های عمومی، آینده مطالعات بین‌رشته‌ای علوم انسانی و علوم قرآنی با مخاطره مواجه خواهد شد،

زیرا با کم شدن دانش‌آموزان علوم انسانی، میزان کمتری از دانشجویان علوم انسانی، امکان پیوند مطالعات خود با علوم قرآنی را خواهند داشت.

از سویی دیگر از منظری کلان نیز می‌توان به تاثیراین جداسازی در سیاست‌های عمومی در راستای تحقق جامعه‌ای قرآنی پرداخت. از این منظر و از آنجا که امروزه تاثیر علوم انسانی بر حیات اجتماعی یک کشور بر کسی پوشیده نیست و حضور این رشته تحصیلی در لایه‌های تصمیم‌ساز و مجری در دستگاه‌های دولتی و بخش خصوصی شاهد اصلی این مدعاست.

با حذف علوم‌انسانی از آموزش‌های عمومی به عنوان رشته تحصیلی که بدنه واجد صلاحیت علمی برای حوزه تصمیم‌گذار و مجری را شکل می‌دهد، کم شده و از این منظر اسلامی‌سازی و حیات قرآنی که باید با پیوند علوم انسانی اسلامی پیش رود در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
در پایان توجه به این نکته ضروری است که علاقه و صلاحیت برای انتخاب رشته در آموزش‌های پیش از دانشگاه محصول عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی است و نمی‌توان به صرف تاکید بر این دو به هدایت تحصیلی پرداخت.

در این معنا دانش‌آموزانی که یکی از رشته‌های تحصیلی را بر می‌گزینند، لزوما برای آن رشته نیستند و تحت تاثیر عوامل اجتماعی دیگر به انتخاب رشته پرداخته‌اند. چه بسا دانش‌آموزانی که رشته‌ علوم انسانی را انتخاب نکرده‌اند، علاقه و صلاحیت ادامه در آن را داشته باشند. از این‌رو پیگیری مشکلات انتخاب رشته در دبیرستان با تغییرات ناگهانی و کلی نه تنها حل نمی‌شود که پیچیده‌تر نیز می‌شود و این کار نیازمند کار کارشناسی بیشتری خواهد بود.

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید