ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

فضايل و كراماتي از سيره ي امام حسين ـ عليه السلام ـ بيان كنيد؟

فهرست مطالب

فضايل و كراماتي از سيره ي امام حسين ـ عليه السلام ـ بيان كنيد؟


 پاسخ :


 امام حسين ـ عليه السّلام ـ سومين امام شيعيان است. وي شبيه ترين مردم به رسول خدا در صورت و سيرت بود.[1] در شب هاي تاريك، نور از پيشاني و اطراف گردنش مي تابيدكه مردم آن حضرت را با آن نور مي شناختند.[2] آن حضرت داراي علوم و كرامات و فضائل بي شماري است كه از گوهر وجودش متجلّي مي شود و اين نمودهاي الهي پرتويي از چراغ هدايت است كه در مناسبت هاي زماني و مكاني جلوه مي كرد، در اينجا به چند مورد از فضائل و كرامات آن حضرت اشاره مي شود:


الف) شفاي مرض پيسي


حبابة والبيه مي گويد: من به ديدن امام حسين ـ عليه السّلام ـ مي رفتم؛ اتفاقاً ميان چشمانم پيسي پيدا شد و اين امر بر من ناگوار آمد و چند روزي به ديدن ايشان نرفتم. سراغ مرا گرفت. گفتند ميان چشمان او عارضي پيدا شده، امام ـ حسين ـ عليه السّلام ـ با اصحابش به ديدن من آمدند، آن حضرت فرمود: اي حبابه! چرا نزد من نيامدي؟ علت را گفتم، پس ايشان آب دهان مبارك خود را به آن ماليد و فرمود: حبابة خدا را شكر كن كه آن علت را از تو دور كرد، به سجده افتادم، فرمود: حبابة، سربردار و در آئينه نگاه كن؛ سر برداشته (نگاه كردم ) اثري از آن نديدم، خدا را شكر كردم.


ب) برطرف كردن غم و اندوه ديگران


<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-bidi-language: FA" lang=FA&g t;از ويژگي هاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ عواطف سرشار انساني و دگر دوستي و نوع پروري آن حضرت است به ويژه نسبت به كساني كه در زندگي روزمره دچار گرفتاري و مشكلات و غم و اندوه مي شدند. اسامة بن زيد، بيمار بود و در خانه بستري شده بود امام براي عيادت اسامة به خانه او رفت و مشاهده كردكه اسامة بسيار آشفته و نگران است. حضرت فرمود: اسامة چرا اين قدر نگران هستي؟ اسامة اظهار نمود كه بدهكار هستم و حقوق ديگران در گردنم مي باشد و مي ترسم بميرم و نتوانم بدهي خود را پرداخت كنم. امام فوراً دستور داد بدهي او را پرداختند. آنگاه اسامه آسوده خاطر گرديد و بعد از چند روز در همان بستر بيماري از دنيا رفت.[3]


ج) فضائل بي شمار آن حضرت


مردي نزد حسين ـ عليه السّلام ـ آمد و گفت: از فضايلي كه خدا بر شما قرار داده براي من بفرمائيد؛ فرمود: تو طاقت تحمل آن ها را نداري، گفت: چرا، تحمل مي كنم. امام حسين ـ عليه السّلام ـ حديثي براي او بيان كرد، هنوز تمام نشده بود كه سر و ريش آن مرد سفيد شد و حديث از يادش رفت، حضرت فرمود: رحمت خدا او را دريافت كه فراموش كرد.[4]


د) تكلم با حيوانات


راشد بن مزيد نقل مي كند كه گفت: از مكه تا قطقطانه (جائي است نزديك كوفه) همراه امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودم، ديدم (در بين راه) درندة گزنده اي به او رو آورد و با او تكلم كرد. حضرت به جهت او توقّف كرد و كلامي طولاني از آن درنده نقل كرد.[5]


ه) در آوردن انگور از ديوار مسجد


كثير بن شاذان روايت مي كند كه گفت: خدمت امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودم كه فرزندش علي اكبر در غير فصل، از او انگور خواست. حضرت دست به ستون مسجد زد و انگور و موزي بيرون آورد و به او خورانيد و فرمود آن چه براي دوستان خدا نزد او هست بيشتر است.[6]


& lt;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; COLOR: #1007c9; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman’; mso-bidi-language: FA” lang=FA>و) سبز شدن درخت خرما


از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ در حديثي روايت شده كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در سفري زير درخت خرماي خشكي منزل كرد. دعا نمود درخت سبز شد و برگ و خرما آورد. بالاي درخت رفتند و به قدر كفايت خوردند.[7]


ی) يافتن شتر گم شده


اعرابي به امام حسين ـ عليه السّلام ـ گفت: يابن رسول الله: شترم را گم كرده ام و غير از آن شتري ندارم، پدرت حيوان گم شده را پيدا مي كرد و هر گم شده اي را به صاحبش مي رساند. امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: در فلان مكان برو، شترت را مي بيني ايستاده و در مقابلش گرگ سياهي است. اعرابي به آن جا رفت و بر گشت و به امام حسين ـ عليه السّلام ـ گفت: شتر خود را در همان جا يافتم.


معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:


1ـ فضايل و سيره امام حسين ـ عليه السّلام ـ در كلام بزرگان، عباس عزيزي.


2ـ سيماي امام حسين ـ عليه السّلام ـ علي اكبر بابازاده.


3ـ فرازهايي از سيرة امام حسين ـ عليه السّلام ـ حسين اسعدي.


پی نوشت:


[1] . قندوزي حنفي، ينابيع المودة، قم، اسوه. چاپ اول، 1416ق، ج2، ص42.


[2] . ابن شهر آشوب، مناقب، بيروت، دارالاضواء، چاپ دوم، 1412ق، ج4، ص83.


[3] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 403ق، ج44، ص189.


[4] . حرعاملي، پيشين، ج 5، ص 195.


[5] . حر عاملي، اثباة الهداة المطبعة العلميه، قم، ج 2، ص 588.


[6] . حر عاملي، همان، ج 2، ص 588.


[7] . حر عاملي، همان مأخذ، ج 2، ص 589.


www.ashoora.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید