هر چند که اقامه نماز در میان مردم کشور ما از جایگاه ممتازی برخوردار است و والدین نیز سعی میکنند از همان ابتدا نوگلان خویش را با نماز آشنا کنند، اما گاهی مشاهده میشود، برخی از افراد در برابر نماز جبهه میگیرند یا برای خواندن نماز نیازی حس نمیکنند، لذا خبرگزاری فارس بر آن شد با همکاری مرکز تخصصی نماز در قالب بررسی پرسشهای متداول میان نوجوانان و جوانان، به برخی از شبهات موجود در عرصه نماز پاسخ دهد.
قرآن میفرماید «نماز جز بر خاشعان سنگین است»،[1] چه کنیم خاشع باشیم تا نماز بر ما سنگین نباشد؟
برای رسیدن به مقام خاشعان توجه به چند نکته و راهکار لازم است:
قرآن کریم به منشأ خشوع خاشعان اشاره کرده، میفرماید «خاشعین کسانی هستند که یاد مرگ و قیامت هستند و میدانند روزی به سوی خدا بازگشت میکنند».
هر چند انسان به قیامت و معاد یقین پیدا نکند و فقط به گمان قوی برسد، کافی است تا به خشوع برسد، زیرا انسان بدون هدف نمیتواند عملی را انجام دهد و انسان اگر به معاد ایمان کامل نداشته باشد، در واقع ایمان او به مبدا و عدالت خداوند ناقص است و کسی که خداوند را حکیم بداند، در برابر او خشوع میکند و نماز برایش سنگین نمیشود.
ب)شناخت هدف خلقت
انسان باید بداند با حیوان تفاوت دارد و در درون او پیامبری به نام عقل قرار داده شده که در حیوان نیست، راز سنگین بودن نماز بر بعضی از این جهت است که زندگی خود را یک زندگی حیوانی می دانند، در صورتی که هدف خلقت جن و انس، رسیدن به مقام عبودیت است[2] و باید انسان بداند، خداوند نه به خلقت و نه به عبادت ما نیازی نداشته و ندارد، بلکه لطفی نموده و به ما برای رسیدن به کمال عقل ارزانی داشته است و انسان با شناخت چنین خدایی به ناچار در برابر او خاشع میشود و سر به سجده مینهد.
برخی تعجب میکنند، وقتی گفته میشود، مقام عبودیت از مقام نبوت نیز بالاتر است، در صورتی که رسیدن به مقام نبوت و ولایت و امامت و غیره همه در پرتو عبودیت ایجاد میشود، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم اگر اشرف کائنات و برترین پیامبر میشود، چون در مقام عبودیت بر همه سر آمد است، لذا در نماز ابتدا پیامبر را به عنوان عبد و سپس به عنوان رسول میستاییم «وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» یا در قرآن کریم حضرت عیسی علیهالسلام ابتدا خود را عبد و سپس پیامبر معرفی میکند «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِيًّا» [3]، بعد از آنکه روشن رشد بالاترین مقام عبودیت است، میفهمیم که این بندگی هسته مرکزی خشوع در برابر خداوند است.
حضرت امیر یک جمله نورانی در نهج البلاغه دارند که حقیقتاً باید با آب طلا نوشت، ایشان در بیان جایگاه و ارزش انسانی و مذمت برخی انسانها که قدر و جایگاه خود را نمیدانند، میفرماید «وکفی بالمرء جهلا ان لا یعرف قدره»؛[4] «همین که انسان قدر خود را نداند، برای نادانی او کافی است»، اگر این جمله برای انسان قابل درک شود، دیگر حرص مال دنیا و ظلم به دیگران و هزاران گناه دیگر برای او بیمعنا میشود، خداوند تاج «ولقد کرمنا،»[5] را بر سر این انسان فقط نهاده و گاهی این انسان با اعمال خود از حیوان هم پستتر میشود، انسان باید بفهمد که با حیوان در خوردن و خوابیدن و تولید مثل و غیره مشترک است و تنها تفاوت رسیدن به مقام عبودیت است که آن بدست نمیآید مگر با خشوع.
در استفتائات عرفانی از حضرت آیت الله العظمی بهجت ـ حفظه اللّه ـ سؤال شده «برای این که در انجام دادن فرمان الهی خصوصاً نماز، با خشوع باشیم، چه کنیم؟»، ایشان پاسخ فرمودهاند «در اول نماز، توسل حقیقی به امام زمان (عج) کردن که عمل را با تمامیت مطلقه انجام بدهید».[6]
در قرآن کریم راه حصول خشوع در ترک اعمال لغو و بیهوده معرفی شده؛ آنجا که میفرماید «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ، وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»؛[7] «به تحقیق مؤمنان رستگار شدند، همان کسانی که در نماز خاشعند و از کارهای بیهوده پرهیز میکنند»، کار بیهوده هر کاری است که در آن فایده اخروی نباشد.
در روایتی به ویژگیهای انسان خاشع و راههای به دست آوردن خشوع به خوبی اشاره شده است، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در روایتی فرمودهاند «نشانه خشوع چهار چیز است:
1ـ مراقبت نفس و حساب
بردن از خدا در نهان و آشکار
2ـ انجام دادن کارهای نیک
3ـ اندیشیدن به روز قیامت
4ـ مناجات و راز و نیاز با خداوند».[8]
نتیجه
رسیدن به خشوع در پرتو اموری است مثل:
الف) یاد مرگ وقیامت
ب) شناخت هدف خلقت
ج) درک مقام عبودیت
د) شناخت قدر و ارزش انسانی
ه) توسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و) ترک کارهای بیهوده
ز) مراقبت نفس و حساب بردن از خدا در نهان و آشکار
ح) انجام دادن کارهای نیک
ط) مناجات و راز و نیاز با خداوند
پی نوشتها:
[1] بقره /45 «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ»
[2] ذاریات /56 «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ»
[3] مریم /30
[4] نهج البلاغه (ترجمه دشتی) خطبه 102
[5] اسرا/70 «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً»
[6] فریادگر توحید، ص 233.
[7] مؤمنون /1-3
[8] میزان الحکمة، ج 3، ص 1407.
www.farsnews.com