6- وظيفه مسلمانان نسبت به فرزندان او
شعار همه پيامبران اين است:
«و ما اسئلكم عليه من اجر ان اجرى الا على رب العالمين» (شعراء /109)
از شما براى اداء پيامهاى خدا مزد و پاداشى نمىطلبيم، پاداش فقط بر پروردگار جهان است».
اصولاً كارى كه براى خدا است بايد مزد آن نيز بر عهده او باشد و نبايد از ديگران مطالبه شود.
گذشته از اين، اعمال ارزشمند و بزرگ آنان بالاتر از آن است كه بتوان با درهم و دينار بر آنها ارزش گذارد و آن را با «زخارف» دنيا معاوضه نمود.
از اين جهت قرآن پاداش پيامبر را چنين معرفى مىكند: و مىفرمايد:
«وان لك لاجراً غير ممنون» (قلم /3) براى تو پاداش عارى از منت است».
ولى در عين حال قرآن در آيهاى به گونه ديگر سخن مىگويد و يادآور مىشود كه پاداش تلاشهاى من در راه هدايت شما مودت نزديكان من است:
«قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى (شورى /23).
بگو مزد و پاداشى از شما نمىخواهم جز دوستى نزديكان من».
و در آيه ديگر يادآور مىشود كه اجر و پاداشى كه از شما خواستهام به نفع شما است چنانكه مىفرمايد:
«قل ما سالتكم من اجر فهو لكم ان اجرى االا على الله و هو على كل شىء شهيد»(سبأ /47).
«بگو آنچه را كه به نام مزد طلبيدهام به سود شما است، اجر من بر خدا است و او بر همه چيزشاهد و ناظر است»
زيرا همين دوستى خاندان رسالت، كه در آيه 23 شورى اجر رسالت قرار گرفته است صد در صد آثار تربيتى داشته و باعث ارتباط نزديك با آن بزرگوار مىباشد چون دوست داشتن گروهى كه جانسين پيامبر و بازگو كننده احكام و مربى جامعه اسلامى هستند، پيوسته ملازم با آگاهى انسان از
فروع و اصول اسلام و موجب اطاعت و پيروى از دستورات آنان است، در اين صورت دوستى آنان مايه نجات جامعه و سعادت اجتماع مسلمين است و نفع چنين مودتى به خود جامعه باز مىگردد و در نتيجه، درخواست مودت نسبت به اهل بيت، دربرگيرنده درخواست عمل به متن شريعت است و در حقيقت درخواست چنين پاداشى بسان درخواست پزشك معالج در مثال زير است:
پزشك معالجى بيمارى را به طور رايگان معالجه مىكند و پس از معاينه دقيق نسخه بلند بالائى مىنويسد و اظهار مىدارد كه من از تو هيچ نوع پاداشى نمىطلبم جز اين كه به اين نسخه عمل كنى.
هر شنونده به روشنى قضاوت مىكند و مىگويد پزشك از چنين بيمارى اجر و پاداش نخواسته است و اگر مىگويد پاداش من اين باشد كه به اين نسخه عمل نمائى، پاداش صورى و ظاهرى است و در حقيقت پاداش نيست.
و مناسب است كه در اين زمينه حديثى از خاندان رسالت ذكر نمائيم. حديثى
را كه شيخ طوسى در امالى خود از امام باقر نقل كرده است يادآور مىشويم. اما باقر به جابربن يزيد جعفى فرمود:
«اى جابر آيا كافيست كه انسان تنها خود را به تشيع نسبت دهد و ما اهل بيت را دوست بدارد؟ بخدا سوگند شيعه واقعى ما كسى است كه تقوى را پيشه خود سازد و خدا را اطاعت كند. (تا آنجا كه مىفرمايد) جابر! اين سو و آن سو مرو، فكر نكن كه براى آدمى كافى باشد كه بگويد: على را دوست دارم در حاليكه از نظر عمل با او همراه نباشد، اگر بگويد: پيامبر خدا را دوست مىدارم و رسول خدا (ص) افضل از على است ،اما از كردار و رفتار او پيروى نكند، محبت رسول خدا او را سودى نخواهد بخشيد.
از مخالفت خدا بپرهيزيد، و بدانيد ميان خدا و انسانى خويشاوندى نيست، بهترين بندگان و گرامىترين آنان نزد خدا پرهيزگارترين آنها است».
آرى آنجا كه محبت با پيروى از گفتار و رفتار پيشوايان اسلام توأم ب
اشد، تبعاً خود محبت نيز بى پاداش نبوده و بحكم گفتار پيامبر گرامى (ص) «حبُ علىّ حسنة» تبعاً خود محبت و مودت بى اجر نخواهد بود. بنابراين محبت اهل بيت در حالى كه مايه پيروى از اهل بيت است و در عين حال درصورت توأم بودن با عمل، ثواب نيز خواهد داشت.
از اين جهت استاد شيعه و مرحوم شيخ «مفيد» مىگويد:
استثناء مودت در قربى از جمله قبل، استثناى منقطع است 5 نه متصل. زيرا مودت در قربى، پاداشى نيست كه در مفهوم «اجر» داخل شده باشد و سپس به وسيله كلمه استثناء (الا) خارج گردد، بلكه مودت به خويشاوندان از اول در مفهوم «اجرا» داخل نبود تا خارج گردد، بلكه درخواست فوقالعادهاى است كه از امت شده است.
و اين نوع استثناء در قرآن و كلمات عرب فراوان به چشم مىخورد چنانچه قرآن مجيد در باره اهل بهشت چنين مىفرمايد:
«لا يسمعون فيها لغوا الا سلاماً» (مريم /62): در آنجا سخن بيهوده نمىشنوند جز سلام» در حالى كه گفتار دور از لغو در اين آيه (سلام) از نظر موضوع داخل در لغو نيست كه از آن خارج گردد.
مؤيد اين مطلب (هدف از دوست داشتن اهل بيت، تحكيم روابط و استفاده از علوم و معارف آنها است) روايات متواترى است كه از پيامبر گرامى پيرامون مودت اهل بيت خود ارد شده است، پيامبر به وسيله حديث ثقلين 6 و حديث سفينه 7 به مردم دستور مىدهد كه اصول و فروع حلال و حرام خود را از اين خاندان فرا گيرند و برنامه زندگى خود را با گفتار و رفتار آنان تطبيق دهند.
با در نظر گرفتن اين مراتب روشن مىگردد كه مقصود از ايجاب مودت و محبت خاندان معصوم پيامبر، جز اين نيست كه مردم در شؤون دينى و دنيوى خود به آنان رجوع كرده و از رجوع به گروههاى ديگر كه پيراسته از گناه يا خطا نيستند، بپرهيزند.< ;/SPAN>
هدف از الزام مودت آنان جز وسيله جوئى براى بقاى دين، و آگاهى مردم از متن شريعت و عمل مردم به دستورات دين، چيز ديگرى نيست.
شكى نيست كه دوستى با اين خاندان و مراوده با آنان، مايه آگاهى انسانهاى تشنه، از حقائق نورانى اسلام، و موجب تكامل فكرى و علمى امت است و علم و آگاهى از متن شريعت، انسان را به سوى عمل كشيده سرانجام انسان، راهى به سوى خدا پيدا مىكند.
8- درود بر پيامبر (ص)
قرآن يكى از وظايف مؤمنان را اين مىداند كه بر او درود بفرستند چنانكه مىفرمايد:
«ان الله و ملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلّموا تسليماً» (احزاب /56).
«خدا و فرشتگان بر پيامبر درود مىفرستند اى افراد با ايمان بر او درود بفرستيد، و تسليم وى شويد».
محدثان نقل مىكنند: وقتى اين آيه نازل گرديد مردم از پيامبر پرسيدند كه چگونه بر تو درود بفرستيم پيامبر فرمود: بگويد: «اللهم صل على محمد و آل محمد كما صليت على ابراهيم و آل ابراهيم» 8
9- خيانت بر پيامبر (ص) حرام است
خيانت بر مؤمن مطلقا حرام و درباره پيامبر گرامى اين حرمت از تأكيد بيشترى برخوردار است قرآن در اين مورد مىفرمايد:
«يا ايها الذين آمنوا لا تخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون» (انفال /27).
«اى افراد با ايمان! خدا و پيامبر او را خيانت نكنيد و به امانتهاى خود خيانت مورزيد در حالى كه مىدانيد».
آيه درباره «ابولبابه» نازل شده كه در كتابهاى تفسير و سيره پيامبر وارد شده است.
10- درخواست استغفار از پيامبر (ص)
درهاى رحمت خدا و مغفرت و آمرزش او، به روى بندگان باز است، اين فيض گاهى بدون واسطه و احياناً از طريق اولياى او به افراد مىرسد از اين جهت قرآن گنهكاران را دستور مىدهد كه براى تحصيل مغفرت او، حضور پيامبر برسند و از او درخواست كنند كه درباره آنان از خدا طلب مغفرت كند و در اين حالت دعاى او مستجاب مىباشد و در پوشش مغفرت او قرار مىگيرند چنانكه مىفرمايد:
«ولوانهم اذ ظلم
وا انفسهم جاؤك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله تواباً رحيماً» (نساء /64).
«هر گاه آنان كه بر خويشتن ستم كردند پيش تو مىآمدند و خود طلب مغفرت كرده و پيامبر نيز درباره آنان طلب آمرزش مىكرد، خدا را توبهپذير و رحيم مىيافتند.»
در آيه ديگر منافقان را مذمت مىكند و يادآور مىشود كه: وقتى به آنان گفته مىشود كه به حضور پيامبر رسند تا وى درباره آنان طلب مغفرت كند سرهاى خود را به عنوان اعتراض به عقب بر مىگردانند، چنانكه مىفرمايد:
«و اذا قيل لهم تعالوا يستغفرلكم رسول الله لووا ررسهم و رايتهم يصدون و هم مستكبرون» (منافقون /5).
«همانطور كه فيض مادى از طريق اسباب ظاهرى به انسانها مىرسد، مثلاً اشعه حيات بخش به وسيله خورشيد در اختيار ما قرار مىگيرد، همچنين فيض معنوى خدا، گاهى بدون واسطه و گاهى از طريق پيامبران و اولياى خدا به انسانها مىرسد و اين حقيقت در دو آيه ديگر كاملاً متجلى است:
1- خدا به پيامبر دستور مىدهد كه در حق مؤديان زكات، دعا كند زيرا دعاى وى مايه سكونت و آرامش خاطر آنها است چنانكه مىفرمايد:
«وصل عليهم ان صلوتك سكن لهم (توبه /103): درباره آنان دعا كن، زيرا دعاى تو مايه آرامش خاطر آنان است».
2- اين حقيقت به اندازهاى روشن بوده كه فرزندان گنهكار يعقوب به خاطر پرورش در خانه وحى به آنان توجه داشتند و آنگاه كه پرده از راز آنان برافتاد، از پدر درخواست استغفار كرده گفتند: «قالوا يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا كنا خاطئين قال سوف استغفر لكم ربى انه هو الغفور الرحيم» (يوسف آيهها 97 و 98).
«گفتند پدرجان براى ما دربارهگناهان طلب آمرزش بنما زيرا ما خطا كار بوديم (يعقوب گفت به همين زودى براى شما طلب مغفر مىنمايم، او بخشايشگر و رحيم است».
تا اينجا وظائف مهم مسلمانان درباره پيامبر خدا روشن گرديد، هر چند دائر وظائف گستردهتر از اين است ولى اين نه وظيفه به عنوان بارزترين وظائف بيان گرديد.
پىنوشتها:
1- نور الثقلين، ج 5، ص 80.
2- التاج، ج 4، ص 213 – 214.
3- نورالثقلين، ج 5، ص 80 – 81.
4- مجمع البيان، ج 5، ص 152.
5- امالى شيخ طوسى، مجلس يوم الترويه جزء دوم، ص 95، چ سنگى.
6- در مورد حقيقت «استثناء منقطع» به جلد چهارم «مفاهيم القرآن» مراجعه بفرمائيد.
7- «انى تارك فيكم فيكم الثقلين كناب الله و عترتى: من در ميان شما دو چيز گرانبها مىگذارم يكى كتاب خدا و ديگر عترت من».
8- «مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجى و من تخلف عنها غرق: خاندان من بسان كشتى نوح است كه هر كس بر آن سوار گشت نجات يافت، وگروه مخالف غرق گرديد.»
9- مسند الشافعى، ج 2، ص 97.
صاحب اثر : آيت الله سبحانى
منبع : سايت ستاد پاسخگويي به مسايل ديني
http://moudeomam.com