رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:
هر کس مۆمنی را شاد کند مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کند خدا را شاد کرده است.
امام صادق علیه السّلام می فرمایند: … هنگامی که خدا مۆمن را از قبرش برانگیزد مثالی با وی خارج می شود که پیشاپیش او می رود و هرگاه مۆمن امری هولناک از رخدادهای قیامت را می بیند آن مثال به وی می گوید: هراسناک و اندوهگین مباش و بر تو از جانب خدا بشارتی از شادمانی و کرامت است … .
مۆمن بدو گوید: خدا تو را رحمت کند، چه خوب همراهی هستی که با من از قبرم خارج شده ای و همواره از سوی خدا سرور و کرامت را به من بشارت می دهی تا چنین شود. تو کیستی؟ آن مثال گوید: من همان سروری هستم که تو بر برادر مۆمن خود در دنیا وارد کرده ای و خدا مرا [از همان سرور] آفریده تا به تو بشارت دهم.
شاد كردن برادر مۆمن
یَا ابْنَ جندب مَنْ سَرَّهُ أَنْ یُزَوِّجَهُ اللّهُ الْحورَ الْعین و یُتَوِّجُهُ بالنّور فَلْیُدْخِلْ عَلى اَخیهِ الْمُۆمِنِ السُّرورَ.
این مضمون كه شاد كردن برادر مۆمن، یكى از عبادات بزرگ است به صورتهاى گوناگون در روایات بسیارى وارد شده و ابوابى از مجموعههاى روایى مثل كافى، وافى، وسائل الشیعه و…
را به خود اختصاص داده است. در این جا به چند نمونه از این روایات و توضیح آنها اشاره مىكنیم.
مضمون بعضى از این روایات این است كه بهترین و یا محبوب ترین عبادات نزد خداى متعال این است كه انسان دل برادر مۆمن خود را شاد نماید و یا به تعبیر معروف، در قلب مۆمن «ادخال سرور» كند.
در این باره مرحوم كلینى روایتى را از امام باقر(علیه السلام) در كافى آورده است: ما عُبِدَ اللّهُ بِشَىْء أَحَبَّ اِلَى اللّهِ مِنْ اِدْخالِ السُّرورِ عَلَى المۆمن؛( اصول كافى، ج 2، ص 188) یعنى خداى متعال عبادت نشده به چیزى كه محبوب تر باشد نزد او از آن كه سرورى در قلب مۆمن وارد كنند. این روایت بیانگر این حقیقت است كه شاد كردن مۆمن محبوب ترین عبادتها نزد خداى متعال است.
در اصول كافى نظیر همین مضمون از خود پیغمبر اكرم(صلى الله علیه وآله) نیز نقل شده است: اِنَّ اَحَبَّ الاَْعْمالِ اِلَى اللّهِ تعالى اِدْخالُ السُّرورِ عَلَى الْمُۆْمنینَ؛( همان، ص 189) محبوب ترین اعمال نزد خدا، شاد كردن مۆمنین است.
در بعضى از روایات براى تشویق مردم به شاد كردن برادران ایمانیشان، چنین آمده است: كسى كه مۆمنى را شاد كند تنها یك شخص را شاد نكرده بلكه ما اهل بیت(علیه السلام) را نیز شاد كرده است و كسى كه ما را شاد كند، پیغمبر خدا(صلى الله علیه وآله) را شاد كرده است.(بحار الانوار، ج 74، باب 30، روایت 27)
در همه ی موراد «فرحین» به معنای آنان که شاد و مسرورند، آمده، اما در جایی از قرآن مهر و محبت الهی نسبت به تعریف «فرحین» نفی شده است و اشاره شده که «فرحین» از محبت خداوند دور شده اند،که این سوره درباره ی قارون است.
این گونه مضامین در روایات ما مكرر نقل شده است. موارد یاد شده، نمونههایى از روایات متعددى است كه در این باره وارد شده است.
بنابراین جاى هیچ گونه شكى نیست كه از نظر اهل بیت(علیهم السلام) شاد كردن مۆمنان كارى بسیار پسندیده و بلكه بالاترین عبادات است.
شاد کردن دیگران به هر قیمتی ممنوع!
در بعضى از روایات به این نكته، كه نباید شاد كردن مۆمن همراه با گناه باشد، تأكید شده است. بعضى از بزرگان مىگویند شاد كردن مۆمن، حتى به صورتى كه مستلزم كارهاى لغو و مبتذل باشد، مطلوب نیست. ممكن است افراد غیر متقى و كسانى كه در گفتار و رفتارشان چندان مقیّد نیستند، بعضى بذله گویىها و مسخره بازىهایى كه در شأن مۆمن نیست، انجام دهند و تصور كنند كه چون با این كارها دیگران را شاد كرده اند، بالاترین عبادات را انجام داده اند.
هر چند فرض كنیم كه این گونه كارها حرام نباشد، اما دست كم جزو كارهاى نامطلوب و احیاناً مذموم (مكروه یا مشتبه) به شمار مىآید. البته ممكن است در این مورد استثنائاتى باشد. فرض كنید فردى در اثر گرفتارى و مشكلات زندگى دچار افسردگى شدید شده و یك حالت بیمارگونهاى پیدا كرده باشد به گونهاى كه اگر بخواهند او را از این حالت خارج كرده و شاد كنند راهى جز بذله گویى یا انجام رفتارهایى كه در شرایط عادى مطلوب نیست وجود ندارد.
این كا
ر ممكن است نوعى معالجه باشد. این حالت استثنا است و نمىتوان گفت كه هر كس براى شاد كردن دیگران، به هر شكل رفتار كند، بالاترین عبادت را انجام داده است. مسلّماً نمىتوان از طریق گناه و حتى از راه امور مكروه، مشتبه و یا لغو، چنین عملى را انجام داد.
كارهاى لغوى وجود دارد كه فى حدّ نفسه مطلوب نیست: وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛(الکافی، ج2، ص 188.)از صفات مۆمنان این است كه مرتكب كارهاى بیهوده نمىشوند.
بنابراین مىتوان گفت كه به طور مطلق، شاد كردن هر كسى بالاترین عبادات نیست بلكه تنها شاد كردن مۆمنان از مجارى شرعیه و راههایى كه شرعاً مجاز است مطلوب و پسندیده و بالاترین عبادات محسوب مىشود.
شادی و فرح در قرآن
فرح مخالف حزن و اندوه است (انگیزش و هیجان، مارشال ریو، ترجمه یحیی سید محمدی) و عبارت است از لذت قلب و روح از رسیدن به آن چه میل دارد(بحارالانوار، محمد باقر مجلسی) و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر که اکثراً درباره ی لذات حسی و دنیوی صدق می کند.(پژوهشی در باره طنز در شریعت و اخلاق، گروه معارف)
انواع فرح در قرآن در چند معنا به کار رفته است:
1) سرکشی و بدمستی که درباره ی آن خداوند می فرماید: «ان الله لا یحب الفرحین»(التحریر و التنویر، محمدالطاهر بن عاشور)
2) خوشنودی و رضا که خداوند می فرماید: «کل حزب بمالدیهم فرحون»(تربیت طربناک، عبدالعظیم کریمی)
3) شادمانی و خوش حالی که در این باره خداوند می فرماید: «فرحین بما آتاهم من فضله»(الحب و البغض فی القرآن الکریم، جارالله الجارالله)
برخی گفته اند، منظور از فضل خدا، دین اسلام است که شامل همه ی پیروانش می گردد، بنابراین یک فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعالیم آسمانی آن است که این فضل خاص است و شامل حال برخی مسلمانان می شود
در همه ی موراد «فرحین» به معنای آنان که شاد و مسرورند، آمده، اما در جایی از قرآن مهر و محبت الهی نسبت به تعریف «فرحین» نفی شده است و اشاره شده که «فرحین» از محبت خداوند دور شده اند، که این سوره درباره ی قارون است.
وی از طرف فرعون بر بنی اسرائیل حکومت می کرد و هنگامی که بنی اسرائیل در مصر بودند بر آن ها ستم می کرد. خداوند به او گنج هایی داده بود که کلیدهایش را گروهی از مردان نیرومند به دشواری حمل می کردند.
بنی اسرائیل به قارون گفتند: «به سبب گنج ها سبک سری و شادی مکن که خدا مردمی را که این چنین باشند دوست نمی دارند.»(شادی و نشاط در متون اسلامی، شکرالله دانش)
در این جا کلمه ی «فرح» به معنای «بطر» تفسیر شده ولیکن «بطر» لازمه ی فرح و خوش حالی از ثروت دنیا است. البته منظور فرح مفرط و خوش حالی بیش از حد که از آخرت را از یاد می برد.(شرع و شادی، ابوالفضل طریقه دار) چنین فرحی چون مانع از محبت خداوند است، نهی شده و در این جا «فرحین» به معنای «اشرین» و «بطرین» است یعنی کسانی که شکر خداوند را به خاطر آن چه بر آن ها عطا فرموده، به جای نمی آورند.(لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا)
به خاطر وابستگی به متاع دنیوی و لذات نفسانی آن قدر در رسیدن به این لذات غوطه ور شده که از توجه به اعمال صالح و تلاش برای انجام آن بازمانده است.( مجمع البیان، ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی)
نوع دیگری از شادمانی که در قرآن به عنوان فضیلت اخلاقی از آن یاد شده، شادمانی به خاطر فضل و بخشش الهی است. این نوع شادی از بهترین انواع شادی ها محسوب می شود. خداوند می فرماید: «قل بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون.»( موسوعه اخلاق القرآن، احمد الشرباصی)
در این آیه خداوند عالم خطاب به بنده اش نه تنها شادی به واسطه ی فضل و رحمتش را امر فرموده بلکه به وی تأکید فرموده که: شاد باش. برخی گفته اند، منظور از فضل خدا، دین اسلام است که شامل همه ی پیروانش می گردد، بنابراین یک فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعالیم آسمانی آن است که این فضل خاص است و شامل حال برخی مسلمانان می شود.
بخش قرآن تبیان
منابع: افکارنیوز، سایت حوزه، شیعه نیوز
www.fatehnet.net