در روایتی از امام صادق(علیه السلام) بر برحذر بودن از نفرین افراد مظلوم و ستمدیده و پدر تاکید شده و نفرین پدر از شمشیر برندهتر دانسته شده است.
چرا خدا حاجتم را نمی دهد؟
آنچه از برخی روایات برمی آید نشان می دهد که اجابت دعا غیر از تحقق آن است و چه بسا که دعایی مستجاب شود ولی تحقق آن به تاخیر افتد.
در زندگی خود بارها این قبیل شبهه ها و شکوه ها را که چرا خداوند حاجتم را نمی دهد؟ یا چرا درخواستم را اجابت نمی کند؟ شنیده و یا دیده ایم. یا بر قلب و اندیشه ما این مساله خطور می کند، به ویژه وقتی که با اضطراب، بیماری، درد، ناکامی در دستیابی به اهداف و خواسته ها، فقر و تنگدستی مواجه می شویم.
براستی این شکوه و شکایت ها چه جایگاهی دارند؟ آیا خداوند اجابتگر دعای افراد مضطر نیست؟ مگر خداوند وعده تحقق اجا
بت درخواست ها را نداده است؛ پس چرا برخی دعاها مستجاب نمی شود؟
این گونه شکوه و شکایت ها که بیشتر از سوی کسانی که دل به عنایت و لطف او بسته اند بر زبان می آید و با توجه به آگاهی های زیر است که مطرح می شود: اول آنکه این افراد می دانند خداوند، هم انسانها را امر به دعا نموده و هم بشارت اجابت آن را داده است. آنجا که می فرماید: بخوانید مرا تا اجابتتان کنم.( سوره مۆمن آیه 60)
دوم آنکه می دانند خداوند صادق الوعد است و به وعده خویش جامه عمل می پوشاند چراکه فرموده است: هرگز خدا نقض وعده خویش نخواهد کرد. (سوره آل عمران آیه 9)
سوم آنکه از عمق وجود خویش این حقیقت را دریافته اند که تنها خداوند شایستگی آن را دارد که بخواهند از او مسئلت داشته باشند؛ زیرا او را اصل و منشأ هر چیزی می شناسند که بازگشت هر چیزی به سوی اوست و او را بخشنده و عطابخش بی م
ثال می دانند و به همین جهت به درگاه او رجوع می کنند.
اگر به متن شکوائیه توجه شود قید «برخی دعاها» بکار رفته است نه «همه دعاها» و این نشان دهنده همان آگاهیهاست که از آنها نام بردیم اما این افراد با همه ادراکات ذاتی و یا اکتسابی خود از اموری چند نیز غافلند و از سر این جهل و غفلت است که گاه به خود می آیند و از خویشتن و دیگران می پرسند چرا برخی دعاهای ما مستجاب نمی شود اینان باید بدانند که: اولا: همان گونه که ما خداوند را «قدیر» می دانیم و از قدرت او مدد می جوییم باید «حکیم» نیز بدانیم.
قرآن کریم می فرماید (سوره بقره آیه 216) چه بسیار شود که دوستدار و علاقه مند چیزی هستید در حالی که برای شما شر و فساد است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانید. پس می بایست به این امر مهم توجه داشته باشیم که برخی عدم اجابت ها نیز از سوی خدا خود اجابتی است. ثانیا، دعا هم «طلب» است و هم «مطلوب»
حکمت بالغه الهی گاه بر اموری تعلق می گیرد که درک و تفسیر آن در ابتدای امر برای آدمی میسر نیست، کودکی که از مشق نوشتن شکوه می کند غافل از آن است که تا این سختی ها و مشقات نباشد رشد و ترقی و تعالی در کار نیست. کودک مشق نوشتن را زشت و فراغت را خیر می داند در حالیکه این نیست.
قرآن کریم می فرماید (سوره بقره آیه 216) چه بسیار شود که دوستدار و علاقه مند چیزی هستید در حالی که برای شما شر و فساد است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانید. پس می بایست به این امر مهم توجه داشته باشیم که برخی عدم اجابت ها نیز از سوی خدا خود اجابتی است. ثانیا، دعا هم «طلب» است و هم «مطلوب»
ثالثا عجله و شتاب روا نیست. برخی درخواست های ما که نیازمند زمان است و خداوند تبارک و تعالی با آنکه آن را اجابت کرده لیکن تحققش را به تاخیر می اندازد.
اسحاق بن عمار گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم ممکن است دعای مردی مستجاب شده باشد ولی به تاخیر افتد و اثر اجابت آن همان زمان ظاهر نگردد؟ فرمود: آری یک تا بیست سال ممکن است به تاخیر افتد.
آنچه از این دسته روایات برمی آید نشان می دهد که اجابت دعا غیر از تحقق آن است و چه بسا که دعایی مستجاب شود ولی تحقق آن به تاخیر افتد.
اگر ظاهرا دعاهایمان برای مستجاب شدن تاخیر دارند نشانه آن است که به احتمال فراوان، پاسخ دعاهایمان با مزایای جانبی همراه است وقتی دعاهایمان سفر درازی را می پیمایند با باری مملو از موهبت ها باز می گردند. به نظر می رسد وقتی خداوند ما را برای پاسخی منتظر نگاه می دارد درازای این انتظار بهره قابل توجهی به ما عطا می کند.
سوگلی های خدا را می شناسید؟
دعا زمینه ساز کسب برخی استعدادهای نیک یا لااقل باعث زدودن و پاک شدن گناهانی چند میشود. اما بر اساس برخی روایات کس یا کسانی هستند که وقتی دعا و نیایش میکنند و از خدا در خواست مسئلتی دارند هم سریعتر مورد اجابت قرار میگیرد و هم زودتر لباس تحقق به خود میپوشد. اینان چه کسانی هستند و وظیفه ما در قبال آنان چیست؟
قبل از پرداختن به بخش نخستین این پرسش ، باید گفت ما دو وظیفه مهم در قبال این افراد داریم: اولین وظیفه، وظیفه معرفتی و شناختی است. شناخت و معرفت بر مقام و منزلت آنان و عامل یا عواملی که باعث شده تا در نزد خدا از چنین مقامی برخوردار شوند و دیگر وظیفه احترام و رجوع به آنهاست اگر این افراد، محبوب خدا به شمار میروند چرا محبوب ما نباشند؟ حب و دوستی با دوستان خدا، خود نوعی حب و دوستی با خدا به شمار میرود و زمینه مساعدی را در تقرب الهی فراهم میسازد.
در اصول کافی بابی تحت عنوان “من تستجاب دعوته”؛ کسی که دعایش مستجاب میشود آمده است که بر اساس روایات مندرج در آن افراد زیر را مستجاب الدعوه اعلام می
کند:
1-آن کسی که به حج برود.
2-جهاد کننده در راه خدا.
3-بیمار و مریض.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: سه دستهاند که دعایشان به اجابت رسد: یکی آن کسی که به حج رود پس بنگرید که چگونه با بازماندگانش رفتار میکنید. دوم جهاد کننده در راه خدا، پس بنگرید چگونه با بازماندگانش رفتار میکنید و سوم بیمار و مریض، پس او را به خشم در نیاورید و دلتنگش نکنید.
4
– امام عادل.
5- دعای مظلوم.
6-دعای فرزند صالح و نیکوکار برای پدر و مادر.
7- دعای پدر صالح برای فرزند
8- دعای مۆمن برای برادرش.
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: پدرم فرمود: پنج دعاست که از درگاه تبارک و تعالی محجوب نگردد”[ اول] دعای امام عادل؛ [ دوم] دعای ستمدیده که خدای عزوجل میفرماید: هر آینه به طور مسلم انتقام تو را از ستمکارت بگیرم گرچه پس از زمانی باشد؛[سوم] دعای فرزند صالح برای پدر و مادر؛ [چهارم] دعای پدر صالح برای فرزند؛ [پنجم] دعای مۆمن برای برادرش در پشت سر او که خدا فرماید: «ولک مثله» یعنی مانند آن بر تو باد.
در روایتی دیگر از امام صادق(علیه السلام) سفارش اکید بر برحذر بودن از نفرین افراد مظلوم و ستمدیده و پدر شده است. بترسید از دعای ستمدیده و مظلوم که آن از ابرها و پردههای مانع از دعا بالا رود تا خدای عزوجل در آن بنگرد و فرماید: آن را بالا برید تا برای او اجابت کنم و بپرهیزید از نفرین پدر که از شمشیر برندهتر است.
9-کسی که چهل مۆمن را در دعا بر خود مقدم بدارد. هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند که فرمودند: هر کسی که چهل مۆمن را در دعا جلو اندازد سپس برای خود دعا کند دعایش اجابت شود.
10-دعای روزه دار تا وقت افطار.
11- دعای عمره کننده تا وقتی که به وطن باز گردد.
12- دعای شخص غایب برای غایب.
امام صادق(علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: هیچ دعایی زودتر به اجابت نرسد از دعای شخص غایب که برای غایب دیگری دعا کند.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان