بلبل بوستان علوی امام سجاد علیه السلام در آشیانه پر مهر و محبتی به دنیا آمد که خداوند برای توصیف آنانْ سوره «هَلْ اَتی» را نازل کرد و با آیه تطهیر، ایشان را از هر زشتی و پلیدی منزّه ساخت.
پدر بزرگ وار ایشان، امام حسین علیه السلام و مادرش «شهربانو» دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه سرزمین پهناور ایران است. این بانوی پاکدامن، چنان محبوبیتی در نزد خداوند متعال پیدا کرد که لیاقت همسری و مادری امام معصوم را پیدا کرده و ذریه پاک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از ایشان ادامه پیدا کرد.
مردم در محضر امام سجاد علیه السلام تحت تأثیر هیبت و شکوه ایشان، یارای هرزه گویی و بیهوده گویی نداشتند، بلکه سکوتی همراه با ادب بر مجلس امام حاکم بود
پیشوای بندگان در محشر
امام سجاد علیه السلام ، زینت عابدان و پیشوای بندگان پاک خداوند است. ابن عباس در این باره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت می کند که فرمود: «هرگاه روز قیامت شود، ندا دهنده ای در میان جمع اهل محشر ندا می دهد که مایه زینت عابدان کجاست. در آن هنگام، فرزندم، علی بن الحسین با کمال سرفرازی و سربلندی در محشر ظاهر می شود و میان صفوف حرکت می کند».
القاب آسمانی
امام چهارم، القاب و کنیه های زیادی دارند که هرکدام از آن ها، بر یکی از کمالات اخلاقی و شخصیتی ایشان رهنمون است. در میان کنیه های ایشان، ابوالحسن و ابومحمد از شهرت زیادی برخوردار است و از القاب ایشان، زین العابدین، سید الساجدین، سجاد، سیدالعابدین، زکی و امین را می توان نام برد.
درباره لقب سجاد گفته اند که: آن امام هُمام آن قدر سر به سجده می گذاشت و برای هر نعمتی سجده می کرد که پیشانی اش پینه بسته بود. هم چنین هنگامی که آن حضرت سر به سجده می گذاشت، آن قدر به همان حالت می ماند تا این که عرق از سر و صورت مبارک ایشان جاری می شد.
شبیه ترین به امیرمومنان
امام زین العابدین علیه السلام شبیه ترین مردم به جد خود امیرالمومنین علیه السلام بود. شبها بسیار نماز می گذارد و بسیار قرآن تلاوت می نمود. مشکهای پرآب به دوش می کشید و به خانه ایتام و مسکینان می رفت. حدود سیصد خانواده از مستحقین را از جهت آب و نان اداره می کرد و نمی دانستند که چه کسی به آنها غذا می دهد تا آنکه پس از رحلت که اثر جای مشک آب و ظرفهای نان را به دوش حضرت دیدند و خانوده های فقیر مدینه که بی آب و نان ماندند، فهمیدند آن کارها را حضرت علی بن الحسین انجام می داده است.
بجز آن، امام سجاد علیه السلام روزی صد گوسفند در آشپرخانه می کشتند و سفره ایشان همیشه گسترده بود که فقرا و یتمیان و مسکینها و در راه ماندگان می آمدند. امام شخصا به آشپزخانه سرکشی و از مردم پذیرایی می فرمود. (*)
امام سجاد علیه السلام، برده داری بود که بجای شلاق زدن و کار کشیدن از برده ها، آنها را در فضایی قرار می داد که بتوانند حقایق و معارف دینی را به صورت علمی و عملی بیاموزند و بعد آزاد شوند
غذا بردنهای مخفیانه شبانه و سفره پهن کردن های روزانه امام سجاد علیه السلام یادآور این آیه از قرآن است:
الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره/ 274)؛ كسانى كه اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مىكنند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مىشوند.
بنابراین آنچه نزد خدا پسندیده است، آن است که دو نوع انفاق داشته باشیم: بخشی از اموال خود را در روزها و آشکارا در راه خدا خرج کنیم – که هر کسی بتواند از آن مطلع شود – و بخش دیگر را شبانه و به روشهای مخفیانه، که کسی متوجه نشود. جالب آن است که این آیه در شأن امیرالمومنین علی علیه السلام نازل شد که همان مقدار پولی را که داشتند، بخشی را آشکارا و بخشی را مخفیانه خرج نمودند. امام سجاد علیه السلام هم در اینجا به این سنت اسلامی عمل نمودند. بخشی از رسیدگی های خود به فقرا را مخفیانه و بخشی را آشکار انجام می دادند.
اینها بخشی از صفات والای اخلاقی و رفتاری امام سجاد است.
نکته دیگری که در زندگی زین العابدین علیه السلام تعجب آور است، خریدن برده است. هر چند باور کردن آن مشکل است، امام سجاد علیه السلام بسیار بسیار برده می خریدند و نگه می داشتند، اما مگر یک نفر در زندگی چند خادم نیاز دارد و مگر یک انسان توان مدیریت کردن چند خادم را در هر لحظه دارد؟ ما که می دانیم امام علیه السلام و هیچ کدام از خاندان نبوت، تجارت برده نمی کردند و این کار را ناپسند می شمردند؛ بنابراین در این کار حضرت چه حکمتی وجود دارد؟
با مطالعه زندگی امام سجاد علیه السلام در می یابیم که امام در واقع مدرسه ای راه انداخته بودند و خود هم آن را مدیریت می فرمودند. روش کار اینگونه بود که برده می خریدند و آنها را چند ماه پیش خود نگه می داشتند و اخلاق و رفتار صحیح و دینی را آموزش می دادند و در نهایت، آنها را آزاد می کردند. این رفتار آن حضرت جزو بزرگترین خدمتهایی بوده که می شده در آن زمان انجام داد که به فکر هیچکسی نمی رسید. برخی از این برده ها بعدا مشهور و نقش آفرین شدند و برخی از آنها به مقامات معنوی دست یافتند و همه اینها در سایه پرورش در سایه امام سجاد علیه السلام بود.
امام سجاد علیه السلام، برده داری بود که بجای شلاق زدن و کار کشیدن از برده ها، آنها را در فضایی قرار می داد که بتوانند حقایق و معارف دینی را به صورت علمی و عملی بیاموزند و بعد آزاد شوند.
رفتار آن حضرت با برده ها خواندنی است..
از زندگی امام سجاد علیه السلام می آموزیم که راه حق هیچگاه بسته نمی شود. هر قدر هم که بی یار و یاور و تحت فشارهای حکومتی باشیم اگر تقوای خدا را مراعات کنیم، همواره خدا راهی را در پیش روی ما قرار خواهد داد و به اندیشه ما برکت می دهد
روش امام سجاد علیه السلام برای احیای سنت پیامبر
جوّ سیاسی دوران امامت امام سجاد علیه السلام به گونهای بود که نمىتوانستند به تأسیس مكتب و تربیت علنى بپردازند. ایشان برای احیای سنت از دست رفته پیغمبر صلی الله علیه و آله به تربیت بردگان پرداخت. که این راه را بهترین روش مىشمرد. امام بردگان خود را فرزند مىنامید و آنان را با تعبیر «یا بُنَى» صدا مىزد. امام علیه السلام با این برخورد مىفهماند كه نزد وى، مسلمانِ آزاد و برده برابر است. وى هیچ گاه بردگان خود را تنبیه نمىكرد، بلكه خطاهاى آنها را مىنوشت و در آخر ماه مبارك رمضان همه را در یك جا گرد مىآورد و خطاهاى هر یك را برایش مىخواند و از وى بر ترك آن اقرار مىگرفت. از آنان درخواست مىكرد همان گونه كه او آنها را بخشیده است، آنان نیز براى امام علیه السلام از پروردگار طلب بخشش نمایند. سپس حضرت به آنان جایزه مىداد و همه را در راه خدا آزاد مىكرد. وى با این روش به آنها «اخلاق اسلامى» مىآموخت. امام علاوه بر اینها، وسایل لازم را براى یك زندگى مستقل و آبرومندانه به ایشان مىبخشید.(1) حضرت این عمل را سنت رسول خدا صلى الله علیه و آله مىشمرد و با این روش آنان را دانش مىآموخت، رفتار و فرهنگ اسلامى تعلیم مىداد و از ارزش و شخصیت انسانى بهرهمند مىنمود.(2) سیره امام سجاد علیه السلام چنین بود كه در اعیاد، به ویژه عید فطر، بیست برده و كنیزِ تربیت شده در راه خدا، آزاد مىكرد.
این عمل امام علیه السلام یك مكتب انسان ساز بود و پایه مهمى براى گسترش اسلام ناب به شمار مىرفت. امام سجاد علیه السلام این رفتار را در تمام ایام، در طول سال تكرار مىنمود، چنان كه بردگان نیز از آن آگاه بودند و بدین جهت، هنگام خرید مشتریان، خود را در معرض دید آن حضرت قرار مىدادند و تا ایشان را نمىدیدند خویشتن را از نگاه دیگران پنهان مىداشتند.
با توجه به این كه بردگان از سرزمینهاى دور آورده مىشدند، معلوم مىشود كه روش امام سجاد علیهالسلام و برخورد ایشان با زیردستان، به ویژه بردگان، در نواحى دیگر نیز معروف بوده است.
برخى نوشتهاند: امام زینالعابدین علیه السلام در هر سال، ماه و روز، برای هر خطا و اشتباهى بردگان را آزاد مىکرد، تا این كه سپاهى از مردان و زنانِ آزاد شده فراهم شدند كه همه در ولاى امام سجاد علیهالسلام بودند و تعدادشان به پنجاه هزار یا بیشتر مىرسید.(3) برخى نیز رقم بردگان آزاد شده به دست مبارك امام سجاد علیه السلام را تا یكصد هزار یاد كردهاند.(4) بعضى از همین آزاد شدگان كه در مكتب پرورشى امام سجاد علیه السلام تربیت شده بودند، به محدثانى برجسته و پرتلاش تبدیل شدند، كه از آن جمله مىتوان از شخصیتهای بزرگى چون: حسن بن سعید اهوازى، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن حسین بن سعید و شعیب نامى یاد نمود كه همه از موالى و آزاد شدگان امام سجاد علیه السلام هستند.(5) شیخ طوسى نیز راوى معروف، على بن یحیى بن الحسن را از همین افراد شمرده است.(6)
بردگان نزد امام سجاد علیه السلام همانند آزادگان بودند. آنان رفت و آمدهاى معمولى داشتند و مانند سایر مردم مىزیستند. آنان از محضر امام علیه السلام كسب فیض مىكردند و به افرادى پاك و مهذّب تبدیل مىشدند. «سعید بن مسیّب» مىگوید:
یك سال قحطى شد، چنان كه همه چشم انتظار نزول باران بودند؛ اما دعاى هیچ كس اجابت نمىشد. به ناگاه دیدیم غلام سیاهى از مردم كناره گرفت. آرام آرام رفت تا بر بالاى تپهاى رسید و دست به دعا برداشت. هنوز دعاى او تمام نشده بود كه ابرى در گوشه آسمان پیدا شد. ابر آهسته پیش آمد تا تمام آسمان را فراگرفت. به ناگاه آسمان غرّشى كرد و بارش باران آغاز شد. غلام، خدا را شكر كرد و از تپه پایین آمد. من كه آن كرامت را دیدم، به همراه مردم دنبالش رفتم تا به خانه امام سجاد علیه السلام رسیدم. غلام، داخل خانه شد. من خدمت امام علیه السلام رسیدم و از ایشان خواستم تا او را به من ببخشد. حضرت چون مرا مىشناخت و مىدانست اهل اذیت و آزار نیستم، پذیرفت… چون غلام آگاه شد، از من پرسید: چه چیز تو را به این خواسته واداشت؟ پاسخ دادم: به خاطر آنچه از تو دیدم. غلام دست به دعا برداشت و گفت: «پروردگارا! این رازى بود نهفته بین من و تو؛ حال كه فاش گردید، مرا بمیران و نزد خود ببر.» هنوز در حال گریه و دعا بود كه مُرد.(7)
همواره در مسیر حق
با نگاه کلی به زندگی امام، می فهمیم که ایشان هیچ لحظه ای بیکار و معط
جالب آنکه ایشان با همه مشغله ها، از عبادت غافل نبودند؛ روزهای بسیاری را روزه می گرفتند و شبهای بسیاری را به نماز و قرآن به صبح می رساندند و با این همه، عبادتهای خود را در مقایسه با عبادتهای علی علیه السلام ناچیز می شمردند.
نکته آخر آنکه امام علیه السلام مراقب بودند یاد و خاطره عاشورا فراموش نشود و به همین دلیل هر وقت برای آن حضرت آب می آوردند، گریان می شدند. از ایشان می آموزیم که برای زنده نگه داشتن راه حقیقت بجای سخنرانی های مکرر، با عمل خود مردم را آگاه کنیم.
هر چه بیشتر درباره زندگی اهل بیت علیهم السلام مطالعه می کنیم علاقه ما به ایشان افزایش می یابد. خدایا ما را در دنیا و آخرت با آنان قرار ده و ما را در شبیه شدن به آنان موفق گردان.
پینوشتها:
*) مجموعه زندگانی چهارده معصوم، حسین عمادزاده، ص683.
1) علىبن عیسىاربلى، كشف الغمّة فى معرفة الائمّة، ج 3، ص 85.
2) دراسات و بحوث فى تاریخ الاسلام، ج1، ص88.
3) محسن رنجبر، نقش امام سجاد علیه السلام در رهبرى شیعه، به نقل از سیّد الاهل، زین العابدین على بن الحسین، ترجمه حسین وجدانى، ص 49.
4) رسول جعفریان، حیات امامان شیعه، ص 387.
5) اختیار معرفة الرّجال، ج 2، ص 827.
6) رجال الطوسى، ص382.
7) اثبات الوصیّة، ص 204.
منبع: سایت تبیان با تغییر و تصرف