جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
از این طرف اومدی: 
ارث تو از امامت، انتظار بود

ارث تو از امامت، انتظار بود

فهرست مطالب

می دانستم که تو میراث دار رسولان و دوستان خدایی،


و امروز


می فهمم


تو براستی، همه چیز را به ارث برده ای؛


حتی غربت را!


امروز می فهمم،


که از امامت پدر،


به تو پرده پوشی رسید و از امامت پدربزرگ،


نا آشنا ماندن حتی میان شیعیان.


امروز می فهمم


که از امامت جوان ترین امام رنج نزدیکان فریبکار،


و از علی بن موسی الرضا (علیه السلام)


غربت


و از موسی بن جعفر (علیه السلام)، درد ماندن در زندان غیبت نصیب تو شد.


امروز می فهمم


از عصر صادقین(علیهم السلام)،


حسادت کوته فکران و ناشکری مردم برای تو ماند.


و ما آقا جان!


ماییم کوفیانی که نامه هایمان را پر از امضای «بیا» کرده ایم و دست بر دست گذاشتیم تا دشمنان دوره ات کنند؛ همچون حسین (علیه السلام).


و ما، بی معاویه به سوی طلا و نقره ی دنیا دویدیم؛ تا نصیب تو بی یاوری باشد؛ همچون حسن (علیه السلام).


آقا جان!


سوختن،


انگار در خانواده ی شما،


ارث مادری است


و حق دار بودن و کنجی به انتظار نشستن، اگر برای امیر (علیه السلام) بیست و اندی سال بود، برای تو به درازا کشید


آقا جان!


نادیده بگیر تهمتها را؛ همچون رسول خدا (صلی الله علیه و آله).


می دانستم که تو


میراث دار رسولان و دوستان خدایی،


و امروز می فهمم


تو براستی، فرزند صبر و غیرت و شجاعتی.


میراث دار اسطوره ها.


کاش روزی می فهمیدیم بار سنگین و سخت امامت جهان را


به دوش توانای چه کسی سپرده ایم؛


آن وقت کفش آهنین می پوشیدیم و نمی نشستیم تا بیابیم:


مولای منتظرمان را!


بخش مهدویت تبیان


منبع:


سایت مستور


پ.میعاد


 

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید