ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

آسیب‌شناسی خانواده.

فهرست مطالب

عوامل تهديد كننده خانواده

آسيب‌هايخانواده

آسیب‌شناسیخانواده.

 

ازدواج، تضمین
کننده آرامش و سلامت روانی فرد است و زوجین با تشکیل خانواده و بستن پیمان
زناشویی، بهداشت روانی خود و اعضای خانواده را تأمین می‌کنند. خداوند متعال در
سوره اعراف، آیه 189 می‌فرماید: او خدایی است که شما را از یک تن آفرید و همسر او
را از جفتش قرار داد تا در کنار او بیاساید.

ازدواج به منزل
غرس نهالی است که همواره زن و شوهر باید برای حفظ شادابی و طراوت آن تلاش کنند.
بدون شک زندگی زناشویی و خانوادگی مانند هر امر دیگر ممکن است دچار آسیب‌پذیری شود
و با موانعی روبه‌رو گردد
. در این شرایط خانواده‌های جوان و نوبنیاد موظفاند
آگاهانه و مسئولانه این آفت‌ها و موانع را شناسایی و علت‌یابی کنند و در مقام رفع
آن‌ها برآیند.

آسیب‌شناسی
چیست؟

آسیب‌شناسی (pathology) در حوزه علوم پزشکی، دانشی است که
به مطالعه و بررسی یافت‌ها و سلول‌های آسیب دیده یا آسیب‌زا، و سبب‌شناسی بیماری‌ها
می‌پردازد. بدین منوال آسیب‌شناسی اجتماعی علل و عوامل ایجاد کنند آسیب‌ها و آفت‌های
اجتماعی را مورد مطالعه قرار می‌دهد. کاربرد این دانش در مطالعه خانواده و خانواده
شناسی، یعنی شناسایی عواملی که سلامت و استحکام خانواده را تهدید می‌کند و ازدواج
پایدار و موفق را آسیب‌پذیر می‌سازد.


& lt;p class=”MsoNormal” style=”margin: 0in 0in 0pt; text-align: justify; line-height: 200%; unicode-bidi: embed; direction: rtl;” dir=”RTL”>آسیب‌شناسی
خانواده چیست؟

خانواده‌ای در
هم و نابسامان را که در آن اختلاف و کشمکش وجود دارد، در ذهن خود مجسم کنید؛ چند
لحظه بیندیشید؛ پیرامون خود را بنگرید؛ ازدواج‌های پایدارِ موفق و ازدواج‌های
ناپایدارِ ناموفق را زیر نظر بگیرید. لحظاتی به عوامل آسیب‌زایی خانواده فکر کنید.
اگر از مراسم عقدکنان و ازدواج خود فیلم یا عکس تهیه کرده‌اید، به آن‌ها نظر
بیفکنید و چند لحظه سعی کنید از آن هنگام تا زمان حال را مرور نمایید. چه شده است؟
کجاست آن عشق‌ها و شادی‌ها، گریه و غم چرا؟ اعتماد به چیزی تبدیل شده است؟ وفاداری
و گذشت چه شده است؟ اندیشه‌های جدایی و طلاق چرا ظاهر شده است؟ در مدت این چند سال
و چند ماه چه اتفاقاتی رخ داده است؟ آیا به سرنوشت ناامن فرزندانتان فکر کرده‌اید؟
آیا با کسی به مشورت پرداخته‌اید؟

بدون شک کانون
خانواده‌ای که در آ
ن، میان زن و شوهر یا شوهر و زن و اعضای خانواده انس و الفت
نباشد، کانونی است همچون جهنم سوزان که نخستین آثار سوء خود را بر سلامت روانی و
جسمانی اعضا باقی می‌گذارد. کودکان در چنین خانواده سرد و بی‌روحی، از ناامنی،
آشفتگی عاطفی و اضطراب رنج می‌برند و احتمال ظهور و بروز ناهنجاری‌های عاطفی و
رفتاری در آن زیاد است؛ زیرا سروشت والدین و فرزندان با یکدیگر گره خورده، رفتار
هر یک آثار و پیامدهایی بر رفتار دیگری دارد.

همچنین ریشه
اکثر ناهنجاری‌های رفتاری، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی افراد یک جامعه از خانواده
بحرانی سرچشمه می‌گیرد. آسیب‌ها و ستیزه‌های خانوادگی پدیده‌ای بسیار پیچیده و چند
وجهی است و باید از دیدگاه‌های گوناگون روانی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ارتباطی،
آن را مورد مطالعه قرار داد. شاید همان‌طور که هر انسانی یکتا و منحصر به فرد است،
زندگی مشترک هر زوج جوان نیز یکتا و منحصر به نوع خودش باشد. با وجود این، پرداختن
به موضوع آسیب‌شناسی خانواده برای دست‌یابی به راهبردهای پیش‌گیری، از مهم‌ترین
ضروریات آموزش خانواده محسوب می‌شود؛ چرا که بدون شناخت علل و عوامل، همانا دست‌یابی
به راه‌های درمان و اصلاح، امکان‌پذیر است.

 

چه عواملی سلامت
خانواده را تهدید می‌کنند؟

 

1 . عدم شناخت
اصول زندگی مشترک.

در برخی از
خانواده‌ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر؛ عدم آگاهی نسبت به اهداف و
انگیزه‌های ازدواج؛ بی‌انصافی؛ پیش‌داوری؛ فریب‌کاری؛ عدم احساس مسئولیت، و بی‌توجهی
به اصول اخلاقی، همانا بنیاد خانواده متزلزل می‌شود، که در این میان، مهم‌ترین
عامل آسیب‌
پذیری، عدم شناخت و انحراف دو همسر از هدف‌های ازدواج است. هنگامی که
راجع به خانواده صحبت می‌شود، اغلب زن‌ها و شوهرها به گونه‌ای برخورد می‌کنند که
گویی همه چیز را درباره خانواده می‌دانند. هر کس به خود اجازه می‌دهد راجع به
خانواده می‌دانند. هر کس به خود اجازه می‌دهد راجع به خانواده اظهار نظر کند و از
آن‌جا که هر کس در خانواده رشد کرده است، پیش خود تصور می‌کند که دانش و آگاهی
لازم را دارد در حالی که این طور نیست و انجام هر کار ایفای هر نقشی نیازمند
آموزش، کارآموزی و مهارت آموزی مربوط به خود است. برای ایفای نقش یک همسر موفق و
توانا باید مهارت‌ها و آگاهی‌های لازم را کسب کرد. از این رو توصیه می‌شود با شرکت
در جلسه‌های آموزشی و مطالعه کتاب‌های مربوط به تعلیم و تربیت، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی
خانواده، آیین همسر داری و نظایر آن، به دانش و مهارت‌های خود بیفزایید و از این
طریق، تعادل و سلامت خانواده را حفظ کنید.

2. سست شدن
باورهای مذهبی.

شاید مهم‌ترین
عاملی که سلامت و استحکام خانواده را تهدید می‌کند، سست شدن باورهای مذهبی، اصول
اخلاقی، و فقدان معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش کنند و
در حضور و غیا
ب یکدیگر به گونه‌ای برخورد کنند که گویا خدا غایب است و آن‌ها را
نمی‌بیند، با دست خود کانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده‌اند.

یکی از رسم‌های
پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفر عقد است. به نظر می‌رسد این رسم
به معنای آن است که زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و آن‌چه را که قرآن گفته است،
عمل می‌کنند و قرآن را در زندگی و پیوند مشترک خود حاکم و داور قرار می‌دهند و
خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال، رفتار و گفتارشان می‌دانند. حال چنانچه این وضعیت
تغییر کرد و این اعتقادات و باورها سست شد و از بین رفت، سلامت و تعادل خانواده به
خطر می‌افتد. زمانی که ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورهای حاکم بر روابط زن و شوهر بر اساس
لذت طلبی، تجمل‌گرایی، مادی‌گرایی و سود طلبی استوار باشد، بی‌شک روابط انسانی از
معنویت تهی می‌شود. در نتیجه این روابط بسیار سست و شکننده خواهد بود و به محض
بروز موقعیتی خاص مانند بی‌پولی، تنگ‌دستی، بیماری، کهولت و افزایش سن و نظایر آن،
کانون خانواده از درون متلاشی می‌گردد و با هر بهانه‌ای از هم می‌گسلد.

3 . بی صداقتی،
فریب‌کاری و پنهان‌کاری.

جوهر روابط سالم
میان زن و شوهر، صداقت است. صداقت، اعتماد را بنیاد می‌نهد. زن یا شوهری که با
همسر خود صادق نیست و با دادن وعده‌ها و وعیدها می‌خواهد زندگی کند، با رفتار خود،
کانون گرم و صمیمی خانواده را سست و لرزان می‌کند. همچنین گاهی اوقات پنهان کردن
حقایق و قریب دادن، ارکان خانواده را سست و آسیب دیده می‌کند.

برای مثال، شوهر
یا زن آمد و شد، معاشرت‌ها، درآمد یا هزینه خود، و نظایر آن را از یکدیگر پنهان می‌کنند،
غافل از آن که روزی این حقایق آشکار، و در نتیجه منجر به تیرگی روابط بین آنان
خواهد شد؛ و چنانچه زوجین بدان توجه نکنند، زمینه‌های از هم گسیخته شدن بنیاد
خانواده را فراهم می‌کنند.

4. عدم توجه به
نیازهای همسر.

زوج‌های موفق در
صدد ارضای نیازهای همسر خود می‌باشند. بنا بر این هر زن یا شوهری وظیفه دارد
نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آن‌ها برآید. ارضای نیازهای
به طریق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می‌شود و
در نتیجه سلامت خانواده تأمین می‌گردد. در جلسات مشاوره زناشویی، گاهی مشاهده می‌شود
که زن اظهار می‌کند: «شوهر من وقتی به خانه می‌آید یا وقتی که در خانه هست، زیاد
می‌خوابد و به من توجه ندارد». این‌گونه رفتارها بیانگر این است که شوهر برای زنش
ارزش قائل نیست و به نیازهای عاطفی او بی‌اعتنا و بی‌علاقه است. از این رو، این
وضعیت موجب می‌شود که روزی تحمل و شکیبایی زن به پایان برسد و به طور مستقیم یا
غیر مستقیم بر پدیداری رفتارهای نابهنجار او اثر گذارد و به جدای منتهی شود.

بدیهی است توجه
به نیازهای همسر، فقط به نیازهای جنسی ختم نمی‌شود. احترام و پذیرش؛ نگاه مهربان
به یکدیگر؛ در کنار هم حضور داشتن؛ در فعالیت‌های مشترک شرکت کردن و نظایر آن،
نشانه توجه به نیازهای همسر است.

5 . ابهام و
افراط در انتظارها.

به طور معمول
مشخص کردن انتظارها در روابط، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می‌شود. در
خانواده‌هایی که انتظارهای متقابلِ زن و شوهر تصریح نشده است، روابط آنان آسیب‌پذیر
است و دقیقاً نمی‌دانند نسبت به یکدیگر چه وظایفی به عهده دارند برای مثال، وقتی
وارد خانه می‌شوید، انتظار دارید با شما چگونه برخورد شود؟ آیا تا به حال با
همسرتان گفت‌وگو داشته‌اید که در آن بگویید، چه انتظارهایی از یکدیگر دارید؟

در هر صورت
ابهام، افراط و تعارض در انتظارها موجب می‌شود فضایی نامساعد و کینه‌توزانه به
وجود آید. گاهی اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل این که انتظار داشته
باشید همسرتان در نظم و ترتیب سرآمد دیران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض
تهدید قرار می‌دهد.

6. دخالت
دیگران.

اکثر پژوهش‌های
انجام شده در ایران درباره طلاق، این حقیقت را منعکس کرده‌اند که دخالت دیگران
موجب شعله‌ور شدن اختلاف زن و شوهر می‌گردد و در نهایت به طلاق و جدایی منجر خواهد
شد .

زن یا شوهر، به
ویژه در اوایل زندگی مشترک، توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی یا در برخی موارد
تحریک می‌شوند. گاهی اوقات حضور مادر شوهر یا پدر شوهر و مادر زن یا پدر زن، به
رغم علاقه به فرزندان خود، در زندگی مشترک آنان مزاحمت‌ها و آسیب‌هایی را به وجود
می‌آورند و از آن‌جا که در استحکام و انحلال بنیاد خانواده، عوامل متعددی دخالت
دارند، هر یک از عوامل، اثرهای گوناگون آنی یا با تأخیر را بر جای می‌گذارند. برای
مثال، مخالف پدر و مادرِ زن یا شوهر با ازدواج، ممکن است پس از ازدواج به عنوان
عامل زمینه‌ساز در دراز مدت، سلامت خانواده را تهدید کند و تأثیر خود را به شکل طلاق
و جدایی ظاهر سازد.

7. مسائل
اقتصادی و مالی.

زندگی زناشویی
بر پایه اشتراک بنا شده است. از این رو به کار بردن عبارت‌هایی از قبیل «مال من»،
«جهیزیه من»، «مال تو» و نظایر آن، پایه اشتراک را متزلزل و به تفرق و جدایی تبدیل
می‌کند. زن و شوهرِ جوان، آگاه و بصیر روی این عبارت‌ها خط بطلان می‌کشند و آن‌ها
را به «مال ما»، «مسئلة ما» و «مشکل ما» تبدیل می‌کنند. پیوندهایی که بر پایه
انگیزه‌های مادی و ثروت زن یا شوهر پی‌ریزی شده است، پس از مدتی از هم می‌گسلد و
بنیاد خانواده را متلاشی می‌کند. قدیمی‌ها جمله زیبایی را گفته‌اند که: «آدم نام
خالی بخورد، اما دلش خوش باشد.» این جمله بیانگر آن است که شایسته است نیازهای
مادی انسان در حد متوسط تأمین شود، اما نیازهای روانی باید در حد بالا مورد توجه
قرار گیرد.

زندگی زناشویی
نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه‌جویی، قناعت و عدم تجمل‌گرایی،
به تنظیم و اداره مسائل اقتصادیِ زندگی مشترک خود بپردازند. گاهی اوقات مسائل مالی
و اقتصادی بهانه‌اند و زمانی که از زن یا شوهر سؤال می‌شود که چرا با یکدیگر سازش
ندارید، به این گونه مسائل اشاره می‌نمایند و در نهایت «عدم توافق» و «عدم تفاهم
»
را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می‌کنند. بدیهی است که این عامل کلی و مبهم (عدم
توافق) نمی‌تواند ما را به سوی شناخت عواملی که سلامت خانواده را تهدید می‌کنند،
هدایت کند.

8. موانع فرهنگی
و طبقاتی.

گاه فرهنگ زن یا
مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می‌کند. برای مثال،
ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر (مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی)
گاه باعث تهدید بنیاد خانواده می‌شود. از سوی دیگر، گاه به علت شهرنشینی و صنعتی
شدن، بنیاد ارزش‌ها سست می‌شود و افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش‌های حاکم مقید
نیستند و این مسئله موجب می‌شود زن یا شوهر با «منم منم» گفتن! و تفاخر به اصل و
نسب خود، می‌کوشد همسر خود را سرزنش و تحقیر کند. بدیهی است در چنین خانواده‌ای
احساس حقارت هر یک از زوجین موجب می‌شود فضای روانی و عاطفی نامساعدی به وجود آید
و زوجین از یکدیگر متنفر شوند. از نظر ساروخانی عواملی وجود دارند که در کار زوجیت
موجب کار کرد نامطلوب می‌شوند و تا زمانی که تکثر نیابند یا تقویت نشوند، در حال
کمون باقی می‌مانند. اما زمانی که خانواده با بحرانی روبه‌رو می‌شود، این عوامل
تقویت می‌شوند و از حال کمون و ن
هفته بیرون می‌آیند و تأثیر وسیع خود را بر
خانواده بر جا می‌گذارند.

9. هوس‌رانی و
چند همسری.

عامل دیگری که
سبب آسیب‌پذیری خانواده می‌شود، تنوع‌طلبی و هوس‌رانی زن یا شوهر و چند همسری است.
شوهر یا زن به فرمان احساسات خود با زن یا مرد دیگری ارتباط نزدیک برقراری می‌کند
و رابطه خود با همسر قبلی را سست می‌نماید. در این شرایط عواملی از قبیل کشش‌های
روانی – جنسی، زیبایی یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چهارچوب
خانواده یا برقراری روابط پنهان و مخفی می‌گردد.

10 . سوء تفاهم
و سوء ارتباط.
&l t;o:p>

مهم‌ترین عامل
آسیب‌پذیری خانواده، بروز سوء تفاهم‌ها و سوء ارتباط‌هاست. این عامل به صورت یک
فرایند مخرب و پیش رونده عمل می‌کند. گاهی یک سوء تفاهم ساده در صورت مرتفع نشدن
همچون یک گلوله برفی کوچک به تدریج به یک بهمن بزرگ تبدیل می‌شود و بنیاد زندگی
زناشویی را ویران می‌کند.

11. انتقام‌گیری
و بهانه‌جویی.

انتقام‌گیری،
بهانه‌گیری و عیب‌جویی، از مهم‌ترین عوامل آسیب‌زایی خانواده و روابط زن و شوهر به
شمار می‌آیند. طرح مکرر دلخوری‌ها، نقاط ضعف، و نارسایی‌ها، ساختمان روابط زناشویی
را تهدید و تخریب می‌کند. بنا بر این در مواقع اختلاف و خطا باید کوشید تا همسر
عفو شود؛ نقاط مثبت او دیده شود و «کهنه قباله‌ها» نو نگردید، همچنین به قول معروف
از «کاه»، «کوه» ساخته نشود بلکه با دیده اغماض به رفتار
و گفتار یکدیگر نگریستهشود.

12. سلطه‌گریشوهر یا زن.

هرگاه روش شوهر
یا زن در زندگی مشترک بر پایه سلطه‌جویی و سلطه‌گری باشد و هر کدام بخواهند نظریات
خود را به اعضای خانواده تحمیل کنند، فضای خانواده به یک فضای استبدادی و نامطلوب
تبدیل می‌شود. در چنین فضایی شوهر یا زن مرتباً به دیگران دستور می‌دهند، امر و
نهی می‌کنند یا اجازه صحبت به دیگران نمی‌دهند. در این وضعیت، اعضای خانواده احساس
حقارت می‌کنند. نتیجه این وضع، سرکشی، نافرمانی و لجاجت در رفتار اعضای خانواده
خواهد بود. در چنین خانواده‌ای مشارکت و مشاوره معنا ندارد و شوهر یا زن به تنهایی
تصمیم گیرنده و همه کاره است. در هر صورت «مردم‌سالاری» یا «زن‌سالاری» بنیاد خانواده
را لرزان می‌کند و موجب بروز ستیزه‌های خانوادگی می‌گردد؛ و از «عقل سالاری» و «حق
سالاری» هم خبری نیست!

13. بی‌نظمی و
بی‌مسئولیتی در آمدن به خانه.

بی‌نظمی در آمدن
به خانه، به ویژه از طرف شوهری که ساعت‌های پیاپی، زنش را تنها در خانه رها می‌کند
و وقت خود را با دوستان مجرد خود می‌گذراند، موجب می‌شود که روابط خانوادگی مخدوش
گردد. همچنین گاهی اوقات شوهر به مسافرت‌های طولانی قابل اجتناب می‌رود و خانواده
را برای مدت طولانی ترک می‌کند و تنها می‌گذارد.

14. بی‌توجهی به
امور خانه و خانواده.

گاهی اوقات بی‌توجهی
به برخی مسائل؛ عدم توجه به امور خانه؛ و عدم مشارکت در فعالیت‌های خانوادگی
، موجب
می‌شود زن یا شوهر این وضعیت را به بی‌علاقگی به شخص خود تعمیم یا نسبت دهند. برای
مثال، شیر آب خراب است و چند وقت است که چکه می‌کند… یا دکمه پیراهن من چند وقت
است افتاده و کسی به فکر دوختن آن نیست. بنا بر این اگر زن یا شوهری گفت: «همسر من
به فکر خانه و خانواده نیست؛ من برای او ارزشی ندارم؛ او سرش به کار خودش مشغول
است؛ و …» اظهارات او می‌تواند نشانه‌های آسیب‌زایی خانواده محسوب شود.

عدم همکاری در
امور خانه، به ویژه در دوران بیماری و بارداری زن، مورد خاصی است که موجب می‌شود
زن دلسرد شود و این وضعیت را نشانه بی‌علاقگی یا بی‌وفایی شوهر نسبت به خود تعبیر
کند. روزی پیامبر اکرم (ص) به خانه دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) رفت و دید دخترش پای
دیگ نشسته و حضرت علی (ع) دارد به رایش عدس پاک می‌کند. از صفا و صمیمیت این زن و
شوهر بسیار خوشش آمد و فرمود: «مردی که به زن و فرزندش از روی محبت خدمت کند، خدا
به رایش خیر دنیا و آخرت می‌خواهد.

15. ناباروری و
نازایی.

یکی از هدف‌های
ازدواج و تشکیل خانواده، تولید مثل و فرزند آوری است؛ اما متأسفانه حدود ده تا پانزده
درصد از زنان و شوهران به دلایل گوناگون توانایی باروری ندارند و نابارورند.
اصطلاح ناباروری زوجین، زمانی مطرح می‌شود که با داشتن دو بار آمیزش جنسی در هفته
برای یک سال، بدون استفاده از روش‌های پیش‌گیری، زن، باردار نشود. در قوانین
ایران، عقیم بودنِ یکی از زوجین می‌تواند یکی از موارد صدور جواز طلاق باشد. با
وجود این، تأثیرِ داشتن یا نداشتن فرزند بر آسیب‌پذیری خانواده به وضوح مشخص نیست
و پژوهشگران گزارش‌های متناقضی منتشر کرده‌اند . از این رو زوج‌های نابارور به جای
این که عصبی و ناامید شوند و یکدیگر را مقصر معرفی و متهم کنند، توصیه می‌شود با
آرامش و منطق با مسئله برخورد کنند و در اولین فرصت به مراکز مشاوره پزشکی و روان‌پزشکی
رو آورند.

16. ناتوانی‌های
جنسی.

یکی از هدف‌های
ازدواج پاسخ‌گویی درست به نیازهای جنسی است. متأسفانه برخی از افراد به دلایل&# x0D;
گوناگون دچار ناتوانی‌های جنسی و سردمزاجی‌اند و قادر به ارضای مطلوب نیازهای جنسی
همسر خود نیستند. این وضعیت در دراز مدت آسیب‌زاست و هر یک از زوجین باید با
شناخت، شجاعت و صداقت به این مشکل توجه کنند و در پرتو مشورت با افراد متخصص مانند
روان‌پزشک، متخصص غدد، متخصص زنان، متخصص کلیه و مجاری ادرار و متخصص روان‌شناسی و
مشاوره خانواده به حل و فصل آن بپردازند. سردمزاجی یک یاز شایع‌ترین اختلالات در
کار غدد جنسی است و اغلب جنبه روانی دارد (ایزدی، 1356). مقاربت جنسی نوعی مبادله
عاطفی و ارتباط عاطفی میان زن و شوهر است، نه صرفاً یک ارتباط جسمانی و
فیزیولوژیک، از این رو، موفقیت در عمل زناشویی، به رضایت عاطفی در زن یا شوهر و یا
هر دو منجر می‌شود. شایان ذکر است که نقش عوامل روانی در موفقیت عمل زناشویی زن
بیشتر از مرد حائز اهمیت است و گاهی اوقات زن، سردمزاجی را به عنوان مکانیسمی علیه
بدرفتاری‌های شوهر به کار می‌برد. از این رو، شوهری که مسئله «تمکین» را مطرح می‌سازد،
باید خود زمینه‌های عاطفی مثبت را در همسرش به وجود آورد. انتقاد در امور جنسی و
روابط زناشویی، بدون تردید یک یاز دشوارترین انواع انتقادهاست و هیچ انتقادی
دردناک‌تر از اشاره به ناتوانی‌های جنسی طرف مقابل نیست. در حالی که باید اذعان
کرد که ریشه اکثر مسائل و مشکلات از بستر زناشویی آغاز می‌شود و تعامل زناشوییِ
سالم، کلید فرایند خانواده مطلوب است.

تهدید کننده‌های
دیگر.

عوامل دیگری که
سلامت خانواده را تهدید می‌کنند، به شرح زیر است:

ازدواج ناموفق و
عدم رعایت تناسب‌ها در ازدواج؛ ازدواج تحمیلی، مصلحتی و شتاب‌زده؛ اختلاف زیاد
زوجین از نظر سن و تحصیلات؛ پایین بودن سن ازدواج زن یا شوهر؛ بد اخلاقی و عدم
تحمل اخلاق یکدیگر (عدم توافق اخلاقی)؛ افراط و تفریط در نظم و انضباط؛ کار و
اشتغال بیش از حد شوهر یا زن عدم تعادل روانی و عاطفی؛ خودپسندی‌ها و خودخواهی‌ها؛
عدم آشنایی و رعایت حقوق یکدیگر؛ توجه به ظواهر و امور مادی؛ ندادن نفقه و عدم
تأمین نیازهای مادی؛ بیماری‌های جسمانی و روانی (بیماری‌های مسری و عفونی)؛ اعتیاد
به مواد مخدر، الکل و سیگار؛ زندانی بودن زوج یا زوجه؛ بی بند و باری در معاشرت‌ها؛
اختلال‌های عاطفی و شخصیت (مثل لج‌بازی و یک‌دندگی و غرور کاذب)؛ مصرف‌گرایی و
تجمل‌گرایی؛ عدم رعایت عدالت و انصاف؛ بدبینی و سوء ظن؛ عدم استقلال مالی و فکری؛
اشتغال زن در خارج از خانه بدون رضایت شوهر؛ پیروی از آرزوها و استمرار برنامه‌های
دوران تجرد؛ تحقیر و تمسخر همسر و …

دکتر احمد به‌پژوه.

دانشیار روان‌شناسی
دانشگاه تهران.

 

منبع : مجلهپیوند

Moshavere.org

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید