یاد مرگ در حکمت ۱۳۰ نهج البلاغه
حکمت ۱۳۰ نهج البلاغه : و قَالَ (علیه السلام) … یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَهِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَهِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَهِ، یَا أَهْلَ التُّرْبَهِ، یَا أَهْلَ الْغُرْبَهِ، یَا أَهْلَ الْوَحْدَهِ، یَا أَهْلَ الْوَحْشَهِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ؛ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ …
امام علیه السلام در بخشی از #حکمت_۱۳۰_نهج_البلاغه ، در آن هنگام که از جنگ صفین برمی گشتند، وقتی به قبرستان پشت کوفه رسیدند؛ گفتند اى خاکیان، اى غریبان،
اى بى کسان، اى وحشت زدگان شما در رفتن بر ما پیشى گرفته اید و ما از پى شما مى آییم. اما در خانه هایتان دیگران ساکن شدند …
آری این رسم همیشگی دنیا بوده است؛ که قرآن به ما می گوید آیا نمی بینید!؟ و داستان گذشتگان را نمی شنوید!؟ که ما در آنها نشانه های خود را قرار دادیم.
أوَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ ۖ أَفَلَا یَسْمَعُونَ
آیا آن همه مردمى را که پیش از ایشان هلاک کردیم و اکنون اینان در خانههایشان راه مىروند سبب هدایتشان نشد؟ در این عبرتهاست، چرا نمىشنوند؟
(سوره سجده آیه ۲۶)
همین زمینی که آلان بر روی آن قدم می گذاری، معلوم نیست که چندین نفر و چندین هزار نفر بر روی آن قدم گذاشته اند و حال دیگر نیستند.
امیربیان، در ادامه (حکمت_۱۳۰ نهج البلاغه )، رو به اصحاب می کنند و می گویند اگر اینها اجازه داشتند تا سخن گویند همانا می گفتند که بهترین توشه تقواست.
به قول استاد صفایی حائری تقوا یعنی حواس جمعی
برای مثال وقتی شما لباس سفیدی پوشیده ای و بارون می آید دیگر تند تند قدم برنمی داری و مراقب قدم برداشتن های خود هستی و یا اگر در لب پرتگاه هستی دیگر بی مهابا شروع به دویدن نمی کنی بلکه حواست را جمع کرده و دقت می کنی که پایت را کجا می گذاری.
تقوا یعنی همین یعنی هر لحظه هرکاری را که انجام می دهی مراقبی مخالف با خواست الهی و اوامر و نواهی او نباشد تا موجب سقوط تو نگردد.
این مرگ انتهای کار همه است
پس خوشا سعادتمند زیستن.
برچسب ها: همراه با امیر، نهج البلاغه خوانی، هر روز با قرآن باشیم، سرانجام انسان، یادمرگ، معنای تقوا