نویسنده رضا سمایی
هواهای نفسانی لغزشگاه بزرگی بر سر راه شناخت حقایق است و اگر می بینیم که بسیاری به درک حقایق موفق نمی شوند این نه به خاطر آنست که ابزار های اداراکی انها آسیب دیده است ، بلکه در اکثر مواقع وجود هوا و هوسهاست که نمی گذارد واقعیات را آنچنان که هست درک کنند. قرآن کریم می گوید: « و انَّ کثیراً لیضلونَ باهوائهم بغیرِ علمٍ چه بسیار افرادی که بدون علم و از روی هوا و هوسهای خود موجب گمراهی می شوند» .۱
حقایق سرایی است آراسته هوی وهوس گرد برخاسته
نبینی هرجا که برخاست گرد نبیند نظر گر چه بیناست مرد
«ما او را به اختیارش واگذاردیم و او به جاى اینکه با استفاده از علوم و دانش خویش هر روز مقام بالاترى را بپیماید” به پستى گرائید و بر اثر پیروى از هوى و هوس مراحل سقوط را طى کرد” وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ ولى او در زمین بماند و از پى هواى خویش رفت».
سپس این شخص را تشبیه به سگى مىکند که همیشه زبان خود را همانند حیوانات تشنه بیرون آورده، مىگوید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ؛ او همانند سگ است که اگر به او حمله کنى دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود واگذارى باز چنین است » . او بر اثر شدت هوا پرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده، یک حال عطش نامحدود و پایانناپذیر به خود گرفته که همواره دنبال دنیا پرستى مىرود، نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمار گونهاى همچون یک” سگ هار” که بر اثر بیمارى هارى حالت عطش کاذب به او دست مىدهد و در هیچ حال سیراب نمىشود این همان حالت دنیا پرستان و هوا پرستان دون همت است، که هر قدر بیندوزند باز هم احساس سیرى نمىکنند
علاقه به دنیا و هواپرستى، انسان را نسبت به امور دیگر بىتفاوت مىکند وهوی وهوس مانع پذیرش دعوت پیامبران می گردد «أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛” آیا دیدى کسى که معبود خود را هواى نفس خویش برگزیده”؟!» . «أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا؛” آیا با این حالت تو قادر به هدایت او و دفاع از او هستى”؟!» .
یعنى اگر آنها در برابر دعوت تو دست به استهزاء و انکار و انواع مخالفتها زدند نه به خاطر آن بوده که منطق تو ضعیف و دلائل تو غیر قانع کننده و در آئینت جاى شک و تردید است بلکه به خاطر این است که آنها پیرو فرمان عقل و منطق نیستند، معبود آنها هواى نفسشان است، هوى و هوس خود را خداى خود پنداشته اند آیا انتظار دارى چنین کسانى تو را پذیرا شوند، یا بتوانى در آنها نفوذ کنى؟!
هواپرستى، سرچشمه غفلت است. «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ و از آن که دلش را از ذکر خود بىخبر ساختهایم، و از پى هواى نفس خود مىرود و در کارهایش اسراف مىورزد، پیروى مکن» هواپرستى، سرچشمهى کفر است. «فلا یصدنک عنها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ پس مبادا آنکه از هواى نفسش پیروى کرده و [به این سبب] به قیامت ایمان ندارد، تو را [از توجه به آن] باز دارد که هلا
ک مىشوی» هواپرستى، بدترین انحراف است. «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ؛ و گمراهتر از کسى که بدون هدایتى از سوى خدا از هواهاى نفسانى خود پیروى کند، کیست » هواپرستى، مانع قضاوت عادلانه است. «فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى؛ پس میان مردم به حق داورى کن و از هواى نفس پیروى مکن» هواپرستى، سرچشمهى فساد است. «لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ؛ و اگر حق از هواهاى نفس آنان پیروى مىکرد، بىتردید آسمانها و زمین و هر که در آنهاست از هم مىپاشید [و تباه مىشد چنین نیست که حق از هواهاى نفس آنان پیروى کند]» . هواپرستى، سرچشمهى غصّههاست.هواپرست، ایمان ندارد. هواپرست، بى عقل است. آغاز فتنهها پیروى از هوسها و ایجاد بدعتها مىباشد. هوا و هوسها انسان را کر و کور کرده و قدرت تشخیص حقّ از باطل را مىگیرد.ریشهى بتپرستى، هواپرستى است. خداجویى در فطرت هر انسانى وجود دارد، لکن او در مصداق و یافتن حقّ گرفتار اشتباه مىشود. «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛ هواى [نفسش] را معبود خود گرفت» انبیا مسئولیّتى در هدایت اجبارى هواپرستان ندارند. «أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا؛ آیا تو مىتوانى کارساز ونگهبان او باشى [که او را به میل خود به راه راست هدایت کنى؟]»
«وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّه؛ِ از هواى نفس پیروى مکن که تو را از طریق خداوند گمراه مىسازد » . و در حدیث معروف پیامبر(ص) و امیر مؤمنان على(ع) نیز آمده است: اما اتباع الهوى فیصد عن الحق: ” اما پیروى از هواى نفس انسان را از راه خدا باز مىدارد”
در روایات می خوانیم هیچ ستمی چون هوىپرستى نیست ،آن کس که بداند خداوند او را مىبیند و گفتارش را می شنود، آن کس که بداند خداوند از کارهاى نیک و بد او با خبر است و همین علم و عقیده ایمانى، او را از کارهاى زشت باز دارد، چنین کسى از مقام خدا ترسیده و نفس خود را از هوىپرستى منع نموده است. شجاعترین مردم کسانى هستند که بر هوسهاى خود غلبه کنند .پیامبر (صلوات اللَّه علیه) فرمود: هوى را بدان سبب هوى نامیدهاند که صاحب خود را فرو مىافکند .
هر مردى از امت من که از چهار چیز سالم بماند اهل بهشت است: فرو رفتن در دنیا، هوىپرستى، شکمپرستى، و شهوترانى (در امور جنسى) و قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله: ثلاث مهلکات و ثلاث منجیات فامّا المهلکات فشحّ مطاع و هوى متّبع و اعجاب المرء بنفسه و امّا المنجیات فخشیة اللَّه فی السّر و العلانیّة و القصد فی الغنى و الفقر و العدل فی الرضا و الغضب. پیغمبر اکرم- صلّى اللَّه علیه و آله- فرمود: سه چیز هلاککننده است و سه چیز نجات دهنده. امّا هلاککنندهها عبارتند از: ۱- بخلى که در وجود شخص باشد و آن را اطاعت کند، یعنى ظاهر کند ۲- میل و خواهش نفسانى که از آن پیروى شود. ۳- و اینکه شخص خودپسند باشد و خود را بزرگ شمارد.
چه بسیار نیکو گفته ابوذر (ره) که خداوند عنایت نفرموده ببنده خود چیزى بهتر از مجاهده با نفس که می تواند آدمى نفس خود را أمر و نهى کند و از همه بدیها و زشتیها خویشتن را بر حذر دارد و از جمله مجاهده با نفس این است که انسان غذائى نخورد (و آبى نیاشامد) مگر موقعى که به آن حاجت پیدا کند و نخوابد مگر زمانى که خواب بر او غلبه کند و سخن نگوید مگر هنگامى که بآن ضرورت و احتیاج پیدا نماید، خلاصه نفس خود را از تمامى هوا و هوسها باز دارد، تا بدان واسطه بمقامات عالیه نائل گردد .چنان که می فرماید حضرت أحدیت: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى ؛ و اما کسى که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است پس بىتردید جایگاهش بهشت است » «وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیر؛ٍ و اگر پس از دانشى که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوسهاى آنان پیروى کنى، از سوى خدا هیچ سرپرست و یاورى براى تو نخواهد بود» .
حضرت صادق علیه السّلام فرمود من براى این امت آنان که در حق ما معرفت داشته باشند (اهل بیت را بشناسند) امید نجات و خلاصى دارم. مگر براى یکى از سه گروه ۱- همکار و همراه سلطان ستمگر ۲- کسى که دنبال هوى و هوس رود ۳- کسى که گناه و فسق را علنا و آشکارا انجام دهد (براى این سه گروه امید نجات ندارم). تمام گناهان و مفاسد و بدبختیها از هواى نفس سرچشمه مىگیرد، هواى نفس بدترین بتى است که معبود واقع شده” ابغض اله عبد على وجه الارض الهوى”. حتى ابزار نفوذ شیطان در وجود آدمى” هواى نفس” است که اگر این” شیطان درون” با” شیطان برون” هماهنگ نشود و در را به ر
وى او نگشاید وارد شدن او غیر ممکن است نیز در اصول کافى به سند خود از یحیى بن عقیل روایت کرده که گفت: امیر المؤمنین (ع) فرمود: من تنها از دو چیز بر شما مىترسم، یکى پیروى هوا، و یکى آرزوى دراز، چون پیروى هوا آدمى را از حق باز مىدارد، و آرزوى دراز آخرت را از یاد مىبرد
پی نوشت:
[۱] انعام /۱۱۹
[۱] الاعراف/۱۷۶
[۱] همان
[۱] روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۹، ص: ۱۸ تفسیر نمونه، ج۷، ص: ۱۳و۱۴
ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص: ۱۱ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص: ۳۴
[۱] تفسیر نور، ج۴، ص: ۲۲۷
[۱] الفرقان/۴۳
[۱] همان
[۱] تفسیر نمونه، ج۱۵، ص: ۱۰۱ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص: ۱ ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص: ۲۱۰ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص: ۴۹
[۱] کهف/ ۲۸٫
[۱] طه/ ۱۶
[۱] قصص/ ۵۰٫
[۱] ص/ ۲۶
[۱] مؤمنون/ ۷۱
[۱] الفرقان/۴۲و۴۳
[۱] تفسیر نور، ج۸، ص: ۲۵۸
[۱] ص / ۲۶
[۱] ” نهج البلاغه” کلام ۴۲ تفسیر نمونه، ج۲۲، ص: ۴۸۰
[۱] تحف العقول-ترجمه جنتى متن ۴۵۵ سفارشهاى آن حضرت به«جابر جعفى» ….. ص : ۴۵۱
[۱] تفسیر نور، ج۸، ص: ۲۵۸
[۱] همان
[۱] نصایح ۱۷۵ فصل اول حدیثهایى که شیعه از پیغمبر«صلى الله علیه و آله و سلم» نقل کرده: ….. ص : ۱۷۳
[۱] ارشاد القلوب-ترجمه طباطبایى & ;nbsp; ۳۰۳ باب هجدهم در وصیت لقمان به فرزندش
[۱] ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج۲ ۳۴ باب بیست و چهارم در جهاد فی سبیل الله ….. ص : ۳۱
[۱] النازعات/۴۰و۴۱
[۱] الفین-ترجمه وجدانى ۶۱۷ صد دلیل نهم از ادله که دلالت میکند بر وجوب عصمت امام علیه السلام ….. ص : ۵۷۳
[۱] بقره/۱۲۰
[۱] بحار الانوار-ترجمه جلد ۶۷ و ۶۸، ج۱، ص: ۷۶
[۱] تفسیر نمونه، ج۲۶، ص: ۱۰۷
[۱] ترجمه المیزان، ج۲۰، ص: ۳۱۵
http://shiaha.com