اختلال خوردن Eating Disorder
اگر بینظمی در خوردن وجود داشته باشد چگونه شخص میفهمد؟
چگونه بینظمی در خوردن دیده میشود و چه كسی در خطر است؟
چه چیزی باعث بینظمی در خوردن میشود؟
& lt;P style=”TEXT-ALIGN: justify; LINE-HEIGHT: 200%; MARGIN: 0in 0in 0pt; unicode-bidi: embed; DIRECTION: rtl” dir=rtl class=MsoNormal align=justify> پیچیدگیهای موجود در بینظمی خوردن چه هستد؟
آیا اشخاصی كه بینظمی در خوردن دارند باید سعی كنند رژیم بگیرند؟
چگ
ونه میتوان به اشخاصی كه بینظمی در خوردن دارند كمك كرد؟
اطلاعات بیشتر
خواندن بصورت كمكی
چگونه شخص میفهمد بی نظمی در خوردن وجود داشته است؟
گهگاهی اكثر ما در خوردن زیادهروی می كنیم وبسیاری از اشخاص بیش از آنچه باید بخورند خوردهاند. خوردن غذای زیاد همیشه به آن معنا نیست كه یك شخص با بینظمی میخورد. پزشكان اكثراً موافق آن هستند كه اكثر مردم با بینظمی در خوردن مواجه هستند.
آنها حس می كنند كه خوردن خارج از كنترل دارند
آنچه را اشخاص فكر میكنند مقدار زیادی غذایست که میخوردند
خیلی سریع تر از حد معمول میخوردند
وقتی كه خیلی سیر شدند و آرامش نداشتند دیگر از خوردن دست میكشند
مقادیر زیادی غذا میخورند حتی وقتی واقعاً گرسنه نباشند
به تنهایی میخورند چون دربارة میزان غذایی كه باید بخورند مضطرب هستند
پس از آنكه بیش از حد میخورند احساس گناه و پریشانی و تنفر دارند
خوردن با بی نظمی به نام جوع یا پرخوری عصبی نام میگیرد. اشخاصی كه به این بیماری مبتلا هستند معمولا ورزشهای طاقت فرسا انجام میدهند، روزه هستند، داروی مسهل استفاده میكنند. استفاده از داروی مسهل با استفراغ یا داروی مایع همراه است و وزن اضافه میكنند. روزه داشتن به معنای نخوردن در عرض 24 ساعت است. ورزشهای طاقتفرسا به معنای آن است كه ورزش بیش از یك ساعت پس از خوردن که از افزایش وزن دور نگه داشته میشود.
جوع ، روزه گیری، ورزش زیاد، روشهای خطرناك سعی در كنترل وزن شما داشته اند.
بینظمی در خوردن تا چه حد شیوع دارد و چه كسی در خطر است؟
بینظمی در خوردن بسیار شایع است. اكثراً اشخاصی كه با این شكل همراه هستند وزن بالا دارند و یا چاق هستند ولی مردمی كه وزن معمولی دارند میتوانند بینظمی داشته باشند.
حدود 2 درصد كل افراد مسن در آمریكا (ایالت متحده) در حدود 4 میلیون آمریكایی بینظمی در خوردن دارند. حدود 10 تا 15 درصد اشخاص در حد متوسط چاق هستند و سعی دارند وزن خود را از دست بدهند. این بینظمی در بین اشخاصی كه چاقی مفرط دارند شایعتر است.
بینظمی در خوردن در بین زنان شیوع بیشتری دارد تا در مردان. در سه زن در برابر هر دو مرد دیده. هیچ كس نمیداند كه در گروههای نژادی دیگر چگونه تاثیر میگذارد.
اشخاصی كه چاقی دارند و با بینظمی در خوردن مواجه میشوند وزن بیش از حد دارند ولی سن كمتری دارند. آنها باید وزن كم كنند (رژیم غذایی یویو)&l t;o:p>
خطوط راهنمای كلینیكی NIH1998 برای شناسایی و ارزیابی عمل وزن زیاد و چاقی در افراد مسن مشخص میكنند كه ضمیمه ای در تودهها (BMI) 9/29-25 خواهد بود و چاقی بصورت BMI 30 یا بیشتر است. BMI با تقسیم وزن (بر حسب kg) به قد (برحسب متر) حاصل میشود.
چه عاملی باعث بینظمی در خوردن میشود؟
هیچ كس نمی داند چه چیزی و چه عاملی باعث بینظمی در خوردن میشود. نیمی از اشخاص بینظمی دارند و حالت مضطرب در زندگی دارند. هرگاه این اضطراب باعث بینظمی در خوردن شود این بینظمی هم باعث اضطراب میشود كه شناخته شده نیست. هنوز مشخص نیست كه رژیم غذایی
و خوردن به هم ربط داشته باشند. برخی مطالعات نشان میدهند كه حدود نیمی از اشخاص با بینظمی در خوردن قبل از شروع به رژیم غذایی دارای اجزایی از بینظمی در خوردن هستند.
محققین به دنبال بررسی این مطلب هستند كه مواد شیمیایی در مغز و متابولیسم اردشی كه كالریهای بدن استفاده میشود) برروی بینظمی در خوردن تاثیر میگذارند. این تحقیق هنوز در مراحل ابتدایی دیده میشود.
چه پیچیدگیهایی در بینظمی در خوردن دیده میشود؟
این اشخاص مبتلا به بینظمی در خوردن مریض میشوند چون مواد غذایی صحیح را مصرف نمیكنند. آنها معمولاً مقادیر زیادی چربی و قند مصرف می كنند و ویتامین و مواد معدنی زیاد نمیخورند.
اشخاصی كه با بی نظمی میخورند معمولاً نگران هستند و افسرده میشوند.
اشخاصی كه چاق هستند و بی نظمی در خوردن دارند در خطر امراض زیر قرار میگیرند:
دیابت
< P style="TEXT-ALIGN: justify; LINE-HEIGHT: 200%; MARGIN: 0in 0in 0pt; unicode-bidi: embed; DIRECTION: rtl" dir=rtl class=MsoNormal align=justify> فشار خون بالا
سطح كلسترول خون بالا
بیماری كیسه صفرا
بیماری قلبی
انواع خاصی از سرطان
اكثر اشخاصی كه بینظمی در خوردن دارند سعی دارند كه خودشان را كنترل كنند ولی نمیتوانند آن را كنترل كنند. برخی از اشخاص كار را از دست میدهند، مدرسه ، فعالیت اجتماعی را از دست میدهند.
اشخاصی كه چاق هستند با بی نظمی میخورند و اغلب احساس بدی در مورد خودشان دارند و از جمع اجتماع اجتناب میورزند.
اكثر مردم كه با بینظمی میخورند چاق باشند یا نه احساس شرمندگی دارند كه شكل خود را مخفی كنند. اكثر آنها دوستان نزدیك یا اعضاء خانواده خواهند شد كه خوردن با بینظمی را نمیشناسند.
آیا اشخاص كه با بی نظمی میخورند سعی دارند رژیم غذایی بگیرند؟
اشخاصی كه وزن زیاد ندارند از رژیم غذایی اجتناب میورزند چون غالبا بینظمی در خوردن بدتر میشود. رژیم غذایی به معنای آن است كه از وعده های غذایی جلوگیری كنید ولی هرروز غذای كافی نخورید و یا از انواع غذای مخصوص (مثل كربوهیدراتها)باشد. این روشها غیربهداشتی هستند كه سعی در تغییر شكل بدن و وزن دارند. بسیاری از اشخاص كه با بینظمی میخورند چاق هستند و مشكلات سلامتی دارند و این حالت به خاطر وزن آنهاست. این اشخاص باید سعی كنند كه وزن خود را از دست بدهند. اشخاصی كه با بینظمی میخورند چاق هستند و در طرح كمبود وزن یا از دست دادن وزن قرار میگیرند. آنها وزن كمتری از دست میدهند و سریعا می توانند وزن بیشتری بدست آورند. آنها وزن كمتری را ممكن است از دست بدهند و سریعا وزن بیشتری بدست آورند.
(این حالت بدتر میشود وقتی مشكلاتی مثل افسردگی، كنترل مشكلات و رفتار آنها و مشكلات مربوط به اشخاص دیگر وجود داشته باشد.). این اشخاص نیاز به درمان به بینظمی دارند قبل از آنكه وزن از دست بدهند.
چگونه به اشخاص مبتلا به بی
نظمی در خوردن میتوان كمك كرد؟
اشخاص مبتلا به بی نظمی می خواهند وزن از دست بدهند باید از كارشناسان بهداشتی كمك بگیرند مثل یك روان پزشك، روانشناس، مددکار اجتماعی كلینیكی تا رفتار خوردن و عادات خوردن آنها مشخص شود. حتی آنانی كه وزن زیادی ندارند نگران هستند و در درمان باید به آنها كمك كرد.
اینها چندین روش مختلف برای درمان بی نظمی دارند درمان رفتاری شناختی به مردم آموزش می دهد كه چگونه عادات و رفتارهای غیربهداشتی در خوردن تغییر می كند و همچنین به آنها میآموزند كه چگونه روش محتمل آنها را در موقعیتهای خشن تغییر دهند. روان درمانی شخصی به مردم كمك می كند تا بر روابط با دوستان و خانواده مراقبتی داشته باشند و تغییراتی را در اشخاص ایجاد كنند.
محققین سعی دارند كه درمانی پیدا كنند كه مفیدتر باشد و بی نظمی را در خوردن كنترل كنند. این روشها كه در اینجا ذكر شدهاند مفید خواهند بود. برای اشخاصی كه وزن بیش از حد دارند، طرح
از دست دادن وزن را برای درمان ارائه میدهند که برای بینظمی در خوردن بهترین انتخاب است. اگر شما فكر میكنید بینظمی در خوردن دارید مهم است بدانید تنها نیستید.
اكثر مردم كه بینظمی در خوردن دارند سعی دارند كه آن را كنترل كنند.
شما به كمك كارشناسانه نیاز ندارید. با مراقبان بهداشتی صحبت كنید و نوع كمك آن بهترین حالت است. بهترین خبر آن است كه اكثر مردم درمان را به خوبی انجام میدهند و می توانند بر خوردن غالب شوند.
اختلال خوردن در دوران شیرخوارگی و اوان كودكی
اختلالهای خوردن مشكلات رایجی هستند كه در هر سنی از نوباوگی تا نوجوانی و اوایل جوانی روی میدهند و به طور كلی منعكس كنندة مرحلهای از رشد هستند كه در آن نمود مییابند و گسترده ای از انحراف خفیف در خوردن تا اختلالهای شدید را در برمیگیرند. در طی شیرخوارگی، نوزاد از نظر تغذیه به مادر وابسته است. در حدود 10 ماهگی كودك آمادگی اولیه برای تغذیه خود را دارد، در پی همین امر سرگرمیهای غذایی پدیدار میگردند و به تدریج معادلة مادر مساوی است با غذا، كمرنگ شده، نگرشها و خیالپردازیهای غیرمنطقی دربارة غذا و خوردن پدید میآیند، و سرانجام نگرشهای منطقی در مورد خوردن حاكم میشوند (فروید 1965)
در سالهای پیش از مدرسه و اوایل مدرسه آشفتگی در خوردن در مقایسه با شیرخوارگی و نوجوانی كمتر رواج دارد. با این حال، برخی از كودكان در این دوره رد كردن غذا و امتناع از خوردن را به عنوان اسلحهای علیه والدینشان فرا میگیرند. در دورة نوجوانی است كه اختلالهایی همانند بیاشتهایی روانی و پراشتهایی روانی روی میدهند كه اگر چه گاه خفیف و گذرا هستند، اما اغلب مشكلی كلی از ناسازگاری رشدی مربوط به موضوعهایی چون هویت، تصویر بدن، رفتار جنسی ، استقلال و خودبسندگی محسوب میشوند.
در DSM IV سه اختلال اصلی در مجموعه اختلالهای خورد و خوراك شیرخوارگی و اوان كودكی تحت عنوان 1) هرزه خواری 2) اختلال نشخوار و 3) اختلال تغذیه ای شیرخوارگی یا اوان كودكی معرفی شده است. از آنجایی كه دو اختلال بسیار مهم در خوردن تحت عنوان بیاشتهایی روانی و پراشتهایی در DSMIV با توجه به شواهد بالینی مبنی براینكه پدیدار شدن این دو اختلال ویژة دوران كودكی و شیرخوارگی نیست.
هرزه خواری
پیكا، واژهای لاتین به معنای زاغ است و از آنجایی كه این پرنده به خوردن چیزهای گوناگون مشهور است، آن دسته از اختلالهایی را كه ویژگی اصلی آنها خوردن مواد غیرخوراكی است به همین نام، نامگذاری كردهاند. كودكان مبتلا به این اختلال پیوسته و به صورتی تكراری مواد غیرخوراكی همانند خاك رس، گچ، كاغذ، مدفوع و نظیر آنها را میخورند.
ملاكهای تشخیصی اختلال هرزه خواری
الف. خوردن مستمر مواد غیرخورا
كی در یك دورة حداقل یك ماهه.
ب. خوردن موارد غیرخوراكی با سطح رشدی نامتناسب است.
پ. رفتار مربوط به خوردن بخشی از رفتارهای مورد پذیرش فرهنگی نیست.
ت. اگر رفتار مربوط به خوردن در طی یك اختلال روانی دیگر رخ دهد (همانند عقب ماندگی ذهنی، اختلال فراگیر رشدی و اسكیزوفرنیا) باید از شدت كافی برای ایجاد توجه بالینی مستقل برخوردار باشد.
همه گیر شناسی
به نظر می رسد كودكان طبقات كم درآمد شانس بیشتری برای ابتلا به این اختلال داشته باشند. این اختلال به ندرت در افراد به بلوغ رسیده، دیده می شود. از نسبت شیوع این اختلال احتمالاً تعداد مبتلایان در هر دو جنس برابر است.
سبب شناسی
رونكاوان عقیده دارند كه پیكا ممكن است پاسخی به نیازهای دهانی ارضا نشده ناشی از محرومیت مادری و پرورش مكانیزمهای دهانی در مقابل اضطراب باشد. عده ای دیگر آن را محصول عوامل فرهنگی نسبت میدهند. گزارشهای بالینی اغلب عدم توجه و نظارت پدر و مادر را دلیل این اختلال می داند.
درمان
1) درمان رفتاری، 2) درمان و آموزش خانوادگی ، 3) درمان محیطی
اختلال نشخوار
اختلال نشخوار به وسیلة برگرداندن (بالا آوردن) و دوباره فرو دادن (بلعیدن) غذا مشخص می شود. هر چند كه این وضعیت خاص دوران شیرخوارگی است، اما ممكن است گاه در بزرگسالی نیز دیده شود و وضعیتی خطرناك و كشنده ایجاد كند.
ملاكهای تشخیصی اختلال نشخوار
الف – بالا آوردن و جویدن تكرار شونده غذا حداقل به مدت یك ماه در پی یك دورة عملكرد بهنجار.
ب – رفتار ناشی از یك وضعیت وابسته به اختلال معدهای – رودهای یا پزشكی عمومی نیست.
پ – رفتار منحصراً در طی بی اشتهایی روانی یا پراشتهایی روانی دیده نمی شود. اگر نشانه ها تنها در طی عقب ماندگی ذهنی یا اختلال نافذ مربوط به رشد شود، از شدت كافی برای توجه بالینی مستقل برخوردار است.
همه گیر شناسی
این اختلال معمولا در طول 3 تا 9 ماهگی نمود می یابد و هر چند اختلال نادری است. در پسرها بیش از دخترها دیده می شود.
سبب شناسی
علت این اختلال از نظر روان پویایی كوششی به منظور مقابله با تحریك افراطی مادر و همچنین شكست آشكار در رشد ارتباطهای فردی با نیروگذار
ی عاطفی در نیمة دوم سال اول زندگی است.
درمان
1) جلوگیری از نشخوار 2) توجه و عطوفت 3) استفاده از غذاهای غلیظ در فرایند درمان است.
اختلال تغذیه ای شیرخوارگی یا اوان كودكی
هرگونه ناتوانی پایدار در تغذیه كافی كودك ممكن است به صورت افزایش یا كاهش وزن نمود پیدا كند. این وضعیت در صورتی كه اختلال معدهای – روده ای و یا بیماری جسمانی دیگر مرتبط با اختلال تغذیهای وجود نداشته باشد و همچنین با اختلال روانی دیگر نظیر نشخوار همراه نبوده و با عدم دسترسی به غذا قابل توجیه نباشد، در كودكان زیر 6 سال عنوان اختلال تغذیه ای شیرخوارگی یا اوان كودكی مطرح می شود.
ملاكهای تشخیصی اختلال تغذیه ای شیرخوارگی یا اوان كودكی
الف : آشفتگی تغذیه ای كه با ناتوانی برای خوردن غذای كافی، بالا رفتن قابل ملاحظه وزن یا پایین آمدن قابل ملاحظه در حد یكماه
ب : این اختلال از یك اختلال معدهای – رودهای یا سایر بیماریهای جسمانی (مانند جریان برگشتی مری) ناشی نمی شود.
پ : این اختلال با اختلال روانی دیگری مانند نشخوار و یا عدم دسترسی به غذا بهتر توجیه نمی شود.
د : این اختلال قبل از سن 6 سالگی شروع می شود.
سبب شناسی
مساله تغذیه كودك فرایندی دوسویه است كه در یك طرف آن كودك و در طرف دیگر، منبع امنیت قرار میگیرد. هرگونه متغیر مزاحم یا مداخله در این فرایند ممكن است تاثیرات سویی برجای بگذارد.
همه گیر شناسی
نسبت مبتلایان دختر و پسر در این اختلال تفاوتی ندارد.
نام نویسنده :سیاوش گودرزوند چگینی
منبع: سایت چکنویس http://cheknevis.ir