حجة الاسلام سيد فريد موسوى
اميرالمؤمنين على (عليهالسلام) مىفرمايد:
«… و جعلها منتها رضاه حاجته من خلقه فاتقوا الله الذي انتم بعينه...»؛ (1)
«خداوند سبحان، انجام واجب و ترك حرام را نهايت درجه خشنودى از بندهاش قرار داده است». (ضمير «ها» در «جعلها» به انجام واجب و ترك حرام برمىگردد).
در اين جا، بحث نماز شب و بحث تلاوت قرآن و بحث ذكر و ورد و چلهنشينى مطرح نشده است، بلكه بحث انجام واجب و ترك حرام است و خداوند براى آن كه بفهماند كه ميزان اهميت انجام واجب و ترك حرام پيش خودش چقدر است، مىفرمايد: نيازى كه من به شما بندهها دارم اين است كه بتوانيد واجبات و محرمات را رعايت كنيد كه اين بيان، جامعترين و رساترين تعبير خدا براى نشان دادن اهميت انجام واجب و ترك حرام است.
سپس مىفرمايد: «فاتقوا الله الذي انتم بعينه»؛ حالا كه شما در محضر من هستيد، پس چرا واجبات را انجام نمىدهيد و محرمات را ترك نمىكنيد؟
البته مشكل اساسى ما اين است كه آشنا به واجبات و محرمات نيستيم و اطلاع كافى نسبتبه اين دو مقوله نداريم و فكر مىكنيم كه واجبات و محرمات همين است كه در رسالهها آمده است. در حالى كه پنجاه و پنج تا از محرمات، گناه كبيره است كه در رابطه با آن روايت داريم و كبيره يعنى بىبرو برگشت نتيجه انجام آن آتش جهنم است.
تعبير ديگر اميرالمؤمنين (عليهالسلام) اين است كه مىفرمايد: خداى سبحان فرموده است: من يك حق، گردن شما دارم كه اگر اين حق من را ادا كنيد، در ازاى آن، حقى از شما بر گردن من خدا واجب مىشود و حق من به گردن شما اين است كه واجبات و محرمات را خوب بشناسيد و به آنها عمل كنيد، اگر اين كار را بكنيد، حق من ادا شده است. (2)
بعد حضرت دو دستور العمل را ارائه مىدهند، براى اين كه بتوانيم هم در وادى شناخت هم در انجام واجبات و ترك محرمات موفق بشويم، يا به تعبير ديگر، رمز موفقيت در انجام واجب و ترك حرام را دو چيز مىدانند:
< ;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman’; mso-bidi-language: FA” lang=FA>1. «و ان تستعنوا عليها بالله»(3)؛ در هر زمان و مكانى كه فكر مىكنيد محل استجابت دعاست، به هر زبان، و در هر حال و موقعيتى كه احتمال استجابت دعا مىدهيد، دعا كنيد كه «خدايا! توفيق شناخت انجام واجب و ترك حرام به من عطاكن و در سايه آن توفيق، توفيق انجام واجب و ترك حرام كه نهايت درجه خشنودى تو از من است، به من عنايت فرما». مثلا قبل از اذان صبح روز جمعه، بعد از خطبتين نماز جمعه تا قبل از شروع نماز و غروب روز جمعه اين سه وقت، اوقات استجابت دعاست و در روايات داريم كه دعا در اسلام، يك مقولهاى است كه وقتى از زبان بندهاى خارج مىشود، به هيچ وجه من الوجوه رد نمىشود. اصلا در منطق دين ما، دعا از بنده، در محضر حق تعالى رد نمىشود. دعا از دو حال خارج نيست؛ يا صد در صد مستجاب مىشود، يا صد در صد رد مىشود. اگر رد بشود، در روايات هست كه كفاره گناهان حساب مىشود و اگر مستجاب بشود، يا آن خواسته را در دنيا مىدهند، يا بعد از مرگ و اگر در دنيا بدهند، يا زود مىدهند، يا با تاخير و آن به خاطر حكمتى است كه در روايات بيان شده است و در روايات داريم كه وقتى بعد از مرگ دعا مستجاب شد و تحويل آن شخص داده مىشود، شخص مرده از خدا تمنا مىكند كه اى كاش همه دعاهاى من بعد از مرگ مستجاب مىشد، نه در دنيا. چون دعا اگر در دنيا مستجاب بشود، با آفتهايى كه وجود دارد، از بين مىرود، ولى بعد از مرگ ديگر آفت وجود ندارد كه از بين برود.
2. «و تستعينوا بها على الله» (4): مساله تمرين است كه فرمايش حضرت اين است كه وقتى ما اين رمز موفقيت را به دست آورديم كه در هر جا كه محل استجابت دعا بود، دعا كرديم و از خدا خواستيم كه توفيق شناخت و عمل در انجام واجب و ترك حرام را به ما بده
د، بعد در مرحله عمل از كم و آهسته و آهسته، با تمرين و اراده و همتبايد پيش برويم و راه ديگرى نداريم. چون طبق روايتى كه فيض كاشانى در كتابش آورده است، بچه كه به دنيا مىآيد، گريه چهار ماه اول او «اشهد ان لا اله الا الله» است و گريه چهار ماه دوم او «اشهد ان محمد رسول الله» است و گريه چهار ماه سوم او براى پدر و مادر است و بچه در ابتدا معصوم است، ولى به تدريجساختمان وجودش پر از تعلقات مىشود. و اگر بخواهد اين تعلقات را در حد و مرز واجب و حرام الهى به كار برد، نياز به كار و تمرين دارد و يك شبه راه صد ساله را نمىتوان پيمود و نبايد فكر كنيم كه سريع مىشود واجبات و محرمات را شناخت و سريع مىشود شروع به انجام واجبات و ترك محرمات نمود. چون عجله، كار شيطان است و عجله انسان را به گناه كبيره مبتلا مىكند. پس رمز دوم موفقيت، تمرين است از كم؛ نه با عجله.
حضرت على(عليهالسلام) در ادامه خطبه 191 مىفرمايند: «فما اقل من قبلها و حملها حق حملها»، چقدر كم هستند اشخاصى كه اين حد از ايمان را دارا باشند كه قلبا بدانند وظيفهشان انجام واجب و ترك حرام است و اين را در مرحله عمل به اجرا در آورند. چقدر كم هستند كسانى كه حق اين مساله انجام واجب و ترك حرام را ادا كنند. سپس مىفرمايند:
«و هم اهل صفة الله سبحانه اذ يقول»
خداى سبحان هم در آيات شريفه از اين موضوع پرده برداشته و مىفرمايد: «و قليل من عبادى الشكور»؛ در ميان بندههاى من بسيار كم هستند كه اهل شكر باشند.
اين آيه شريفه را حضرت در باب انجام واجب و ترك حرام استشهاد آوردهاند و منظور از «و قليل من عبادى الشكور» اين نيست كه مثلا در ميان اين عده قليل شيعه (در ميان كثرت كفار)، چقدر كم عارف داريم و… ، بلكه منظور اين است كه در ميان اين عده قليل، بندههايى كه بتوانند واجبات و محرمات را بشناسند و خوب پياده كنند، چقدر كم هستند.
لذا «و قليل من عبادى الشكور» هم انذار است و هم تبشير؛ آن هم در حد انجام واجب و ترك حرام. تبشير است، يعنى اين كه اگر شما واجبات را انجام دهيد و محرمات را ترك كنيد، جزء بندههاى قليل و شكور مىشويد. و انذار است، چون ما جزء آن عده قليل نيستيم. لذا حضرت آنها را تشويق مىكند و مىفرمايد: «فاهطعوا باسماعكم اليها»؛ با گوشهايتان بشتابيد به سوى شنيدن واجبات و
ترك محرمات. «و ايظوا بجدكم عليها»؛ با جد و كوشش و تلاش به انجام واجب و ترك حرام روى آوريد. و «ايقظوا بها نومكم»؛ از خواب غفلتبيدار شويد (خواب به معناى غفلت از واجب و انجام حرام است و بيدارى شما از اين خواب، به معناى شناخت و انجام واجبات و محرمات است).
«… و اشعروها قلوبكم»؛… اگر بخواهيد قلوبتان شعور پيدا كند، راه آن انجام واجب و ترك حرام است. «و ارحضوا بها ذنوبكم»؛ بهترين راه كفاره گناهان انجام واجب و ترك حرام، «و داووا بها الاسقام» و بهترين راه مداواى بيمارىها، انجام واجب و ترك حرام است.
به عنوان مثال، خيلى از ناراحتىهايى كه خانمها دارند، مرض ضعف اعصاب است كه باعثسردرد، درد گرفتن طرف چپ بدن، گردن درد، لرزش جسمانى و… مىشود و ريشهاش اين جا است كه مثلا غيبتى شده و آن غيبتبه گوش آن شخص رسيده و باعث ناآرامى روح شده است. لذا حضرت مىفرمايند: بهترين داروى درد اين است كه جلوى زبان گرفته شود.
پىنوشتها:
1) نهج البلاغه، خطبه 183، ص 266.
2) نهج البلاغه، خطبه 191، ص 284.
3) همان.
4) همان.
ياس / شماره 16.
www.nahjnews.com