اشاره:
دشمنشناسی قرآنی با توجه به گستره اطلاعات حقیقی و شناختدهی فراجهانی و
نگاه آسمانی و فراگیر آن، دارای نکاتی بسیار ارزشمند است که میتواند انسان را در تجربهها و آزمون و خطاهای خود یاری دهد. به دیگر سخن، انسان با تجربه و دانش خود، تنها بخشی کوچک از بایدها و نبایدهای زندگی خود را میشناسد، اما با مراجعه به وحی میتواند به ابعاد گسترده و لایههای پنهانی دست یابد که دانشی نسبت به آن نداشته است. شناخت دشمن و راهکارهای مقابله با آن، از جملة این دانستنیهای وحیانی است که باید متواضعانه در مکتب قرآن زانو زد و آموخت و به کار بست.
ورود آشکار قرآن به مبحث دشمنشناسی
گرچه قرآن کتاب هدایت مردمان است و خود بر این ادعا است؛ «هدی للناس»، اما آیاتی از قرآن کریم به صراحت به مسئله دشمنشناسی پرداخته و هشدارهای لازم را داده است. یک نمونه از این آیات را مرور میکنیم.
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَهة عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یؤْفَكُونَ (منافقون/4)؛ هنگامی که آنها را میبینی، جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد؛ و اگر سخن بگویند، به سخنانشان گوش فرا میدهی؛ اما گویی چوبهایی خشک هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند! هر فریادی از هر جا بلند شود، بر ضد خود میپندارند؛ آنها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟!
1. دشمنان پدیدار
دشمنشناسی در مکاتب دیگر از زمانی آغاز میشود که گلولهای شلیک میشود و انسانی تهاجم میکند. یا آن که قهر طبیعت و بلایای آن، به مثابه دشمن شناخته میشود. همچنین داستانپردازی درباره موجودات فضایی و احتمال حمله آنها، از دیگر موارد دشمنشناسی یا دشمنپنداری است.
در مکتب قرآن، دشمن از پیش از خلقت بشر تا رستاخیز؛ یعنی گسترهای فراتر از تجربه و اندیشه انسانها مورد توجه قرار گرفته است. خدا در قرآن مجید از فرشتگان که از جنس لطیفی چون نور آفریده شدهاند و کاری جز تسبیح خدا ندارند و وظایفی را به عهده دارند، نام برده است:
الْحَمْدُلِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (فاطر/ 35)؛ ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه. او هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید و او بر هر چیزی تواناست!
قرآن کریم همچنین از موجودات دیگری به نام جن نام میبرد که از جنس آتش هستند و اختیارات بسیاری دارند:
وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ (حجر/27)؛ و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ (الرحمن/15)؛ و جنّ را از شعلههای مختلط و متحرّک آتش خلق کرد!
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا ا
لْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئک تَحَرَّوْا رَشَدًا (جن/14)؛ و اینکه گروهی از ما مسلمان و گروهی ظالمند؛ هر کس اسلام را اختیار کند، راه راست را برگزیده است.
همچنین انسانها که از گل آفریده شدهاند:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ (مؤمنون/12)؛ و ما انسان را از عصارهای از گِل آفریدیم.
در این میان داستان خلقت آدم و سجده ملائکه و سرپیچی ابلیس، خود فصلی دیگر میطلبد، اما قرآن به نکتههای ویژهای اشاره دارد:
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا (کهف/50)؛ به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده کنید!» آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس -که از جنّ بود- و از فرمان پروردگارش بیرون شد. آیا (با این حال) او و فرزندانش را به جای من اولیای خود انتخاب میکنید، در حالی که آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبرداری از شیطان و فرزندانش به جای اطاعت خدا،) چه جایگزینی بدی است برای ستمکاران!
دشمنشناسی قرآن از همین لحظه آغاز میشود و اصلیترین دشمن و مهمترین انگیزههای آن را به بشر میشناساند. شیطان در برابر نافرمانی و جهنمی که در انتظار اوست، چنین میکند:
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (ص/82)؛ گفت: به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم
کرد.
اینجاست که ریشه همه دشمنیها میروید و فرزندان و لشکریان شیطان در برابر انسان و خدای انسان صف میکشند:
إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ (فاطر/6)؛ البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
خود انسان نیز بالقوه میتواند دشمن دیگر انسانها باشد یا حتی دشمن خود و این دشمنی از وسوسههای نفس اماره سرچشمه میگیرد و وابستگیهای دنیایی انسان را به این گمراهی میکشاند:
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ (یوسف/53)؛ من هرگز خودم را تبرئه نمیکنم که نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر میکند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.
2. دشمنان دینی و اعتقادی
قرآن کریم تنها به دشمنانی اشاره نمیکند که انگیزههای آفرینشی و آزمایشی برای دشمنی با انسان داشته باشند. گرچه وحی برای ترسیم زندگی سعادتمند دنیوی و آخرتی است و حیات طیبه یک مؤمن را تنظیم میکند، اما کتاب هدایت همه انسآنها است، اگر به سوی آن بیایند و ایمان بیاورند.
دین و اعتقادات نیز از نگاه قرآن میتواند انگیزه دشمنی باشد. تنها دین مورد قبول نزد خدا اسلام است، گرچه پیروان دین آسمانی بخواهند در آن اختلافی ایجاد کنند (آلعمران/ 19) و هر کس غیر از اسلام که آيین تسلیم شدن در برابر خدا است را بپذیرد، در قیامت از او پذیرفته نخواهد شد (آلعمران/ 85) همان آیین مسلمانی ابراهیم (نحل/123) که بر اساس فطرت تغییرناپذیر بشر استوار است (روم/30).
پس اگر دین و اعتقاد یک فرقه باعث دشمنی شده؛ یا انحرافی در دین صورت گرفته و یا پیروان آن دین دچار گمراهی شدهاند.
الف: مشرکان
این دسته در آغاز خداپرست بودهاند، اما دچار تحریف شده و به بتپرستی روی آوردهاند
وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (عنکبوت/ 61)؛ و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟»، میگویند: «اللّه»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف میسازند؟!
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذ لِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (نساء/48)؛ خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناهی بزرگ مرتکب شده است.
کافران دستهای هستند از اهل کتاب که به بخشی از آموزههای آسمانی کفر میورزند:
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ (آلعمران/70)؛ ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر میشوید، در حالی که (به درستی آن) گواهی میدهید؟!
سرنوشت کفار این چنین است:
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (بقره/ 161)؛ کسانی که کافر شدند و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود!
ج: یهود
قوم یهود بیشترین دشمنی را با مؤمنان دارند و این دشمنی از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است که باید در جای خود بررسی شود:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ. . . (مائده/82)؛ طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود خواهی یافت. . .
د: نصارا
مسیحیان نیز در حد خود به دشمنی میپردازند:
وَ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ (مائده/14)؛ و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح(داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
از همین روست که میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارأَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أ
َوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (مائده/51)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولیّ (و دوست و تکیهگاه خود) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند.
چرا که:
وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىحَتَّىتَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (بقره/120)؛ هرگز ی
هود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریفیافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
هـ: منافقان
نفاق، جریانی مخوف و پنهان است که آیات بسیاری به آن پرداخته است. دشمنی منافقان به دلیل پنهانی و درونی بودن آن، خطرناک است:
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا (نساء/145)؛ منافقان در پایینترین درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز یاوری برای آنها نخواهی یافت! (بنابراین، از طرح دوستی با دشمنان خدا که نشانه نفاق است، بپرهیزید!)
جمعبندی دشمنان
فرشتگان کاری جز تسبیح و اداره اموری که به آنها سپرده شده ندارند و البته وظیفه برخی از آنها ثبت اعمال انسانها است:
مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ. . . وَقَالَ قَرِينُهُ هذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ (ق18 و 23)؛ انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر اینکه همان دم، فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!. . . و فرشته همنشین او میگوید: «این نامه اعمال اوست که نزد من حاضر و آماده است!»
جنّیان نیز برخی ایمان آورده و برخی کافرند و دشمن انسانها هستند:
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ. . . (انعام/128)؛ در آن روز که (خدا) همه آنها را جمع و محشور میسازد، (میگوید: ) ای جمعیّت شیاطین و جنّ! شما افراد زیادی از انسانها را گمراه ساختید!
گرچه آنها قدرت زیادی ندارند به جز وسوسه کردن:
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا (جن/12)؛ و اینکه ما یقین داریم هرگز نمیتوانیم بر اراده خداوند در زمین غالب شویم و نمیتوانیم از (پنجه قدرت) او بگریزیم!
و اگر گمراهی نیز صورت میگیرد، از سوی کسانی است که در طلب گمراهی بودهاند:
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (جن/6)؛ و اینکه مردانی از بشر به مردانی از جنّ پناه میبردند و آنها سبب افزایش گمراهی و طغیانشان میشدند!
و البته برای هر انسان، شیطانی گمارده شده است:
قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ. قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ (ق 27و 28)؛ و همنشینش (از شیاطین) میگوید: «پروردگارا! من او را به طغیان وانداشتم، لکن او خود در گمراهی دور و درازی بود!» (خداوند) میگوی
د: «نزد من جدال و مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت کردهام)!
مشرکان نیز که در پرستش برای خدا شریک قائل میشوند، در همه زمانها بتهایی برای پرستش دارند؛ الههها و ربالنوعها و ثروت و قدرت و شهرت را میپرستند:
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ (قصص/ 62)؛ روزی را (به خاطر بیاورید) که خداوند آنان را ندا میدهد و میگوید: «کجا هستند همتایانی که برای من میپنداشتید؟!»
کافران هم از آن جا که نشانههای هدایت الهی همیشه هست، بدان کفر میورزند و هنوز دشمنی میکنند و سرانجامشان آتش است:
أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (ق/ 24)؛ (خداوند فرمان میدهد: ) هر کافر متکبّر لجوج را در جهنّم افکنید!
اما یهود و نصارا داستان دیگری دارند. یهودیان ایمان راستینی به حضرت موسی نداشتند و بهانهجو بودند:
&l t;/SPAN>وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذ لكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (مائده/32)؛ به همین جهت، بر بنیاسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته؛ و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است و رسولان ما، دلایل روشن برای بنی اسرائیل آوردند، اما بسیاری از آنها، پس از آن در روی زمین، تعدّی و اسراف کردند.
ولادت و بعثت حضرت عیسی (ع) مورد انکار یهودیان قرار گرفت و توطئه برای تحریف دین مسیحیت و قتل پیامبر خدا بالا گرفت. از این رو مسیحیان، یهودیان را دشمن داشتند.
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ. . . (بقره/١١٣)؛ یهودیان گفتند: «مسیحیان هیچ موقعیتی (نزد خدا) ندارند» و مسیحیان نیز گفتند: «یهودیان هیچ موقعیتی ندارند (و بر باطلند)»؛ در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را میخوانند. . .
این عداوت تا بعثت نبی اکرم (ص) نیز ادامه یافت و به انکار قرآن انجامید:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىشَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (مائده/٦٨)؛ ای اهل کتاب! شما هیچ آیین صحیحی ندارید، مگر اینکه تورات و انجیل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا دارید؛ ولی آنچه بر تو از سوی پروردگارت نازل شده، (نه تنها مایه بیداری آنها نمیگردد، بلکه) بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. بنابراین، از این قوم کافر، (و مخالفت آنها) غمگین مباش!
البته دشمنی یهود و نصارا تاکنون ادامه یافته و پایان نمیپذیرد، از این روست که قرآن حکیم از دشمنی آنان بسیار سخن گفته است:
وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ (مائده/14)؛ & lt;SPAN style=”COLOR: #000099″>و از کسانی که ادّعای نصرانیّت (و یاری مسیح) داشتند (نیز) پیمان گرفتیم؛ ولی آنها قسمت مهمّی را از آنچه به آنان تذکّر داده شده بود فراموش کردند؛ از این رو در میان آنها، تا دامنه قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم و خداوند (در قیامت) آنها را از آنچه انجام میدادند (و نتایج آن)، آگاه خواهد ساخت.
وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ (مائده/64)؛ و یهود گفتند: «دست خدا (با زنجیر) بسته است. » دستهایشان بسته باد! و به خاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلا
ش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.
جریان نفاق از دیگر دشمنیها جداست؛ چرا که همه دشمنان و حتی شیطان، دشمنی آشکار دارند:
إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا (اسراء/53)؛ همیشه شیطان دشمن آشکاری برای انسان بوده است!
نفاق همواره در لباس خودی جلوه میکند و گاه در عبادات و امور، بهتر و کاملتر از مؤمنان چهره میسازد:
وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا (نساء/38)؛ و آنها کسانی هستند که اموال خود را برای نشاندادن به مردم انفاق میکنند و ایمان به خدا و روز بازپسین ندارند؛ (چرا که شیطان، رفیق و همنشین آنهاست؛) و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است.
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (انفال/47)؛ و مانند کسانی نباشید که از روی هویپرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهی) دارد!
آنها حتی مسجد نیز میسازند:
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىوَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (توبه/ 107)؛ کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان) و (تقوّیت) کفر و تفرقهافکنی میان مؤمنان و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود. آنها سوگند یاد میکنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشتهایم!» امّا خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند!
نکته جالب در جریان نفاق، تأکید بسیار قرآن بر این گروه است که از سویی نشانه ادامه این جریان در جامعه اسلامی است و از سوی دیگر، خبر از حضور منافقان در لباس مسلمانان و صحابی است. نکته دیگر یک پرسش تاریخی است که این جریان پر رمز و راز، پس از پیامبر به چه کاری مشغول بود و چرا جامعه تا مدتی به ظاهر آرام شد، اما با آغاز خلافت امیرالمؤمنین (ع)، باز هم عداوتها آغاز شد و حتی صحابی پیامبر رو در روی هم ایستادند؟!
ادامه دارد…
منبع: فرهنگ پویا شماره 20
www.alvadossadegh.com