١- قساوت و توحش
چنانچه خداوند متعال مىفرماید: پس با این معجزه بزرگ باز چنان سخت دل شدند که دلهایشان چون سنگ یا سختتر از آن شد چه آنکه از پاره سنگها نهرها بجوشد و برخى دیگر سنگها بشکافد و باز آبى از آن بیرون آید و پارهاى از ترس خدا فرود آیند (اى سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. در جاى دیگر مىفرماید: پس چون بنى اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم ودلهایشان را سخت گردانیدیم (که موعظه در آنها اثر نکرد) کلمات خدا را از جاى خود تغییر مىدادند و از بهره آن کلمات که به آنها داده شد در (تورات) نصیب بزرگى را از دست دادند و دائم بر خیانتکارى و نادرستى آن قوم مطّلع مىشوى جز قلیلى از آنها که با ایمان و نیکوکارند.
&l t;SPAN dir=rtl>٢- قساوت قلب و سنگدلى
قساوت قلب و سنگدلى آنها را تاریخ در تمام سده ها روشن شده است. سردار رومی کاسیوس در کتاب٧٨ خود در فصل٣٢ در پیشامدهای سال١١٧ م، مىنویسد: برابر همین تاریخ یهود در غرب دریاى طرابلس به رهبرى (آندریا) براى کشتن رومیها و یونانیها خروج کرده همه را از دم تیغ گذراندند، سپس خونهایشان را آشامیده، گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را تکه تکه کرده و به سگها دادند. خیلى از ما را هم ناچار کردند که یکدیگر را همانند حیوانات بکشیم. شمار آن کسانى که در این کشتار کشته شدند به ٢٢٠٠٠٠ نفر رسید و همانند این کشتار را در مصر و قبرس به رهبرى (آرتمیون) تکرار کردند و در این کشتار هم ٢۴٠٠٠٠ نفر به قتل رسیدند. در (سافیل) واقع در اسپانیا،138 مسیحى را به یکى از مقابر دور از شهر برده و آنها را با
گلوله زخمی و سپس زنده به گور کردند، به گونه ای که دستهایشان از گور بیرون مانده و برخى از اجساد به گونه کامل زیر خاک پنهان نشده بود. البته این قساوت قلب براى یهودیان، تازگى ندارد و حتّى در همین جنگ گذشته (١٩۶٧م) مسلمانان و اسرائیل هنگامى که آنها بر بیتالمقدّس پیروز شدند، به یکى از قریههاى نزدیک شهر حمله برده و مردم بىدفاع و بىگناه از ترس به مسجد پناه بردند. ولى یهود مگر مسجد مىفهمد؟ وقتى همه مردم وارد مسجد شدند هلىکوپترها بر فراز مسجد به پرواز در آمده و دهها نفر از مردم بىگناه و بىدفاع را با مواد منفجره به خون خود آغشته نموده و آتش زدند.
٣- کشتن پیامبران الهی
قرآن مجید در این باره مىفرماید: و ما به موسى کتاب تورات را عطا کردیم و از پى او پیغمبران را فرستادیم و عیسى(ع) پسر مریم را به ادلّه روشن، حجّتها دادیم و او را به واسطه روحالقدس اقتدار و توانائى بخشیدیم، آیا هر پیامبرى که بر خلاف هواى نفس شما اوامرى از جانب خدا آورد از امرش سرپیچى کرده از راه حسد گروهى را تکذیب مىکنید و گروهى را مى
کشید؟ همچنین مىفرماید: و چون به یهودیان گفته شد ایمان بیاورید به قرآنى که خدا براى (هدایت بشر) فرستاده، پاسخ دادند که تنها به تورات، چون به ما نازل شده ایمان مىآوریم و به غیر تورات کافر مىشوند در صورتى که قرآن حقّ است و کتاب آنها را تصدیق مىکند، بگو اى پیغمبر اگر شما در دعوى ایمان به تورات راستگو بودید به کدام حکم تورات قبل از این پیغمبران را کشتید؟و باز قرآن مىفرماید: از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم (که خدا را اطاعت کنند) و پیامبرانى بر آنها فرستادیم (که احکام خدا بیاموزند) هر رسولى آمد چون بر خلاف هواى نفس آنها گفت، گروهى را تکذیب کرده و گروهى را کشتند. عجیب آنکه کشتن پیامبران آنقدر در بین آنها معمول شده بود که صورت طبیعى به خود گرفته بود، چنانچه در روایات است که یهودیان مابین طلوع فجر تا طلوع آفتاب ٧٠ پیامبر را سر بریدند و سپس دکانهاى خود را باز مىکردند مثل اینکه هیچ کارى نکردهاند. از جمله پیامبرانى که بدست آنها به قتل رسیدند، یحیى و زکریّا (علیهماالسلام) بودند که فقط بخاطر آنکه آنها را از فحشاء و منکرات منع مىکردند مستحق قتل شدند. چنانچه مىخواستند (هارون) جانشین حضرت موسى(ع) را به قتل برسانند و براى عیسى(ع) چوبه هاى دار نصب کردند. از همه بزرگتر آنکه پیامبر اسلام(ص) را شهید کردند چنانچه در تواریخ مىنویسند: پس از فتح خیبر همسر (سلام بن مشکم) یهودى که ظاهرا اسلام آورده بود طعامى از گوشت ران گوسفند مهیّا کرده، و به خدمت رسول اکرم(ص) فرستاد، پیامبر خدا(ص) که هیچ وقت عادت نداشت غذا را تنها میل کند، (بِشر بن براء) را دعوت کرد بِشر هم دست برده و قطعهاى از آن گوشت را خورد و مقدارى از آن را جوید، یک مرتبه لقمه را از دهان انداخته، فریاد زد (به خدا قسم که این گوشت به من خبر مىدهد که مسموم است) ولى آن زهر آنقدر قوى بود، که بِشر را در همان جا به قتل رسانیده و پیامبر اکرم (ص) را پس از چند هفته شهید کرد.
۴– دروغ، افتراء، تحریف
قرآن مىفرماید: گروهى از اهل کتاب انتظار و آرزوى آن دارند که شما را گمراه کنند، به آرزو نخواهند رسید و این را نمىفهمند. و مىفرماید: اى اهل کتاب چرا حقّ را به باطل مشبه مىسازید تا چراغ حقّ را به باد شبهات خاموش کنید در صورتى که به حقّانیّت آن آگاهید. گروهى از یهودیان کلمات خدا را از جاى خود تغییر داده و مىگویند: فرمان خدا را شنیده و از آن سر مىپیچیم و (به زبان جسارت با تو خطاب مىکنند) مىگویند بشنو که کاش شنوا باشى و گویند ما را رعایت کن و گفتار شان زبان بازى و تمسخر به دین است و اگر به احترام مىگفتند که ما فرمان حقّ را شنیده و تو را اطاعت کنیم و تو سخن ما بشنو و به حال ما بنگر، آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر. خدا آنها را چون کافر شدند لعنت کرد که به جز اندکى از آنها (لایق رحمت خدا نیستند) ایمان نمى آورند. و نیز اندوهگین مباش از یهودانى که جاسوسى کنند، سخنان فتنه خیز به جاى کلمات حق تو به آن قومى که از کبر نزد تو نیامدند، مىرسانند (مانند یهودان خیبر) (آنها از دشمنى و عناد به اسلام کلمات حقّ را بعد از آنکه به جاى خود مقرّر گشت) به میل خویش تغییر دهند.
۵- مکر و خدعه
این دو صفت دو عصاى ضخیمى است که همیشه یهودیان در کارهاى خود بر آنها تکیه مىکنند. مکر و خدعه در ذات هر یهودى است، در هرکجا و در هرکارى که انجام مىدهد با او همراه مىباشد. قرآن مىفرماید: یهودیان با خدا مکر کردند، خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد و از همه کس خدا بهتر مکر تواند کرد. قرآن مىفرماید: اى پیغمبر غمگین از آن مباش که گروهى از آنان که به زبان اظهار ایمان کنند و به دل ایمان نیاورند به راه کفر مىشتابند.
۶- مال اندوزى و ثروت پرستى
وقتى که موسى(ع) براى آوردن الواح به کوه طور رفت و سامرى گوسالهاى از طلا و نقره براى آنها ساخت، از آن روز تا به امروز ثروت بزرگترین معبود یهودیان است. هر یهودى سعى مىکند مالهاى جهان را تحت اختیار خود در آورد و ازاین راه اختیار
دار مردم باشد. خداوند متعال مىفرماید: و با آن همه آیات و دلایل روشن که موسى براى شما آشکار نمود باز گوسالهپرستى اختیار کردید در غیاب او، که مردمى سخت ستمکار بودید. بسیارى از آنها را بنگرى که در گناه و ستمکارى و خوردن حرام مىشتابند، بسیار کار بدى را پیشه خود ساختهاند.
٧- پیمان شکنى و نقض عهد
اگر امکان داشت تا پیمان شکنى را مجسّم کنیم مىبایستى به یهودیان نگاه کرد. چه پیمانها و عهدهائى را که زیر پا نهادند و شرافت انسانیّت را لگدمال نمودند. هنگامى که پیامبر اسلام(ص) خندق را حفر کرد و مانع عبور سپاه کفار شد، یهودیان (بنى قریظه) که هم پیمان رسول الله(ص) بودند یک جلسه اضطرارى تشکیل داده و با خود قرار گذاشتند، که آنها از پشت بر لشکر اسلام حمله کنند و هم از طرف دیگر کفار بر آنها حمله ور شوند تا بدین وسیله اسلام را از ریشه نابود سازند، ولى سرانجام لشکر احزاب شکست خورد و این بار نوبت این قبیله خائن رسید. پیامبر اکرم(ص) مدّت ٢۵ روز آنها را محاصره کرد، تا بالاخره تسلیم شدند. بعد از آن ٧٠٠
مرد سلحشور را دربند کرده خدمت پیامبر اسلام(ص) آوردند، پیامبر اکرم فرمود: هرکس را که مىخواهید انتخاب کنید تا درباره شما قضاوت کند. آنها (سعد بن معاذ) را که قبلا از همان قبیله خیانت کار بود انتخاب کردند، سعد که طبیعت آنها را مىدانست أمر کرد، تا تمام مردها را گردن زده و زن هایشان را اسیر کنند. هنگامى که پیامبر خدا(ص) قضاوت سعد را شنید، فرمود: بخدا قسم حکم تو مطابق حکم خدا بود.
٨- فساد اخلاقی
فساد اخلاقی، یکى از روشهای شرافتمندانه پیشرفت یهودیان است و به قول هیتلر هر دُملى را که انسان بشکافد خواهد دید که میلیونها یهودى داخل آن مشغول فسادند. قرآن مجید مىفرماید: کافران بنى اسرائیل به زبان داود و عیسى بن مریم مورد لعن و نفرین واقع شدند که نافرمانى حکم خدا کرده و از حکم حقّ سرکشى کردند، آنها هیچگاه از کار زشت خود (با آن همه پند و اندرز رسولان) دست بر نداشتند و آنچه مىکنند چقدر زشت و ناشایسته است.
٩- ربا خوارى
قرآن مجید در این باره مىفرماید: پس به جهت ظلمى که یهودیان (درباره پیامبران و عیسى(ع) و در حقّ خود) کردند و هم بدین جهت که بسیارى از مردم را از راه خدا منع نمودند، ما نعمتهاى پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم و از این جهت که ربا مىگرفتند، در حالى که از آن نهى شده بودند، نیز از این رو که اموال مردم را به باطل (مانند رشوه و خیانت و سرقت) مىخوردند. و ما براى کافران آنها عذابى دردناک مهیّا ساختیم. این شمه اى از صفات رذیله و برجسته یهودیان است و شاید همین عادات و روشهاى ناپسند بوده که همیشه آنها را تحت فشار دولتها قرار مىداد و همین سبب شد که یهودیان را از بیشترین کشورهاى جهان اخراج کنند. در سال ١٢٩٠ میلادى یهودیان، مردم (انگلستان) را بستوه در آورد، در نتیجه (ادوارد) فرمان داد که همه آنها را از کشور انگلستان بیرون کنند و در اعلامیهاى که از طرف او منتشر شد آمده بود که: یهودیان باید قبل از عید قدسین از کشور انگلستان خارج شوند و چنانچه کسى از این تاریخ خارج نشود او را اعدام کرده و به دار آویزان کنند و جسدش را چهار قسمت بنمایند. در اثر این فرمان، تعداد ١۶٠٠٠ یهودى که ساکن انگلستان بودند آنجا را ترک کرده و تمام اموال آنها مصادره شد. پس از این تاریخ مدت ۴٠٠ سال ورود یهودیان به انگلستان ممنوع بود، تا آنکه (کرمویل) در سال ١۶۵٧ میلادى تحت شرایطى اجازه داد که وارد کشور انگلستان شوند. در همین سال براى نخستین بار به یهودیان اجازه داده شد که اولین کنیسه خود را در لندن بنا کنند. در سال ١۶٧۴ به یهودیان (آمریکا) که در آن وقت یکى از مستعمرات بریتانیا بود اجازه دادند که علنا عبادت کنند. و در سال ١٨۴١ اولین روزنامه یهودى در انگلستان منتشر شد. در کشور فرانسه (لویس اغسطس) یهودیان را از آن کشور بیرون کرد و تا مدت ٢٠ سال از ورود آنها جلوگیرى نمود. و در عهد (فیلیپ زیبا) براى دومین بار آنها را از فرانسه بیرون کرده و تمام دارایی هاى آنها را مصادره نمود. و در سال ١٣۴١ میلادى، مردم بر علیه یهودیان شورش کرده و هزاران یهودى را سر بریدند، این شورش چندین سال ادامه داشت، بطوریکه در سال ١٣٩۴ یک یهودى در کشور فرانسه وجود نداشت. در سال ١۴٩٢ به آنها اجازه داده شد که وارد فرانسه شوند، ولى تا اواسط قرن شانزدهم به آنها اجازه سکونت در شهر را ندادند. یهودیان چندین بار در کشور (آلمان) طرد شدند که آخرین مرتبه بدست هیتلر انجام گرفت. ما نمىدانیم هیتلر روى چه اساسى آنها را نابود کرد، ولى همین قدر مىدانیم که یهودیان ملتى پست و بىشرافت است و انسانیت از دست او زخم هاى زیادى بر تن دارد و آنچه بر سرش آمده کیفر خونریزی هاى او نخواهد بود. در کشور (اسپانیا) در تاریخ ٣١ مارس سال ١۴٩٢ (فردیناند) اعلامیه اى صادر کرده و در آن از یهودیان خواست که تا آخر ماه یولیو این کشور را براى همیشه ترک گویند، در اثر این فرمان تعداد ۵٠٠٠٠٠ یهودى از اسپانیا خارج شدند. همچنین از کشورهاى (شوروى سابق، لهستان، ایتالیا، روم، بلغارستان، سویس و مجارستان) یهودیان چندین بار طرد و اخراج شدند.
منابع:
کتاب الیهود فى تاریخ الحضارات الاولى
کتاب قرآن/ سوره بقره، سوره مائده، سوره آل عمران، سوره نساء
قصص الانبیاء
کتاب موقف علماءالاسلام منالیهود
تاریخ آلمانیا الهتلریه، جلد١
مجلة الآداب
کتاب خطر الیهودیة العالمیة على الإسلام والمسیحیة
&l t;/SPAN> http://www.payambar.net