دام های فریب

اشاره:

مجریان طرح­های استعماری عرفان بدلی، با توجه به پژوهش­های عمیق، دقیق، گسترده و همه جانبه که انجام می­دهند، پس از شناخت بافت­ها و قشرهای گوناگون جامعه می­کوشند براساس روان­شناسی هر صنف و گروه با آن­ها برخورد کنند، تا به اهداف دراز مدت خود برسند. یکی از این قشرها، مزدوران داخلی و خارجی، همه زمان برای زنان جامعه نقشه­های فریبنده طراحی می­کنند، که متأسفانه در اجرا و رسیدن به اهداف خود نیز به نتیجه می­رسند. این نوشتار هرچند کوتاه و اشاره به برخی از آن می­پردازد:

عرفان بدلی

آنچه در جامعه زنان به خوبی نفوذ یافته و عارف­نمایان نیز از آن بهره­برداری می­کنند، جادو و خرافه است. خرافه را می­توان نوعی اعتقاد جازم و محکم فرد به تأثیر متافیزیکی برخی امور غیر عقلی در زندگی فردی و اجتماعی برای حل مشکلات دانست.

گاه فرد به مفاهیمی ذهنی و انتزاعی اعتقاد پیدا می­کند و می­پندارد که در زندگی وی تأثیرگذار است و می­تواند موفقیت را در پی داشته باشد؛ از جمله این مفاهیم، شانس است، که بر اساس ادله، جایگاهی ندارد؛ زیرا در بین مردم به معنای رسیدن به موفقیت بدون علت است؛ در صورتی که براساس اصول عقلی و اعتقادی اسلام، هیچ حادثه­ای بدون علت نیست.

خرافه یکی دیگر از موارد ذهنی است، که فرد را به شدت به خود پای­بند می­سازد و چنان در وجود او ـ به ویژه خانم­ها ـ راه می­یابد که گویا وحی الهی است! برای نمونه، اعتقاد به پدید آمدن نزاع و درگیری در صورت وارونه قرار دادن جارو در میان برخی افراد به اندیشه­ای ثابت و تردید ناپذیر در آمده، و حال آن­که در هیچ یک از متون دینی به این مطلب اشاره نشده است.

زنان و گرایش به عرفان بدلی

عرفان بدلی، خرافه، سحر و جادو، بخت­گشایی، تسخیر دیگران و … مواردی است که خیلی زود افراد خام را به خود جذب می­کند. زنان از احساسات لطیف­تری برخوردارند و به همین سبب، جایگاه ویژه­ای برای جذب و استثمار مدعیان عرفان کاذب دارند.

در گذشته برخی افراد برای حل مشکلات زندگی خود به دعانویسان و رمالان مراجعه می­کردند. امروز نیز این مسأله رایج است. هنگام بروز مشکل روحی، جسمی و مادی، بانوی خانه برای حل آن نزد دعانویس می­شتابد؛ بر همین اساس، بازار جادوگران، رمالان و دعانویسان در حل مشکلاتی؛ چون اشتغال، بخت­گشایی، فرزندآوری، دور کردن هوو و… همواره گرم بوده است.

&l t;SPAN style=”LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: ‘Tahoma’,’sans-serif’; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: ‘Times New Roman'” lang=AR-SA>انتقال مباحث خرافی نیازمند تبلیغات گسترده نیست، بلکه به وسیله­ی جاری، خواهر، دختر خاله و دختر عمو و نیز همکلاسی­ و همسایه و …، و البته رایگان این مهم انجام می­گیرد.

همراه با رشد تکنولوژی، وسایل و ابزار خرافی نیز، تکامل می­یابد. امروز، فکر بشر در مقایسه با گذشته رشد بیشتری دارد و اختلاط اندیشه­های غربی و شرقی و مذهبی بیشتر شده است. زندگی ماشینی روزگار ما، افزایش مشکلات اقتصادی و دوری افراد از یکدیگر، رسیدگی به مشکلات را در جایگاه دیگری قرار داده است. مباحثی؛ چون تجسم، رقص و موسیقی درمانی، یوگا و تمرکز با شمع روشن­ و نقطه سیاه شیطان پرستی ـ چه صوفی و چه غربی ـ، عرفان سرخ­پوستی و آمریکایی (اکنکار) و عرفان هندی (سای باب) انسان مدرن امروز را به این بازار مکاره دعوت می­کند.

هم­اکنون در متن تعالیم خرافی این گرایش­ها، تمرکز بر تصاویر برهنه، پرستش و توجه به اسافل اعضا؛ از جمله راه­کارهای حل مشکلات روحی و روانی معرفی می­شود و حال آن­که به نظر روان­شناسان، بیشترین آسیب­های روحی و روانی از کنترل نکردن غریزه و نداشتن تربیت درست اخلاق سرچشمه می­گیرد.
این بازار، مشتریان خود را از توده­ها و گروه­های مختلف جذب می­کند.

تیپ­شناسی و دلیل گرایش

اگر از موضوع قبولی در کنکور و استفاده از جادو و مسایل خرافی (به جای کار و تلاش، توسل و توکل) و نیز یافتن همسر آرمانی از راه فراحسی بگذریم، بیشتر مسایل موجود در این موضوع متوجه زنان است. گویا دختران به دلیل روشن نبودن آینده زناشویی خود، از آرامش و قراری که اسلام آن را هدف و نتیجه ازدواج می­داند، محروم می­مانند.

زنان متأهل، بسیاری از اضطراب­های فکری دوران مجردی را ندارند، اما به دنبال تسلط بر همسر خود هستند؛ رشد اقتصادی خانواده را نیز از مسیرهای غیر عادی پی می­گیرند؛ اگر فرزندی، کانون زندگی­شان را گرم نکرده باشد، این­ها برای مادر شدن به راه­های غیر معتبر ماورایی و خرافی پناه می­آورند.&l t;o:p>

زندگی امروز انسان با پیچیدگی­های فراوان روبه­رو است و نمی­توان آینده را به آسانی پیش­بینی کرد؛ به همین سبب، افراد خانواده و به ویژه زنان، نقش و تأثیر وجود خود را در شکل بخشی به زندگی کم­رنگ دیده و در جست­وجوی راه حل­اند. میزان تأثیرپذیری زنان از مردان بیشتر است. هنگامی که زنان در زندگی فردی و خانوادگی احساس شکست می­کنند، می­کوشند تا راه خود را ادامه داده و راه خروج از مشکلات را بیابند.

مردان در مقایسه با زنان کمتر زبان به سخن می­گشایند، تا دیگران را از درون و احوال روحی خود آگاه سازند.

خرافات در خانواده­هایی رشد می­کند که بهره چندانی از دانش ندارند. وقتی فکر و اعتقاد خرافی در اذهان افراد نفوذ یابد، فرهنگ و جو حاکم در شکل­گیری خرافه­ها تأثیرگذار خواهد بود.می­توان گفت: عامل جنسیتی و فرهنگ حاکم بر جامعه در پیدایش خرافه و اعمال خرافی نقشی به سزا دارد. ویژگی­های شخصیتی و فردی زنان (تفاوت­های فردی) نیز در زمینه­سازی این موارد مؤثر است.

زنانی که در خانواده دچار خلأ عاطفی هستند، یا از جایگاه مطلوب برخوردار نمی­باشند، آمادگی بیشتری برای پذیرش امور خرافی دارند. ضعف پایه­های اعتقادی به زنان کمک می­کند تا به جای کسب آگاهی و کشف علل، به مفاهیم تخیلی و رؤیایی پناه برند.

افسردگی و اختلالات روحی و عاطفی نیز می­تواند از مهم­ترین عوامل گرایش زنان به خرافه­ها به شمار آید. ناآگاهی انسان نیز می­تواند فرد را برای جبران ناآگاهی­های، به روش­های غیر علمی سوق دهد.

نباید فراموش کرد که خداوند نعمت­ها و قوه­ی اختیار را به ما داده است تا زندگی سالمی داشته باشیم. هنگامی که خود را جزیی از دنیا می­دانیم، باید باور داشته باشیم که برای زندگی کردن نباید منتظر معجزه بود. تلاش، اراده، امید و عشق؛ عنصرهای سازنده یک زندگی سالم به شمار می­آید.

بازخوانی چند پرونده

مدعی طی السماء

خانم ب ـ ک، معروف به درویش، متولد 1336، متأهل، خانه­دار، میزان تحصیلات اول راهنمایی.

وی نزدیک به 200 میلیون تومان از مردم با ادعاهای واهی اخذ کرد، که فقط 20 میلیون تومان آن را صرف امور عام المنفعه نمود.

نام­برده دوران کودکی خود را در یکی از مناطق تهران گذراند و پس از ازدواج در یکی از محله­های شمال تهران ساکن ­شد. حاصل زندگی وی 4 فرزند است.

وی به لحاظ فقر مالی از سال 1380 فعالیت­های خود را مبنی بر ترویج خرافه پرستی و موهوم گرایی و سوء استفاده­ از اعتقادات مذهبی مردم با توسل به شگردهای خاص؛ همچون پوشیدن لباس سفید، مانند دراویش، عطرافشانی و معطر کردن تسبیح مراجعین و دادن طلسم و نیز عنوان نمودن این­که دارای موکلین و همزاد می­باشد، که خود می­تواند با آن­ها ارتباط برقرار کند؛ توانسته مبالغی هنگفت از مردم به عنوان حق الناس، حد، جریمه گناهان، رد مظالم، صدقه، ساخت مسجد برای امام زمان در بیابان­های قم، رفع جادو، دفع اجنه، آرامش و رفع سرگردانی و پریشانی روح اموات … اخاذی کند.

باند مدعیان مازندران

این باند با عنوان نماینده امام زمان از آذرماه سال 85 در این منطقه شروع به فعالیت کرد و قبل از آن نیز در استان تهران و مدت کمی در استان فارس فعالیت داشت. تعداد افراد این گروه 20 تا 25 نفر و همه از قشر تحصیل­کرده و مرفه جامعه بود.

خانم ش ـ ح، سرکرده آن­ها و مدعی ارتباط با امام زمان بود. وی، با دکتر ص ـ ج استاد دانشگاه، که 17 سال مقیم آمریکا بود، آشنا شد و به عنوان همسر چهارم با وی ازدواج کرد. از آن پس عرصه فعالیت او دو چندان شد، این باند از استان­هایی؛ همچون: فارس، تهران، اصفهان، کردستان و آذربایجان نیرو جذب نمود، که پس از گذراندن آموزش­های لازم آن­ها را برای تبلیغ و فعالیت روانه استان­های مختلف کشور می­کرد.

برقراری ارتباط با سازمان­های فرهنگی و همکاری با افراد مختلف روحانی و غیر روحانی برای توزیع نوارهای خانم ح در بین مردم از اهم فعالیت­های این باند بود.

برگزاری کلاس­های شبانه در محل سکونت وی ـ شهرک نگین ـ از دیگر فعالیت­های خانم ح بود.

برپایی اردوهای مختلف و در اختیار قرار دادن برخی جزوه­ها (حاوی مطالب انحرافی) برای حاضرین در اردو، که می­بایست همان­جا مورد مطالعه قرار می­گرفت و به سؤالات مشخص پاسخ داده می­شد.

شرکت در راهپیمایی و مراسم­های عمومی با ظاهری خاص جهت متمایز کردن خود از دیگران.

ترویج بدعت­های غلط در اعمال و سنت­های مذهبی (ذکر کلمه عشق به جای الله اکبر در نماز و…).

ارتباط با فردی تبعیدی (آقای الف) و برگزاری جلسات مداوم با وی (فرد تبعیدی به کمک فرزندانش، املاک فراوانی را در منطقه یاد شده تصرف کرده که به ازای آن قرار بود معوضی در بهشت به صاحبان زمین­ها بدهد).

بیشتر موضوعات سخنرانی خانم ح بحث­های انحرافی در خصوص امام زمان، بیان روایات منسوب به آن حضرت و مسایل زناشویی بود.

وی به خانم­ها توصیه می­کرد؛ اگر 6 ماه نزد همسر خود نروند، حتماً امام زمان را رؤیت خواهند کرد.

در صورت جدایی عضو از گروه، وی مورد شماتت و توهین علنی از سوی دیگر اعضا قرار می­گرفت و با نسبت دادن صفات حیوانی به وی، از سوی گروه، مجلس ختم برایش برگزار می­شد.

این فرد به علت ایراد بحث­های انحرافی و دروغین در خصوص ارتباط با امام زمان و اغفال زنان مبنی بر طلاق گرفتن از شوهرانشان، ممنوع الفعالیت شد، ولی فعالیت­های وی را خواهرش (ز ـ ح) ادامه داد.

مدعی دهمین نایب

خانم ع ـ خ متولد سال 1340، دارای دیپلم، که پس از ازدواج به تهران آمد و مدت سه سال به تحصیل دروس حوزوی پرداخت و سپس به دلیل مشغله­های زندگی، تحصیل خود را به شکل غیر حضوری ادامه داد.

فعالیت تبلیغی نام­برده از سال 69 با تدریس کتاب­های عرفانی شروع شد و به تدریج گسترش یافت.

وی در زندگی زناشویی موفق نبود. همسر وی او را رها کرد و در شهر دیگری به زندگی خود ادامه داد.

وی ادعای ارتباط با ائمه اطهار: و نیابت خاصه امام زمان را دارد.

او ادعا کرد که امام زمان به وی عنایت داشته و مقرر فرموده که نی
ابت خاصه آن حضرت که بر عهده یکی از علما است، به وی منتقل گردد. او مدعی است از زمان غیبت کبری تاکنون امام عصر 9 نایب داشته، که وی دهمین آن­ها است.

تعیین یاران حضرت و رده­بندی آن­ها به منظور اخاذی از ایشان از جمله اقدامات اوست.

برنامه سیر روحی و رسیدن به مراحل تکاملی نیز از دیگر ادعاهای مطرح شده اوست.

ترویج خرافه­گرایی با تشکیل جلسات.

فروش آب بخت­گشایی.

فعالیت تبلیغی در برخی مراکز فرهنگی خارج از کشور؛ از جمله مرکز اتحادیه انجمن­های اسلامی دانشجویان در اروپا و مرکز اسلامی منچستر انگلیس از وی جهت تبلیغ، دعوت کرده و نام­برده بدان مرکز مسافرت نموده است.

راه­اندازی مؤسسه خیریه عسگرالمهدی و تحت پوشش قرار دادن تعدادی از خانواده­های فقیر و بی­بضاعت و ثبت بین­المللی آن.

مدعی همسری امام عصر

خانم گ ـ الف، متولد سال 1330 در تهران دارای تحصیلات دیپلم. وی تاکنون چند بار ازدواج کرده است.

نام­برده از تاریخ 1363 ادعای خواب­نما شدن داشته که از سوی امام زمان به او امر شده تا برای آن حضرت تبلیغ نماید؛ به همین منظور 9 جلد کتاب در این زمینه گردآوری و به چاپ رسانده است.

برخی ادعاهای او را با هم می­خوانیم:

حضرت به من فرمودند، که اگر سه نفر مثل تو داشتم تا حالا آمده بودم.

وی مدعی است؛ مأمورم محل امنی را برای آقا و یارانش بسازم (وی این محل را در یکی از شهرهای مرکزی ساخته و خود کلیددار آن است).

حضرت در رابطه با کتاب­های من فرمودند: فعلاً کتاب­های شما به اندازه خون همه انسان­ها می­ارزد.

من چندین بار باحضرت ملاقات داشتم و ایشان یک اتومبیل و یک باب منزل در تهران به من دادند. حالا هم منتظر هستم تا امام زمان ظهور نمایند و با ایشان ازدواج کنم (در جای دیگر می­گوید: من در آینده همسر امام زمان خواهم شد ـ العیاذ بالله ).

فعالیت­ها و اقدام­های نام­برده عبارت است از:

قبل از شروع فعالیت­های خود با ه
مسر سومش سفرهای تفریحی متعدد به کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا، سوئد و اسراییل داشته است.

گردآوری و تدوین خواب­های مریدان و هواداران در قالب جزوه­ها.

سخنرانی در مدارس دخترانه تهران و شهرستان­ها.

ساخت حسینیه در روستای امام­زاده قاسم به عنوان پناه­گاه یاران امام زمان.

مدعی مراقبه

خانم ن ـ غ، وی بیش از 50 سال سن دارد و دارای مدرک لیسانس عمران است.

نام­برده
به مدت 10 سال کلاس­های مراقبه با برنامه­های مختلف غیر شرعی برگزار نموده و برای هر دوره مبالغ هنگفتی را از شاگردان خود دریافت کرده است.

او مدعی است که در این کلاس­ها افراد را به آرامش روحی می­رساند، با این­که خود او از آرامش روحی برخوردار نیست و برای رسیدن به آرامش به رمال­ها مراجعه کرده و از آن­ها طلسم دریافت می­کند.

استاد این فرقه به نام ج ـ الف 30 سال دارد و در آمریکا زندگی می­کند و به تدریس مباحث این فرقه مشغول است. وی در آمریکا به افراد یهودی پیوسته و فردی دایم­الخمر است که از راه اینترنت با شاگردانی که در کلاس­های تهران شرکت می­کنند، ارتباط برقرار می­کند.

خانم ن ـ غ کلیه اطلاعات شاگردان خود را (بدون اطلاع صاحبان آن­ه) از طریق ایمیل به آمریکا ارسال می­کرده تا استاد با ریزترین مسایل شاگردان آشنا شود.

وی که خود را مادر روحانی شاگردانش می­نامد، چندین بار برای آموزش­های استاد ج ـ الف راهی آمریکا شده است.

آموزش­ها و اعمال این فرقه، ترکیبی است از عرفان­های بودایی، زرتشتی، کابالایی و …

منبع: اخبار زنان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ش 2، پاییز 1387.

www.hawzah.net