علل سیاسى و اجتماعى غیبت امام زمان (عج)
علت غیبت امام زمان : متأسفانه، فشارهای سیاسی و مراقبتهای حکومتی -که به ویژه از زمان امام جواد (ع) به بعد برفعالیت و حضور امامان سیطره داشت- محدودیتهاى فراوانی به وجود آورد؛
به طورى که فعالیتهاى امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید. این فشارها و محدودیتها زمینۀ مساعد برای بهره مندى از هدایت و رهبری امامان در جامعه را کمرنگ کرد.از این رو، حکمت الاهی اقتضا کرد که پیشواى دوازدهم – به تفصیلى که خواهیم گفت- تا زمانی که آمادگى لازم در جامعه به وجود آید، غیبت کند
البته همۀ اسرار غیبت بر ما روشن نیست، ولى شاید نکتهاى که گفتیم رمز اساسى غیبت باشد. علل و اسباب غیبت در سه موضوع مهم و محوری بیان شده است
1- آزمایش مردم
چنانکه مى دانیم، یکى از سنتهاى ثابت الاهی آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است. صحنۀ زندگى همواره صحنۀ آزمایش است تا بندگان از این راه در پرتو ایمان، صبر و تسلیم در پیروى از اوامر خداوند تربیت یابند و به کمال برسند و استعدادهاى نهفتۀ آنان شکوفا گردد. مردم با غیبت حضرت مهدى(عج) آزمایش مى شوند. گروهى که ایمان استوارى ندارند،
باطنشان ظاهر مى شود و دچار شک و تردید مى گردند و کسانى که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده است، به سبب انتظار ظهور آن حضرت و ایستادگى در برابر سختیها، پخته تر و شایسته تر مى گردند.
و به درجات بلندى از اجر و پاداش الاهی نائل مى شوند.
امام موسى بن جعفر (ع) فرمود:
هنگامى که پنجمین فرزندم غایب شد، مواظب دین خود باشید. مبادا کسى شما را از دین خارج کند. او ناگزیر غیبتى خواهدداشت که گروهى از مؤمنان از عقیده خویش برمىگردند. خداوند به وسیلۀ غیبت، بندگان خویش را آزمایش مى کند.
از سخنان پیشوایان اسلام بر مىآید که آزمایش به وسیلۀ غیبتِ حضرت مهدى(عج)، از سختترین آزمایش هاى الاهی است و این سختى دو جهت دارد:
الف) از جهت اصل غیبت که چون بسیار طولانى مى شود، بسیارى از مردم دستخوش شک و تردید مى گردند.
برخى در اصل تولّد و برخى دیگر در دوام عمر آن حضرت شک مى کنند و جز افراد آزموده، مخلص و اهل بصیرت و معرفت، کسى بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقى نمى ماند.
پیامبر اسلام (صلی علی علیه و آله) ضمن حدیث دراز دامنی مى فرمایند:
مهدى از دید شیعیان و پیروانش غایب مى شود و جز کسانى که خداوند دلهاى آنان را جهت ایمان شایسته قرار داده، در اعتقاد به امامت او استوار نمى مانند.
ب) جهت دیگر: سختى ها و فشارها و پیشامدهاى ناگواری است که در دوران غیبت رخ مى دهد و مردم را دگرگون مى سازد، به طورى که حفظ ایمان و استقامت در دین، کارى سخت دشوار مى گردد و ایمان مردم در معرض مخاطرات شدید قرار مى گیرد.
2- حفظ جان امام(عج)
خداوند، به وسیلۀ غیبت، امام دوازدهم را از قتل حفظ کرده است، زیرا اگر آن حضرت از همان آغاز زندگى در میان مردم ظاهر مىشد، او را مىکشتند. بر این اساس، اگر پیش از موعد مناسب نیز ظاهر شود، باز جان او به خطر مى افتد و به انجام مأموریت الاهی و اهداف بلند اصلاحى خود موفق نمىگردد.
زُراره به نقل از امام صادق(عج) میگوید که ایشان فرمود:
«امام منتظر، پیش از قیام خویش مدتى از چشمها غایب خواهد شد».
عرض کردم: چرا؟
فرمود: «بر جان خویش بیمناک خواهد بود».
3- آزادى از یوغ بیعت با طاغوتهاى زمان
پیشواى دوازدهم، هیچ رژیمى را، حتى از روى تقیه به رسمیت نشناخته و نمى شناسد. او مأمور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانى نیست و تحت حکومت و سلطنت هیچ ستمگرى در نیامده و در نخواهد آمد،
چرا که مطابق وظیفهاش عمل مىکند و دین خدا را کاملاً و بدون پردهپوشى و بیم اجرا مىکند. بنابراین، جاى هیچ گونه عهد و میثاق و بیعت با کسى و مراعات و ملاحظۀ سایرین بر گردن حضرت باقى نمىماند.
حسن بن فضّال مى گوید: امام هشتم(عج) فرمود:
گویى شیعیانم را مى بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم (= امام حسن عسکرى(عج)) همه جا را در جستجوى امام خود مى گردند، اما او را نمى یابند.
عرض کردم: چرا غایب مى شود؟
فرمود: «زیرا وقتى با شمشیر قیام کرد، بیعت کسى در گردن وى نباشد».
برگرفته از کتاب. خورشید هستی. (موسسه قرآن و نهج البلاغه).