ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

مقابله امام هادی علیه السلام با ركود علمی حاصل از غلبه ظاهرگرايان

فهرست مطالب

حجت‌الاسلام و المسلمين رمضان محمدی، مدير گروه تاريخ اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه


محمدی با اشاره به تولد امام هادی(ع) در سال 212 و شهادت ايشان در سال 254 و هم‌زمانی متوكل عباسی با ايشان گفت: در اين زمان يكی از مسائل جدی، درگيری اهل حديث و افراطيون اهل سنت با معتزله بود. قبل از متوكل، سياست خلفای عباسی همان سياست مأمون، يعنی دفاع از معتزله در مقابل اهل حديث بود. چنين دفاعی از معتزله كه به عقل و عقل‌گرايی توجه داشتند، تا حدی فضای مناسبی را هم به لحاظ اجتماعی،
هم به لحاظ سياسی و هم به لحاظ ابراز باورهای دينی و اعتقادی برای علويان فراهم كرده بود و آن‌ها می‌توانستند راحت حرف‌های خود را بزنند و به مباحثه بپردازند و رفت و آمد داشته باشند.


این دوره آغاز تنگ‌نظری‌ها با بر سر كار آمدن متوكل، بود. متوكل بر ضد شيعه و علويان و معتزله از اهل حديث حمايت و آن‌ها را تشويق می‌كرد. اقدامات او البته محدود به تشويق نبود و برخوردهای تندی را نيز با شيعه داشت كه از جمله نمونه‌های آن، تخريب مرقد حضرت امام حسين(ع) و شخم زدن آن و سخت‌گيری به زائران ايشان و همچنين منتقل كردن امام هادی(ع) به منطقه نظامی سامرا بود.


انتقال امام هادی(ع) توسط متوكل بر اساس همان الگوی مأمون در منتقل كردن امام رضا(ع) به خراسان و به منظور كنترل ايشان صورت گرفت. منتقل كردن امام هادی(ع) به خاطر نامه‌ای بود كه والی متوكل به وی نوشت و به او هشدار داد كه اگر حرمين را می‌خواهد، بايد علی بن محمد هادی(ع) را از آن جا دور كند و تشويق‌های همسر متوكل نيز در اين راستا مؤثر بوده است و سببی شد برای اين كه اين اتفاق زودتر بيفتد. اما نكته جالب توجه اين است كه وقتی كه می‌خواستند امام را به سامرا بياورند و مردم مدينه اين را شنيدند، گريه‌ و زاری‌ كردند و مدينه شلوغ شد؛ و اين به خاطر محبوبيت امام هادی(ع) در مدينه و جايگاه علمی ايشان بود.


اين درگيری‌های فرق بزرگ کلامی كه در زمان امامت امام هادی(ع) آغاز شده و به دنبال خود درگيری‌هايی را در عرصه‌های فقهی و سياسی و اجتماعی پديد آورده بود، پيامدهای سنگينی برای جامعه آن زمان داشت. از جمله اين تأثيرات كه با منشئيت انديشه‌های سطحی و ظاهرگرايانه پديد آمده بود، ركود علمی‌ای بود كه به علت عدم بازتوليد مباحث عقلی و فلسفی و به دنبال حمايت متوكل از اهل حديث در جامعه اسلامی حكم‌فرما شده بود.


قبل از متوكل سياست بر حمايت از خردگرايان و عقل‌گرايان بود، اما با متوكل اين جريان عكس شد و مباحث كلامی مهمی مانند جبر و تفويض، عدم امكان رؤيت خدا و جسميت خدا، خلق قرآن، جايگاه عقل در دين و … به مباحثی مورد منازعه بدل شد كه به دنبال حمايت متوكل از اهل حديث پيش آمده بود و همه مذاهب اسلامی را هم وارد منازعه كرده بود.


امام(ع) برای تمام موارد منازعه كلامی بين فرق اسلامی نسخه‌هايی پيچيده‌اند كه فوق‌العاده است و امروزه هم ما هر چه فكر می‌كن
يم و هر چه مباحث علمی عميق‌تر و دقيق‌تر پيش می‌رود، می‌بينيم كه مباحثی كه امام هادی(ع) طرح كرده و نسخه‌ای كه برای مسائل پيچيده‌اند واقعاً آخرين نسخه‌هاست.


امام هادی(ع) در زمان حضور در مدينه فعالیت محوری دارند. امام در اين زمان دو كار انجام می‌دهند كه به نظر من همين هم باعث شد كه متوكل ايشان را از مدينه به سامرا فراخوانی كند؛ يكی اين كه امام(ع) به دنبال اين مباحث در مسجد مدينه می‌نشست و مباحث صحيح و باورهای صحيح دينی را به مردم ارائه می‌كرد و ديگر اين كه علاوه بر تبيين انديشه‌های ناب دينی، ايشان به شبهات و مسائل پيش آمده هم پاسخ می‌دادند.


به عنوان نمونه وقتی كه مباحث جبر و تفويض مطرح شد و نامه‌های متعددی برای امام ارسال شد و از ايشان نظر خواستند، امام(ع) «الامر بين الامرين» را مطرح كردند كه از تعابير بسيار چاره‌ساز علم كلام است. امام(ع) در اين جا واقعاً درمان‌گرانه فرمودند كه نه جبر و نه تفويض بلكه «الامر بين الامرين» است. امام(ع) به دنبال اين بحث جنجالی و مهم كه توجه بسياری را به خود جلب كرده بود، به رواج عقايد و باورهای شيعی پرداختند و بعد از تبيين پاسخ خود به نامه‌های فراوان بر اين نكته هدايت‌گرانه تأكيد فرموده بودند كه برای حل اين مسائل بايستی به ثقلين، يعنی قرآن و سنت و در واقع راهبری دينی اهل بيت(ع)، تمسك شود كه مايه اتحاد است.


همچنين امام هادی(ع) با جريانات انحرافی از شيعه و سنی، از جمله غلاة، مجسمه، مشبهه، صوفيه و … مقابله می کردند. پاسخ‌هايی كه امام به اين گروه‌ها داده و نكاتی كه در مورد آن‌ها بيان كرده است، حقيقتاً فوق‌العاده است. مواردی كه ايشان درباره باور برخی گروه‌ها به امكان رؤيت خداوند تبارك و تعالی پاسخ داده‌اند، فوق العاده است. امام(ع) همچنين بارها در مورد سطحی بودن و دور از عقل بودن گرايشات صوفيه و اين كه آن چه می‌گويند، لقلقه زبان است و اينان به دنبال زندگی راحت هستند هشدار می‌دهد و بياناتی دارند كه نشان می‌دهد از همان زمان ايشان دقيقاً بر مشكلات صوفيه انگشت گذاشته‌اند.


بنابراين می‌بينيم كه امام در فضايی كه جنگ و دعوا و نزاع كلامی و سياسی بين فرقه‌ها متعدد جريان دارد، هم مباحث و نكات ناب دينی را تبيين می‌كنند و هم يك به يك به شبهاتی كه پيش می‌آيد، پاسخ‌هايی بسيار عالی می‌دهند و نسخه‌هايی نهايی را در هر مورد می‌پيچند.


امام البته از مسائل سياسی نيز غافل نبوده‌اند. نهض
ت‌های علوی كه در دوره متوكل نضج و رونق بيشتری گرفتند، از سوی امام(ع) هدايت می‌شدند و نمونه‌های واضحی از آن‌ها نيز هست كه گاهی امام مواردی را به آن‌ها گوشزد می‌كرده‌اند يا در مورد مراحل كار نظراتی داشته‌اند. لذا ايشان ضمن مباحث دينی و مسائل فقهی، از مسائل سياسی هم غافل نيستند و همان استراتژی امام موسی كاظم(ع)، يعنی نفوذ در دولت بنی‌عباس و مسئله وكالت را دنبال می‌كردند و می‌بينيم كه با وجود گستردگی كار و با اين كه امام(ع) در محيط نظامی سامرا بودند، با اين وجود امام(ع) كارهای بسيار بزرگی را انجام داده‌اند.


www.iqna.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید