ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

زیارت چیست؟

فهرست مطالب

زیارت در لغت دیدار کردن با قصد را گویند که در ریشه این مفهوم میل و گرایش نهفته است، گویی زیارت کننده از دیگران روی گردانده و به سوی زیارت شونده تمایل و قصد کرده است.(1) حضور در پیشگاه شخص به جسم و جان، و نیز توجّه قلبی و حضور دل نسبت به اولیای خدا زیارت است، و زیارت یکی از اعمال پسندیده و سنّت های برجسته است که در احادیث معصومین (علیهم السلام) نسبت به آن تأکید شده و پاداش های فراوانی برای زائر بیان گردیده است. در اینجا راجع به بعضی آثار و خصوصیات زیارت معصومین (علیهم السلام) به اختصار می پردازیم، سپس به طور فشرده زیارت آل یس را معرّفی می کنم، آنگاه شرح جملات آن را آغاز می نمایم:


از وظایف شرعی هر فرد مؤمن است که به زیارت معصومین (علیهم السلام) اهتمام ورزد، چنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «هرآنکه قبر مرا بعد از وفاتم زیارت کند، مانند آن است که در زمان حیاتم زیارتم کرده باشد، و کسی که قبر مرا زیارت ننماید، به من جفا کرده است». و از حضرت امام باقر علیه السلام روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «هر آنکه مرا یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت او را زیارت خواهم کرد و از وحشت آن روز نجاتش خواهم داد». و حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: «هر امامی را به گردن دوستان و پیروانش پیمانی است که وفای به این پیمان، هنگامی به حدّ تمام و کمال می رسد که قبرهایشان را زیارت کند، پس هر که امامان را از روی علاقه زیارت نماید و به آنچه مورد خواست و رغبت آنان بوده تصدیق داشته باشد، روز قیامت شفیع او خواهند بود». و احادیث بسیار دیگر که این وظیفه در آنها تأکید و آثار اخروی آن بیان گردیده است.


امّا آثار دنیوی: با توجّه به اینکه معصومین (علیهم السلام) الگوی مردم هستند، پس زیارت و دیدار ایشان در زمان حیاتشان و تشرّف به مزارشان بعد از وفاتشان، یکی از مهم ترین وسایل پرورش فکر و تصحیح و تکمیل اعتقاد و تذهیب نفس و تعدیل عمل است، و چه بسیار کسانی که در فکر یا عمل آنها خللی بوده و بر اثر زیارت یکی از معصومین، دگرگونی در آنها حاصل گردیده و از کارهای ناپسند و یا اندیشه های نادرست رهایی یافته اند، و از پرتو عنایت معصومین بهره گرفته در زندگی آنان تحوّلی پدید آمده است. علاوه بر اینکه در زیارت معصومین (علیهم السلام) زمینه استجاب دعا و قضاء حوائج و شفای بیماران کاملاً فراهم است، حکایتهای بی شمار از این آثار و نتایج در کتاب ها و بر سر زبان ها بسی رایج است. شایان ذکر است که زیارت معصومین (علیهم السلام) در صورتی
که رفتن کنار قبورشان مقدور نباشد، از راه دور نیز انجام می گیرد، یا این که می توان دیگری را به نیابت از خود به زیارت فرستاد، چنانکه این امور بین مردم مؤمن و ملتزم به آداب دینی پیوسته معمول بوده است، و فقهای بزرگوار در بیان احکام زیارت نایب، فصلی را اختصاص داده اند.


زیارت آل یس:


این زیارت از مشهورترین زیارتنامه هایی است که در توقیع شریف حضرت ولی عصر علیه اسلام به جناب محمّد بن عبدالله بن جعفر حمیری صادر گردیده.
در مقدمه این زیارت چنین آمده است: «…هرگاه خواستید به وسیله ما به سوی خداوند توجه کنید و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است، بگویید: سَلامٌ علی آلِ یس… ». این زیارت با بیست و سه سلام آغاز شده که سلام اوّل به آل یس – یعنی عترت پاک پیامبر (علیهم السلام)- و سلام های بعدی هر یک با القاب و عناوین خاصّ حضرت مهدی (علیه السلام) می باشد، سپس با اظهار و اقرار اصول اعتقادی صحیح و گواه گرفتن امام عصر- عجّل الله فرجه الشریف – برآنهاو تجدید عهد وفاداری نسبت به اولیای دین، زیارت به پایان می رسد. بعد از زیارت، دعایی است برای نورانیت زائر به انواع نورهای الهی که ترجمه بخشی از آن چنین است: «خداوندا! ازتو می خواهم که درود فرستی بر محمّد، پیامبر رحمتت و (درود فرستی بر) کلمه نورت (آل محمّد (علیهم السلام))، و دلم را به نور یقین و سینه ام را به نور ایمان و اندیشه ام را به نور نیّتهای خوب و تصمیم را به نور دانش و نیرویم را با نور کار (شایسته) و زبانم را به نور راستگویی و…آکنده سازی…». آنگاه درخواست درود بر امام عصر- ارواحنا فداه- با توجّه به صفات حمیده آن بزرگوار، و دعا
برای نصرت و حفاظت و تعجیل فرج و قیام آن حضرت، و پر شدن زمین پر از عدل و داد، و نابودی کفّار و منافقین و دشمنان دین. این زیارت به تصریح بعضی از علماء، جامع و کامل و از بهترین زیارت های آن حضرت است که در همه اوقات و در هر مکان می شود آن را خواند، سندهای این زیارت را صحیح و معتبر دانسته اند و در مجامیع مهمّ حدیث ودعا نقل گردیده است.(2) خداوند به ما توفیق دهد که به خواندن آن مداومت کنیم.


راوی زیارت


زیارت آل یس و دعای بعد از آن، توسط محمّد بن عبدالله حمیری، از حضرت ولی عصر –عجّل الله فرجه الشریف – راویت شده، که توقیع شریف به نام او صدور یافته است. در اینجا زندگی نامه کوتاهی از او می آوریم: شیخ ابوجعفر محمّد بن عبدالله بن جعفر بن الحسین بن جامع بن مالک حمیری قمی، از محدّثان گرانقدر و دانشوران نامدار شیعه در اوایل غیبت صغری بوده است. پدرش ابوالعباس عبدلله بن جعفر حمیری، از اصحاب بزرگوار امام حسن عسکری (علیه السلام) و از مؤلّفان و محدّثان مورد وثوق به شمار آمده و از آثار ارزشمند او، جمع آوری و تدوین توقیعات بوده است. همچنین احمد و جعفرو حسین – فرزندان دیگر عبدالله بن جعفر حمیری – از محدّثان برومند و نامدار شیعه بوده اند و با حضرت بقیة الله – ارواحنا فداه- مکاتبه داشته اند. نسبت حمیری از آن جهت است که این خاندان از نسل قبیله حمیر از قبایل بزرگ یمن بوده اند، و عنوان قمی به اعتبار اقامت در شهر مقدّس قم می باشد. شیخ ابوجعفر حمیری از اساتید شیخ کلینی (رحمة الله علیه) (متوفی 329هـ. ق) به شمار آمده است، همچنین علی بن حاتم قزوینی کتاب هایش را از وی روایت نموده، و نیز شیخ صدوق (رحمة الله علیه) (متوفی 3
81هـ. ق) به واسطه احمد بن هارون فامی و جعفر بن الحسین از او روایت کرده است. جعفر بن محمّد بن قولویه (رحمة الله علیه) (متوفی 369هـ.ق) هم از حمیری حدیث گرفته است. حمیری آثار ارزشمندی داشته، از جمله: کتاب الحقوق، کتاب الأوائل، کتاب السماء، کتاب الأرض، کتالب المساحة و البلدان، کتاب ابلیس و جنوده، و کتاب الاحتجاج؛ و نیز در ابواب مختلف شریعت مسائلی از حضرت ولی عصر- ارواحنا فداه- پرسیده، و سه توقیع از سوی آن حضرت در پاسخ به سؤالات او صادر گردیده است، در یکی از این توقیعات پس از جواب سؤالات، امام زمان – ارواحنا فداه- عنایت فرموده اند و این ارمغان سعادت را مرقوم داشته اند، و شیعیان را به آن افتخار بخشیده اند.(3) از خداوند منّان مسئلت دارم که روح شیخ حمیری و تمامی اصحاب و یاران ائمه اطهار (علیهم السلام) که واسطه رسیدن کلمات نورانی ایشان به نسلهای بعدی بوده اند را شاد گرداند و پاداش آنها را فزونی بخشد.


توقیع چیست؟


«خَرَجَ التَّوقِیعُ مِنَ النّاحِیَةِ المُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللهُ»
این توقیع از ناحیه مقدّسه – که خداوند نگهدارش باد- صادر گردید. توقیع به معنی امضاء کردن نامه و فرمان، و نشان نهادن روی نامه و منشور می باشد، و نیز پاسخ هایی است که بزرگان و دولتمردان، زیر سؤالها و درخواست های کتبی که از ایشان می شود، بنویسند. توقیع نویسی از دیرباز بین حکّام و فرمانروایان رواج داشته، و موراد بسیار زیادی از توقیعات آنها در متون تاریخی وغیره به چشم می خورد، کتاب توقیعات کسری نمونه ای از این آثار است، و نیز در «صبح الاعشی» (10/292 به بعد) و تمامی دو جلد 11 و 12 و قسمتی از جلد 13 را با ذکر توقیعات ب
سیار، با موضوعات مختلف پرداخته است، همچنین در کتاب «القعد الفرید» (2/ 226 به بعد) طی چند فصل توقیعات مختلفی آمده است. در کتب روایی، فقهی و تاریخی شیعه قسمتی از مکتوبات ائمّه اطهار (علیهم السلام) به عنوان توقیعات آمده که عمده آنها- از لحاظ کمیّت و کیفیت – توقیعاتی است که از سوی امام زمان حضرت حجّة بن الحسن- ارواحنا فداه – صادر گردیده است، و توقیعات صادره از ائمّه دیگر بسیار کمتر بوده، و از بعضی از ایشان – تا آن جا که جستجو کرده ام – هیچ توقیعی در دست نیست. برای نمونه به این موارد اشاره می کنیم: چند توقیع کوتاه از حضرت علی (علیه السلام)، توقیعی از امام کاظم (علیه السلام)، توقیعاتی از حضرت رضا (علیه السلام)؛ و چندین توقیع از حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری (علیهم السلام).(4) مقاله نسبتاً مبسوطی راجع به توقیعات طی ده بخش، در کتاب دایرة المعارف تشیّع نوشته ام که در اینجا فقط فهرست مطالب آن را یاد می کنم: رابطه اعجاز با توقیعات؛ استدلال به توقیعات؛ خطّ توقیعات؛ همه توقیعات توسّط نوّاب خاص ظاهر شده؛ مدّت خروج توقیع؛ مطالب مطرح شده در توقیعات؛ دفع خطر از شیعیان؛ بیزاری از منحرفان؛ توقیعات در کتابها و آثار بزرگان (منابع توقیعات)؛ نمونه ای از توقیعات.(5)


ناحیه مقدّسه


ناحیه در لغت به معنی جهت و جانب، کرانه و گوشه زمین، و سمت و سوی آمده است، چنانکه گویند: ناحیه مسجد، ناحیه سلطان، ناحیه شهر، و… جمع آن نواحی است. این تعبیر احترام آمیز کنایه از جایگاه مخفی حضرت ولی عصر- ارواحنا فداه- و یا کنایه از شخص آن حضرت بوده که این اسم رمز بین شیعیان در زمان غیبت صغری رواج داشته است.(6) شیخ طبرسی (قدس سرهُ
) فرموده است: شیعیان در زمان غیبت نخستین، از آن حضرت و از غیبت او به عنوان ناحیه مقدّسه (جانب پاک و معصوم) تعبیر می کردند، و این رمزی بود که شیعیان آن را می شناختند، و امام (علیه السلام) را به یکدیگر معرّفی می نمودند، همچنین به طریق رمز و تقیّه آن حضرت را قائم (غریم)، و صاحب الأمر نیز می گفتند.(7) محدّث نوری قدس سرهُ نیز به نقل از جنّات الخلود آورده است: در ایّام تقیّه گاهی آن حضرت را به این لقب می خواندند.(8)


پی نوشتها:


1- معجم مقاییس اللّغة، 3/36.
2- پیوندی معنوی با ساحت قدس مهدوی: 135؛ الفوز الأکبر: 67. البته مطالب فوق به قلم مؤلّف در دایرة المعارف تشیّع: 8/566 منتشر گردیده که با اندکی تغییر در اینجا گنجانده شد.
3- رجال نجاشی: 152؛ نوابغ الرواة: 278؛ تنقیح المقال: 3/139؛ الذریعة: 14/401.
4- اصول کافی: 1/107؛ عیون اخبارالرضا: 2/86؛ کشف الغمّه: 3/33؛ بحار الانوار: 50/ 103.
5- دایرة المعارف تشیّع، 5/150-153.
6- مجمع البحرین: 1/410.
7- اعلام الوری: 418؛ کشف الغمّة: 3/309.
8- النجم الثاقب، 64؛ جنّات الخلود، صفحه چهلم.


http://karballa.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید