از جهات تربيتى و اخلاقى فرد سالم, زمينه ساز جامعه ى سالم است و جامعه ى سالم, عامل تداوم و بقاى فرد سالم است و اين دو در تعامل با يك ديگرند. بنابراين نوعى التزام منطقى ميان سلامت اخلاقى فرد و سلامت اخلاقى جامعه, وجود دارد. گفتنى است كه منظور از واژه ى ((سلامت)), مصونيت دين در سطح فرد و جامعه است.
مصونيت دين, در پرتو تقوا امكان پذير است. همان عاملى كه عمل به آن, يكى از مهم ترين وظايف شيعيان و پيروان امام عصر(عج) در زمان غيبت است. زيرا آن حضرت, معناى تقوا است و انتظار منطقى آن است كه منتظرانش نيز از نوعى سنخيت نسبى با ايشان برخوردار باشند تا در اظهار محبت و ارادت آنان به آن حضرت, نشانه اى از صداقت, مشاهده شود.
از سوى ديگر, در رإس فرمايشات معصومين(عليهم السلام) سفارش به تقوا به چشم مى خورد:
امام صادق(ع) مى فرمايند:
قسم به خدا, شما بر دين خدا و فرشتگان او هستيد; پس ما را نسبت به اين امر (دين دارى خودتان) به وسيله ى ورع و اجتهاد يارى نماييد.
هم ايشان در سفارش ديگرى مى افزايند:
بر شماست رعايت كردن ورع, به درستى كه ورع, آن دينى است كه ما ملتزم به آن هستيم وخدا را به وسيله ى آن بندگى مى كنيم و همين را از اهل ولايت و محبت خود انتظار داريم. ما را به خاطر شفاعت كردن به سختى و زحمت نيندازيد.
سيرى كوتاه در حالات و زندگى نواب خاص آن حضرت بيان گر اين واقعيت است كه همه ى آن بزرگواران, اهل تقوا و پرهيزكارى بودند و يگانه ى زمان خويش. هم چنين, گذرى بر زندگى نامه ى افراد سعادت مندى كه در دوران غيبت, به ديدار آن حضرت مشرف شده اند, مويد همين معناست كه آنان نيز در خصيصه ى تقوا و پاكى نيت, از بهترين هاى
دوران خود بوده اند.
علاوه بر اين ها در حديثى از امام حسن عسكرى(ع) آمده است:
هر كدام از فقها (مراجع تقليد) كه نگه دارنده ى نفس خود و حافظ دين خود و مخالف هوى و هوس خود و مطيع فرمان پروردگارش باشد, بر عوام است كه از وى تقليد كنند.
در اين فرمايش حضرت, مشاهده مى شود كه يكى از شرايط مرجعيت, خويشتن دارى و صيانت نفس و به عبارت ديگر, پرهيز از تبعيت هواى نفس يا تقواى الهى است.
بر اساس اين مقدمات ورع و تقوا و خويشتن دارى در بحث انتظار آن حضرت و ارادت صادقانه به ايشان, نقشى محورى دارد; به اين معنا كه منتظران حقيقى, داراى خصيصه ى تقوا هستند و نيز پديده ى ((انتظار)) در فرد و جامعه ى منتظر, به گونه اى منطقى, تقوا مى آفريند و فرد و جامعه, هر دو را به جانب سلامت اخلاقى, سوق مى دهد. چنين نتيجه اى را مى توان, به شكل زير صورت بندى منطقى بخشيد:
منتظر حقيقى, نيك مى داند كه محبت به امام عصر(عج) شرط لازم است ولى شرط كافى, تبعيت و جلب رضايت آن حضرت است و جلب رضايت ايشان, تحقق خواسته هاى آن بزرگوار, از جمله رعايت ((تقواى الهى)) است; بنابر اين به ميزان عشق و ارادت خويش به آن عزيز, در جهت رشد و تقوا و خويشتن دارى مى كوشد. از اين روى انسان منتظر, انسانى است متخلق, كه صفت تقوا در اوج صفات ديگر وى, جاى گرفته است. او هم چنين با درك مسئوليت اجتماعى, نسبت به اصلاح جامعه, درحد توان خود تلاش مى كند و هرگز تسليم يإس و روزمره گى نمى شود. توضيح اين مطلب ضرورى است كه منتظر حقيقى, انحرافات اجتماعى را تحمل نمى كند و بر ضد آن مى شورد.
كلام پيامبر اكرم(ص) يارىگر همين معناست:
هر كس از شما كه كار زشتى را (در جامعه) ديد, قطعا با عمل خود به آن اعتراض كند; واگر قدرت آن را ندارد, با زبان خود به آن اعتراض كند; و اگر قدرت آن را ندارد, با قلب خود به آن اعتراض نمايد (يعنى نسبت به آن بى اعتنايى كند) و اين
(كراهت و اعتراض قلبى) پايين ترين درجه ى ايمان است.
خانواده نيز كه واحد بنيادين جامعه است, در زمان انتظار, در معرض تحولى اساسى, واقع مى شود; زيرا فرد فرد خانواده ى منتظر, سعى در ايجاد و بهبود يك نظام متعادل و بالنده مى نمايند و روابطشان, بر مبناى درك و شناخت حقوق متقابل فرد و خانواده, تنظيم مى شود. بديهى است در چنين محيطى, عشق, محبت, صميميت و تفاهم حاكم است و چنين خانواده هايى, توانايى ايجاد جامعه اى سالم و صالح را خواهند داشت.
http://imamalmahdi.com