منوی اصلی

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

آبروی مومن

فهرست مطالب

نويسنده: علی اکبرمومنی

آبروی مومن

لا یحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ کانَ اللَّهُ سَمیعاً عَلیماً؛


خدا افشاى بدى‏هاى دیگران را دوست ندارد، جز براى کسى که مورد ستم قرار گرفته‏است [که بر ستمدیده براى دفع ستم، افشاى بدى‏هاى ستمکار جایز است‏] و خدا شنوا و داناست.


تفسیر آیه


منظور از کلمة «سوء» هرگونه بدى و زشتى است و منظور از «الجهر بالسوء من القول» هرگونه ابراز و اظهار لفظى است؛ خواه به صورت شکایت باشد یا حکایت، نفرین باشد، یا مذمّت، و غیبت. به همین دلیل از جمله آیاتى که در بحث تحریم «غیبت» به آن استدلال شده، همین آیه است، ولى مفهوم آیه منحصر به غیبت نیست و هر نوع بدگویى را شامل میشود.
آیة شریفه هر سخنى که موجب ناراحتى و هتک حرمت مؤمن شود، مانند: دشنام دادن، تهمت زدن و غیبت کردن را ممنوع و موجب خشم خدا دانسته است. شخصیّت مؤمن همانند جان و مال او در امان است؛ از این رو، خداوند اجازه نمی دهد کسی در بارة مؤمن بدگویی کند.


هر انسانى معمولاً نقاط ضعف پنهانى دارد که اگر بنا شود این عیوب اظهار گردد، روح بدبینى بر سراسر جامعه سایه مى‏افکند، و همکارى افراد جامعه را با یک دیگر مشکل می-سازد؛ از این رو، خداوند که خود «ستّار العیوب» است، دوست ندارد افراد بشر پرده‏درى کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروى آنها را ببرند.


در ادامة آیه خداوند ستمدیده را استثنا کرده، می فرماید: «مگر کسى که مظلوم واقع شده» (إِلَّا مَنْ ظُلِمَ). چنین افرادی براى دفاع از خویشتن در برابر ظلمِ ظالم حق دارند اقدام به شکایت کنند و یا از مظالم و ستمگری ها آشکارا مذمّت و انتقاد و غیبت نمایند و تا حقّ خود را نگیرند و دفع ستم ننمایند از پاى ننشینند.


در حقیقت ذکر این استثنا برای آن است که حکم اخلاقى فوق مورد سوء استفادة ظالمان و ستمگران واقع نشود. روشن است در این گونه موارد نیز تنها به آن قسمت که مربوط به ظلمِ ظالم و دفاع از مظلوم است، باید اکتفا کرد.


در پایان آیه براى این که افرادى از این استثنا نیز سوء استفاده نکنند و به بهانة این که مظلوم واقع شده‏اند، عیوب مردم را بدون جهت آشکار نسازند، می فرماید: «خداوند سخنان را می شنود و از نیات آگاه است».

پیام‏های آیه
1
. افشاى عیوب مردم، به هر شکل باشد حرام است (با شعر، طنز، تصریح، تلویح، حکایت، شکایت و...).
2
. نشانة جامعة اسلامى آن است که مظلوم بتواند با آزادى کامل، علیه ظالم فریاد بزند.
3
. تنها مظلوم، اجازه غیبت از ظالم را دارد، آن هم در مورد ظلم او، نه عیوب دیگرش.
4
. در موارد جواز افشاى عیوب، از مرز حق تجاوز نکنید، چون خداوند شنوا و داناست.
5
. هتک حرمت و برملاساختن عیبها و نقایص مردم، حرام و موجب ناخشنودى خداوند است.

6. ناخشنودى خداوند از سخنى که افشاکنندة بدیها و زشتی هاى دیگران باشد.


إِنَّ الَّذینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛
کسانى که دوست دارند زشتی ها در میان مردمِ با ایمان شیوع یابد، در دنیا و آخرت عذابى دردناک خواهند داشت، و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانید!
تفسیر آیه
فحش، فحشا و فاحشه در لغت به افعال یا گفتارى گفته می شود که قباحت و زشتى آنها بزرگ باشد. در قرآن مجید نیز گاهى در همین معناى وسیع استعمال شده است؛ مانند:
وَ الَّذِینَ یجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ؛
کسانى که از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبیح اجتناب مى‏کنند.
از این رو، وسعتِ مفهوم آیه مورد نظر کاملاً روشن مى‏شود؛ امّا غالباً کلمة فاحشه یا فحشاء در قرآن مجید در موارد انحرافات جنسى و آلودگی هاى ناموسى بهکار رفته است.
انسان موجودی اجتماعى است و جامعة بزرگى که در آن زندگى مى‏کند به منزلة خانه اوست. از این رو، پاکى جامعه به پاکى او کمک مى‏کند و آلودگى آن به آلودگیاش. در اسلام با هر کارى که فضای جامعه را آلوده کند بهشدّت مبارزه شده است. به همین دلیل در اسلام گناهانی مانند غیبت حرام شمرده شده و دستور عیب پوشی صادر شده تا گناه جنبه عمومی و همگانی پیدا نکند.
در روایتى از امام على بن موسى الرضا(ع) مى‏خوانیم:
المذیع بالسیئة مخذول و المستتر بالسیئة مغفور له؛
کسی که گناه را نشر دهد، مخذول و مطرود است و کسی که گناه را پنهان مى‏کند، مشمول آمرزش الهى است.
اصولاً گناه همانند آتش است، هنگامى که در نقطه‏اى از جامعه این آتش روشن شود، باید سعى و تلاش کرد که آتش خاموش شود و یا دست کم محاصره گردد؛ امّا اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطه‏اى به نقطة دیگر ببریم، حریق همه جا را فرا خواهد گرفت و کسى قادر به کنترل آن نخواهد بود. افزون بر آن، عظمت گناه در نظر عموم مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها، خود سدّ بزرگى در برابر فساد است. اشاعة فحشا و نشر گناه و تجاهر به فسق این سد را مى‏شکند، گناه را کوچک مى‏کند، و آلودگى به آن را ساده مى‏نماید.
در حدیثى از پیامبر اسلام)ص) مى‏خوانیم:
من أذاع فاحشة کان کمبتدئها؛
کسى که کار زشتى را نشر دهد، همانند کسى است که آن را در آغاز انجام داده.
در حدیث دیگرى نقل شده است که مردى خدمت امام موسى بن جعفرعلیه السلام آمد و عرض کرد: فدایت شوم از یکى از برادران دینى کارى نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالى که جمعى از افراد موثّق این مطلب را از او نقل کرده‏اند! امام(ع) فرمود:
کذب سمعک و بصرک عن أخیک و أن شهد عندک خمسون قسامة و قال لک قول فصدقه و کذبهم، و لا تذیعن علیه شیئا تشینه به و تهدم به روته، فتکون من الذین قال اللَّه عزّوجلّ: «إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ؛
گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتّى اگر پنجاه نفر سوگند یاد کنند که او کارى کرده و او بگوید نکرده‏ام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزى که مایة عیب و ننگ اوست و شخصیتش را از میان مى‏برد در جامعه پخش مکن که از کسانی خواهى بود که خداوند دربارة آنها فرموده: «کسانى که دوست دارند زشتی ها در میان مردمِ با ایمان شیوع یابد، در دنیا
و آخرت عذابى دردناک خواهند داشت».

پیام‏های آیه
1
. در میان گناهان، تنها گناهى که حتّى دوست داشتن آن، گناه کبیره است، تهمت است.
2
. علاقه به ریختن آبروى دیگران، در همین دنیا کیفر دارد.
3
. کسانى که دنبال بى‏آبرو کردن دیگران هستند، نظام اسلامى باید آنها را تنبیه کند.
4
. چه بسا سرچشمه برخى از عذاب‏هاى دنیوى که نصیب ما مى‏شود، علاقه ما به بى‏آبرو کردن دیگران است.
5
. اگر علاقه به شیوع فحشا این همه خطر دارد، خود اشاعه فحشا چه کیفرى خواهد داشت؟
6
. بازى با حیثیت مؤمنان و بدنام ساختن آنان، معصیتى بزرگ و داراى فرجامى سخت و دردناک در دنیا و آخرت‏ است.
7
. علاقه و رضایت قلبى به اشاعة فحشا و افشاى آنها- حتّى بدون دست داشتن در این امر- ممنوع است.
8
. سیاست اسلام، مبتنى بر اهتمام به حفظ آبرو و حیثیت مؤمنان در جامعه است.
9
. انسان‏ها نسبت به پیامد و بازتاب شوم دنیوى و اخروى اشاعة فحشا در جامعه، آگاهى درست و کاملى ندارند.
احترام به مؤمن از دیدگاه روایات
1. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «لا یعذّب الله أهل قریة و فیها مائة من المؤمنین، لا یعذّب الله أهل قریة و فیها خمسون من المؤمنین، لا یعذّب الله أهل قریة و فیها عشرة من المؤمنین، لا یعذّب الله أهل قریة و فیها خمسة من المؤمنین، لا یعذّب الله أهل قریة و فیها رجل واحد من المؤمنین»؛

خداوند قریه و شهرى را که در آن صد نفر مؤمن باشند، عذاب نمى‏کند. خداوند قریه و شهرى را که در آن ده نفر مؤمن باشند، عذاب نمى‏کند. خداوند قریه و شهرى را که در آن پنج نفر مؤمن باشند، عذاب نمى‏کند (تا آنجا که فرمود:) حتّى اگر یک نفر هم مؤمن در یک آبادى زندگى کند خداوند اهل آن آبادى را عذاب نمى‏کند.


2
. روایت شده رسول خدا(ص) رو به کعبه کرد و فرمود: «مرحبا بالبیت ما أعظمک و أعظم حرمتک على الله و الله للمؤمن أعظم حرمة منک لأنّ الله حرّم منک واحدة و من المؤمن ثلاثة ماله و دمه و أن یظنّ به ظنّ السوء»؛مرحبا به تو اى خانه!


چه قدر با عظمتى و چه قدر احترام دارى! به خدا سوگند، که حرمت‏ مؤمن‏ نزد خدا از حرمت تو بیشتر است؛ زیرا خداوند نسبت به تو یک چیز را حرام کرده است، امّا از مؤمن سه چیز را؛: خون، مال و بدگمانى به او را
.


3
. رسول اکرم(ص) فرمود: «من آذى مؤمناً فقد آذانی، و من آذانی فقد آذى الله عزّوجلّ، و من آذى الله فهو ملعون فی التوراة و الإنجیل و الزبور و الفرقان»؛ هرکس مؤمنى را اذیت کند، مرا اذیت کرده است و هرکس مرا اذیّت نماید، خداوند را اذیّت داده است و هرکس خداوند را اذیت کند، در تورات، انجیل، زبور و فرقان ملعون مى‏باشد.
4
. امام صادق(ع) فرمود: «المؤمن أعظم حرمة من الکعبة»؛ حرمت و اعتبار مؤمن از کعبه بیشتر است.
5
. امام صادق(ع) فرمود: «لله عزّوجلّ فی بلاده خمس حرم، حرمة رسول الله(ص) و حرمة آل رسول الله9 وحرمة کتاب الله عزّوجلّ و حرمة کعبة الله و حرمة المؤمن»؛ خدای عزّوجلّ در زمین برای پنج چیز حرمت و احترام قرار داده است؛ پیامبر، آل پیامبر، کتاب خدا، کعبه و مؤمن‏.
مراقبت از آبروی خویش


انسان پیش از آن که از دیگران انتظار داشته باشد که شخصیّت و حقوق او را محترم بشمارند و در حفظ آبروی او کوشا باشند، باید خود از آبروی خویش مواظبت نماید. آبروی انسان محترم است، همانگونه که جان و مال او محترم است و کسی حق ندارد آبروی خود را به خطر بیندازد. از نگاه اسلام، انسان حقّ استفادة از جان، مال و آبروی خویش را دارد؛ امّا حقّ ضایع کردن آنها را ندارد. و آبروی انسان نسبت به سایر داشته ها و نعمت های خدادادی مهم تر و ارزشمندتر است؛ از اینرو، باید از آن مراقبت بیشتری شود. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «…أعراضکم‏ علیکم‏ حرام- کحرمة یومکم هذا فی شهرکم هذا- فی بلدکم هذا…»‏؛ آبروهاى شما حرمت دارد؛ همان‏گونه که عید قربان در ماه ذى‏الحجّه و در سرزمین مکّه حرمت دارد. همچنین از امام صادق(ع) وارد شده که از رفتارها و گفتارهایی که شما را در معرض تهمت قرار
می دهد، پرهیز نمایید: «اتقوا مواضع‏ التهم».و نیز از آن  حضرت نقل شده است: «من‏ دخل موضعاً من‏ مواضع‏ التهمة فاتهم لا یلومن إلاّ نفسه»؛‏هرکس خود را در معرض تهمت قرار دهد، آن گاه مورد اتّهام قرار گیرد، جز خود، کسی را ملامت ننماید
.
پیگیری لغزش های دیگران ممنوع
معمولا بیماردلان و اشخاص بی مقدار که توان رویارویی با افراد را ندارند، و فاقد منطق قوی هستند، لغزش های دیگران را پیگیری می کنند و دست به افشاگری می زنند و تلاش می-کنند با ریختن آبروی دیگران، برای خود آبرو و اعتبار کسب نمایند؛ غافل از آن که خود را رسوا میکنند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید:
لَا تَطْلُبُوا عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ أَخِیهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثَرَاتِهِ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثَرَاتِهِ یفْضَحْهُ وَ لَوْ فِی جَوْفِ بَیتِه؛
لغزش های برادران ایمانی خود را پیگیری نکنید، هرکس به دنبال لغزش های برادرش باشد؛ خدا لغزش های او را پیگیری می کند و خدا لغزش های هرکس را پیگیری کند، رسوایش می کند؛ هرچند در درون خانه اش باشد.
برخی از افراد فاسد که در میان مردم آبرو و اعتباری ندارند، با اهداف شیطانی تلاش می کنند دیگران را مانند خود بی آبرو نمایند تا کارهای خویش را در نظر دیگران توجیه نمایند. امیر مؤمنان علی(ع) در این زمینه می فرماید:
ذَووا العیوب یحبون إشاعة معایب الناس لیتسع لهم العذر فی معایبهم؛
عناصر معیوب و منفور دوست دارند عیوب دیگران را فاش کنند تا در عیوب خویشتن راه عذر داشته باشند.
آن حضرت این گونه افراد را که همواره به دنبال عیوب مردند، به مگس تشبیه نموده و فرموده:
الأشرار یتتبعون مساوی الناس و یترکون محاسنهم کما یتتبع الذباب المواضع الفاسده؛
افراد فاسد و شرور به دنبال کشف و پخش عیوب مردمند، و مانند مگس همواره به دنبال مواضع فاسد می گردند و هرگز زیبایی ها و محسّنات را نمی‌بینند.
مقام معظّم رهبری، حضرت آیةالله خامنهای در بارة افشای عیوب دیگران می فرماید:
به هرکسى ممکن است یک اتّهامى وارد شود. تا وقتى که از طریق قانونى جرمی ثابت نشده است، نه در خود قوّه، نه در بیرون قوّه، نه در تریبونها و منبرهاى رسمى، نه در وسایل ارتباط جمعى، کسى حق ندارد آبروى یک مسلمانى را ببرد…بعضى اوقات انسان مى‌بیند روى قوّة‌ قضائیه فشار مى‌آورند که آقا افشا کنید. نه آقا، هیچ لزومى ندارد افشا کردن. در موارد خاصّى، بله، شارع مقدّس مشخّصاً و معیناً خواسته است که مردم مجازات را ببینند، یا مجازاتشونده را بشناسند؛ اینها موارد خاصّى است، مال همهجا نیست… چون وقتى گفتید: متّهم است، افکار عمومى تفکیک نمی کند بین متّهمى که هیچ گناهى نکرده است، با آن کسى که شواهدى بر گناه او وجود دارد. حتّى بعد از اثبات جرم هم چه لزومى دارد؟… حتّى اگر چنانچه فرض کنیم یک نفرى جرمى هم کرده است، این جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، این شخص به مجازات محکوم هم شده است – فرض کنید رفته زندان – چه لزومى دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر کنیم تا بچّة این آدم که دارد مدرسه می رود، دیگر رویش نشود مدرسه برود؟ چه اشکال دارد که این مدّتِ زندانش را بگذراند، بیاید بیرون، خودش و خانواده‌اش زندگى عادى‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمى کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزى بشود؟ نخیر، کسى نباید اینجور عمل کند… افکار عمومى از این مسئله چه لذّتى می برد؟ براى افکار عمومى چه فایده‌اى دارد که بداند زیدى، عمروى، بکرى متّهم به فلان عمل خلافى است؟

www.dte.ir

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

موسسه قرآن و نهج البلاغه

آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن. آبروی مومن
به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید