چکیده مطالب
مسجد خانه خدا و محل عبادات، برترین و شریف ترین مکان زمین است. مرکز اتصال قلب و روح به محبوب حقیقی و محل شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیر و کمال است.
پس ادب در این است که بنده به خانه مولا رفته در آنجا با او سخن گوید که این منتی بس بزرگ از سوی خداوند بر بندگان است که ایشان را به خانه خویش دعوت کرده است. خداوند از آن رو مسجد را خانه خود معرفی نموده است؛ یعنی در آنجا با میهمانان خود ملاقات نموده و مسجد را محل انس و زیارت و پذیرائی از میهمانان خویش قرار داده است.
چه زیبا است وقتی مؤمن آهنگ مسجد می کند، همت خویش را در شناخت صاحب خانه قرار دهد و در حد امکان، آداب حضور را رعایت کند، که در قرب و نزدیکی به صاحب خانه بسیار مؤثر و کارآمد است. به راستی باید دید که در حضور پروردگار چگونه رفتار و ادبی باید داشت تا با رعایت ادب حضور درهای قبول به روی انسان گشوده شود.
لذا هنگامى که مسلمان قصد رفتن به مسجد را مى کند، باید به اندازه توانایى اش در شناخت آداب حضور، کوشا باشد؛ زیرا هر چه معرفت بیشتر باشد، عمل با ارزش تر و مراعات ادب، سبب تقرب بنده به خدا مى شود.
فقه اسلامى به منظور حفظ قداست و حرمت خاص مسجد براى مسلمانان وظایفى را لازم دانسته است و احکام و مقرراتى وضع کرده است. این دستورها در متون فقهى با عنوان احکام مسجد در سه محور مستحبات، مکروهات و محرمات از سوى فقهاى اسلامى به طور مبسوط و مستدل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است که قسمتى از آنها در باب کیفیت بنا و ساختمان مسجد، بخشى دیگر در باب آداب ورود به مسجد و بعضى درباره کارهایى است که باید در مسجد از آنها اجتناب کرد.
آداب رفتن به سوی مسجد
لازم است هنگامى که مسلمان آهنگ رفتن به مسجد و قصد احرام حضور خانه خدا را مى کند، به اندازه توانایى اش در شناخت آداب حضور، کوشا باشد؛ زیرا هر چه معرفت بیشتر باشد، عمل با ارزش تر و مراعات ادب، سبب تقرب بنده به خدا مى شود.
از آنجا که آداب مسجد و دستوراتی که در این زمینه از جانب شارع مقدس نام برده شده، زیاد است؛ از این رو در این مقال بسیار مختصر تنها به نام برخی از آدابی که وارد شده، اشاره می شود:
از جمله بعضی از آدابی که انجام آنها نسبت به مسجد شایسته و نیکو است، عبارتند از: ۱٫ انگیزه الهى داشتن در رفتن به مسجد. ۲٫ طهارت روح. ۳٫ پاکیزگى جسم و لباس. ۳٫ استعاذه[۱] و خواندن دعا هنگام ورود به مسجد و خروج از آن. ۴٫ خواندن نماز تحیّت و رو به قبله نشستن. ۵٫ شتاب نکردن براى خارج شدن از مسجد.
در مقابل، امورى مانند: ۱٫ عبور کردن از داخل مسجد بدون نماز خواندن در آن. ۲٫ بلند کردن صدا. ۳٫ سخن گفتن از مسائل دنیوى. ۴٫ معرّفى کردن گم شده و پرسش از آن. ۵٫ خواندن اشعار بیهوده و بى محتوا. ۶٫ تجارت در مسجد. ۷٫ خوابیدن در مسجد بدون ضرورت، شایسته نیست. همچنین مسجد رفتن کسى که بوى دهانش دیگران را آزار می دهد، مکروه است.
به عنوان مثال در باب آداب ورود به مسجد، حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده است که می فرماید: هر گاه به در مسجدى رسیدى، پس بدان که تو آهنگ سلطانی بزرگ و ملِکى عظیم کرده اى که بر بساطش، جز پاکیزگان کسى پا ننهد و براى مجالست با او، جز به راستگویان و راست کرداران اجازه داده نشود؛ آنگاه که بر بساط او قدم نهى، بدان که اگر اندک غفلتى از تو سر بزند، در خطرى عظیم و پرتگاهى سهمگین قرار گرفته اى. پس در پیشگاه او به ناتوانى و تقصیر خود اعتراف کن؛ زیرا که قصد عبادت و انس با او کرده اى و اسرارت را بر او عرضه کن و بدان که او پنهان و آشکار همه آفریده ها را مى داند. در حضور او بسان فقیرترین بندگان باش و قلبت را از آنچه تو را از او باز مى دارد و به خود مشغول مى کند، خالى کن؛ زیرا او، جز پاکیزه ترین و خالص ترین دل ها را نپذیرد و نیک بنگر نام تو از کدامین دفتر خارج مى شود. پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدى و لذت سخت گفتن با او را احساس کردى و از جام رحمت و کرامت او نوشیدى، این نشانه حسن اقبال او به تو و اجابت دعوت از سوى او است و بدان که براى خدمت او شایسته هستى. پس، داخل مسجد شو که اذن و امان به تو داده است.[۲]
زینت کردن به هنگام رفتن به مسجد
از جمله آداب مسجد، زینت کردن به هنگام داخل شدن در مسجد است. در این زمینه قرآن کریم می فرماید: «ای فرزندان آدم، هنگام داخل شدن به مسجد، زینت خویش را به همراه داشته باشید …».[۳]
در این آیه شریفه دو کلمه «زینت» و «مسجد» میان مفسّران مورد بحث و گفت و گو واقع شده است. در مورد لفظ مسجد احتمال می رود که مراد از آن «سجده» و در حقیقت «نماز» باشد؛ زیرا سجده به عنوان مهمترین جزء نماز است و انسان به هنگام سجده از هر حالت دیگری به خداوند متعال نزدیکتر است؛ بنابراین معنای آیه شریفه آن است که انسان نمازگزار شایسته است به هنگام راز و نیاز با معبود، خود را زینت نماید.
احتمال دیگر آن است که مراد از «مسجد»، خانه خدا باشد و این احتمال قوی تر و روشن تر به نظر می رسد و اگر برخی روایات وارده از ائمّه هدی (ع) در ذیل این آیه شریفه، گویای آن است که مراد از کلمه مسجد، نماز است، در حقیقت از آن رو است که معمولاً کسی که به مسجد می رود، قصد او بجا آوردن نماز است. به عبارت دیگر، از آن جا که مسلمانان بر اساس سنّت پیامبر (ص)، معمولا نماز را در مسجد بپا می دارند؛ میان اینکه گفته شود: «به هنگام ورود به مسجد زینت نمایید»، با اینکه گفته شود: «به هنگام نماز زینت کنید»، فرقی وجود ندارد.
علاّمه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه شریفه می گوید: «مراد از به همراه داشتن زینت در تمام مساجد، آن است که انسان به هنگام حضور در مسجد، زینت های نیکو و پسندیده را به همراه داشته باشد. البتّه این کار طبعاً برای نماز و طواف و سایر کارهایی که جنبه یاد خدا دارد، می باشد. پس فرمان خداوند به «زینت کردن» در هنگام ورود به مساجد، در حقیقت به معنای مطلوب بودن زینت برای نماز و دیگر عبادات مشابه می باشد و شامل زینت کردن در نمازهای عید و جماعات یومیّه و سایر عبادات نیز می شود».[۴]
اما زینت به چیزی گفته می شود که انسان، خود را به وسیله آن آراسته می کند و شامل هر چیز زیبا و پسندیده ای می شود. بنابراین آیه شریفه بیانگر آن است که خداوند متعال دوست دارد بندگان او آراسته و مرتّب به خانه وی داخل شوند. رعایت ادب بندگی نیز همین را می طلبد. همچنان که انسان به هنگام ملاقات با افرادی که از جهتی دارای برجستگی و امتیاز هستند سعی می کند تا آنجا که ممکن است با وضعیّتی نیکو و پسندیده، آنان را ملاقات نماید، در مقام ورود و جلوس به خانه ربّ الارباب و معبود خویش نیز بایستی به مراتب آراسته و مزیّن باشد.
نکته مهم تری که در اینجا قابل طرح می باشد، این است که بی شکّ مراد از زینت، تنها آراسته بودن به امور ظاهری نیست و نمی توان گفت کسی که خود را به زیورهای گوناگون همچون لباس تمیز و نیکو و بوی خوش و مانند اینها آراسته است، اما با انگیزه ریا و خودنمایی یا دیگر اغراض فاسد به خانه حقّ تعالی رفت و آمد می کند، به این آیه شریفه و فرمان الهی عمل نموده است. چرا که زینت کردن برای هر مجلس و محفلی باید همگون و متناسب با صاحب آن محفل و مجلس باشد و اگر مسجد، خانه حقّ تعالی و صاحب مجلس نیز او است، چگونه ممکن است خداوند متعال انسان ریاکار و یا کسی را که دارای دیگر اغراض باطل است، به حضور پذیرفته و وی را مورد لطف و توجّه خاصّ خویش قرار دهد؟
بنابراین مراد از «زینت»، تنها امور ظاهری و مادّی نیست؛ بلکه آراسته شدن به زیور فضایل معنوی؛ مانند اخلاص و یاد خداوند و حقیقت بندگی نیز از مصادیق مهّم زینت در مسجد است. موارد استعمال لفظ «زینت» در کلام عرب نیز این معنا را تأیید می کند.
امیر المؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: «عفاف مایه زینت فقر و ناداری و شکر نمودن باعث زینت توانگری و ثروت است».[۵]
با اینکه عفّت و شکر، هر دو از امور معنوی هستند؛ ولی از آن دو به عنوان زینت یاد شده است. علاوه بر این، اولیای دین، ما را به آراسته شدن به زیور فضایل معنوی در هنگام ورود به مسجد فرمان داده اند. امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «خداوند عزّوجلّ به عیسی بن مریم (ع) وحی فرمود که به بنی اسرائیل بگو: جز با دلهای پاکیزه و دیدگان خاشع و دوستان پاک به هیچ یک از خانه های من وارد نشوید …».[۶]
پس می توان گفت آنچه که باعث زینت حقیقی برای ورود به خانه حقّ تعالی است، در این حدیث شریف ذکر شده است. سه عضو اصلی بدن که منشأ اثر در کلیّه اعمال و رفتار انسان است، بایستی مزیّن باشند. قلب انسان مسجدی، بایستی آراسته به طهارت و پاکی بوده و از شرک و ریا و اعتقادات نادرست، به دور باشد. دیدگانش به زینت خشوع در مقابل حقّ تعالی آراسته و از خیانت، مبرّا باشد و دستان او نیز پاک و از حرام و شبهه اجتناب نماید.
مراد از زینت، هنگام رفتن به مسجد در روایات
زینت کردن به هنگام داخل شدن در مسجد، از جمله آداب مسجد است که در قرآن کریم و روایات معصومان (ع) بر آن تکیه شده است. در روایاتی که از معصومان (ع) رسیده است، اموری به عنوان مصداق و معنای زینت ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می شود:
در تفسیر عیّاشی در ذیل آیه ۳۱ از سوره اعراف از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: «مراد از زینت، ائمّه است».[۷]
مرحوم علاّمه طباطبایی (ره) در «المیزان»، پس از ذکر این روایت می گوید: «ممکن است مراد از ائمّه در این روایت، ائمّه جماعات باشد. چون وقتی مؤمنان، امام را در مسجد جلو قرار داده و به وی اقتدا می کنند، مایه زینت نماز است و ممکن است مراد از ائمّه، ائمّه معصومان (ع) باشند».[۸]
ولی به تناسب حکم و موضوع ظاهراً مراد از ائمّه، همان ائمّه جماعات است؛ چرا که بنابر احتمال دوّم معنای آیه شریفه آن است که: «ولایت ائمّه (ع) مایه زینت نماز است»، در حالی که ولایت ائمّه (ع) از زینت بسی برتر و والاتر و به منزله روح و جان نماز و مسجد؛ بلکه همه فرایض و واجبات دینی است.
تفسی
ر دیگری که در روایات برای زینت وارد شده است، این است که: در تفسیر عیّاشی از خیثمة بن ابی خیثمة روایت شده است که: «امام حسن مجتبی (ع) هنگامی که به نماز می ایستاد، بهترین لباسهای خود را می پوشید. کسی به ایشان عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! چرا بهترین لباسهایتان را به هنگام نماز می پوشید؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد. من هم برای پروردگارم خود را زیبا میکنم. خداوند خود فرموده است: «زینت خود را در هر نماز (یا مسجدی) به همراه داشته باشید»، من هم دوست دارم که بهترین لباسم را بپوشم». [۹]
لذا فقهای اسلام با استناد به همین گونه روایات، یکی از مستحبّات ورود به مسجد را پوشیدن لباسهای خوب ذکر کرده اند.[۱۰]
<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-bidi-language: FA" lang=FA& gt;شیخ طبرسی نیز در «مکارم الاخلاق» از رسول خدا (ص) نقل کرده است که آن حضرت در ذیل آیه شریفه مورد بحث فرمود: «مراد از زینت، آن است که هنگامی که به در مساجد می رسید، کفشهای خود را بررسی کنید (مبادا آلوده به نجاست باشد)»، البتّه این بررسی جنبه احتیاطی دارد و عملی مستحبّ می باشد، ولی آلوده کردن مسجد به نجاست، حرام و برطرف نمودن نجاست از آن واجب فوری است.
یکی دیگر از مصادیق زینت نمودن در روایات را، استعمال عطر و بوی خوش به هنگام مسجد رفتن می توان شمرد. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: امام سجّاد (ع) در شبی سرد در حالی که ردا و عمامهای از خز پوشیده و بوی خوش نیز استعمال کرده بود، به خادم خود برخورد نمود. خادم عرض کرد: فدایت شوم در این ساعت از شب با این هیئت نیکو به کجا می روید؟ امام سجّاد (ع) فرمود: به مسجد جدّم پیامبر (ص) به خواستگاری حورالعین از خداوند عزّ و جلّ می روم».[۱۱]
این حدیث شریف گویای آن است که استعمال عطر به هنگام وارد شدن به مسجد، مطلوب و زینت محسوب می شود.
در حدیث دیگری واردشده که از امام صادق (ع) در مورد سخن خداوند متعال که می فرماید: «زینت خود را در هر مسجدی به همراه داشته باشید»، سؤال کردم. امام (ع) فرمود: مراد از زینت، شانه کردن مو در هر نماز واجب و مستحبّی است».[۱۲]
البتّه اموری که در این روایات به عنوان معنای زینت ذکر شده، هیچ کدام جنبه تعیینی ندارد. بلکه مراد، بیان مصادیق زینت است؛ لذا در روایات مختلف امور متفاوتی به عنوان معنای زینت ذکر شده است؛ بنابراین میتوان گفت: استفاده کردن از هرگونه زینتی که شرعاً و یا عرفاً نکوهیده نباشد، در نماز و مسجد مطلوب می باشد.
با طهارت رفتن به سوی مسجد
از دیگر آداب مسجد آن
است که انسان در صورت امکان، از محلّ اقامت خویش با حالت طهارت به سوی خانه خدا حرکت کند و در هنگام ورود به مسجد نیز، با طهارت باشد. در روایتی آمده است که، از انسانی که در خانه خویش وضو گرفته و سپس در مسجد حضور مییابد، به «زائر خداوند» تعبیر شده است.[۱۳]
علاوه بر منزلت والای فوق، در برخی از روایات، تطهیر انسان از گناهان را نیز از جمله فواید، با طهارت به مسجد رفتن، بر شمردهاند. امام صادق (ع) میفرمایند: «برحضور در مسجد، مواظبت کنید! چرا که مساجد، خانههای خداوند در زمین است. کسی که با حالت طهارت وارد مسجد شود، خداوند او را از گناهانش تطهیر می نماید و نام وی را در زمره زائرین خویش می نویسد».[۱۴]
در حدیث دیگری با طهارت به مسجد رفتن از جمله اسبابی به شمار رفته که مایه جلب دعای خیر فرشتگان الهی در حقّ انسان مؤمن است. ابوسعید خدری میگوید: «رسول خدا (ص) فرمودند: آیا مایلید شما را به چیزی راهنمایی کنم که مایه پوشیدن و آمرزش گناهان و باعث افزایش حسنات و خوبیها است؟ عرض شد: آری ای رسول خدا. ایشان فرمودند:… هر کس که با حالت طهارت از خانه خود خارج شود و نماز جماعت را با مسلمانان بجا آورد، آنگاه در مسجد، منتظر برپایی نماز شود … فرشتگان الهی در حقّ وی دعا کرده و میگویند: خداوندا! او را بیامرز، خداوندا! او را رحمت نما».[۱۵]
پیاده رفتن به سوی مسجد
از دیگر آدابی که برای مسجد ذکر شده، آن است که انسان در صورت امکان، فاصله بین محل کار یا خانه تا مسجد را پیاده طی کند. این امر در حقیقت ابراز نوعی بزرگداشت و تعظیم نسبت به صاحبخانه است. همانگونه که انسان به هنگام وارد شدن به خانه های صاحبان فضیلت و بزرگان سعی می کند کوچکترین کاری که نشانه بیاعتنایی باشد از وی سر نزند، در مورد مساجد این امر بایستی به مراتب، بیشتر مورد توجّه قرار گیرد. از همین رو اولیای الهی و صالحان، از سر تعظیم و اظهار تواضع به درگاه ربوبّی با وجود اینکه امکانات حجّ سواره برای ایشان فراهم بوده است، ولی در طول عمر خود، بارها فاصله بین کعبه معظّمه و محلّ اقامت خویش را پیاده طی می کردند.
در تفسیر «مجمع البیان» در ذیل آیه شریفه، «آنچ
ه را که پیش فرستادهاند و نیز آثار آنان را می نویسیم»،[۱۶] آمده است: «برخی گفتهاند: مراد از آثار، گامهای مؤمنان به سوی مسجد است و سبب این تفسیر آن است که ابو سعید خدری روایت کرده است که بنی سلمه در منطقهای از مدینه ساکن بودند. روزی در مورد دوری خانههای خویش از مسجد و مشقّت و سختی حضور در نماز پیامبر (ص) به آن حضرت شکایت کردند. آنگاه این آیه نازل شد. در حدیثی از ابوموسی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: «برترین مردم از نظر پاداش در نماز کسانی هستند که پیاده روی آنان تا مسجد بیشتر است».[۱۷]
با قطع نظر از این آیه شریفه و کلمات مفسّران پیرامون آن، در روایات فراوانی که در کتب شیعه و سنّی موجود است، از پیاده روی به سوی مسجد به عنوان عملی پسندیده یاد شده و آثار و فضایلی نیز برای آن ذکر شده است.
به عنوان مثال در کتاب «ثواب الأعمال و عقاب الأعمال» از رسول خدا (ص) نقل شده که آن حضرت فرمودهاند: «کسی که به سوی یکی از مساجد، پیاده حرکت کند، خداوند در مقابل هر گامی که در مسیر رفت و برگشت بر می دارد به او ده حسنه پاداش می دهد و ده بدی را از او دور کرده و وی را ده درجه بالا می برد …»[۱۸]
آداب ورود به مسجد
شایسته است مؤمنان به منظور مراعات هر چه بیشتر حرمت و عظمت خانه خدا، در هنگام ورود به مسجد، تا آنجا که ممکن است رعایت شأن این مکان مقدس را بنمایند؛ مثلا از داخل شدن با کفش و … خودداری کنند. همچنین داشتن وقار و آرامش، توجه قلبی به عظمت و بزرگی صاحبخانه و اینکه مسجد، محضر خاص حق تعالی است، از جمله آداب ورود به مسجد است که موجب می شود انسان مؤمن در مسجد دارای آرامش و سکون باشد. در این زمینه ابو بصیر می گوید: «از امام صادق (ع) سؤال کردم چرا در اسلام مساجد اینگونه بزرگ داشته شدهاند؟ امام (ع) فرمودند: چون مساجد خانه های خداوند در زمین است».[۱۹]
در حدیث دیگری آمده است که «امام صادق (ع) فرمودند: هنگامی که به سوی نماز حرکت می کنی باید حرکت تو همراه با سکینه و وقار باشد. پس هر مقدار از نماز (جماعت) را درک کردی، برگزار کن و آنچه را که از تو فوت شد، (فُرادا) بجا آور …».[۲۰]< ;/o:p>
کیفیت ورود به مسجد
از آداب مسجد، این است که انسان در هنگام ورود به مسجد، پای راست و در وقت خروج، پای چپ را مقدم بدارد. از معصومین علیهم السلام نقل شده است که می فرمایند: «فضیلت در هنگام ورود به مسجد آن است که، پای راست و در وقت خروج، پای چپ مقدم شود».[۲۱] در حدیثی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله امده است که: «هنگامی که پیامبر (ص) داخل مسجد می شدند، پاى راست خود را مقدم می داشتند و می فرمودند: (بسم اللَّه و على اللَّه توکّلت و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم) و چون بیرون مىآمدند پاى چپ خود را مقدم می داشتند و می فرمودند: (بسم اللَّه اعوذ باللَّه من الشیطان الرّجیم)، آنگاه فرمودند: یا على هر که داخل مسجد شود و همان طور که من گفتم، بگوید، خدا نماز او را قبول کند و براى او برای هر رکعتى از نماز که بجا آورده است، فضل صد رکعت بنویسد. پس آنگاه که از مسجد خارج شود و بگوید مثل آنچه من گفتم، خداوند گناهان او را بیامرزد و براى هر قدمى یک درجه و صد حسنه بنویسد …».[۲۲]
پی نوشت:
[۱]. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
[۲]. امام صادق، جعفربن محمد علیه السلام، مصباح الشریعة، ص ۱۳۰ و ۱۳۱٫
[۳]. اعراف ۳۱٫
[۴]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۷۹٫
[۵]. نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، (للصبحی صالح)، محقق و مصحح: فیض الإسلام، علی نقی، ص ۴۷۹، حکمت ۶۸٫
[۶]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق و مصحح: جمعى از محققان، ج ۸۱، ص ۱٫
[۷]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۹۱٫
[۸]. همان.
[۹]. همان، ص ۹۲؛ عیاشى، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، سید هاشم ، ج ۲، ص ۱۴.
[۱۰]. طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم، العروة الوثقى فیما تعم به البلوى، ج ۱، ص ۶۰۰٫
[۱۱]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۶، ص ۵۱۷٫
[۱۲]. تفسیر العیّاشی، ج ۲، ص ۱۳٫
[۱۳]. ابن بابویه قمی، محمد بن على، الأمالی، ص ۳۵۹ .
[۱۴]. همان، ص ۳۵۸ و ۳۵۹٫
[۱۵]. همان، ص ۳۲۲٫
[۱۶]. یس، ۱۲٫
[۱۷]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغ ، ج ۸، ص۶۵۳ و ۶۵۴٫
[۱۸]. ابن بابویه قمی، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۲۹۱.
[۱۹]. صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج ۲، ص ۳۱۸٫
[۲۰]. حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج ۵، ص ۲۰۳٫
[۲۱]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۳، ص ۳۰۸٫
[۲۲]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار( للشعیری)، ص ۶۸٫
http://islampedia.ir