ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

آداب مسجد/2

فهرست مطالب

دعا در هنگام ورود به مسجد و خروج از آن


از جمله آداب مسجد این­که مستحب اس
ت مؤمن در هنگام ورود به مسجد، رو به قبله نموده و در آن حال خدای را حمد و ستایش کند و بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) درود فرستد. امام باقر (علیه السلام) در ضمن حدیثی می فرمایند: «هنگامی که قصد ورود به مسجد را داری، تنها با حال طهارت داخل شو! و وقتی به مسجد رسیدی رو به قبله کن، آن­گاه خداوند را بخوان و حاجتت را از او درخواست کن، در لحظه ورود به مسجد نیز، نام خداوند را بر زبان جاری نما (بسم الله الرحمن الرحیم بگو) و خداوند را ستایش کن و بر پیامبر اکرم درود فرست».[۲۳]


از این حدیث و نظایر آن استفاده می شود از جمله مواردی که دعا مورد توجه خاص حق تعالی است، دعا کردن به هنگام ورود به مسجد است.


یکی از دعاهایی که هنگام ورود به مسجد وارد شده، روایتی از امام عسکری (علیه السلام) است که مرحوم سید بن طاووس از قول آن حضرت نقل کرده که می فرمایند: «به نام خدا و به وسیله خدا و از خدا و به سوى خدا و بهترین نام­ها و کمالات براى خدا است، بر خداوند توکّل مى‏نمایم و هیچ دگرگونى و نیرویى به غیر خداوند وجود ندارد، خداوندا، در رحمت و توبه‏ات را بر من بگشاى و درهاى معصیت و نافرمانى‏ات را به روى من ببند و مرا از زیارت‏کنندگان خود و آبادکنندگان مساجدت و از کسانى که شبانه روز با تو مناجات مى‏نمایند و از آنان که بر نمازهایشان محافظت دارند، قرار ده، و شیطان (رانده شده) و همه لشکره
اى ابلیس را از من دور فرما».[۲۴]



همان طور که ورود به مسجد دعاهای خاص خود را دارد، خروج از مسجد هم دارای دعاهای مخصوصی است که به نحو اختصار به بعضی از آنها اشاره می شود. سیّد بن طاووس در «فلاح السائل» از امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل کرده است که: «هنگامی که یکی از شما نماز واجب را بجا آورد و قصد خروج از مسجد را داشت، (کنار در مسجد بایستد و) این دعا را بخواند: خداوندا! مرا دعوت نمودی و من نیز دعوت تو را اجابت کردم و نمازی را که بر من واجب نمودی بجا آوردم. اینک همان­گونه که خود، فرمان داده ای،[۲۵] در زمین تو حرکت می کنم و از تو می خواهم از فضل خویش به من توفیق بندگی و دوری از آنچه که تو را به خشم می آورد، عطا فرمایی و به رحمت خویش، رزق کافی را به من ارزانی داری».[۲۶]


عبارت «دعوتنی» (مرا دعوت کردی) در متن این روایت، با تعابیری که در برخی از روایات است که انسان­های مقیم در مسجد را «میهمان خداوند» معرّفی می نمایند، بسیار متناسب و هماهنگ است. همچنین جامعیّت این دعای شریف که با وجود اختصار، مشتمل بر درخواست امور دنیوی و اخروی است، نیز قابل دقّت است.


در برخی از روایات نیز بر صلوات فرستادن بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به هنگام خروج از مسجد توصیه شده است. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «هنگام ورود به مسجد و نیز در وقت خروج، بر پیامبر (صلی الله عیه و آله) درود فرست».[۲۷]


از وجود مقدس فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل شده که فرموده­اند: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در وقت ورود به مسجد، صلوات فرستاده و دعا می کردند: خدایا گناهانم را ببخش و درهای رحمت خویش را بر من بگشا! و به هنگام خروج از مسجد نیز صلوات فرستاده و عرضه می داشتند: خداوندا! گناهانم را مورد آمرزش خویش قرارده و درهای رزق و روزی خویش را بر من بگشا!».[۲۸]


به وسیله این دعاها است که انسان می فهمد که با چه انگیزه ها و اهدافی به مسجد رفت و آمد کند و از خداوند متعال چه فضایل و کمالاتی را درخواست نماید.


آداب داخل مسجد


مسجد در نزد مسلمانان از جایگاه خاصى برخوردار است، تا آن­جا که از جانب شرع مقدس اسلام، حتی براى بنای مسجد، اعم از داخل و خارج آن، آداب و احکام ویژه­اى وضع شده است.


مسجد محل عبادت


در فرهنگ دینی نام مسجد یادآور بندگی و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است، مسجد؛ یعنی جایگاه سجده و سجده اوج عبادت و بندگی انسان است. اگر چه بر اساس فرمایش نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) همه گستره زمین، مسجد است، ولی در میان همه ادیان
و اقوام و ملل مختلف، مکان­هایی وجود دارد که از قداست و اهمیت ویژه‌ای برخوردار و محل عبادت آنها است و این معابد در ادیان توحیدی به عنوان صوامع و بیع و صلوات و مساجد از آنها یاد شده است. در فرهنگ اسلام برترین و اصیل‌ترین محفل برای عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال، مساجد است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «…مسجد جایگاه ذکر و یاد خداوند است …».[۲۹]


مسجد و نماز


مهم­ترین ادب و عملی که در مسجد انجام می شود، نماز است. فضیلت بجا آوردن نمازهای پنج­گانه بلکه هر نماز واجبی در مسجد افزون از آن است که به شمارش در آید. اصولا برپا نمودن نماز به صورت جماعت، فضیلتی والا به شمار می رود، ولی نماز جماعت در مسجد، فضیلت آن را دو چندان می­کند؛ زیرا در این صورت، پاداش حضور در مسجد با پاداش نماز جماعت با یک­دیگر جمع می شود. به همین دلیل، نسبت به برگزارنمودن نمازهای واجب روزانه به صورت جماعت در مسجد، تأکید بیشتری به عمل آمده، تا آن­جا که می­توان گفت: در زمینه حضور در مسجد هیچ عملی مانند بجا آوردن نمازهای واجب پنج­گانه تأکید نشده است.


مسلمانان به فرمان پیامبر خویش مأمورند تا نسبت به کسی که برای انجام نمازهای روزانه در مسجد حضور می­یابد، هر ظن و گمان خیری را داشته باشند. ایشان در حدیثی فرموده­اند: «کسی که نمازهای پنج­گانه را به جماعت برگزار می کند، هر گمان نیکی را نسبت به او داشته باشید».[۳۰]


پس آنچه مسلّم است، این است که مهم­ترین فلسفه وجودی مسجد، برگزاری نماز جماعت در مسجد است، تا جایی که در بعضی از روایات آمده است: «… صف­های نماز واجبی که به جماعت برگزار می­شود، همچون صفوف فرشتگان الهی است و یک رکعت نماز آن نزد خداوند، از چهل سال عبادت دوست داشتنی­تر است …».[۳۱]


همچنین در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «اى عثمان (عثمان بن مظعون‏)! هر کس نماز صبح را به جماعت بخواند و بنشیند و ذکر خدا گوید تا آفتاب برآید، در فردوس هفتاد درجه دارد که فاصله آنها به­اندازه هفتاد سال دویدن اسب نجیب کمر باریک است و هر کس ظهر را به جماعت بخواند، در جنات عدن پنج
اه درجه دارد که فاصله هر کدام به اندازه پنجاه سال دویدن چنین اسبى است و هر کس عصر را به جماعت بخواند، ثواب آزاد کردن هشت تن از اولاد اسماعیل را دارد که هر کدام خانواده داشته باشند و هر کس نماز مغرب را به جماعت بخواند، ثواب حج مبرور و عمره مقبوله دارد و هر کس نماز عشاء را به جماعت بخواند، ثواب احیاى شب قدر را دارد».[۳۲]


مسجد و نماز تحیت


پس از داخل شدن به مسجد، مقتضای رعایت ادب و احترام نسبت به خانه خداوند آن است که انسان مؤمن در آغاز ورود و قبل از نشستن، دو رکعت نماز به عنوان «نماز تحیت» بجا آورد. همان­گونه که مرحوم شهید ثانی (ره) و بسیاری دیگر از فقیهان فرموده اند: «مقصود از نماز تحیت آن است که حرمت مسجد به واسطه نشستن بدون نماز هتک نشود».[۳۳]


البته لازم نیست نماز تحیت مسجد، نماز مسقلی باشد، بلکه همی
ن­قدر که انسان پس از ورود به مسجد و قبل از نشستن، نمازی را بخواند چه واجب باشد چه مستحب، کافی است.[۳۴]


بنابراین کسی که به قصد بجا آوردن نماز واجب یا نماز مستحب در مسجد حاضر می­شود، همین قدر که بعد از ورود به مسجد و قبل از آنکه بر زمین بنشیند، نمازی را شروع کند، در واقع نماز تحیت مسجد را نیز بجای آورده است، اگر چه قرار دادن نماز مستقلی به عنوان نماز تحیت مسجد، افضل است. جناب ابوذر (ره) می گوید: «روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در مسجد ملاقات نمودم، ایشان فرمودند: ای ابوذر! مسجد تحیتی مخصوص به خود دارد. عرض کردم: تحیت مسجد چیست؟ فرمودند: این­که دو رکعت نماز بجا آوری».


می­توان گفت نماز تحیت در حقیقت به منزله سلام مؤمن به مسجد است و این امر از جهتی نهایت تکریم و تعظیم خانه خداوند به حساب می­آید. گویا نمازگزار با این عمل نشان می­دهد که مسجد موجودی دارای ادراک و احساس است و مانند سایر مکان های معمولی نیست که انسان بتواند به طور عادی در آن رفت و آمد کند.


مسجد و قرائت قرآن


مسجد خانه خدا در روی زمین است. هیچ خانهای در کره خاکی شریفتر و محترمتر از مسجد نیست. خانه خدا محلّ
عبادت و یاد خدا است و قرائت قرآن برترین عبادت الهی است. جا دارد هر یک از مسلمانان مقداری از وقت خود را در مساجد به تلاوت قرآن اختصاص دهند. برای پی­بردن به ارزش تلاوت قرآن در مساجد به گزارش قطعه
ای از تاریخ و سخنی از آورنده قرآن اشاره می شود.


شخصی در مسجد شعر میسرود. پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) خطاب به آن شخص فرمود: «مسجدها را برای قرآن خواندن ساختهاند».[۳۵]


این گفتار نشاندهنده اهمیت تلاوت قرآن در مساجد است. از کتاب­هایی که در مورد سیره پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و اصحاب او نگاشته شده است، استفاده میشود که مسلمانان علاوه بر تلاوت قرآن در خانهها، در مساجد نیز قرآن تلاوت میکردند و بیشتر اوقات، این تلاوت­ها به صورت جمعی بوده است.


در ارتباط بین قرآن و مسجد، گفتنی است که رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) می فرماید: «کسی که دوستدار قرآن است، مساجد را نیز دوست دارد».[۳۶]


قرآن کلام خدا و مسجد خانه خدا است، هر دو نور خدا هستند؛ بنابراین دوستدار قرآن، دوستدار مسجد است و دوستدار مسجد دوستدار قرآن. بین قرآن و مسجد پیوندی غیبی است، باید سعی شود این پیوند در دنیا پایدار و همیشگی باشد.


مسجد و دعا


از جمله آداب مسجد دعا نمودن در مسجد است. دعا در مسجد، از جلوه­های یاد خدا و بردن نام نیکوی او است. از دسته­ای از روایات چنین برمی­آید که دعا در مسجد دارای فضیلتی ویژه است، تا آن­جا که حتی از عبادت­هایی مانند تلاوت قرآن کریم، برتر به شمار آمده است. به روایتی در همین زمینه اشاره می شود: «معاویة بن عمار می گوید: به امام صادق (علیه السّلام) عرض کردم: دو نفر به مسجد وارد می­شوند و در یک لحظه نمازشان را آغاز مى‏کنند، یکى از آن دو در نمازش قرآن بیشترى تلاوت مى‏کند و دیگرى بیشتر دعا مى‏نماید و سپس هر دو در یک لحظه نمازشان را پایان مى‏دهند، کدامیک افضل هستند؟ فرمود: هر دو داراى فضیلت بوده و هر دو نیک هستند. گفتم: مى‏دانم هر دو خوب هستند، ولى مى‏خواهم بدانم کدام­یک بهتر است؟ فرمود: دعا، برتر است، مگر سخن خداى متعال را نشنیدى که فرمود: مرا بخوانید تا اجابتتا
ن کنم، همانا کسانى که از عبادت من سرکشى کردند، آنان را با خوارى داخل جهنّم خواهم کرد،[۳۷] به خدا قسم! منظور از عبادت، همان دعا است، به خدا قسم! دعا برتر است، به خدا قسم! دعا عبادت است، به خدا قسم! دعا شدیدترین عبادت است».[۳۸]


امام صادق (علیه السلام) به شیعیان خود فرمان می داد تا در گرفتاری­ها و سختی­ها در مسجد حضور یابند و پس از نماز برای برطرف شدن مشکلات، دعا کنند.


همچنین پیشوایان دینی خود در عمل برای دعا در مسجد، اهمیت فراوان قائل بودند. معاویه بن عمار می گوید: «امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر گاه پدرم حاجتى از خداوند درخواست مى‏کرد، به هنگام زوال ظهر دست دعا و نیایش برمى‏داشت: ابتدا صدقه مى‏داد. بعدا عطر مى‏زد و به مسجد مى‏رفت و با نیایش به درگاه حق، حاجت خود را درخواست مى‏کرد.[۳۹]


دعا در مسجد می تواند به صورت فردی یا جمعی برگز
ار شود. برپایه روایاتی که از پیشوایان دین در دست است، برگزار نمودن جلسات دعا به صورت دسته جمعی، چنانچه آسیبی به اخلاص نرساند، مطلوب و پسندیده است. پس تشکیل مجالس دعا در مسجد و خدا را در خانه خودش خواندن، عبادتی بزرگ به شمار می­آید. بی­گمان چنین دعایی در معرض اجابت پروردگار قرار دارد. برگزاری این گونه مجالس در مسجد، آن هم به طور منظم و متناسب با حال نمازگزاران مسجد، از جنبه­های تربیتی خوبی برخوردار است. این مجالس پرفیض زمینه آشنایی و اُنس مؤمنان با فرهنگ پربار دعا را فراهم می­آورد. جذابیت بخشیدن به این برنامه­ها و به ویژه سودمند و کوتاه برگزار نمودن آن می­تواند باعث جلب شمار بیشتری به دعا باشد.


مسجد و پرهیز از برخی امور


هر مکانی که به نام مسجد به وسیله مسلمانی بنا شود، شیعه باشد یا از سایر فرقه های اسلامی، رعایت حرمت آن واجب و اهانت و هتک آن؛ مانند خراب کردن یا آلوده نمودن آن به نجاست یا هر گونه بی احترامی نسبت به آن، در نزد هر دین داری، ممنوع و گاهی گناهی بزرگ و یا مکروهی نکوهیده است.


در فقه اسلامی قاعده ای تحت عنوان «حرمت اهانت به محترمات دینی» مطرح است. براساس این قاعده که مفاد آن مورد اتفاق همگان است، هتک، اهانت، و خوار شمردن آنچه که در دین دارای احترام و حرمت است، جایز نیست. کعبه معظمه، قرآن مجید، وجود مقدس انبیا و ائمه (علیهم السلام)، مکه مکرمه، تربت مقدس امام حسین (علیه السلام)، مساجد مسلمین و … از جمله اموری هستند که رعایت احترام آنها لازم و هتک حرمت نسبت به آنها هرگز روا نیست.[۴۰]


در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که جدم رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «… ملعون است ملعون (از رحمت خدا به دور است)، کسى که مسجد را محترم نشمارد…».[۴۱]


بنابراین می توان گفت هر عملی عرفا نوعی هتک حرمت نسبت به مسجد محسوب می شود، حرام است؛ لذا باید از اموری که موجب بی احترامی به مسجد می شود، پرهیز نمود.


معامله در مسجد


از جمله آداب مسجد در جهت حفظ احترام و شأن این مکان مقدس، این است که خرید و فروش و همچنین کارهایی که جنبه شغل و حرفه دارند؛ مانند: آرایشگری، نجّاری، آهنگری و …، در مسجد ممنوع است. در روایات معصومان (علیهم السلام) از انجام این گونه اعمال در مسجد نهی شده و فقیهان اسلامی با استناد به این روایات حکم به کراهت نموده اند.[۴۲]


در حدیثی از امام صادق (علیه السّلام) آمده است که: «مساجد خویش را محلّ خرید و فروش قرار ندهید…».[۴۳] برخی از فقها؛ مانند صاحب جواهر (علیه الرحمه)، سایر معاملات معاوضی را که اثر آن نقل و انتقال است، ملحق به خرید و فروش نموده و انجام آن در مسجد را مکروه دانسته اند. ولی انجام عقود و ایقاعاتی، مانند نذر و وقف را که صرفاً جنبه قربی و عبادی دارند، در مسجد، بلا مانع می دانند.[۴۴]


همچنین بایستی از انجام هر عملی که جنبه شغل و حرفه دارد، در مسجد خودداری نمود؛ چرا که مسجد محلّ ذکر و یاد خداوند متعال است و بنای اسلام بر آن است که این مکان مقدّس از هر گونه امری که باعث جلب توجّه انسان به غیر خدا می شود، خالی و زمینه عبادت و ذکر در آن، کاملاً فراهم باشد و پیدا است که این امر با اعمالی نظیر نجّاری، آهنگری و آرایشگری و … سازگار نیست.


شیخ صدوق (علیه الرحمه) در کتاب «علل الشرایع» نقل می کند که: «رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در مسجد، به مردی که تیرهای خود را می تراشید، برخورد نمودند. وی را از این کار منع کرده و فرمودند: مسجد را برای این گونه کارها نساخته اند».[۴۵]


ناگفته پیداست اموری که در این گونه روایات ذکر شده، خصوصیّتی ندارند و هر گونه شغل و حرفه دیگری نیز همین حکم را دارد؛ لذا فقها هر گونه کار و صنعتی را در مسجد، مکروه دانسته اند.


خوابیدن در مسجد


از دیگر آداب مسجد آن است که انسان به خاطر تعظیم و ارج نهادن به خانه خدا در صورتی که ضرورتی نباشد از خوابیدن در این مکان مقدّس، خودداری کند. خوابیدن در مسجد مکروه است و با شأن و عظمت مسجد سازگاری ندارد. در حدیثی از نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله) آمده است که: «کسی که بدون عذر در مسجد بخوابد، خداوند او را به دردی که دوا ندارد، مبتلا می نماید».[۴۶]


البتّه کراهت خواب در «مسجدالحرام» و «مسجد النّبی (صلّی الله علیه و آله)» از سایر مساجد شدیدتر است؛ زیرا عظمت این دو مسجد از سایر مساجد به مراتب بیشتر است. زرارة بن اعین می گوید: «از امام باقر (علیه السّلام) در مورد خوابیدن در مساجد سؤال کردم. امام فرمود: اشکالی ندارد، مگر در مسجد النّبی (صلّی الله علیه و آله) و مسجدالحرام…».[۴۷]


نکته قابل ذکر این است که، آنچه درباره مسلمانان صدر اسلام ذکر شده است که گروهی از مسلمانان به نام «اصحاب صُفّه» در مسجد می خوابیدند، منافاتی با حکم مذکور ندارد؛ زیرا اصحاب صُفّه نوعاً مسلمانانی بودند که از اطراف و مناطق دیگر به مدینه و محضر مقدّس نبیّ اکرم (صلّی الله علیه و آله) مشرّف شده و فاقد جا و مکانی برای خوابیدن بوده اند، بنابراین خوابیدن آنها در مسجد از باب ضرورت بوده است.


نکته دیگری که دراین رابطه بایستی مورد توجّه قرار گیرد آن است که، در برخی موارد، ممکن است خوابیدن در مسجد، حرام باشد و آن هنگامی است که خوابیدن در مسجد، مانع عبادت مؤمنین در مسجد باشد. مانند اینکه جمعّیت قابل توجّهی کلّیه صحن مسجدی را اشغال کنند و در آن بخوابند. در چنین فرضی، خوابیدن در واقع نوعی مزاحمت برای کسانی است که به منظور عبادت به مسجد می روند.


تکدّی در مسجد


تکدّی و تقاضای کمک از دیگران در صورت بی نیازی، بلکه در صورت احتیاج نیز عملی مذموم و ناپسند است. برخی از فقها به دلیل اخبار فراوانی که از این عمل نهی نموده است، تقاضای کمک و سؤال در صورت بی نیازی را حرام دانسته اند.


امام باقر (علیه السلام) در مقام نکوهش این عمل، خطاب به محمّد بن مسلم می فرمایند: «ای محمد! کسی که از دیگری چیزی را در خواست می کند، اگر می دانست که سؤال کردن چه (آثار زیانباری) را به دنبال دارد، هرگز سؤال نمی کرد. و اگر آن کس چیزی را به سائل می دهد، می دانست که عمل او چه (پاداشی) دارد، هیچگاه سائلی را ردّ نمی کرد. آنگاه امام باقر (علیه السلام) فرمودند: ای محمد! کسی که در حال بی نیازی، از مردم تکدّی می کند روز قیامت در حالی که گوشتی بر صورت ندارد، خداوند متعال را ملاقات می کند».[۴۸]


تکدّی کردن در مجالس و به طور آشکار از مردم تقاضای کمک کردن در روایات، مورد نهی شدیدتری قرار گرفته است. شیخ حرّ عاملی قدّس سرّه در کتاب «وسائل الشیعة» بابی را تحت عنوان «شدّت کراهت تکدّی در مجالس» منعقد نموده و در آن حدیث ذیل را نقل کرده است: «امام صادق (علیه السلام
) فرمود: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: از امّت من در میان مجالس و اجتماعات تقاضای کمک نکنید. این کار باعث می شود که آنان را (درصورتی که چیزی به شما ندهند) بخیل بشمرید».[۴۹]


با توجّه به مطالب فوق می توان گفت گرچه در کتب فقهی شیعه «سؤال در مسجد» به عنوان یکی از مکروهات مسجد ذکر نشده است؛[۵۰] ولی شاید عدم ذکر، از آن جهت است که کراهت سؤال، اختصاصی به مسجد ندارد. بلکه اساساً سؤال و تکدّی از دیگران به خصوص اگر در مجلس و جمع باشد، مکروه است.


برای اثبات کراهت «سؤال و تکدّی در مسجد»، علاوه بر آنکه می توان به ادلّه ای که به طور عامّ از سؤال و به خصوص سؤال در مجلس نهی می کند، تمسکّ نمود، ممکن است به تعلیلی که در برخی روایات وجود دارد نیز استناد کرد. همانطور که از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در حدیثی از خواندن شعر در مسجد نهی نموده، فرمودند: «مساجد را برای قرآن (خواندن) ساخته اند» و در مقام تعلیل برای نهی از تراشیدن تیر در مسجد نیز فرمودند: «مسجد را برای این گونه کارها نساخته اند».[۵۱]


آنچه از این گونه عبارات استفاده می شود آن است که مسجد، مکانی مخصوص به عبادت، دعا، قرآن و اموری از این قبیل است. بنابراین تکدّی در مسجد در میان نمازها یا غیر آن مناسب با وضع مسجد نیست. البتّه این نکته را نباید از نظر دور داشت که میان حکم «تکدّی و سؤال» و «بخشش به سائل» ملازمه ای وجود ندارد؛ زیرا کراهت تکدّی در مجلس و مسجد باعث نمی شود که بخشش و کمک به سائل، از تحت حکم خود که استحباب است، خارج شود.


بنا بر رأی اکثریّت قریب به اتّفاق مفسّران و محدّثان اسلامی آیه شریفه: «تنها خداوند و رسول او و اهل ایمان ولی و سرپرست شما است. آنان که نماز را بپای می دارند و در حال رکوع زکات می دهند»،[۵۲] در شأن امیر المؤمنین علی (علیه السلام) نازل شده که انگشتری خویش را در مسجد و در حال رکوع به سائلی بخشیدند.[۵۳]


همچنین می توان گفت تقاضای کمک و جمع آوری بخششها و انفاقهای مؤمنین در مسجد توسّط امام جماعت و یا افراد نیکوکار، برای مصارف خیر و کمک به مستمندان، کراهتی ندارد؛ زیرا عمل مزبور علاوه بر آنکه از مصادیق «سؤال و تکدّی» نیست، به عنوان کمک و تعاون بر «برّ و تقوا» نیز به حساب می آید. هر چند مناسب است این امر نیز حتّی الامکان به گونه ای انجام شو
د که موجبات تشویش خاطر نمازگزاران را فراهم نیاورد.


ادامه دارد…


پی نوشت:


[۲۳]. طوسى، محمد بن الحسن،‏ تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: خرسان، حسن الموسوى،‏ ج ۳، ص ۲۶۳٫‏


[۲۴]. بسم الله و بالله و من الله و إلى الله و خیر الأسماء لله توکلت على الله و لا حول و لا قوة إلا بالله اللهم افتح لی أبواب رحمتک و توبتک و أغلق عنی أبواب‏ معصیتک و اجعلنی من زوارک و عمار مساجدک و ممن یناجیک باللیل و النهار و من الذین هم على صلاتهم یحافظون و ادحر عنی الشیطان الرجیم و جنود إ
بلیس أجمعین.‏ سید ابن طاووس، على بن موسى،‏ جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص ۲۲۵٫


 [۲۵]. اشاره به آیه کریمه: «فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله…»، (جمعه، ۱۰) دارد.


[۲۶]. قال رسول الله (صلى الله علیه و آله) إذا صلى أحدکم المکتوبة و خرج من المسجد فلیقف بباب المسجد ثم لیقل- اللهم دعوتنی فأجبت دعوتک و صلیت مکتوبتک و انتشرت فی أرضک کما أمرتنی فأسألک من فضلک العمل بطاعتک و اجتناب سخطک و الکفاف من الرزق برحمتک؛ کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۳، ص ۳۰۹٫


[۲۷]. همان.


[۲۸]. کان رسول الله (صلى الله علیه و آله) إذا دخل المسجد صلى على النبی (صلى الله علیه و آله) و قال: اللهم اغفر لی ذنوبی، و افتح لی أبواب رحمتک، و إذا خرج صلى على النبی (صلى الله علیه و آله) و قال: اللهم اغفر لی ذنوبی، و افتح لی أبواب فضلک. طوسى، محمد بن الحسن‏، الأمالی، ص ۴۰۱ ‏.


[۲۹]. حج، ۴۰٫


[۳۰]. ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر ‏، ج ۱، ص ۳۷۶٫


[۳۱]. ابن بابویه، محمد بن على‏، الخصال، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج ۲، ص ۳۵۵٫


[۳۲]. ابن بابویه قمی، محمد بن على،‏ الأمالی، ص ۶۶٫


[۳۳]. عاملى (شهید ثانى)، زین الدین بن على‌، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح: سلطان العلماء، حسن بن محمد‌، ج ۱، ص ۶۴‌.


[۳۴]. طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم، العروة الوثقى فیما تعم به البلوى، ج ۱، ص ۶۰۰٫‌


[۳۵]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۳، ص ۳۶۹٫


[۳۶]. نورى، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،، محقق و مصحح و ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج ۳، ص ۳۵۵٫


[۳۷]. غافر، ۶۰٫


[۳۸]. ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محقق و مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابو الحسن‏، ج ۳، ص ۵۵۱٫‏


[۳۹]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد ج ۲، ص ۴۷۷،.


[۴۰]. سیفى مازندرانى، علی اکبر، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة، ج ۱، ص ۱۵۰٫‌



[۴۱]. کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، محقق و مصحح: نعمة، عبد الله‏، ج ۱، ص ۱۵۰ ‏.


[۴۲]. طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم، العروة الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی‌، ص ۳۲۱‌.


[۴۳]. طوسى، محمد بن الحسن،‏ تهذیب الأحکام، محقق و مصحح: خرسان، حسن الموسوى،‏ ج ۳، ص ۲۶۳٫‏


[۴۴]. نجفى صاحب الجواهر، محمد حسن‌، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانى، عباس و آخوندى على، ج ۱۴، ص ۱۱۵٫‌


[۴۵]. ابن بابویه قمی، محمد بن على‏، علل الشرائع‏، ج ۲، ص ۳۱۹٫


[۴۶]. نورى، حسین بن محمد تقى،‏ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، ج ۳، ص ۳۷۳، باب ۱۴ از ابواب احکام المساجد، روایت ۲ ‏.


[۴۷]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، الکافی، محقق و مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج ۳، ص ۳۷۰٫


[۴۸]. ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی‏، محقق و مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابو الحسن‏، ج ۳، ص ۶۳۷٫


[۴۹]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعة،محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج ۶، ص ۳۱۰ ‏.


[۵۰]. فقهای اهل سنّت نوعاً سؤال و نکدّی در مسجد را در شمار مکروهات مسجد ذکر نموده اند. در کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة» آمده است که: «حنابله سؤال در مسجد و نیز صدقه دادن به سائل در مسجد را مکروه شمرده اند. ولی صدقه دادن به غیر سائل و کسی که خطیب و امام جماعت برای او تقاضای کمک کند را مباح دانسته اند. شافعیه سؤال در مسجد را مکروه شمرده اند ولی چنانچه سؤال در مسجد موجب اضطراب و پریشانی خاطر نمازگزاران شود، آن را حرام دانسته اند. مالکیّه سؤال در مسجد و نیز بخشش به سائل را منهی دانسته اند ولی صدقه دادن در مسجد را جایز شمرده اند. و حنفیّه سؤال در مسجد و بخشش به سائل را مکروه شمرده اند. (رک: «الفقة علی المذاهب الاربة»، عبدالرحمن الجزیری، ج۱، ص۲۹۰).


[۵۱]. ابن بابویه قمی، محمد بن على‏، علل الشرائع‏، ج ۲، ص ۳۱۹


[۵۲]. سوره مائده، آیه۵۵٫


[۵۳]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵- ۲۵٫


http://islampedia.ir

به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید