رصد خانه مراغه، بزرگترین رصدخانه جهان
بسیارى از ابزارهاى دریانوردى و نجوم توسط ایرانیان اختراع شده است. کهن ترین سند دریانوردى ایرانیان، مهرى است که در چغامیش خوزستان بدست آمده است. تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به ششهزارسال پیش از میلاد مى رسد. این مهر گلین، یک کشتى را با سرنشینانش نشان مى دهد. در این کشتى یک سردار پیروز ایرانى، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسیران زانوزده در جلوى او دیده مى شوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالى شکل هم دیده مى شوند. نقشهاى برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندى دریایى ایرانیان و فرمانروایى ایشان بر هفتدریاست.
قطب نما
در مورد اختراع قطبنما روایتهاى زیادى وجود دارد. تنى چند از دانشمندان آن را به چینى ها و یا حتى ایتالیایى ها نسبت مى دهند. اما بیشتر دانشمندان متفقالقولند که قطبنما به وسیله ایرانیان ساخته شده است. قطبنماى ایرانى برخلاف قطبنماى چینى که ۲۴ جهت داشت، داراى ۳۲ جهت بودهاست. عدد ۳۲ علاوه بر نشاندادن دقت بیشتر قطبنماى ایرانى، نمایانگر آشنایى ایرانیان با اعداد در مبناى ۲ و دانش ریاضى پیشرفته آنان است،که خود بحث جداگانه و بسیار مفصلى را مى طلبد. در افسانههاى کهن ایرانى آمده است که اسفندیار رویین به هنگام حرکت براى نبرد با اژدها از پیکانى آهنین سود مى جسته، که همواره جهت ثابتى را به او نشان میداده است. در دوران نخستین اسلامى، قبلهنما توسط ایرانیان به قطبنما افزوده شد تا همواره و در هر وضعیتى بتوان جهت درست قبله را پیدا نمود. ایرانیان از این اختراع استفاده کامل نموده و آن را به دیگر مسلمانان شناساندند. نامهاى فارسى اجزاى قطبنما در زبان عربى شاهد تاریخى مسلمى است که کاربرد قطبنما از طریق ایرانیان به دست دیگر ملتهاى مسلمان رسیده است.
سکان
اختراع فرمان کشتى (سکان – سوکان) از سوى تمامى دانشمندان، بدون استثنا، به ایرانیان نسبت داده
شده است. در روایتها و داستانهاى ایرانى چنین آمده است که سندباد، ناخدا و دریانورد پرآوازه ایرانى اهل بندر سیراف، سکان را اختراع کرده است. نامهاى نیز از معاویه، فرمانده نیروى دریایى مسلمانان در دریاى مدیترانه، به خلیفه دوم بر جاى مانده که در آن از مزایاى این اختراع ایرانیان و برترى کشتى هاى ایرانى داراى سکان به کشتى هاى رومى سخن گفته است. در این نامه او از خلیفه درخواست نموده که کلیه امور دریانوردى، کشتى رانى و دریاپویى به ایرانیان واگذار شود. ترجمه متن این نامه در کتاب اسماعیل رایین، دریانوردى ایرانیان، آورده شده است.
ژرفنا یاب – عمق یاب
براى تعیین ژرفناى آب در دریا، به ویژه مناطق ساحلى دریاى پارس و دریاى مکران، ایرانیان ابزارى اختراع نموده و به کار مى بردند که شباهت زیادى به شاقول بنایى داشته است. هرچند که اختراع این سوند باستانى به سندباد ناخداى پرآوازه ایرانى نسبت داده شده است، اما اکتشافات اخیر کشتى هاى غرق شده ایرانى در دریاى اژه، که در یورش به یونان شرکت داشتهاند، نشان مى دهد که از دوران هخامنشیان، ایرانیان این ابزار را شناخته و به کار مى بردند.
مسافت یاب
دریانوردان ایرانى، از زمانهاى باستان، ابزارهایى براى پیمودن مسافتهاى دریایى به کار مى بردهاند. یکى از این ابزارها ریسمانى بوده که به تدریج باز مى شده، که پس از رسیدن به انتها، آن را مى پیچیدند و دوباره استفاده مى کردهاند.
رهنامه ها
راهنامهها، نقشهها و نوشتههایى بودند که در آنها کلیه اطلاعات مربوط به دریانوردى ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، مبتکر و صاحب رهنامههایى بودهاند و به کمک آنها دریانوردى و دریاپویى مى کردهاند. رهنامههاى ایرانیان، اطلاعات و آگاهى هایى در مورد بنادر و جزایر، گاهشناسى و جهت یابى، جریانهاى دریایى، جریانهاى هوایى، ابزارهاى دریانوردى و … را در بر داشتهاند. پس از اسلام، بسیارى از رهنامههاى دوران ساسانى به عربى ترجمه شد و دریانوردان دوران اسلامى، بهره فراوانى از آنان برگرفتند.
پیل الکتریکى
در سال ۱۳۳۰ خورشیدى، باستان شناس آلمانى ویلهلم کونیک و همکارانش در نزدیکى تیسفون ابزارهایى از دوران اشکانیان را یافتند. پس از بررسى معلوم شد که این ابزارها پیلهاى الکتریکى هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده مى شدهاند. او این پیلهاى تیسفون را Baghdad Battery نامید. جهت آگاهى بیشتر از این پیل الکتریکى مى توانید به سایتهاى با موضوع Baghdad Battery در اینترنت مراجعه نمایید.
اکتشاف این اختراع ایرانیان به اندازهاى تعجب و شگفتى جهانیان را بر انگیخت که حتى برخى از دانشمندان اروپایى و امریکایى این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایى و ساکنان فراهوشمند سیارات دیگر که با بشقابهاى پرنده و کشتى هاى فضایى به زمین آمده بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش اندیشمندان و پژوهشگران ایرانى دانستند. براى ایشان پذیرفتنى نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالواى ایتالیایى(۱۷۸۶ میلادى) پیل الکتریکى را اختراع نموده باشند. (براى آگاهى بیشتر مى توانید به کتاب ارابه خدایان نوشته اریکفندنیکن مراجعه کنید)
ایرانیان از این پیلهاى الکتریکى جریان برق تولید مى کردند و از آن براى<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" dir=ltr lang=AR-SA& gt; آبکارى اشیا زینتى سود مى جستند. اما در پهنه دریانوردى ایرانیان از این اختراع جهت آبکارى ابزارهاى آهنى در کشتى و جلوگیرى از زنگ زدن و تخریب آنها استفاده مى کردند.
کشتى سازى
فرهنگ فنى و مهندسى ایرانیان از دیدگاه دریانوردى و کشتى سازى بسیار غنى و پربار است. آبهاى نیلگون دریاى پارس، دریاى مکران (عمان)، و اقیانوس هند، همچنین رودخانههاى جنوبغربى ایران، از دیرباز پهنه دریانوردى و< ;SPAN dir=ltr> دریاپویى ایرانیان بوده است. در شاهنامه فردوسى، چندین بار، از کشتى سازى و کشتى رانى ایرانیان، سخن رانده شده است. قدمت و پیشینه این رشته از دانش و فن مهندسى ایرانیان را از سرودههاى فردوسى مى توان دریافت. فردوسى از جمشید، پادشاه پیشدادى، به عنوان نخستین انسانى که هنر غواصى و صنعت کشتى سازى و دریانوردى را به دیگران آموخت، نام برده است. مى توان دریافت که دانشمندان ایرانى در دوره تابندگى نژاد آریا که در شاهنامه فردوسى به نام دوره پادشاهى جمشید نام برده شده است، موفق به اختراع کشتى و فنون دریانوردى و دریاپویى شدهاند.
کشتى رانى در آبهاى ایران از دیرباز انجام مى شده و با توجه به این سنت دریانوردى، نیاز به کشتى سازى و سودجستن از ابزارهاى دریانوردى در ایران وجود داشته است. نخستین کشتى هایى که در رودخانههاى میانرودان آمدوشد مى کردند، به شکلهاى گوناگون ساخته مى شدند و ابزار حرکت دادن آنها پارو بوده است.
نبردناوهاى ایرانى در زمان هخامنشیان، بزرگترین کشتى هاى جنگى زمان خود بودند که سه ردیف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت ۸۰ میل دریایى در روز حرکت مى کردند. هر نبردناو شامل ۲۰۰ جنگجو بود که ۳۰ نفر از آنها سربازان زبده فارسى، تکاور، بودهاند. نیروى دریایى ایران در زمان ساسانیان نیز، قدرت مطلق در دریاى پارس و اقیانوس هند بوده که زیر بناى فرهنگ دریانوردى و دریاپویى مسلمانان را تشکیل داد.
استرلاب
استرلاب astrolabe ، ابزارى بوده که در
جهان باستان براى تعیین وضعیت ستارگان نسبت به کره زمین به کار مى رفته است. استرلاب، در سه گونه استرلاب خطى، استرلاب صفحهاى و استرلاب کروى ساخته مى شده است. قطعات استرلاب نسبت به یکدیگر حرکت کرده و مى توانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافیایى آنها و فواصل نسبى را مشخص نمایند. استرلاب در دریانوردى، براى جهتیابى به کار مى رفته است. استرلابهاى ایرانى از برنج و آلیاژهاى دیگر مس ساخته مى شدهاند. هرچند پارهاى مورخان اختراع اولیه استرلاب را به یونانیان و فنیقیان نسبت مى دهند، اما سهم اندیشورزان ایرانى در اختراع انواع گوناگون استرلاب و تکامل و افزودن بخشهاى مختلف آن، انکارناپذیر بوده و از سوى تمامى تاریخنگاران ثبت شده است.
نقشهبردارى
از دورانهاى پیشین در ایرانزمین کارهاى مهندسى با سودجستن از ابزارهاى مساحى و پیاده کردن نقشه انجام مى گرفته است. نقشهبردارى از سواحل و تعیین مسیرهاى ایمن دریایى، به ویژه در نقاط کمعمق، از وظایف نیروى دریایى ایران بوده است.
ابزارهاى اندازهگیرى
تراز (تئودولیت)
تراز شاهینى، که نخستین نوع تئودولیت به شمار مى آید توسط کرجى مخترع و دانشمند ایرانى، اختراع شده است. این دستگاه شامل صفحهاى مدرج بوده که به وسیله زنجیرى از میلهاى آویزان مى شده است. با تعیین امداد افقى مى توان مستقیم اختلاف ارتفاع بین دو نقطه را از روى درجهبندى آن تعیین<SPAN dir=ltr&g t; نمود.
شاخص خورشیدى
پیشینه تعیین تغییر زمان از طریق اندازهگیرى سایه آفتاب به زمان باستان برمى گردد. در آغاز، شاخصهاى خورشیدى، ویژه اندازهگیرى زمان و حرکت خورشید، از سایه ساختمانها و درختان تشکیل مى شده است. بهتدریج، با گذشت زمان از ابزارهایى که به صورت شاخص قائم بر روى صفحهاى قرار داده مى شده ساخته شدند. شاخصهاى آفتابى معمولا ارتفاع خورشید و عرض جغرافیایى روزانه را مشخص مى&l t;/SPAN> نمودند. علاوه بر این شاخصها شواهدى هم در دست است که ایرانیان از ابزارهاى آفتابى دیگرى براى مشخص نمودن طول جغرافیایى و جهت سود مى جستند. در دوران اسلامى، دریانوردان ایرانى، براى مشخص نمودن جهت مکه، جهت انجام وظایف مذهبى روزانه، در هر نقطه شاخصهایى ساخته بودند. در این ابزار یک شاخص آفتابى قائم نصب شده که زمان را مشخص مى کرده و آنگاه با گرداندن آن ابزار در امتداد مدار، جهت مکه کاملا مشخص مى شده است.
ابزار نمایش و پردازش حرکت سیارات
از جمله ابزارهایى بوده که ریشههاى تاریخى آن را نیاز به مطالعات ستاره شناسى و دریانوردى تشکیل مى دهد، این ابزارها براى نمایش حرکت سیارات، زمین و خورشید و همچنین محاسبات زاویهاى و طولى به کار مى رفته است. اینکه ایرانیان، دستکم ۱۵۰۰ سال پیش از اروپاییان مى توانستند طول جغرافیایى را، به ویژه در دریا، از نصفالنهار مبدا (نیمروز – سیستان) حساب کنند، از سوى بسیارى از دانشمندان و تاریخنگاران پذیرفته شده است. این محاسبات و پردازشهاى پیچیده، بدون سودجستن از ابزارهایى که در مثلثات و محاسبات زاویهاى به کار مى رود، غیرممکن بوده است. یکى از این ابزارها که در لاتین اکواتوریوم، Equatorium<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" lang=AR-SA> ;، نامیده مى شود براى تعیین مدار خورشید و سیارات به کار مى رفته است.
مواد نفتى
مواد نفتى به </SPAN> ;صورتهاى گوناگون در جهان باستان، ایران و میانرودان، شناخته شده و به کار برده مى شده است. گذشته از استفادههاى سوختى و گرمائى که از آغاز عمل شناخت قیر و برداشتهاى متافیزیکى از آتش و آتشجاویدان بوده، در دانش و فناورى استفاده مى شده است. کاربرد آن به صورت عامل چسباننده، عایقبندى کننده و ملات بوده است. ایرانیان، کف کشتى ها را
قیراندود و نفوذ ناپذبر مى ساختهاند.
استفاده از آتش در صنایع نظامى
کاربرد آتش در جنگ، براى سوزاندن کشتى ها و تاسیسات دریایى دشمن، از دوران باستان معمول بوده است. در ارتش ایران، هم در نیروى زمینى و هم در نیروى دریایى همواره گروهى به نام نفتانداز، نپتان یا نفات، با اونیفورم ویژه خود ماموریت پرتاب مواد قیرى و نفتى را بر عهده داشتهاند.
سادهترین روش،پرتاب آتش با تیر بوده است، این روش س
پس به صورت پرتاب ظرفى از آتش، نارنجک مانند، تکامل پیدا نمود. براى پرتاب ظرفهاى بزرگ از ابزارهاى مکانیکى، همچون منجنیق، سود مى جستند. نفت یا نپتا، که در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره یاد شده است، تا مدتها جزو اسرار نظامى بود.
پروکوپیوس، Preoccupies، تاریخ نگار رومى در سده ششم میلادى، از روغن مادها نام مى برد و مى گوید که ایرانیان، ظرفهایى از روغن مادها و گوگرد را پر کرده و آنها را آتش زده و به سوى دشمن پرتاب مى کنند. پروکوپیوس مى گوید که این ماده در روى آب شناور مانده و به محض تماس، کشتى هاى دشمن را به آتش مى کشیده است.
خشاب (چراغ دریایى)
از دورانهاى پیشین در دریاى پارس ساختمانهایى ساخته بودند که بر فراز آنها آتش افروخته مى شد. این ساختمانها عمل برجدریایى و چراغدریایى را براى راهنمایى دریانوردان و همچنین خبررسانى انجام مى دادند. فاصله این چراغهاى دریایى چنان بوده که باپدید شدن یکى، دیگرى نمایان مى شده است.
برجهاى دریایى، با آتشى که بر فراز آنها افروخته مى شد، به چند دلیل ساخته مى شدند.
نخست آنکه، با بالا آمدن آب در زمینهاى کم عمق این خطر وجود داشته که کشتى ها ندانسته به سوى آبهاى کم عمق رفته، به شن نشسته و نابود شوند.
دوم آنکه،
با دیدن نور در تاریکى، کشتى ها، در تاریکى شبانگاه و هواى ابرى راه و جهت خود را بیابند.
سوم اینکه، در صورت یورش دزدان و غارتگران دریایى، به پادگانهاى زمینى و رزمناوها خبر داده تا به سرعت جهت مقابله با آنها اقدام کنند.
دلیل چهارم این بوده است که دریابانهاى مستقر در این ساختمانها، پدیدههاى هواشناختى و دریاشناختى را ثبت مى کردهاند. دریانوردان تازهکار ایرانى از این اطلاعات براى رویارویى با رخدادهاى هوا و دریا، به ویژه رخدادهاى چرخهاى و دورهاى استفاده مى کردند.
چکیده نویسى
در دربار پادشاهان ایرانى، گروهى از دبیران وظیفه داشتند که گزارشهاى رسیده از اطراف کشور را کوتاه نوشته کرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دریانوردى و کشتى رانى هم نیاز دریانوردان ایرانى در به همراه داشتن چکیدهاى از سفرهاى پیشین دیگر دریاپویان در مسیرهاى دریایى، باعث گسترش این فن در میان دریانوردان بوده است.
دوربین (تلسکوپ)
در تاریخ سلسله پادشاهى یوان در چین مندرج شده که براى تاسیس رصدخانه پکن، به سرپرستى کوئوشوچینگ منجم دربار، تعدادى ابزارهاى رصدى از رصدخانه مراغه در ایران خریدارى شده است. از جمله این ابزارها ذات الحلق، عضاده (الیداد)، دو لوله رصد، صفحه اى با ساعتهاى مساوى، کره سماوى، کره زمین، تورکتوم (نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چینیان لوله رصد را وانگ-تونگ نامیدهاند. به گفته تاریخ سلسله پادشاهى یوان ایرانیان از این اختراع نه تنها براى رصد اجرام آسمانى، بلکه براى مشاهده دوردستها، به ویژه در دریا سود مى جستهاند.
پزشکى دریایى
در سفرهاى دریایى اکتشافى که در زمان هخامنشیان انجام مى شد، همواره پزشکانى با کاروانهاى دریایى همراه بودند که وظیفه مراقبتهاى بهداشتى دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در دانشگاه جندیشاپور، دوره ساسانیان، هم بخشى به گردآورى اطلاعات در باره بیمارى هاى دریانوردان و راههاى درمان آنها اختصاص داشته است.
اما نخستین کتابى که در این بار
ه نوشته شد، بخشى از کتاب جامع ، فردوس الحکمه، است که توسط على بنربان تبرى (تبرستانى)، پزشک ایرانى، گردآورى و تالیف شده است. ربان تبرستانى، یک پزشک بود که در طى سفرهاى فراوان دریایى خود اطلاعاتى در باره بیمارى هاى دریانوردان و درمان آنها گردآورى نمود. او یادداشتهاى ارزشمند خود را براى پسرش على به میراث گذاشت. على بنربان تبرى نخستین کتاب جامع در پزشکى را نوشت که بخشى از آن به بیمارى هاى دریایى و درمان آنها اختصاص داشت. هم او بود که در زمان اقامتش در شهر رى به آموزش پزشکى پرداخت و رازى پزشک نامدار ایرانى و کاشف الکل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وى فراگرفته بود.
ابوعلى سینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیمارى هاى کل بدن، فصلى را به بیمارى هاى دریایى اختصاص داده است. على بن عباس اهوازى نیز در دایرهالمعارف طبى خود در سده چهارم هجرى در این خصوص مطالبى را ارائه داشته است.
ستارهشناسى
ایرانیان نیز همچون دیگر تمدنهاى باستانى از دانش ستارهشناسى در دریانوردى و دریاپویى سود مى جستند. این موضوع به اندازهاى گسترده و با اهمیت است که در آینده، به امید خدا، این مطلب در مقالهاى جداگانه ارائه خواهد شد.
واینها خود گو
شه کوچکى هستند از خدمات ارزندهاى که اندیشمندان دریانورد ایرانى به جهان علم و دانش ارزانى داشتند. باشد که ما میراثدارى آنان را سزاوار باشیم.
جعفر سپهرى
منابع، مراجع و ماخذ:
تاریخ مهندسى در ایران مهدى فرشاد
تاریخ علم در ایران مهدى فرشاد
تاریخ علم جورج سارتون
تاریخ صنعت و اختراعات موریس داماس
دریانوردى ایرانیان اسماعیل رایین
زندگى و مهاجرت نژاد آریا فریدون جنیدى
متفکران اسلامى کارون دوو
منبع: انجمن فیزیکدانان جوان ایران – شبکه فیزیک هوپا
برداشت از سایت : www.lailatolgadr.net