ورود

ثبت نام

موسسه قرآن و نهج البلاغه
home-icone
Institute of Quran & Nahjul Balaghah

ارتباط با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

ارتباط با امام زمان

فهرست مطالب

مقدمه:

 

بــر اسـاس آنچه در منابع ديــن ذكر شده، اعتقاد راسخ شيعه بر آن است كه تمام بركات هستي و ادامة حيات عالَم و آدم و ساير موجودات در ســايــه وجود مقدّس و با بركت ولي و خليفة خدا بر روي زمين مي باشد و اگر آن وجود گرامي نباشد تمام هستي نابود گشته و از بين خواهد رفت. امام صادق می فرماید: «لَوبَقَيتِ الاَرضُ بغيرِ امامٍ لَساخَت» «اگر امام بر روي زمين نباشد، اهلش را فرو خواهد برد.» [1]

 

و مصداق ولي خدا در زمان ما حضرت ولي الله الاعظم، حجة بن الحسن المهدي (عج) مي باشد، كسي كه ذخيرة پروردگار براي اقامة حكومت حقّ در عالم است. «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»[2] «و اراده كــرده ايــم بــر مستعضعفين زمين منّت نهاده و آنها را امام بر روي زمين و وارث گذشتگان بگردانيم.»
به بركتِ وجودِ ايش
ان رزق نازل گرديده و فيضِ مادي و معنوي خداوند بر بشر جاري است و تنها و با تَمسّك و تَوسل به آن بزرگوار است كه وصول بــه درجــات بــالاي كمال و قرب حضرت حق ميّسر مي گردد. [3] امام صادق (ع) فرمودند: «اوصياء پيغمبر درهــاي تـوجه مردم به سوي خداوند مي باشند.» [4]

 

در زمان غيبت كبري، اگـرچـه آن وجـود مقدّس به ظاهر در ميان مردم نيستند امّا طبق فرمايش پيامبر اكرم (ص) مردم همچون خورشيد پشت ابر از وجودشان بهره مند مي گردد. [5]

 

و خود آن بزرگوار نيز در توقيع به شيخ مفيد (ره) فرمودند:
«ما هرگز شمارا به حال خود وا نمي
گذاريم و فراموشتان نميكنيم و اگر اينچنين نبود بلاها بر شما نازل مي گشت و دشمنان بر شما مسلط ميشدند.» [6]

 

از همين رو شيعيان و ارادتمندان آن حضرت و به خصوص عالمان دين ـ كه به فرمودة آن حضرت نائب ايشان در ميان مردم هستند [7] پيوسته در مشكلات خويش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر مي دانند و مورد توجّه و عنايات خاصّ آن وجود مقدّس قرار داشته اند. شبستانهاي مسا جد سهله، كوفه و جمكران با صداي ناله هاي اين عاشقان اُنس گرفته و حكاياتي از ارتباط نزديك عشّاق با معشوق خويش دارد.

سؤالي كه در اين ميان مطرح است اينكه، آيا ملاقات با آن وجود نازنين در زمان غيبت كبري ميسّر است، در حالي كه در توقيع مبارك حضرت به «علي بن محمد سمري» نائب چهارم از نوّاب اربعه آمده است: «وسيأتي لشيعتي من يدّعي المشاهدة قبلَ خروج السفياني و الصيحة فهو كذّابٌ مفتر»[8] «قبل از خروج سفياني و صيحة آسماني برخي از شيعيان ادعاي مشاهدة امامشان را دارند و آنها دروغگويند.»

 

در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه: اولاً: با توجّه به اتمام نيابت خاصّه، مراد از ادعاي مشاهده، همراه با ادعاي نيابت است و اينكه هر وقت بخواهد مي تواند امام را زيارت كند و چنين شخصي كذّاب است.
ثانياً: مراد كساني هستند كه ادعا دارند حضرت را ديده و شناخته اند بدون اينكه حضرت خود را معرّفي نمايد.
ثالثاً: بهترين دليل برامكان چيزي وقوع آن است و در حالي كه بسياري از بزرگان كه در وثاقت آنها شك نيست به محضرشان شرفياب شده
اند پس راه ملاقات با حضرت مفتوح است. علاوه بر اينكه يك جهت اين بيان مبارك براي اين است كه راه سؤاستفاده براي افراد فرصت طلب مسدود شود و ادعاي هر كسي به راحتي پذيرفته نشود.[9]

 

در هر حال راه ارتباط با وليعصر (عج) ـ بر فرض كه راه ملاقات هم بسته باشد ـ به هيچ وجه مسدود نيست و با توجه به اشراف حضرت به اعمال شيعيان[10] و عنايت به آنها، مي توان براي محكم تر نمودن اين ارتباط در جهت رضايت آن وجود مقدّس تلاش نمود.

 

ارتباط با امام زمان در كلام بزرگان:

 

حضرت امام خميني (ره): «همان طوري كه رسول اكرم(ص) به حسب واقع حاكم بر جميع موجودات است، حضرت مهدي همان طور حاكم بر جميع موجودات است، آن خاتم رسل است و اين خاتم ولايت…» [11]
«ببينيد كه تحت مراقبت هستيد، نامة اعمال ما مي رود پيش امام زمان ـ سلام الله عليه ـ هفته
اي دو دفعه (به حسب روايت) نكند كه خداي نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان ـ سلام الله عليه ـ يك وقت چيزي صادر بشود كه موجب افسردگي امام زمان سلام الله عليه ـ باشد.» [12]
«رهبر همة شما و همة ما وجود مبارك بقية الله است و بايد ماها و شماها طوري رفتار كنيم كه رضايت آن بزرگوار را كه رضايت خداست بدست آوريم.»[13]
«خداوند… ما را موفّق كند كه به لقاي جمال مبارك امام زمان ـ سلام الله عليه ـ موفق بشويم.»[14]
« بحمدالله اين كشور الآن در تحت عنايت حق تعالي و در تحت حمايت ولي عصرسلام الله عليه به مقامي رسيده كه مي تواند راه خودش را طي كند.»[15]

 

حضرت آيت الله العظمي بهجت(حفظه الله): «كجا رفتند كساني كه با صاحب الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بيچاره كرده ايم كه قطع ارتباط نموده ايم و گويا هيچ نداريم. آيا آن ها از ما فقيرتر بودند؟ اگر بفرمائيد به آن حضرت دسترسي نداريم؟ جواب شما اين است كه چرا به انجام واجبات و ترك محرّمات ملتزم نيستيد، و او به همين از ما راضي است زيرا پرهيزگارترين مردم كسي است كه از كارهاي حرام بپرهيزد. ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، حجاب و نقاب ديدار ما از آن حضرت است.»[16]

 

سيرة عملي بزرگان در ارتباط و انس با امام زمان (عج):

 

علّامه سيد مهدي بحرالعلوم(ره): اين بزرگوار يكي از مشتاقان و ارادتمندان حقيقي حضرت ولي عصر(ع) بوده اند، كه پيوسته متوسّل به آن حضرت مي شدند.
ايشان در زمان تحصيل با ميرزاي قمي (ره) همدرس بودند و مرحوم ميرزا مي گويد: چون استعدادش زياد نبود من غالباً درس هارا براي ايشان تقرير مي كردم. بعد از اينكه من به ايران آمدم و چندسالي گذشت بار ديگر به زيارت عتبات عاليات موفّق شدم. در اين زمان سيد بحرالعلوم اشتهار علمي زيادي پيدا كرده بود و وقتي با ايشان ملاقات كردم، ايشان را درياي موّاجي از علم ديدم. وقتي سّر قضيه را از ايشان جويا شدم، در خلوت اينگونه برايم تعريف كردند:

 

«شبي به مسجد كوفه رفته بودم،ديدم آقايم حضرت ولي عصر (ع) مشغول عبادت است ايستادم و سلام كردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پيش بروم. من كمي جلو رفتم ولي ادب كردم و جلو تر نرفتم. فرمودند: جلوتر بيا، پس چند قدمي جلوت
ر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بيا. ومن نزديك شدم تا آنكه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سينة مباركش چسبانيد. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال مي خواست كه به قلب و سينة من سرازير شود، سرازير شد.»[17]

 

البته در موارد ديگري نيز عنايات حضرت (ع) شامل حال ايشان گرديده و موفق به زيارت حضرت شده اند، كه ما به ذكر همين مورد اكتفاء مي كنيم.[18]

 

شيخ صدوق(ره): شيخ طوسي و ديگران روايت كرده اند كه: علي بن بابويه (ره) كه پدر شيخ صدوق (ره) و از علماء بود، عريضه اي خدمت حضرت ولي عصر (عج) نوشت و در آن از حضرت خواهش كرده بود كه دعا كنند خداوند فرزندي به ايشان عطا نمايد. و اين عريضه را توسط حسين بن روح (ره) ـ نائب خاص حضرت ـ خدمت آن وجود مقدس فرستاد. جواب آن را حضرت اينگونه مرقوم فرمودند: «براي تو دعا كرديم و خداوند به زودي دو فرزند نيكو كرامت فرمايد». خداوند دو فرزند به نامهاي «محمّد و حسين» به ايشان عنايت كرد كه«محمّد» معروف به شيخ صدوق و صاحب كتابهاي بسياري از جمله «من لا يحضره الفقيه» است. و «حسين» نيز بسياري از فضلاء و محدثين از نسل ايشان بوجود آمده اند. و شيخ صدوق پيوسته افتخار مي كرد كه من به دعاي حضرت مهدي (ع) متولد شده ام.[19]

مرحوم مقدس اردبيلي(ره): سيد مير علّام تفرش
ي از شاگردان ايشان مي گويد: شبي در تاريكي استادم را ديدم كه به سمت حرم اميرمؤمنان (ع) آمدند در به روي ايشان باز شد، داخل رفتند و صداي مكالمه اي را مي شنيدم. بعد دوباره در باز شد بيرون آمدند و به سمت مسجد كوفه رفتند. من نيز ايشان را دنبال كردم.در آنجا نيز وارد محراب اميرالمومنين(ع) شدند و من صداي مكالمة مبهمي را شنيدم. در برگشت به سمت نجف ايشان متوجه من شدند. من ايشان را به اميرمؤمنان(ع) قسم دادم كه قضية امشب چه بود. ايشان بعد از اينكه از من قول گرفت: اين قضيه را تا آخر عمرشان براي كسي نگويم، فرمودند: بعضي مسائل مشكل برايم پيش آمده بود كه در حّل آنها متحيّر بودم. از اين رو متوسّل به امير مؤمنان شدم، ايشان مرا به فرزندشان حضرت مهدي (ع) كه امام زمان ماست ارجاع دادند و فرمودند: ايشان در مسجد كوفه اند. به آنجا آمدم سؤال هارا جواب گرفتم و اكنون به نجف بر مي گردم.[20]

آية الله ميرزاي شيرازي (ره): در زماني كه استعمار انگليس امتياز انحصاري كشت و فروش توتون و تنباكو را در ايران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار كشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آية الله سيد محمد فشاركي نزد استادشان م
يرزاي شيرازي بزرگ آمده و طي صحبت صريحي از ايشان مي خواهند، بر عليه استعمار انگليس قيام كرده و موضع شديدي اتّخاذ نمايد. حضرت آية الله العظمي ميرزاي شيرازي نظري به ايشان افكنده مي فرمايد: «مدّتهاست كه در فكر آن بودم ودر اين مدّت، جهات مختلف اين فتوي را بررسي كردم تا اينكه ديروز به نتيجة نهائي رسيدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولايم امام زمان (ع) اجازة حكم بگيرم و آقا نيز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حكم را نوشتم». و اينگونه بود كه ايشان حكم الهي خود را به اين مضمون صادر كردند.«اليوم استعمال توتون و تنباكو بأيّ نحوكان، در حكم محاربة با امام زمان ـ سلام الله عليه ـ است.»وطومار استعمار را در كشور ايران با عنايت حضرت ولي عصر (عج) در آن زمان در هم پيچيدند.[21]

آية الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني(ره): آية الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سيد ابوالحسن اصفهاني(ره) براي يكي از علماء سنّي مجلس فاتحه اقامه كرد. شخصي به ايشان اعتراض ميكند كه چرا از سهم امام (ع) اينگونه مجالس را برگذار مي كنيد. ايشان به شخص معترض ورقة سبزي را نشان داده بود كه بنابر نقل، به خطّ و امضاي حضرت غايب ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) بود و ايشان هم يقين كرده بود كه ورقه از جانب حضرت است كه به مرحوم سيد اجازه داده بود كه: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلاي مذهب حق است صرف نمايد.»[22]

حضرت آية الله العظمي مرعشي نجفي (ره): بنابر آنچه در زندگينامة معظّمله ذكر شده، ايشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، كه ما در اينجا يك مورد را به طور اختصار ذكر مي كنيم: «در ايّام تحصيل علوم ديني و فقه اهل بيت (ع) در نجف اشرف شوق زياد جهت ديدار جمال مولايمان بقيةالله الاعظم (عج) داشتم. با خود عهد كردم كه چهل شب چهارشنبه پياده به مسجد سهله بروم؛ به اين نيّت كه جمال آقا صاحب الامر (عليه السلام) را زيارت و به اين فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 يا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً اين شب، رفتنم از نجف به تأخير افتاد و هوا ابري و باراني بود. نزديك مسجد سهله خندقي بود. هنگامي كه به آنجا رسيدم بر اثر تاريكي شب وحشت و ترس وجودِ مرا فرا گرفت… ناگهان صداي پائي از دنبال سر شنيدم كه بيشتر ترسيدم. برگشتم به عقب، سيّد عربي را با لباس اهل باديه ديدم. نزديك آمد و با صداي فصيح گفت: «اي سيد، سلام عليكم» ترس و وحشت به
كلي از وجودم رفت و تعجب آور بود كه در اين تاريكي ايشان چگونه متوجّه سيادت من شد. به هر حال سخن گفته و مي رفتيم. از من سؤال كرد: قصد كجا داري؟گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشّرف زيارت ولي عصر (ع) مقداري كه رفتيم به مسجد زيدبن صوحان رسيديم، داخل شده و نماز خوانديم و بعد از دعائي كه سيّد خواند كه كأن ديوار و سنگها با او دعا مي خواندند انقلاب عجيبي در خودم احساس كردم كه از وصف آن عاجزم. بعد سيّد فرمود: تو گرسنه
اي و سه قرص نان و سه خيار سبز تازه در سفره داشت كه باهم خورديم و من به اين معني منتقل نشدم كه در وسط زمستان خيار تازه از كجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ايشان اعمال مقامات را انجام دادند ومن هم تبعيت كردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ايشان اقتدا نمودم… بعد به ايشان گفتم: چاي و قهوه و يا دخانيات ميل داريد؟ فرمودند: اينها از فضول زندگي است و ما از اين فضولات دوريم»… بعد صحبتهائي بين آن بزرگوار و آقاي مرعشي رّد و بدل مي شود و آقا سفارشاتي به ايشان مي كنند از جمله تأكيد بر خواندن زيارت عاشوراء و قرائت قرآن. سپس آقاي مرعشي به جهت حاجتي از مسجد بيرون رفته و به ذهنشان خطور ميكند كه اين بزرگوار كيستند؟ برمي گردد و ديگر آقارا نمي بيند و يقين مي كند كه حجةبن الحسن المهدي (ع) بوده اند.»[23]

يكي ديگر از تشرفات ايشان در سامرّاء[24] در سرداب مقدّس بعد از اينكه چند شب در آنجا بيتوته كرده و به حضرت متوسل مي شوند، رخ مي دهد و تشرف ديگر در مسير رفتن به امامزاده سيد محمد (ع) حاصل مي گردد.[25]

حضرت آية الله قاضي(ره): آقا سيّد هاشم حدّاد فرموده اند: «حضرت آقا ]آية الله قاضي[ خيلي در گفتارشان و در قيام و قعودشان و به طور كلي در مواقع تغيير از حالتي به حالت ديگر خصوص كلمة «يا صاحب الزمان» را بر زبان جاري ميكردند. يك روز يك نفر از ايشان پرسيد: آيا شما خدمت حضرت وليّ عصر ارواحنافداه مشرّف شده ايد؟

 

فرمودند: كور است هر چشمي كه صبح از خواب بيدار شود ودر اوّلين نظر نگاهش به امام زمان (عج)نيفتد.»[26]

 

ادأب و عادت ايشان در تربيت شاگردان بر اين بوده كه در ابتدا احاديث مربوط به غيبت و ظهور ولي عصر (عج) را براي آنها تدريس مي فرمودند.[27]

 

مرحوم علامه طباطبائي نقل كرده اند كه: «مرحوم قاضي ميفرمود، در روايت است وقتي حضرت قائم ظهور ميكند و ياران ايشان گِرد او جمع مي شوند حضرت به آنها مطلبي مي گويد كه همه گرد عالم متفرّق مي شوند و چون داراي طّي الارض هستند همه جا را تفحص كرده، درمي يابند كه غير از ايشان كسي داراي ولايت مطلقة الهيه نيست، به مكه بر مي گردند و با ايشان بيعت ميكنند. آنگاه ايشان فرمودند: آن كلمه اي راكه حضرت به ياران خويش مي گويد و متفرق مي شوند من ميدانم كه چيست.» و اين سخن بلندي است كه مرحوم قاضي (ره) فرمودند.[28]

 

توسّل به حضرت مهدي (عج) جهت شهرية طلاب: بارها پيش آمده، كه وجوهات به جهت شهرية طلاب به دست مراجع نرسيده وآن بزرگواران و يا نمايندة آنها با توسّل به محضر ولي عصر (ع) به طور معجزه آسا، پول مورد نياز را دريافت كرده اند. از جمله اينكه موقعي چند ماه شهرية طلاب نميرسد و پولي در اختيار حاج شيخ عبدالكريم حائري (ره) نبوده و متوسّل به ولي عصر (عج) مي شوند بعد از ظهري، آقاي گلپايگاني در خواب مي شنوند كه منادي ندا مي كند: به آشيخ عبدالكريم بگويند كه از گريه هاي امام زمان (ع) وجوه متوجه قم شد. بعد كه به حاج شيخ ميگويند، ايشان مي فرمايد: يك نفر آمده و تقبّل كرده هرماه شهرية طلاب را بدهد.[29] در قضية ديگر حضرت آية الله گلپايگاني فرموده بودند: در زمان حاج شيخ عبدالكريم، طلبه ها از مقسّم شهرية ايشان آشيخ محمّد تقي بافقي درخواست عباي زمستاني مي كنند. او با حاج شيخ در ميان مي گذارد، حاج شيخ مي فرمايد: از كجا بياورم. بالاخره آقاي بافقي مي گويد من به جمكران مي روم و از امام زمان ميگيرم. شب جمعه اي به جمكران رفته متوسّل به حضرت ميشوند و فردا خدمت حاج شيخ آمده ميگويد: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمايند. و روز شنبه يكي از تجاّر چهارصد عبا ميآورد و بين طلاب تقسيم ميگردد.[30]

حضرت آية الله العظمي بهاءالديني (ره): حجةالاسلام حيدري كاشاني در كتاب سيري در آفاق اينگونه نقل كرده اند: «آنچه خود از دو لب مبارك حضرت آية الله بهاءالديني(ره) شنيدم، اين بود كه فرمودند: ‌مدّت
شصت سال بود كه ما آرزوي زيارت حضرت را داشتيم يك روز در حال نقاهت و كسالت در اين اطاق خوابيده بودم يك مرتبه آقا از در اطاق ديگر وارد شد.سلام محكمي به من كرد آن
چنان سلامي كه در مدت شصت سال كسي چنين سلامي به ما نكرده بود. و آن قدر گيج شديم كه نفهميديم جواب سلام را داديم يا نه. آقا تبسّمي كرد و احوالپرسي و از آن در خارج شد.»[31]

 

يكي ديگر از شاگردان ايشان مي گويد: «‌مدّتي بود آقا در قنوت نمازها تغيير رويه داده و به جاي دعاهاي مرسوم، دعاي فرج حضرت ولي عصر (عج) «اللّهم كن لوليّك الحجة بن الحسن(ع)…» را مي خواندند. وقتي در فرصت مناسبي علت را از ايشان جويا شديم، فرمودند: «‌حضرت پيغام دادند در قنوت به</ SPAN> من دعا كنيد.» [32]

 

اين بود چند نمونه از ارتباط سربازان حضرت ولي عصر (عج) با مولاي خويش و توجه و عنايت آن وجود مقدّس به عاشقان حقيقي خود، به اميد اينكه ما نيز مورد عنايات و توجهات خاص آن حضرت قرار بگيريم ان شاء الله.

 

مهدي رحيمي

 

پی نوشت:

 

[1]. اصول كافي ـ (چهار جلدي با ترجمه ) ـ ج1 ص252 / محوم كليني / مترجم: سيد جواد مصطفوي
[2]. قصص/ 4
[3]. دادگستر جهان / ابراهيم اميني / ص80 / انتشارات شفق / چاپ چهاردهم، 1374/ هـ ش
[4]. اصول كافي (همان) ج1 / ص275
[5]. ميزان الحكمه ج1 ص 289، ح1220 / محمدمحمدي ري شهري / مكتب الاعلام الاسلامي / قم 1371، چاپ سوّم
[6]. الاحتجاج / ج2 / ص323 / ابي منصور احمدبن علي بن ابيطالب الطبرسي، تعليق: سيد سيد محمد باقر خراساني، منشورات النّعمان
[7]. اشاره به اين روايت شريف است كه امام زمان (ع) فرمودند: «أمّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواةِ حديثِنا فانّهم حجّتي عليكُم وأنا حجة اللهِ عليكم» بحارالا نوار ـ‌ ج 2 / ص 90 / ح 13، علامة مجلسي.
[8]. كمال الدين و تمام النعمة، ص516 شيخ صدوق، تحقيق: علي اكبر غفاري، مكتبة الصدوق، تهران 1390 هـ ق، چاپ اوّل
[9]. امامت ومهدويت ج 3، پخش؛ پاسخ به ده پرسش، ص66ـ63 لطف الله صافي گلپايگاني
[10]. اصول كافي (همان ) ج1 ص318
[11]. صحيفة نور ـ ج 20 / ص 249 ( مجموعه سخنان امام خميني (ره) ـ سري 22جلدي )
[12]. همان /ج 8، ص 391 / 12/ 4/ 58
[13]. همان /ج 14 ص 94 /، 4/12 / 59
[14].همان / ج 19 /ص161
[15]. همان / ج 17 ص155، 26/10/61
[16]. در محضر آيت الله العظمي بهجت (حفظه الله) ـ ص361، محمد حسين رخشاد؛ مؤسسه فرهنگي سماء
[17]. نجم الثاقب ـ ص473 (باتلخيص)، ميرزا حسين نوري (ره)، انتشارات آستان مقدس صاحب الزمان (عج)
[18]. همان/ صفحات 474 /478
[19]. عنايات حضرت مهدي (ع) به علماء و طلاب، ص263، محمد ر
ضا باقي اصفهاني
[20]. نجم الثاقب (همان) ص454
[21]. عنايت حضرت مهدي (ع) به علماء و طلاب ـ ص48
[22]. در محضر آية الله العظمي بهجت(حفظه الله) ـ ص281
[23]. شيفتگان حضرت مهدي (عج) ـ ج 1 ـ ص 130، احمد قاضي زاهدي گلپايگاني، نشر حاذق /قم /ششم /آذر 1376
[24]. همان / ص139
[25] همان /ص135
[26]. اسوة عارفان: (گفته ها و ناگفته ها دربارة مرحوم قاضي(ره)) ص109 ـ صادق حسن زاده، محمودطيار مراغي
[27]. همان ص172
[28]. مهر تابان ـ ص226 ـ علامه سيد حسين حسيني طهراني – انتشارات باقرالعلوم / اول / دورة علوم و معارف اسلام (بي تا)
[29]. شيفتگان حضرت مهدي (عج) ج1 ـ ص125
[30]. همان ص223
[31]. سيري در آفاق ـ(زندگينامة حضرت آية الله العظمي بهاالديني (ره)) ـ ص375ـ حسين حيدري كاشاني
[32]. حاج آقا رضا بهاء الديني، آيت بصيرت / ص107، سيد حسن شفيعي، چاپ قدس، اول / 1375

 

www.essay.monajat.org

صفحه اصلی – موسسه قرآن و نهج البلاغه

کانال جامع دو نور در ایتا:
https://eitaa.com/twonoor
کانال جامع دو نور در تلگرام:
https://t.me/twonoor

 

ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان.ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان.ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان.ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان. ارتباط با امام زمان.
به این مطلب امتیاز دهید:
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در email

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید