20 جماديالثاني مصادف با سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. زني كه جميع صفات والا و رفتار و عملكردهاي زلال و پاك در او تجلي يافته است و در همه ابعاد و در امور گوناگون اعتقادي، فكري، عبادي، اخلاقي، تربيتي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي براي همه زنان در تمام اعصار و زمانها اسوه و الگو ميباشد.
روز ولادت حضرت زهراي اطهر روز زن نامگذاري شده است تا زنان با تلاش و مراقبتهاي لازم در مسير آن بانوي مطهر حركت كنند و در ساختن و پروردن خود از صفات و فضايل و شيوههاي حيات پاك آن والامقام بهرهگيري كنند.
براي آشنايي بيشتر و بهتر زنان مسلمان جامعه در الگو قراردادن حضرت زهرا(س)، بخشي از بيانات امام خميني را برگزيدهايم كه از نظر ميگذرد:
* * *
روز تولد صديقه طاهره، فاطمه زهرا ـ سلامالله عليها ـ است؛ روز زن است. تمام ابعادي كه براي زن متصور است و براي يك انسان متصور است در فاطمه زهرا ـ سلامالله عليها ـ جلوه كرده…
تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن… موجود شد. معنويات، جلوههاي ملكوتي، جلوههاي الهي، جلوههاي جبروتي، جلوههاي مُلكي و ناسوتي، همه، در اين موجود مجتمع است. انساني است به تمام معنا انسان؛ زني است به تمام م
عنا زن. از براي زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براي مرد، و براي انسان. اين صورت طبيعي نازلترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مرتبه مرد است؛ لكن از همين مرتبه نازل، حركت به سوي كمال است. انسان، موجود متحرك است؛ از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيب، تا فنا در الوهيت. براي صديقه طاهره اين مسائل، اين معاني حاصل است. از مرتبه طبيعت شروع كرده است، حركت كرده است؛ حركت معنوي؛ با قدرت الهي، با دست غيبي، با تربيت رسولالله ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ مراحل را طي كرده است تا رسيده است بهمرتبهايكه دست همه از اوكوتاه است… تمام جلوه زن تحقق پيدا كرده است؛ و زن به تمام معنا متحقق است…
مع الأسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است؛ يكي در جاهليت. در جاهليت، زن مظلوم بود، و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلوميتي كه در جاهليت داشت بيرون كشيد. مرحله جاهليت مرحلهاي بود كه زن را مثل حيوانات ـ بلكه پايينتر از او[ميشمردند]. زن در جاهليت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون كشيد. در يك موقع ديگر، در ايران ما، زن مظلوم شد؛ و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق؛ به اسم اينكه زن را ميخواهند آزاد كنند ظلم كردند به زن، ظلمها كردند به زن؛ زن را از آن مقام شرافت و عزت كه داشت پايين كشيدند. زن را از آن مقام معنويت كه داشت شيء كردند به اسم آزادي آزاد زنان و آزاد مردان. آزادي را از زن و مرد سلب كردند. زنها و جوانان ما را فاسد الاخلاق كردند. شاه براي زن اين خاصيت را قائل بود كه شاه ميگفت زن بايد “فريبا” باشد! البته با آن نظر حيواني كه او داشت؛ با آن نظر جسماني، مادي، حيواني پست كه او داشت، زن را نظر ميكرد. بايد “فريبا” باشد! از مقام انسانيت، زن را فرو كشيد به مرتبه يك حيوان؛ به اسم اينكه براي زن ميخواهد مقام درست كند زن را از مقام خودش پايين آورد. زن را مثل يك عروسك درست كرد؛ در صورتي كه زن انسان است؛ آن هم يك انسان بزرگ. زن مربي جامعه است، از دامن زن انسانها پيدا ميشوند. مرحله اولِ مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربي انسانها زن است. سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است. زن با تربيت صحيح خودش انسان درست ميكند؛ و با تربيت صحيح خودش كشور را آباد ميكند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند ميشود. زن مبدأ همه سعادتها بايد باشد. و مع الأسف زن را به صورت يك لعبه در آوردند اين پدر و پسر؛ و خ
صوصاً اين پسر. آنقدر جنايات كه به زن كردند به مردان نكردند.
زن مبدأ همه خيرات است. شما ديديد، ما ديديم، كه زن در اين نهضت چه كرد. تاريخ ديده است كه چه زنهايي در دنيا بوده است، و زن چيست. تاريخ دور است؛ ما خود ديديم كه چه زنهايي تربيت كرده است اسلام، چه زنهايي در اين عصر اخير قيام كردند. و آنها كه قيام كردهاند همين زنهاي محجوبه جنوب شهر و قم و ساير بلاد اسلامي بود. آنها كه به تربيت آريامهري تربيت شدند ابداً در اين امور دخالت نداشتند. آنها تربيتهاي فاسد شده بودند؛ از تربيتهاي اسلامي آنها را دور نگه داشتند. اينهايي كه تربيت اسلامي داشتند خون دادند، كشته دادند، به خيابانها ريختند، نهضت را پيروز كردند. ما نهضت خودمان را مرهون زنها ميدانيم. مردها به تَبَع زنها در خيابانها ميريختند. تشويق ميكردند زنها مردان را. خودشان در صفهاي جلو بودند. زن يك همچو موجودي است كه ميتواند يك قدرت شيطاني را بشكند. اين زن را در اين دوره رضاخان و محمدرضا خان منحط كردند از مقام خودش. مرد را هم منحط كردند. جوانها را هم منحط كردند. مراكز فحشا اِلي ماشاءاللّه براي جوانهاي ما درست كردند به اسم “آزادي”، به اسم “پيشرفت”، به اسم “تمدن”! جوانهاي ما را به فحشا كشيدند. به اسم آزادي، همه آزاديها را از ماها سلب كردند. آنهايي كه زمان رضاخان را درك كردهاند ميدانند چه ميگويم. آنها ديدند كه چه كردند با ما، و چه كردند با زنهاي محترم ما. آنها كه زمان محمدرضا را درك كردند، آنها هم ميبينند. با اسمهاي فريبنده، با الفاظ بزك كرده مملكت ما را رو به خرابي بردند. بالاتر از همه جوانهاي ما را فاسد كردند. نيروي انساني ما را به عقب نشاندند. زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوي عنصر مظلومي بود، و خودش نميداند. آنقدر كه ظلم در اين دو زمان شد در زمان جاهليت معلوم نيست شده باشد. آنقدر كه انحطاط براي زنها در اين قرن شد معلوم نيست كه در قرن جاهليت شده باشد. در هر دو قرن مظلوم بودهاند زنها؛ آنوقت اسلام آنها را از اسارت بيرون آورد، و در اين زمان هم اميدوارم كه اسلام باز دست آنها را بگيرد و از غرقاب ذلتها و مظلوميتها نجات بدهد…
روز زن است. روز زني است كه عالم به او افتخار دارد؛ روز زني است كه دخترش در مقابل حكومتهاي جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرفها را زد كه همه ميدانيد؛ زني كه در مقابل يك جباري ايستاد ـ كه اگر مردها نفس ميكشيدند
همه را ميكشتند ـ و نترسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد. به يزيد فرمود تو قابل آدم نيستي، تو انسان نيستي. زن يك همچو مقامي بايد داشته باشد. زنهاي عصر ما بحمداللّه شبيه به همانها هستند. ايستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده؛ بچهها در آغوششان، و به نهضت كمك كردند.
(صحيفه امام، ج 7، صفحه 337 تا 340)
منبع:روزنامه جمهوری اسلامی
www.shafaqna.com