با فرا رسیدن اول محرم سال عربی آغاز می شود، اما سالروز هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، پس از محرم و در شب اول ربیع الاول(ماه سوم سال) است. این شب به لیلة المبیت معروف است، شبی که امیر المؤمنین علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید و پیامبر(ص) به سوی مدینه حرکت کرد و در دوازدهم ربی
ع الاول به آنجا رسید.
* مراسم دینی مخصوصی برای اول محرم بیان نشده است
ذکر این مقدمه از آنجا ضروری به نظر رسید که بسیاری از مسلمانان میان مسأله تاریخ و تقویم خلط کرده اند. زیرا از آنجا که دیگران روز آغازین سال را جشن می گیرند، برخی از مسلمانان نیز روز اول محرم را عید دانسته و جشن می گیرند. در حالی که در تاریخ اسلامی، مراسم دینی مخصوصی برای این روز بیان نشده است.
* مبدا تاریخ در امت های گذشته
به نوشته کتب تاریخی، هر امتی برای تاریخ گذاری سال ها و ثبت حوادث خود، مبدأی برمی گزیده است. مسعودی می نویسد: امت های گذشته یکی از موارد زیر را به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب می کردند: اول: موجودات بزرگ و حوادث عظیم و پادشاهی پادشاهان، و دوم: پایان طوفان [نوح]. و پس از آن درهم آمیختگی زبان در در سرزمین بابل را مبدأ تاریخ خود قرار دادند.
* تفاوت میان تاریخ و تقویم
تاریخ به تمام سال و ارتباط آن با واقعه مهم و مشخصی به عنوان مبدأی برای شمارش سال ها مربوط می شود. مانند حوادث معجزه آسا همچون زلزله یا کشته شدن یکی از شخصیت های سیاسی که در تاریخ نقل شده است. اما تقویم نیازمند مبدأ دیگری است، زیرا از این رو به تقویم نیاز هست که سال از روزهای خو
د تشکیل می شود.
از دیرباز دو شیوه برای تعیین مبدأ تقویم پیش روی انسان بوده است: گردش ماه یا گردش خورشید و یا گردش هردو.
* مبدا تقویم در ملل مختلف
از این میان، یهود و عرب گردش ماه را مبدأ تقویم سال گرفتند، مصری ها و ایرانی ها و مسیحی ها گردش خورشید را و چینی ها و ژاپنی ها به صورت پیچیده ای هر دو را به عنوان مبنای تعیین مبدأ تقویم خود برگزیدند.
در گذشت
ه، سال، نزد عرب و یهود ثابت و نامتغیر نبود، بلکه در آن تصرف می کردند. تصرف عرب به نسیء شناخته شده که در قرآن کریم، سوره توبه، آیه 37 به آن اشاره شده است.
* چرا عرب، اول محرم را اول سال انتخاب کرد
آنچه معروف است، بنابر نقل ابو هلال عسکری، این است که عرب اول محرم را به عنوان آغاز سال هجری اتخاذ کردند، زیرا معتقد بودند که کشتی حضرت نوح(ع) در آن هنگام بر کوه جودی پهلو گرفت. و از آنجا که تقویم عربی بر اساس گردش ماه به دور زمین است، روزهای مهم عرب از اول غروب خورشید آغاز می شود. زیرا رؤیت هلال در اول شب رخ می دهد.
* آیا سنة با عام فرق می کند؟
در میان عرب از دوازده ماه، خواه شمسی و خواه قمری، با سنة، عام، حول، حجة و حقبه تعبیر می شود. در مفردات راغب درباره تفاوت سنة و عام چنین آمده است:” سنة بیشتر در سالی به کار می رود که در آن سختی و خشکسالی باشد و به همین دلیل از “جَدْب”(خشکسالی) به سنة تعبیر می شود. و عام در سالی استعمال می شود که در آن آسایش و فراوانی باشد.”
ما سخن راغب اصفهانی را نمی پذیریم، زیرا با نگاهی به قرآن کریم درمی یابیم که “سنة” در سال همراه با خشکسالی استعمال نشده است. در مورد آیه 130 سوره اعراف « وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یذَّکَّرُونَ » نیز سنین از سنون مشتق شده است نه از سنة و سنون به نوشته مجمع البحرین یعنی خشکسالی. و بر فرض که بپذیریم سنین از سنة گرفته شده و دال بر سال همراه با قحطی است، اما دلالتی بر کثرت این استعمال ندارد، زیرا در قرآن کریم موارد دیگری وجود دارد که “سنة” در سال پرنعمت و همراه با فراوانی به کار رفته است. مانند آیه 205 سوره شعرا «أَفَرَأَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ».
د
ر خصوص آیه 26 مائده «قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ» نیز می گوییم: اگر دلالت بر استعمال مذکور داشته باشد، باز کثرت این استعمال از آیه فهمیده نمی شود، زیرا موارد مخالف نیز وجود دارد، همچون آیه 12 سوره اسراء «وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً» که سنین در سال همراه با قحطی و سختی به کار نرفته است.
در کتاب “الإفصاح فی فقه اللغة” آمده است: سنة عبارت است از یک سال از هر ماهی تا همان ماه و چه بسا از نصف تابستان یا از نصف زمستان شروع شود. اما عام، سالی است که زمستان و تابستان پیوسته و متوالی داشته باشد.
به نظر بنده، حجة و حول نیز به همین معنا به کار می روند یعنی حج از موسم حج آغاز می شود و به آن ختم می گردد. خداوند می فرماید: « یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَی وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »(بقره/89).
از مطلب فوق به دست می آید که عقد ازدواج حضرت موسی(ع) نزدیک به موسم حج بسته شد، زیرا خداوند در سوره قصص، آیه 27 از قول حضرت شعیب(ع) می فرماید: « قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَی ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَی أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ».
حول عبارت است از 12 ماه که در تعیین مدت شیر دادن « وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَیْنِ کَامِلَیْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن یُتِمَّ الرَّضَاعَةَ »(بقره/233)، یا مدت متعه « وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَی الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْرَاجٍ »(بقره/240) مورد استفاده قرار می گیرد.
در الإفصاح فی فقه اللغة آمده است که استعمال حِقبة(جمع: حقب و حقوب) برای دلالت بر سنة است. ق
رآن کریم می فرماید: « لَابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا »(نبأ/ 23) و « وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّی أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا »(کهف/ 240). اما این سخن با اشکال مواجه است، زیرا استعمال صیغه جمع حِقبة در قرآن کریم هیچ دلالتی بر آن ندارد که منظور از مفرد آن، سنة باشد. بلکه حقبة در جایی کاربرد دارد که مقصود بیان عدد مبهمی باشد.
* گسترش اسلام و نیاز به اتخاذ مبدا برای تقویم
با گسترش اسلام نیاز بیشتری به اتخاذ یک مبدأ برای تقویم احساس شد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: « یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَی وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »(بقره/ 189)، «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقَاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ »(توبه/36)، « وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ ا
للَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَکُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً »(اسراء/12) و « هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِکَ إِلاَّ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ »(یونس/ 5).
مسلمانان از این آیات و بویژه از آیه اخیر چنین استفاده کردند که تقویم مورد نظر اسلام بر اساس گردش ماه به دور زمین است. زیرا اکثر احکام و عبادات مبتنی بر آن است، همچون تعیین آغاز و پایان ماه رمضان و تعیین زمان وقوف در عرفات. البته در این میان حرکت خورشید نیز نادیده گرفته نشده است، مانند تعیین وقت نماز و مالیات و…. اما هرجا از قرآن کریم که لفظ سنة به طور مطلق به کار رفته باشد منظور سال قمری است.
* مبدأ تاریخ نزد عرب پیش از اسلام
مبدأ تاریخ نزد عرب پیش از اسلام، از پهلو گرفتن کشتی نوح(ع) بر کوه جودی و پایان طوفان تغییر یافت و مبدأهای دیگری برگزیده شد، تا اینکه عام الفیل، یعنی سال هجوم ابرهه حبشی به کعبه را به عنوان مبدأ تاریخ اتخاذ کردند و پیامبر(ص) نیز در همین سال چشم به جهان گشود.
* اختلاف در آغاز سال هجری
مالک از سهیلی و دیگران حکایت کرده که ربیع الاول آغاز سال هجری است، زیرا در این ماه رسول خدا(ص) وارد مدینه شد. اما جمهور مورخان بر این عقیده اند که محرم، اول سال هجری است.
برخی برای اتخاذ سال هجرت و روز پایان هجرت پیامبر(ص) به عنوان مبدأ تاریخ مسلمانان به آیات 107 تا 109
سوره توبه استدلال کرده اند « اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَی وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ(توبه/107) لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ(توبه/108) أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَی مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَیَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(توبه/109). کیفیت استدلال به این صورت است که روز تأسیس مسجد قبا توسط پیامبر(ص) همان روز ورود حضرت به مدینه است و خداوند این روز(روز تأسیس مسجد) را به عنوان روز نخست تاریخ اسلام برگزیده و فرموده است: «من أول یوم…»
جناب سید جعفر مرتضی در کتاب “الصحیح من سیرة النبی الأعظم(ص)”/ فصل3/ اعمال تأسیسیة فی مطلع الهجرة/ ج4/ ص171 – 183 استدلال به آیات فوق را نپذیرفته و تنها در حد استیناس ذکر کرده است. وی با همه اهتمامی که به تحقیق درباره این موضوع از خود نشان داده، اما بررسی دو موضوع زیر را از آن جهت که آن ها را مربوط به بحث تقویم می دانسته رها کرده است. این دو موضوع عبارتند از:
اول: آنچه در برخی روایات از قول امام صادق(ع) آمده که ماه رمضان اول سال است.
دوم: تفسیر آیه 36 سوره توبه است که به جای تفسیر آیه، به ذکر سخن علامه مجلسی در بحار الأنوار بسنده کرده. علامه می گوید: تعیین هجرت پیامبر(ص) به عنوان مبدأ تاریخ از سوی جبرئیل(ع) و مستند به وحی و منسوب به حدیث نبوی است.
آنگونه که پیداست آیه مذکور تصریح می کند که سال و تقسیم آن از معارف و قضایای حقیقی دین است نه از قضایای اعتباری. اما علامه مجلسی سعی کرده چنین نشان دهد که از قضایای اعتباری است و می توان چندین محور را به عنوان مبدأ در نظر گرفت. وی گفته است: این امور با تفاوت اعتبارها و ملاحظات تفاوت پیدا می کند. می توان اول سال شرعی را ماه رمضان، اول سال عرفی را ماه محرم، اول سال تقدیرات را شب قدر و اول سال جواز خوردن و آشامیدن را ماه شوال در نظر گرفت.(بحار الانوار/ ج55/ ص377 و پس از آن/ مبحث اشربه و اطعمه).
* به کارگیری تقویم و تاریخ در جامعه اسلامی
بررسی تاریخ به ما نشان می دهد که تقویم قمری در امور عبادی و با گونه ای به هم آمیختگی با تقویم شمسی برای ثبت مالیات استفاده می شد. علی منزوی، فرزند آقا بزرگ تهرانی در الذریعه/ ج8/ ص212-214 می نویسد: ایرانی ها در زمان پادشاه ساسانی از هر صد و ده سال یک سال را به عنوان سال کبیسه که 13 ماه داشت انتخاب می کردند. اما پس از اسلام، به دستور هشام بن عبد الملک، انجام این کار به عنوان اینکه از مصادیق نسیء است ممنوع گشت. از این رو سال اسمی از سال شمسی حقیقی به عقب افتاد و تاریخ دچار به هم ریختگی شد و زمان اخذ مالیات به هم خورد. لذا معتضد عباسی مجبور شد برنامه کبیسه را دوباره اجرا کند. از این رو نوروز را به روزی که در پایان عهد ساسانیان قرار داشت بازگرداند و مالیات را بر اساس حساب شمسی گرفت. از این زمان دو سال قمری و شمسی مورد استفاده قرار گرفت. سال قمری برای تاریخ و سال شمسی برای اخذ مالیات.
به مرور زمان حکومت جمهوری ترکیه، تاریخ هجری را از اساس حذف کرد و تاریخ میلادی را به جای آن برگزید. کشورهای عربی نیز با حذف تاریخ هجری قمری و شمسی، تاریخ میلادی را به عنوان یک تاریخ بین المللی انتخاب کردند.
در ایران از سال قمری برای ثبت تاریخ و از سال شمسی صحیح و دقیق و کاملی که ملک شاه سلجوقی ابداع کرد و به تاریخ جلالی معروف است برای گرفتن مالیات استفاده می شد. در هند نیز تاریخ اکبرشاهی را به جای جلالی استفاده می کردند.
اما این دو(جلالی و اکبر شاهی) به دلیل نسخ مبدأ تاریخ هجری، نتوانستند در کشورهای اسلامی رواج پیدا کنند. از این رو در ایران و هند دو تاریخ مستقل مورد استفاده قرار گرفت. یکی قمری که مبدأ آن هجرت پیامبر(ص) بود و دیگری شمسی که مبدأ آن تاج گذاری ملک شاه سلجوقی بود. این شیوه ادامه داشت تا اینکه مجلس نمایندگان ایران در تاریخ 1341ش قانونی مبنی بر اتحاد تاریخ به تصویب رساند. بر اساس این قانون، مبدأ هجری به عنوان مبدأ تاریخ برگزیده شد و سال ها بر اساس شمسی محاسبه گردید. این تاریخ به عنوان تاریخ رسمی دولت و مردم انتخاب گردید و در حال حاضر نیز در ایران و افغانستان رسمیت دارد.
چیزی که از نظر استاد منزوی دور مانده این است که رضا شاه پهلوی همزمان با آغاز جشن های 2500 ساله شاهنشاهی سعی کرد تاریخ جدید را از میان برداشته و شیوه شاهان گذشته را اح
یا کند که با مخالفت امام خمینی(ره) و علمای دیگر روبرو گردید.
* اطلاعات غیر ضرور را می دانیم اما…
کودکان، نوجوانان و جوانان ما تاریخ چیزهای بسیاری که هیچ ارتباطی با دین و امت ما ندارد و حتی از ارزش انسانی هم برخوردار نیست را می دانند اما نسبت به تاریخ و تقویم اسلامی ناآگاهند. با نیمه شب شرعی و بسیاری مسائل دیگر آشنایی ندارند و از جمله این مسائل، خلط میان شب اول سال هجری و شب هجرت پیامبر(ص) است.
برگرفته از مقاله ای با موضوع «تاریخ هجری» اثر پژوهشگر لبنانی حجت الاسلام و المسلمین علی خازم
منبع: www.hawzahnews.com
www.hawzah.net