جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
از این طرف اومدی: 
برآورده شدن حاجات توسط «خدا» يا به وسيله «اولياء»؟!

برآورده شدن حاجات توسط «خدا» يا به وسيله «اولياء»؟!

فهرست مطالب

گاهي براي برخي اين پرسش پيش مي آيد: «آيا هنگامي كه ما به پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان (ع) توسل مي جوييم، خودشان قدرت برآوردن حاجت ما را دارند و يا تنها حاجت ما را به خدا مي گويند»؟!


وهابيان چنين مي پندارند كه پيامبران و اولياي الهي علاوه بر اينكه پس از مرگ تأثيرگذار نيستند. در زمان حيات دنيايي نيز مالك هيچ گونه نفع و ضرر نيستند و هر چه انجام مي دهند به قدرت خداوند است.[1]


در اين باره گفتني است همگي موحدان و به ويژه شيعيان نيز بر اين عقيده اند كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امامان عليهم السلام ه
ر چه قدرت دارند از سوي خداست و هر معجزه و كرامتي كه انجام مي دهند به اذن و اجازه خداوند است.


اما نكته مهم آن است، خداوند كه اين افراد خاص را برگزيده و چنين قدرتي به آنها داده است، نشان از جايگاه بلند اين بزرگان نزد خداوند دارد. و شايسته است كه بندگان خداوند نيز از جاه و مقام اين بزرگواران و قدرتي كه خداوند به آنها عنايت كرده به عنوان «وسيله» بهره مند شوند. زيرا اولياي الهي توانايي دارند به اذن خداوند در دنيا به رفع مشكلات و برآورده شدن حاجات كمك كنند.


چنان كه درباره حضرت موسي(عليه السلام) در قرآن مجيد مي خوانيم:


« وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۚ »[2] «و آنان را به دوازده عشيره كه هر يك امتى بودند تقسيم كرديم، و به موسى -وقتى قومش از او آب خواستند- وحى كرديم كه با عصايت بر آن تخته سنگ بزن. پس، از آن، دوازده چشمه جوشيد. هر گروهى آبشخور خود را بشناخت؛ و ابر را بر فراز آنان سايبان كرديم، و گزانگبين و بلدرچين بر ايشان فرو فرستاديم. از چيزهاى پاكيزه اى كه روزيتان كرده ايم بخوريد. و بر ما ستم نكردند، ليكن بر خودشان ستم مى كردند».


هم چنين درباره حضرت عيسي (ع) مي خوانيم:


« إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِ
ذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ
 وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖوَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ<SPAN style="LINE-HEIGHT: 200%; FONT-FAMILY: 'Tahoma','sans-serif'; COLOR: green; FONT-SIZE: 9pt; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'" dir=ltr& gt; وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ »[3]


«[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روح القدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى؛ و آن
گاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛ و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى] به شكل پرنده مى ساختى، پس در آن مى دميدى، و به اذن من پرنده اى مى شد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مى دادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مى آوردى؛ و آنگاه كه [آسيب] بنى اسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين [ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست»


و درباره آصف بن برخيا مي خوانيم: « قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هٰذَا مِن فَضْلِ رَبِّي <SPAN dir=rtl& gt;»[4]


«كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مى آورم.» پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر ديد، گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسى مى كنم. و هر كس سپاس گزارد، تنها به سود خويش سپاس مى گزارد، و هر كس ناسپاسى كند، بى گمان پروردگارم بى نياز و كريم است.»


تمامي اين آيات به خوبي نشان مي دهند كه پيامبران و اولياي الهي مي توانند حاجات مردم را برآورده كنند. البته قدرت و توانايي خود را از توفيق و فضل الهي مي دانند و چنين تصرفات تكويني در امور مادي و در امور معنوي از سوي اولياي الهي بارها تكرار شده و مي شود. چنان كه در روايات آمده است پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) با دست نهادن بر سينه عثمان بن ابي العاصي، او موفق به حفظ قرآن و عدم فراموشي تا آخر عمر شد.[5]


و در جنگ خيبر نيز پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) با تصرف تكويني و ماليدن آب ده
ان مبارك خود بر چشمان امام علي (ع) چشم درد ايشان را شفا داد.
[6]


 


پي نوشت ها:


[1]&l t;/SPAN>. ر.ك واسطه بين حق و خلق، ص 2، تأليف ابن تيميه و شرح محمد بن جميل زينو.


[2]. اعراف/160.


[3]. مائده/110.


[4]. نمل/40.


[5]. ر. ك: المعجم الكبير، طبراتي ، ج 9 ص 47.


[6]. ر.ك: صحيح مسلم، ج 7 ص 120.


نويسنده: صالح قنادي


www.porseman.org

به این مطلب امتیاز دهید:

فرصت ویژه برای علاقه مندان به نویسندگی

شما می توانید مقالات خود را با نام خود در وب سایت موسسه منتشر نمائید. برای شروع کلیک نمائید.

نویسنده مقاله باشید